رحمت امینی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
اساسا تئاتر ما پس از انقلاب اسلامی رشدی تدریجی و تصاعدی داشت؛ این را بنده از جهت آن می‌گویم که شاهد عینی آن بوده‌ام و نمی‌شود منکر آن شد، به‌ویژه در نیروی انسانی و علاقه‌مندانی که به‌شکل رسمی یا از طرق دیگر وارد این هنر شدند؛ ازجمله آموزشگاه‌ها، انجمن‌های نمایشی و... . بنده اواخر دهه60 که دانشجو شدم، دو دانشکده دانشجو می‌پذیرفت: یکی سینما_تئاتر و دیگری دانشگاه تهران.
  • ۱۴۰۰-۰۶-۱۱ - ۰۱:۲۹
  • 00
رحمت امینی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
بزرگ‌ترین کمک به تئاتر تصویب و اجرای سند جامع است
بزرگ‌ترین کمک به تئاتر تصویب و اجرای سند جامع است

محراب محمدزاده، روزنامه‌نگار: در ماه‌های اخیر که تغییراتی جدی در ساختارهای مدیریتی کلان کشور درحال رخ دادن است، فرهنگ و هنر نیز شاهد تغییراتی است که برخی به آن امیدوار هستند و برخی دیگر نیز معتقدند اتفاق خاصی رخ نخواهد داد. در این میان اما تکلیف رسانه‌ای و هنری ایجاب می‌کند تا آنجاکه می‌توان پیشنهادات و راهنمایی‌های هنرمندان و صاحب‌نظران را اعلام کنیم تا شاید در طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی آتی مدیران هنری به‌ویژه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری تهران و دیگر استان‌ها تاثیری مثبت برجای بگذاریم. در همین راستا سلسله‌گفت‌وگوهایی را با چند تن از هنرمندان تئاتر و به‌مرور خواهیم داشت.

اولین گفت‌وگوی «فرهیختگان» با رحمت امینی، مدیر گروه هنرهای نمایشی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران است. وی پیش از این نیز سابقه مدیریت شورای نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی، مدیریت مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، دبیری سی‌امین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، مدیریت گروه نمایش دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد و بسیاری سوابق هنری و اجرایی دیگر است و همین سوابق و آشنایی با ساختار مدیریتی و هنری باعث شد در این گفت‌وگو تاکید امینی بر اقدامات بنیانی در مدیریت تئاتر کشور باشد که در ادامه می‌خوانید.

در  ابتدای صحبت می‌خواستم نظرتان را در رابطه با وضعیت تئاتر در دهه 90 بپرسم؛ چراکه به‌زعم بسیاری در این دهه تغییراتی بسزا و رشد بالایی در تعداد اجراها و مخاطبان تئاتر داشته‌ایم. ازطرفی دیگر هم در این دهه سالن‌های خصوصی برای اولین‌بار فعالیت کردند و شیوه‌های تبلیغی و فروش بلیت نیز کاملا تغییر کرد.

اساسا تئاتر ما پس از انقلاب اسلامی رشدی تدریجی و تصاعدی داشت؛ این را بنده از جهت آن می‌گویم که شاهد عینی آن بوده‌ام و نمی‌شود منکر آن شد، به‌ویژه در نیروی انسانی و علاقه‌مندانی که به‌شکل رسمی یا از طرق دیگر وارد این هنر شدند؛ ازجمله آموزشگاه‌ها، انجمن‌های نمایشی و... . بنده اواخر دهه60 که دانشجو شدم، دو دانشکده دانشجو می‌پذیرفت: یکی سینما_تئاتر و دیگری  دانشگاه تهران. به‌مرور دانشکده هنرومعماری دانشگاه آزاد اسلامی اضافه شد و پس از آن سیستم آموزشی به‌دلیل استقبال و شرایط مختلف رشد کرد و دانشگاه‌های مختلف دیگری شاهد بودیم که در رشته تئاتر دانشجو می‌پذیرفتند.

