زهرا رمضانی، روزنامهنگار: دانشجویان بینالمللی از آن مباحثی است که اگر از هر زاویه به آن نگاه شود، دارای اهمیت فراوانی است. دانشجویانی که حضورشان در یک کشور از یکسو میتواند سطح علمی آن کشور را در میان دیگر کشورها ارتقا دهد؛ اما درصورتیکه بعد از پایان دوره تحصیلشان حاضر به بازگشت به وطن خود نشوند، قطعا تبعات جدی را برای کشورشان بههمراه میآورند. یکی از مباحث مهم پیرامون این دانشجویان در کنار کمک به چرخش علمی و تبادل فناوری مابین کشورهای مختلف، ارزآوری برای کشور میزبان است. موضوعی که امروزه به یکی از منابع درآمدی برای دانشگاههای مطرح دنیا تبدیل شده و نقش تعیینکنندهای در استقلال آنها دارد. در اصل کشورهایی که میزبان جمعیت بالای دانشجویان خارجی هستند، با یک تیر چند هدف را نشانه میگیرند. البته نباید این مساله را هم نادیده گرفت که با شیوع همهگیری کرونا، این حوزه هم مانند دیگر بخشهای آموزش عالی در دنیا تحتالشعاع قرار گرفته و در کنار سرگردان کردن جمعیت قابلتوجهی از دانشجویان بینالمللی، دانشگاههای محل تحصیل آنها را نیز با چالش جدی مواجه کرده است. عدم امکان حضور دانشجویان بر سر کلاسهای درس، جا ماندن دانشجویان خارجی از فعالیتهای پژوهشی، ایجاد ناهماهنگی در تقویم آموزشی دانشگاهها و... تنها بخشی از چالشهایی است که دنیا با آن روبهرو شده است. در این بین سالنامه مهاجرتی ایران که با حمایت معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری و همکاری مرکز تعاملات بینالمللی علموفناوری توسط رصدخانه مهاجرت ایران منتشر شده، اطلاعات قابلتوجهی را درباره وضعیت دانشجویان ایرانی خارج از کشور و همچنین دانشجویان خارجی مقیم ایران ارائه کرده است. آمارهایی که نشان میدهد ایران در برخی مولفهها توانسته جهش قابلتوجهی را در حوزه دانشجویان بینالمللی داشته باشد، هرچند هنوز در برخی زیرمجموعههای این حوزه با چالشهای جدی روبهرو هستیم.
کاهش سهم دانشجوفرستی ایران در جهان
جمعیت دانشجویان خارجی در یک کشور یکی از مولفههای تاثیرگذار برای سطح علمی دانشگاههای آن و همچنین درصورت عدم بازگشت آنها بهعنوان شاخص ارزیابی مهاجرت نخبگانی تلقی میشود. براساس آمارهای منتشرشده در این سالنامه، روند جمعیت دانشجویان ایرانی در خارج از کشور طی سالهای 2000 تا 2018 با افزایش 3.2 برابری همراه بوده و از 17 هزار و 477 نفر به 56 هزار و 376 نفر رسیده است. اما جالب اینجاست که بخش عمده این افزایش مربوط به سال 2004 تا 2011 است؛ چراکه در این برهه جمعیت دانشجویان ایرانی مشغول تحصیل در خارج، از تراز 20 هزار وارد تراز 50 هزار نفری شده بود. رتبه دانشجوفرستی ایران هم در این بازه از 28 جهان به 12 افزایش یافت. بااینحال سهم دانشجوفرستی ایران نیز در کل بازار دانشجویان بینالمللی جهان از سال 2012 روند کاهشی پیدا کرده و از1.3درصد به حدود یک درصد در سال 2018 رسیده است. علیرغم اینکه در سال 2018 تقریبا 1.6درصد از کل دانشجویان در خارج از کشور مشغول تحصیل بودهاند و قطعا چنین رقمی برای ایران آن هم با توجه به سابقه عدم بازگشت عموم دانشجویان مهاجرتکرده به کشور، رقم بالایی است؛ اما حفظ همین جایگاه باعث شد دیگر خبری از خیز مهاجرت دانشجویان برای تحصیل در خارج از کشور نباشد. بااینحال نباید فراموش کرد که متوقف شدن خیز مهاجرت دانشجویان ایرانی به خارج از کشور بیش از آنکه دلایل علمی داشته باشد، دلایل اقتصادی و سیاسی داشته است؛ چراکه بالا رفتن قیمت دلار، مسائل مربوط به صدور ویزا برای آنها و درنهایت شیوع همهگیری بیماری کرونا در جهان موجب ثابت ماندن تراز جمعیت دانشجویان ایرانی در خارج از کشور در طول چند سال گذشته شده است.
