• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۰۶-۱۵ - ۰۰:۳۲
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۱
  • 1
  • 0

نمی‌شناسیم‌تان، ببخشید شما؟!

فارغ از همه نقدها و نظراتی که درمورد نماهنگ «دهه هشتادیا» مطرح می‌شود و همچنان ادامه دارد، باید گفت حداقل کارکرد ساخت اثر این بود که به این آرزوی دیده شدن این نسل تاکید داشت و بار دیگر حواس‌ها را متوجه این عدم شناخت دهه هشتادی‌ها و لکنت در ارتباط با آنها کرد.

معین احمدیان، دبیرگروه فرهنگ: دیروز انتشار نماهنگی با عنوان «دهه هشتادیا»، حرف و بحث‌های زیادی را در فضای مجازی به راه انداخت. اشتباه نکنید، بحث‌ها فقط متوجه شیوه ساخت و پرداخت یک اثر تصویری نبود. بحث‌ها درمورد تصویر نسلی بود که منظور نظر سازندگان این کلیپ بود. نسلی که حضور دارند اما کمتر دیده می‌شوند و اینکه آینده‌سازان کشور هستند و به‌زودی منشأاثر سرنوشت کشور خواهند بود اما کمتر نقل محافل سیاستگذاران فرهنگی هستند. دهه هشتادی‌ها! این عنوان از دل فضای مجازی و شوخی‌هایی که با این نسل می‌شود، بیرون آمده است.

تعاریف متفاوتی از رده‌های سنی نوجوان، جوان یا حتی کودک و خردسال وجود دارد اما اتفاق‌نظری که بین کارشناسان حوزه تربیتی است، اینکه در مواجهه با نوجوان‌ها باید برنامه‌های ویژه تربیتی طراحی شود تا برایشان زمینه‌های ورود و حضور به دنیای جدیدی از تعاملات اجتماعی فراهم شود. البته این مساله امروز و دیروز نیست و اینکه نوجوان‌ها با والدین خود اختلاف‌سلیقه داشته باشند، فقط مختص دهه هشتادی‌ها نبوده و همیشه محل چالش فعالان حوزه تربیتی بوده است. اما پدیده دهه هشتادی‌ها با تمام نوجوان‌های پیشین دهه 60، 70 یک تفاوت اساسی دارد. دنیای ارتباطات جدید، همه این نسل را یک‌باره به فضای بیکرانی از اطلاعات تصویری و صوتی متصل کرده است. درست است که اینها نخستین قبیله از بومیان واقعی دنیای دیجیتال نیستند اما می‌توان گفت که شهروندان اصیل این دنیای ارتباطی جدید هستند. گوشی‌های موبایل، جعبه جادویشان است. راحت، منعطف، چالاک‌تر و نقاد‌تر از دیگران هستند و به‌راحتی ابزارهای دنیای مدرن را به اختیار خود درمی‌آورند. نسل سرچ در گوگل و بازی پای ویدئوگیم‌ها، نسلی با گویش خاص خود و نسلی که اغلب درباره‌شان می‌گویند این گودزیلاها را نمی‌شناسیم‌.

اتفاقا انتشار همین نماهنگ «دهه هشتادیا» هم دوباره بحث‌ها را درخصوص تصویرسازی از این نسل بیشتر کرد و اسباب اظهارات پردامنه‌ای شد و البته شنیدن این گزاره پرتکرار که این چه بود ساختند؟ مگر اینهایی که این کلیپ‌ها را می‌سازند دهه هشتادی‌ها را نمی‌شناسند. وسط این معرکه حرف و نقل‌ها، یک چیز بیشتر نمود پیدا کرد اینکه همچنان در تصویر یک نسل، اختلاف‌نظرهای جدی وجود دارد. ریشه این اختلاف‌نظرها را می‌توان در شکاف نسلی با دهه هشتادی‌ها دید؛ اما صحبت کردن در موضوع پراختلاف ویژگی‌های نسلی دهه هشتادی‌ها، شاید راه به جایی نبرد و بهتر این باشد که در تولیداتی که برای این نسل طراحی می‌شود این سوال پرسیده شود که چرا سازندگان محتوا برای نوجوان‌های امروز عموما در فرم و پرداخت اثر گیر می‌کنند. مشکل اصلی که البته کلیپ «دهه هشتادیا» هم گرفتار آن شده همین است. سازندگان کلیپ با خیال اینکه باید با زبان این نسل حرف زد از تعابیر و حتی الفاظی که تکیه‌کلام نوجوان‌های امروزی است در سرود استفاده می‌کنند اما پرداخت سطحی در سناریو و فرم طراحی اثر نشان می‌دهد که متوجه وسعت حافظه بصری و صوتی نوجوان‌های امروزی نیستند؛ نسلی که به‌راحتی عدم هارمونی یک اثر را درک می‌کند و به‌راحتی دل به یک سناریوی نامتوازن نمی‌دهد.

البته ناگفته نماند که سازندگان این نماهنگ، در یک اقدام روبه‌جلو، این فرض را پذیرفته‌اند که اختلاف رفتاری بین دهه هشتادی‌ها با دیگر نسل‌ها، یک فرآیند طبیعی می‌تواند باشد که متاثر از تغییرات اجتماعی امروز است. همان‌طور که فضای نماهنگ نشان می‌دهد و با ارجاع به حرف‌هایی که بین نوجوان‌ها در ابتدای کلیپ ردوبدل می‌شود، حتی می‌توان گفت که سازندگان اثر نسبت به مساله‌ها، علاقه‌مندی‌ها و بخشی از دغدغه‌های این نسل نگاه کارشناسی و از سر آگاهی دارند، اما مگر این آگاهی داشتن مجوز ورود به دل نوجوان‌ها می‌شود؟ با نگاه به انواع واکنش‌هایی که نوجوان‌ها در فضای مجازی نسبت به این نماهنگ داشتند که عموما هم دقیق و فنی بودند، باید تاکید کرد که ما همچنان در تولید محتوا برای نسلی که نسبت به پدیده‌های پیرامونش نگاهی نقادانه دارد، لنگ می‌زنیم. نسلی ناشناخته که باید با طراحی هوشمندانه‌تری به‌سراغ او و پاسخ به نیازهای روحی و شخصیتی‌اش رفت.

در همان دقیقه ابتدایی نماهنگ، به یکی از مهم‌ترین مسائل ذهنی دهه هشتادی‌ها به‌درستی اشاره می‌شود اینکه آنها دغدغه به رسمیت شناخته شدن و مورد توجه قرار گرفتن را دارند. دغدغه اینکه دوست داشته شوند و درک‌شان کنند و همان‌طور که در ادامه کار دیده می‌شود بیشتر این جنس آرزوی به‌ظاهر فانتزی، متاثر از زیباسازی‌های ناشی از شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام است که در دل این نسل نهادینه شده. فارغ از همه نقدها و نظراتی که درمورد نماهنگ «دهه هشتادیا» مطرح می‌شود و همچنان ادامه دارد، باید گفت حداقل کارکرد ساخت اثر این بود که به این آرزوی دیده شدن این نسل تاکید داشت و بار دیگر حواس‌ها را متوجه این عدم شناخت دهه هشتادی‌ها و لکنت در ارتباط با آنها کرد.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱
1400/06/15 - 08:24پاسخ00

userبهنام

بابا هر چی توجه هست برای این دهه هشتادی ها است دیگه چی میخان.بینوا ما دهه شسصتی ها نمیدونستیم توجه چیه همش تو صف نون و نفت و قند وشکر و برنج وروغن بودیم از هیچ کس هم هیچ انتظاری نداشتیم.

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