البته باید گفت اینقدر که رشد داشتیم، نمومان به اندازه رشد نبوده است. مشکل هم نیروی انسانی و هنرمند و حتی تجهیزات موردنیاز نبوده است، مشکل همواره دولت‌ها بوده‌اند که از هنرمندان عقب بوده و هستند. مکان‌های تئاتر چه در تهران و چه در دیگر استان‌ها طی سالیان افزوده شده، اما این مکان‌ها نیازمند حمایت مادی و معنوی بوده و هستند، در هرصورت از یک دوره‌ای که در تاریخ ما به‌عنوان دوره اصلاحات یاد می‌شود، یک اتفاقی در تئاتر رخ داد و آن ارتباط با فضاهای هنری خارج از کشور بود، این اتفاق باعث شد تئاتر ما ازنظر حضور در عرصه بین‌الملل و گروه‌هایی که می‌رفتند و الان هم می‌روند و هم دانشجویانی که جهت تحصیل می‌روند آورده‌هایی داشته باشد. پس ما رشد را حتما داشته‌ایم و ازنظر مکان هم به‌رغم کمبودهای اساسی  مشکلی نداریم، اما فضا برای پتانسیل تئاتر عمق پیدا نکرده است.

در دهه90 که مدنظر شماست، جریانی ایجاد شد تحت عنوان سالن‌های خصوصی تئاتر که آغازش هم با سالن آور و باران بود، پس از آن‌هم وقتی هنرمندان تئاتر دیدند سالن‌های دولتی دیگر تکاپوی این تعداد هنرمند را ندارد، به‌سراغ سالن‌های خصوصی رفتند و این سالن‌ها افزایش بیشتری پیدا کرد. در ابتدای این جریان هم تنها سالن با استاندارد نسبی سالن باران با مدیریت خیام وقار کاشانی بود. ازطرف دیگر بحث کافه‌های تئاتری باب شد و هم‌اکنون هم بسیاری از هنرمندان تئاتر هستند که کافه‌های هنری را مدیریت می‌کنند.

از آنجا که بنده هم در دوره‌ای مدیر شورای ارزشیابی و نظارت بوده‌ام، دولت نه‌تنها حمایت خاصی از این سالن‌ها نکرد، بلکه حلقه‌های نظارتی بیشتری را برای این سالن‌ها درنظر گرفت. البته این امر طبیعی هم بود؛ چراکه سالن‌های خصوصی برای کسب درآمد و پرداخت هزینه‌هایشان تلاش می‌کردند به هر نحوی پول دربیاورند و این از خطاهای بزرگ دولت بود که حمایت ویژه‌ای از سالن‌ها نکرد و تسهیلاتی به آن نداد تا سالن‌دار بتواند بیش از آنکه به فکر درآمد بیشتر باشد، به فکر ارائه آثار قابل‌قبول و کم‌حاشیه‌تر باشد.

به‌تناسب رشد و توسعه نیروی انسانی تئاتر، کتاب‌های ترجمه هم رشد داشتند و حالا دیگر به‌واقع دانشجویی نمی‌تواند بگوید کتابی را پیدا نمی‌کند. اتفاق دیگری که در این چندسال شاهدش بودیم اینکه شکل جدید فروش بلیت تئاتر به کمک جریان نمایش کشور آمد و این اتفاق در سایت‌های مختلف رخ داد و باعث افزایش و دسترسی مخاطب به آثار نمایشی شد.

اگر بخواهم جمع‌بندی بکنم، باید بگویم در میان همه رشدهایی که در زمینه‌های مختلف تئاتری داشته‌ایم، چیزی که همچنان ابتر مانده است و ربطی هم به دولت اصلاح‌طلب یا اصولگرا ندارد، تعامل مدیران دولتی با هنرمندان تئاتر است. یک مثال ساده‌اش همین واکسن کرونا است، شما ببینید همه صنوف به‌دنبال این هستند که به اعضای مرتبط با خود با هر سنی و به شکل سهمیه‌ای واکسن بدهند، اما هنرمندان مانند همیشه محروم‌ترین در این تصمیم‌گیری‌ها و سهمیه‌بندی‌ها هستند. می‌خواهم بگویم این نگاه ضعیف کمبود حمایت برای تئاتر همواره وجود دارد و به همین دلیل باید یادآوری کنم در سال 84 سند جامع تئاتر آمده بود که توسط مجلس شورای اسلامی حمایت از تئاتر را تبدیل به یک قانون کند، اما همچنان بعد از گذشت سالیان این سند مسکوت مانده است.