آمریکا از لیست کشورهای دانشجوپذیر ایران خارج شد
علیرغم اینکه ایران پیش از انقلاب اسلامی، 51 هزار دانشجو در آمریکا داشت و همین مساله ایران را در صدر کشورهای دانشجوفرست به آمریکا قرار داده بود، اما از دهه 90 میلادی به بعد ایران از فهرست 10 کشور دانشجوفرست به آمریکا خارج شد، بهطوریکه در سال 2019 تنها 11 هزار و 451 دانشجوی ایران در این کشور حضور داشته و یک درصد از سهم بازار دانشجویان بینالمللی در آمریکا را تشکیل میدادند. از سوی دیگر سیاستهای سختگیرانه دولت ترامپ برای صدور ویزا باعث شد امروز ترکیه، آلمان، ایتالیا و کانادا به تربیت جزء 4 مقصد اصلی دانشجویان ایرانی در سال 2019 شناخته شوند.
نکته قابلتوجه درباره جمعیت دانشجوی مهاجر ایران است که براساس آمارهای منتشرشده توسط دومین فصلنامه مهاجرت و طبق اطلاعات اداره گذرنامه کشور، در بازه زمانی 1380 تا مردادماه 1399، 56.6درصد از دارندگان مدال در المپیادهای دانشآموزی، 69.1درصد از مشمول بنیاد ملی نخبگان و 78.3درصد از افراد حائز رتبههای یک تا هزار آزمون سراسری در داخل کشور هستند. همچنین تنها 4.6درصد از المپیادیها، 3.7درصد از مشمولان تحتپوشش بنیاد ملی نخبگان و 2.6درصد از رتبههای برتر کنکور که بیشتر از کشور خارج شدند، به کشور بازگشتند و مابقی جمعیت دانشجویی هرکدام از این بخشها ترجیح دادهاند همچنان در کشور محل تحصیل خود بمانند.
تراز بازگشت نخبگان ایرانی همچنان منفی!
بازگشت نخبگان ایرانی به کشور موضوعی است که طی سالهای اخیر به یکی از حواشی نظام آموزش عالی تبدیل شده است. ناتوانی دستگاههای مربوطه برای جذب نخبگان در حوزههای مختلف باعث شده بخش زیادی از دانشجویان ایرانی ترجیح دهند در همان کشور محل تحصیل خود، اقامت گرفته و زندگی کنند. آمارها از روند صعودی نرخ بازگشت نخبگان به کشور در بازه زمانی 2015 تا 2021 خبر میدهند؛ اما تعداد نخبگانی که برای زندگی به کشور برمیگردند، هنوز با آنچه باید باشد فاصله معناداری دارد. براساس آماری که معاونت علمیوفناوری اعلام کرده، جمعیت متخصصان بازگشته به کشور از سال 95 تا 1400، جمعا به هزار و 989 نفر بهصورت تجمیعی رسیده است. این مهم باعث ارتقای شاخص خالص چرخ نخبگانی ایرانی از تراز منفی0.39درصد در سال 2010 به منفی 0.24درصد در سال 2018 رسیده است. در این میان نباید این مهم را فراموش کرد که طی سالهای اخیر گرانی ارز و بهویژه همهگیری کرونا باعث شده بخش زیادی از دانشجویان بینالمللی ترجیح دهند به کشورهای خود بازگردند، بااینحال هنوز تراز بازگشت نخبگان به کشور منفی است.
خروج بیش از 30درصدی مشمولان بنیاد ملی نخبگان
نکته قابلتاسف اینکه بیشترین حجم مهاجرت بدون بازگشت دانشجویان هستند؛ چراکه المپیادیها با 37.2درصد، مشمولان بنیاد ملی نخبگان با25.5درصد و رتبههای یک تا هزار آزمون سراسری با 15.4درصد بیشترین درصد افراد مقیم خارج را به خود اختصاص دادهاند. در این میان بهطورکلی در بازه زمانی 80 تا 90 در گروه علوم ریاضی بهطور میانگین 59درصد و در علوم تجربی حدودا 30درصد از مشمولان تحتپوشش بنیاد ملی نخبگان از کشور خارج شدهاند. در همین بازه علوم انسانی و هنر نیز به ترتیب 15 و 32درصد از مشمولان بنیاد از ایران را شامل میشود، یعنی بهطور میانگین 34درصد از مشمولان این بنیاد از کشور خارج شدهاند.
نکته مهم دیگر درباره خروج نخبگان از کشور بازه سنی آنهاست، بهطوریکه اکثر افراد از برگزیدگان کنکور ریاضی در سنین 22 تا 23سالگی و پس از دریافت مدرک کارشناسی که حدود 50درصد از جمعیت مهاجران را در برمیگیرد، از کشور خارج شدهاند. درمجموع 75درصد مهاجرت مربوط به این گروه پس از اتمام دوره کارشناسی و کارشناسیارشد بوده و 25درصد باقیمانده هم مربوط به دوره دکتری و پس از آن است. در گروه علوم تجربی در رشتههای پزشکی، از آنجا که دانشجو دوره 7 تا 8 ساله را دارد، عمدتا سن خروج از کشور پس از 26 سال بوده که پس از دوره دکتری حرفهای است. در گروه علوم انسانی غالب خروجها در دوره کارشناسی یا بعد از دریافت مدرک کارشناسی روی میدهد.
