معین رضیئی، روزنامهنگار: با امیر ابوالفتح، کارشناس مسائل بینالملل درمورد صحبتهای شنبهشب سیدابراهیم رئیسی پیرامون آینده مذاکرات هستهای در دولت سیزدهم به گفتوگو نشستیم. متن این گفتوگو در ادامه از نظر شما میگذرد.
اظهارات شنبهشب رئیسی که گفت «مذاکره برای مذاکره معنایی ندارد و مذاکره باید نتیجه داشته باشد»، علاوهبر اینکه نشاندهنده میل دولت سیزدهم به اصل ازسرگیری مذاکرات هستهای است، بهنوعی پاسخ به اظهارات هفته گذشته بایدن درمورد ایران نیز است. معنای این اظهارات از نظر شما چیست و ایران چه مسیری را در آینده دنبال خواهد کرد؟
رئیسی از ابتدا مخالف مذاکره نبود حتی ایشان در یکی از مناظرات انتخاباتی بهصراحت از برجام حمایت کرد و گفت بهدنبال ازسرگیری مذاکرات در دولت سیزدهم خواهد بود. ایشان در پاسخ به برخی منتقدان این موضع خود نیز گفت «این ما هستیم که میتوانیم برجام را به نتیجه برسانیم»، از طرفی انجام مذاکره تصمیمی حاکمیتی است و مربوط به نظر و تصمیم دولتها نیست. دولتهای قبلی هم بر این منوال بهدنبال مذاکره بودند اما اینکه چرا گفتوگوها به نتیجه نرسید یا روند آن کند شد، دلایل مختلفی دارد که بخشی از آن به عوامل داخلی برمیگردد، بخشی به زیادهخواهیهای آمریکا و بخشی نیز به عوامل ثالث و بیرون از فضای مذاکره. تاکید رئیسی این است که اگر قرار است مذاکرات ازسرگرفته شود باید این گفتوگوها به نتیجه ملموس برسد زیرا برخی رسانهها معتقدند آمریکاییها شرایطی را مدنظر دارند که رسیدن به توافق را عملا غیرممکن میکند. برداشت من از صحبتهای شنبهشب رئیسی این است که آمریکاییها دست از شروط غیرمنطقی خود باید بردارند تا راه برای رسیدن به توافق هموار شود اما در عمل فاصلهای که بین دیدگاه دولتهای ایران و آمریکا وجود دارد باعث شده با وجود گذشت 7ماه از دولت بایدن هیچ اتفاق مثبتی در روند به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای نیفتد.
از نظر شما دولت سیزدهم چگونه میتواند مذاکرات هستهای را به نتیحه برساند، در شرایط فعلی سیاست تهران چیست؟
مذاکرات باید انجام شود و ایران نیز باید سعی کند از تمام ظرفیتها و تکنیکهای خود برای به نتیجه رساندن گفتوگوها بهره ببرد؛ اما بهنظر من گره اصلی داخل برجام نیست که ما بهدنبال بازگشایی آن از طریق مذاکرات اینچنینی باشیم. بهنظر میرسد به هر میزانی که اثرپذیری ایران از تحریمها کاهش پیدا کرده و پیشرفت ایران در فعالیتهای هستهایاش بیشتر شود زیادهخواهیهای آمریکا نیز کمتر خواهد شد و احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات بالاتر میرود و بالعکس هرچقدر ضربهپذیری ایران از تحریمهای آمریکا بیشتر باشد زیادهخواهیهای آنها نیز بیشتر میشود و آنها پس از مساله هستهای بهدنبال برجام منطقهای، موشکی و... خواهند بود.
در این شرایط اگر اقتصاد ما تابآوریاش برابر تحریمها بالاتر رود ممکن است آمریکاییها به این نتیجه برسند که گذشت زمان اصلا بهنفعشان نخواهد بود و سریعتر به میز مذاکرات بازگردند و از مواضع قبلی خود عقبنشینی کنند، یا حتی اگر فعالیتهای هستهای ایران بهحدی برسد که آمریکاییها به قول خودشان با کابوس گریز هستهای جمهوری اسلامی مواجه شوند آنجا نیز ممکن است از بخشی از مواضع خود عدول کرده و شروط ایران را بپذیرند، کما اینکه در برجام هم همین اتفاق افتاد، در آنجا آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که اگر مذاکره نکنند و به توافق با ایران نرسند امکان توقف پیشرفت هستهای ایران را نخواهند داشت به همین دلیل با پذیرفتن برخی شروط ایران پای میز مذاکره آمدند.
تعدادی از تحلیلگران معتقدند قانون راهبردی مجلس برای لغو تحریمها که آذرماه سال گذشته تصویب شد در درازمدت میتواند از به ثمر رسیدن مذاکرات جلوگیری کرده و چین روسیه را با آمریکا علیه ایران همراه کند. این گزاره را تا چه میزان درست میدانید؟
اگر این تحلیل پیش از تصویب قانون مجلس یا نهایتا دو هفته پس از آن مطرح میشد قابل تامل بود اما در شرایط فعلی این تحلیل بههیچوجه درست نیست زیرا ایران اکنون هم پروتکل الحاقی را اجرا نمیکند هم به سمت غنیسازی ۶۰درصد که بیش از آنچه در بر جام آمده، رفته است و هم نظارتهای آژانس بر فعالیتهای هستهای ایران کاهش یافته است اما برخلاف تصور در این مدت نهتنها مذاکرات قطع نشد بلکه آمریکاییها نیز اصرارشان به انجام مذاکره بیشتر شد و روسیه و چین هم در این مدت حاضر به تحمیل تحریمهای جدید علیه ایران نشدند. بنابراین قانون مجلس حتی دست مذاکرهکنندگان را در گفتوگوهای هستهای باز گذاشت. انتظارات آمریکا و توقعاتش بیش از تصور ماست بنابراین آنها در برابر به نتیجه رسیدن مذاکره مقاومت میکنند و طرح چنین انتظاراتی از ایالات متحده بیشتر بهمنظور به بنبست کشاندن مذاکرات است شاید با رخ دادن یک بحران بزرگ هستهای در منطقه آمریکا در مواضع خود تجدیدنظر کند در غیر این صورت فشار حداکثری دولت ترامپ در دوران بایدن و سایر دولتهای آتی آمریکا نیز ادامه پیدا میکند. در این حالت تجربه برجام نشان داده است مدارا کردن با طرف مقابل و قرار گرفتن در چارچوب قواعد بینالمللی برای ایران نتیجهبخش نخواهد بود و حتی شاید نیاز باشد در مواردی ایران تهاجمی عمل کند و غنیسازی اورانیوم را تا میزان 97درصد بالا ببرد، البته تهاجمی عمل کردن ما بستگی به تابآوری اقتصادی کشور دارد.