پس به اعتقاد شما در دهه 90 همه‌چیز در بدنه تئاتر رشد بالایی داشته است و اکنون هم تعداد و انگیزه هنرمندان بسیار خوب است، هم بستر مخاطبان فراهم است و هم به‌لحاظ امکانات کمبود زیادی نداریم و همه چیز آماده است که با یک برنامه‌ریزی خوب و داشتن سند چشم‌انداز اتفاق مبارکی را برای تئاتر متصور باشیم.

بله دقیقا ما رشد بالایی داشته‌ایم، اما به‌دلیل همین ابتر بودن و بلاتکلیفی قانونی اتفاقات درست رقم نمی‌خورد. البته باید این مساله را تاکید کنم که وضعیت فعلی تئاتر اصلا خوب نیست.

به‌طور کلی چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب یا در نگاهی فراتر اصلا در اروپای گذشته و چه اکنون، اساسا تئاتر آمده است که بدون تعارف، پستی‌ها، کاستی‌ها، فسادها و مسائلی از این دست را برملا کند. بنابراین مسئولان چه رئیس یک دانشگاه باشد و چه رئیس یک اداره‌ای مثل فرهنگ و ارشاد که تئاتر را همیشه در انتهای بودجه‌بندی و حمایت‌ها قرار داده است، علاقه خاصی به تئاتر نشان نمی‌دهند. درواقع تئاتر کوردلیای (نام دختر کوچک شاه لیر و زن پادشاه فرانسه که برخلاف خواهرانش بسیار مهربان است ولی عادت به گزافه‌گویی ندارد.) هر جامعه‌ای است. کوردلیا با همه بچه‌های شاه لیر متفاوت است و بد پدرش را هم نمی‌گوید، اما خب حقیقت را می‌گوید و آنچه موجود است را می‌گوید و طرد می‌شود. پس ببینید وضعیت تئاتر هم همین است؛ یک هنری که می‌خواهد با صداقت وضعیت را بگوید، منزوی می‌شود.

تئاتر آمده است که نقدها را بگوید و به همین دلیل می‌گویند در هر کشوری دیدید سالن‌های تئاتر پررونق است، نشان‌دهنده رشد فرهنگی و فکری آن کشور و جامعه است، یعنی آدم‌ها پذیرفته‌اند که نقد بشوند تا رشد کنند. در کشور ما نیز درنهایت آزادترین اندیشه‌ها هم در این گرداب می‌افتند و باید طوری کار کنند که بی‌سروصدا باشد و اعتراضی به آنها نشود و مدیر، نگاهش به تئاتر این است که به دردسرش نمی‌ارزد.

به‌عنوان فردی که چه به شکل مدیریتی و چه هنری همواره در عرصه تئاتر فعال بوده و هستید، در وضعیت فعلی تئاتر و باتوجه به شرایط کرونا پیشنهاد شما به مدیران جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چیست؟

اگر حرف بنده ازطریق مطبوعات به گوش ایشان می‌رسد، ‌ای کاش یکی از طرف‌های مشورت‌شان بنده بودم، به‌جای این طرح نامتناسبی که متاسفانه برخی از این اهالی بادمجان دور قاب‌چین تئاتر به ایشان به‌عنوان طرح داده بودند، پیشنهادم این بود که سند سال 84 تئاتر را بیاورند بخوانند و ببینند چیست.

