اتفاقات مستند «گزارش آشوب» کم‌شباهت به رخدادهای سال 1396 نیست؛ حمله به مجلس شورای اسلامی، انفجار در حرم امام راحل و همین‌طور اعتراضات به آشوب ختم شده آن سال هنوز در خاطر بسیاری از مردم وجود دارد. هرچند ایرانِ96 با ایرانِ60 اصلا قابل مقایسه نیست اما می‌تواند به مخاطب نشان دهد که اگر امنیت در جامعه از بین رفت و اگر ترور در جامعه‌ای باب شد دیگر به این راحتی‌ها چیزی سرجای خودش قرار نخواهد گرفت.
  • ۱۴۰۰-۰۶-۱۳ - ۰۱:۱۵
  • 10
«گزارش آشوب»؛ روایتی که باید ادامه‌دار باشد

علی ترابی: دهه 60 یک دهه عجیب و تکرارنشدنی در تاریخ ایران است؛ دهه‌ای که همه‌چیزش خاص است، از رویدادهایش تا شرایط جامعه ایران در آن روزها و رخدادهای سیاسی کشور در آن ایام. مطلع این دهه اما از تمام سال‌های آن به‌نظر خاص‌تر و عجیب‌تر است. حضور سه رئیس‌جمهور، ترور رئیس دو قوه از قوای سه‌گانه کشور، ترور امام جمعه‌تهران و هزاران اتفاق ریزودرشت دیگر گواهی بر خاص‌بودن سال 1360 است. متاسفانه در تمام این سال‌ها سینمای ایران چه در فضای مستند و چه در بخش داستانی، نسبت به روایت اتفاقات آن سال‌ها و به‌خصوص سال 1360 منفعل عمل کرده و دست‌خالی بوده است. نبود یک سیاستگذاری دقیق ازسوی آنهایی که به اسم مسئولیت، مدیریت کردن سینمای ایران فعالیت داشته‌اند، شاید اصلی‌ترین عامل بروز این اتفاق بوده است. به‌جز «ماجرای نیمروز» در قسمت نخست، هیچ اثر داستانی دیگری به روایت آن سال نپرداخته و در فضای مستند هم اثر شاخصی مربوط به آن سال وجود ندارد. اما در روزهای اخیر مستند «گزارش آشوب» از جدیدترین آثار سازمان اوج که در خانه مستند تهیه شده، منتشر شده که به‌صورت خاص و مطالعه موردی به فضای سال 1360 پرداخته است. این مستند سعی دارد به‌دور از هرگونه قضاوت نسبت به اتفاقات آن سال و همچنین با دوری جستن از موضع‌گیری، صرفا یک گزارش باشد از سال پرآشوب تاریخ ایران. مخاطبی که «گزارش آشوب» را مشاهده می‌کند گویی یک پرونده امنیتی به‌دستش رسیده و حالا با تورق آن صرفا در جریان اتفاقات رخ‌داده قرار می‌گیرد تا خودش به قضاوت و نتیجه‌گیری برسد. سبک گزارشی مستند، باعث‌شده هیچ‌گونه مصاحبه و گفت‌وگویی با مسئولان آن سال‌ها در کار نباشد؛ هرچند گیوه‌چیان در مقام کارگردان این اثر توانسته با دسترسی مناسب به تصاویر آرشیوی مربوط به سال 1360 جای خالی گفت‌وگو را با راش‌های ناب و دیده‌نشده پر کند. از این رهگذر تصاویری از پیکرسازی کشمیری در روز تشییع شهیدان رجایی و باهنر برای نخستین‌بار پخش می‌شود و همین‌طور تصاویر مصاحبه شهیدلاجوردی درحالی که پسر مسعود رجوی را در آغوش دارد، برای نخستین‌بار از طریق این مستند پخش می‌شود. از این منظر باید «گزارش آشوب» را کاری قوی و متفاوت دانست؛ چراکه به‌جای مصاحبه‌های تکراری و بعضا کسل‌کننده با مسئولان آن سال‌ها، فضایی را به تصویر کشیده که مردم آنقدر تحت‌تاثیر نفوذ بوده‌اند که زیر تابوت خالی کشمیری را گرفته‌ و با شعارهای مرتضایی‌فر (همان وزیر شعار) او را همراه با شهیدرجایی و شهیدباهنر به خانه ابدی بدرقه می‌کنند! شاید اثر همین چند ثانیه تصویر در ذهن مخاطب به‌مراتب بیشتر از آن باشد که کسی امروز بیاید بگوید ما آن سال‌ها تحت‌تاثیر نفوذ بوده‌ایم. در همین چند روزی که از انتشار تلویزیونی «گزارش آشوب» و همین‌طور عرضه آن درvod ها می‌گذرد، واکنش‌ها نسبت به این تصاویری آرشیوی هم جالب توجه بوده و به‌نوعی موید موفقیت و اثرگذاری این سبک از کار گیوه‌چیان در مستند «گزارش آشوب» است. اینکه برخی افراد حسن روحانی را چند روز پس از اتمام دوران پرحرف‌وحدیث ریاست‌جمهوری‌اش در جایگاه استیضاح می‌بینند و تصاویرش را دست‌به‌دست می‌کنند یا اینکه صحبت پیرامون پیکرسازی از کشمیری که خود عامل ترور رجایی و باهنر بوده فراوان می‌شود نشان می‌دهد که جامعه ما چقدر تشنه دیدن تصاویر آرشیوی مربوط به سال‌های گذشته است. اهمیت روایت تاریخ معاصر برای نسل امروز بر کسی پوشیده نیست، چیزی که رهبر انقلاب هم بارها به آن اشاره داشته‌اند و شاید حالا که حوصله کتاب خواندن بین مردم کم شده، بهترین راهکار همین سبک روایت‌های تاریخی است. روایت «گزارش آشوب» دقیقا همین است، بدون حرف اضافه یا کند کردن فضا، صرفا به مخاطب می‌گوید، ببین که فقط در یک‌سال چه اتفاقات عجیبی بر این کشور گذشته است. جامعه امروز ایران به‌شدت نیازمند این سبک روایت تاریخی است، روایت‌های موجز، به‌اندازه و دور از قضاوت.

اتفاقات مستند «گزارش آشوب» کم‌شباهت به رخدادهای سال 1396 نیست؛ حمله به مجلس شورای اسلامی، انفجار در حرم امام راحل و همین‌طور اعتراضات به آشوب ختم شده آن سال هنوز در خاطر بسیاری از مردم وجود دارد. هرچند ایرانِ96 با ایرانِ60 اصلا قابل مقایسه نیست اما می‌تواند به مخاطب نشان دهد که اگر امنیت در جامعه از بین رفت و اگر ترور در جامعه‌ای باب شد دیگر به این راحتی‌ها چیزی سرجای خودش قرار نخواهد گرفت. این جنس روایت‌ها به‌خوبی نشان می‌دهد امنیت نعمت گرانبهایی است که هیچ‌چیز جای آن را نمی‌گیرد؛ هرچند برخی به تمسخر و کنایه در مواجهه با هر مشکلی بگویند: «در عوض امنیت داریم.»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