 درمورد این سند توسعه سال 84 توضیح بیشتری می‌دهید؟

یک سندی به‌نام سند توسعه تئاتر است که در اواخر رفتن احمد مسجدجامعی تهیه و تدوین شده بود که او نیز خیلی علاقه داشت سند ابتدا در دولت تایید شود و سپس آن را به تصویب مجلس برساند، اما به دلایل مختلفی، به عمر وزارت مسجدجامعی قد نداد و خودشان گفتند نوبت به تصویبش نرسید. آن سند بنیان‌های درستی داشت، اما خب به‌دلیل اینکه 16 سال از نگارش آن گذشته است نیاز به بازنگری دارد. این سند هم پایش‌های استانی داشت و هم مساله سهم تئاتر از مالیات مختلف کارخانجات و...، ذکر شده بود. یک مساله را هم باید تاکید کنم که درکنار حل مشکلات روزمره فعلی مانند کرونا و دیگر اقدامات روتین مانند حمایت از اجراها و... وزارتخانه جدید باتوجه به اینکه علاقه‌مند است مشعشع بشود، شروع به احیا کند و یکی از کارهای اصلی هم تصویب این سند بنیادین باتوجه به اقتضائات امروز تئاتر است.

اگر خاطرتان باشد در دیدار رهبر انقلاب با هنرمندان تئاتر مهرداد رایانی‌مخصوص، به لزوم سند چشم‌انداز تئاتر اشاره کردند و رهبری نیز در آن جلسه بر نگارش چنین سندی تاکید داشتند.

بله دقیقا، بنده خاطرم نبود الان، ایشان هم تاکید کردند. به‌نظرم اگر به بنده بگویند سه اولویت بگو، هر سه اولویت تنها نگارش و تصویب طرح جامع تئاتر است. خوشبختانه همچنان هم هنرمندان دلسوزی در عرصه تئاتر وجود دارند که حاضر هستند هرطور که می‌شود به تئاتر کشور کمک کرد که ازجمله این افراد علی منتظری است که یک‌بار در مجلس شورای اسلامی وقت برای این سند جنگیده است. ما امروز نیاز به منشور تئاتر و شعارنویسی نداریم، بنده هم از سه سال پیش با خود عهد کرده‌ام که فقط در دانشگاه باشم و هیچ مسئولیتی نپذیرم و حاضرم بدون هیچ چشمداشت مالی هم برای به‌نتیجه رسیدن این سند تلاش کنم.

از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بگذریم، یکی از نهادهایی که این روزها دستخوش تغییر شده، شهرداری تهران است، که البته پس از آمدن حناچی در عرصه تئاتر تقریبا فعالیت خاصی ازسوی این نهاد رخ نداد. شورای شهر جدید هم با داعیه فعالیت فرهنگی آمده‌اند و مدعی هستند می‌خواهند در این عرصه شهر را دگرگون کنند. دیدگاه شما در این رابطه چیست و فکر می‌کنید شهرداری تهران چه اقداماتی را در راستای تئاتر باید در دستورکار خود قرار دهد؟

در دوره آقای قالیباف که البته نقدهایی هم به آن وارد است، اما اتفاقات خوبی رخ می‌داد. ازجمله آن جشنواره شمسه بود که تمام مناطق شهرداری را درگیر می‌کرد و این جشنواره به همه هنرها می‌پرداخت و افراد شاخص هر عرصه هنری به آن ورود می‌کردند، بنده هم مسئول تئاتر آن بودم. درمورد جشنواره تئاتر شهر یا سوگواره خمسه، پیشنهاد بنده به مسئولان جدید شهرداری تهران این است که فقط سابقه شهرداری در عرصه فرهنگ و هنر به‌ویژه تئاتر را مرور کنند و از همان تجربیات استفاده شود و همان را تکرار و تقویت کنند. نمی‌خواهد به‌دنبال نوآوری و طرح‌های عجیب باشند.

آقای امینی شما به‌عنوان مدیر گروه هنرهای نمایشی دانشگاه تهران وضعیت  تئاتر در دانشگاه‌ها را چگونه می‌بینید، خب باتوجه به شیوع کرونا انتقادهایی به شیوه‌های آموزشی وجود دارد.

طبعا وضعیت دانشگاه‌ها هم مثل اغلب چیزهای دیگر چندان خوب نیست و علاقه ندارم بی‌دلیل از چیزی تعریف کنم. به هرحال یک‌سری اتفاقاتی باید در همه جا رخ دهد و امیدوارم دولتی که آمده است، بتواند وضعیت را تغییر دهد. دانشگاه در زمینه تئاتر ضربه‌ای که خورده این است که رشد و تعدد کلاس و دانشکده‌های مختلف با میزان اساتید تراز اول یکسان نبوده است و این امر باعث شده آموزش‌دهندگان و اساتید مستهلک شوند. وقتی شما یک موسسه را در یک شهر بنا می‌کنید، بهترین نیروها برای اولین‌بار به آن موسسه می‌آیند. کاری که دانشگاه آزاد اسلامی برای اولین‌بار در سال 1369 کرد این بود که اساتیدی همچون بهرام بیضایی، رکن‌الدین خسروی و پروانه مژده را آورد و بعد دانشگاه هنر و معماری شد رقیب دو دانشگاه دولتی و آرام‌آرام شاخه‌های دیگری هم مانند دانشگاه آزاد اراک و... به‌وجود آمد. منظورم این است که برای قوی نگاه داشتن چنین دانشگاهی به‌سراغ اساتیدی می‌روند که امتحان خودشان را پس داده‌اند، وقتی شما کلاس‌ها و دانشگاه‌ها را زیاد می‌کنید، اولین اتفاق این است که آن استاد اولیه به ناچار خودش را در کلاس‌های متعدد تکثیر می‌کند. به‌دلیل کمبود وقت؛ مطالعه و توانش کمتر می‌شود و همین‌طور که جلو می‌رویم، درجه‌یک‌ها توانایی و قدرت‌شان کمتر می‌شود و کیفیت آموزشی درطول زمان تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد و سیستم هم کم‌کم به اساتید تازه‌کارتر روی می‌آورد و دانشگاه‌های ما از آن بکر بودن خارج می‌شود.

به‌نظر من  البته این افزایش کمی کلاس‌ها باعث شد خیلی از اساتید جوان دانشگاه مطالعات خود را افزایش دهند و اکنون نسلی از اساتید برجسته را داشته باشیم که همه آنها دانشجویان اواخر دهه 60 و ابتدای دهه 70 بودند که به‌وسیله همان اساتید پرانرژی و بادانش تربیت شدند.

در رابطه با شیوه‌های آموزشی مجازی هم باید بگویم درست است این شیوه مشکلاتی را ایجاد کرده، اما خب بهترین راهکار بوده، ازطرف دیگر به فکر این هستیم که در رابطه با دروس عملی تدابیری را درنظر بگیریم که دانشجو بتواند به‌صورت حضوری با رعایت شرایط و پروتکل‌های بهداشتی در کلاس حاضر شود. یک نکته جالب بگویم که آموزش دروس نظری به‌شکل مجازی باعث شده کیفیت آموزش بالا برود و در هزینه‌ها و وقت واقعا صرفه‌جویی شود.

به‌عنوان سوال پایانی خواستم در رابطه با هنرستان سوره و حواشی اخیری که به‌دلیل برخی بی‌تدبیری‌ها و تازه‌کاری مدیریتی رخ داد از شما بپرسم. شما خودتان پیش از این مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری بوده‌اید و در رابطه با حذف رشته نمایش از هنرستان هم به مدیر حوزه هنری نامه نوشتید.

بنده خیلی تلاش کردم و تقریبا همه‌کار کردم از نامه‌نگاری تا صحبت‌های شفاهی و البته پیامی را دریافت کردم که گویا حوزه هنری نظرش را تغییر داده است و این هم شاید خیلی عجیب باشد که در ساختار مدیریتی کشورمان یک رای برگردانده شود. متاسفانه در اعتراضات برخی مساله را به حاشیه می‌برند که درست نیست، اما در برخورد با این مساله منطقی و علمی برخورد کردم. تا این لحظه که با شما صحبت می‌کنم، شنیده‌ام که رشته نمایش به هنرستان بازگشته است و امیدوارم صحت داشته باشد.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