تلاش ناموفق نظام آموزش عالی در جذب دانشجوی خارجی از کشورهای منطقه
درست است که بخش اعظمی از دانشجویان ایرانی، تلاششان تحصیل در خارج از کشور است؛ اما این بدان معنی نیست که دانشجویان دیگر کشورها تمایلی برای حضور در ایران ندارند، تمایلی که البته آنطور که باید موردتوجه مسئولان آموزش عالی قرار نگرفته است. آمارها از رشد نسبت دانشجویان خارجی به کل جمعیت دانشجویی کشور طی بازه زمانی سالهای 90 تا 99 حکایت دارد؛ اما باید گفت عموم این جمعیت مربوط به دانشجویان افغانستانی است که جزء نسل دوم و سوم مردم این کشور بوده و در ایران متولد و بزرگ شدهاند، تا جاییکه شاید نتوان آنها را به معنی واقعی کلمه جزء دانشجویان خارجی تلقی کرد؛ چراکه در یک کلام باید گفت دانشگاهها نقشی در جذب آنها نداشتهاند.
براساس آمار منتشرشده در این فصلنامه در سال 90 جمعیت دانشجویان خارجی در ایران تنها 0.15درصد از کل جمعیت دانشجویی کشور بوده که این میزان در سال گذشته به 1.39درصد رسیده است. جمعیت دانشجویان خارجی در ایران از سال 90 تا 99 افزایش 8 برابری داشته و از 5 هزار و 485 نفر به 44 هزار و 350 دانشجو رسیده، درحالیکه طبق اهداف برنامه ششم، ایران باید 75 هزار دانشجوی خارجی جذب کرده باشد. از سوی دیگر بخش اعظم جمعیت دانشجویان خارجی مربوط به دانشجویان افغانستانی با 46درصد و بعد از آن عراقیها با 24درصد بوده است. لبنانیها با 3درصد و سوریها و چینیها هم با 2درصد در سال 98، در زمره بیشترین جمعیت دانشجویان خارجی مقیم ایران تلقی میشدند. در این میان شاید ذکر این نکته خالی از لطف نباشد که نظام آموزش عالی کشور نتوانسته در جذب دانشجویان کشور سوریه در وهله نخست و بعد از آن عراق با توجه به شرایط این کشورها، چندان موفق عمل کند.
دانشگاه آزاد اسلامی جایگاه اول کشور در جذب دانشجوی خارجی
نکته قابلتوجه برای دانشجویان خارجی، پذیرش آنها در زیرمجموعههای نظام آموزش است؛ بهطوریکه دانشگاههای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی با 43درصد، وزارت علوم با 31درصد، موسسات آموزش عالی غیردولتی با 9درصد و وزارت بهداشت با 8درصد به ترتیب بیشترین دانشجویان خارجی را دارند. بهعبارت دیگر دانشگاه آزاد اسلامی با 13 هزار و 276 نفر، وزارت علومیها با 9 هزار و 568 نفر، موسسات آموزش عالی غیردولتی با 2 هزار و 814 نفر، وزارت بهداشت با 2 هزار و 549 نفر، دانشگاه پیامنور با 2 هزار و 127 نفر، جامع علمی-کاربردی با 251 نفر، فنیوحرفهای با 185 نفر، فرهنگیان با 126 و سایر دستگاههای اجرایی با 55 نفر، توانستهاند نقشی در جذب دانشجوی غیرایرانی داشته باشند.
با نگاهی به مقطع تحصیلیای که دانشجویان خارجی در ایران مشغول تحصیل در آن هستند، باید گفت که تحصیلات تکمیلی از جذابیت کمتری برای آنها برخوردار بوده و عموم دانشجویان خارجی ترجیح میدهند دوران کارشناسی را در ایران بگذرانند، بهطوریکه در سال 97، بیشترین آمار دانشجویان خارجی مقیم ایران برای تحصیل در دکتری تخصصی هزار و 270 نفر، دکتری عمومی هزار و 920 نفر، کارشناسیارشد 7 هزار و 68 نفر، کارشناسی 16 هزار و 252 نفر و کاردانی 763 نفر بوده، این میزان در سال 98 برای مقطع دکتری تخصصی رشد داشته و به هزار و 648 نفر، دکتری عمومی به هزار و 785 نفر، کارشناسیارشد به 9 هزار و 610 نفر، کارشناسی به 17 هزار و 195 نفر و کاردانی به 713 نفر رسیده بود.
فرصتسوزی دانشگاههای کشور در جذب دانشجوی خارجی
با نگاهی به آمارهای منتشرشده درباره دانشجویان ایرانی خارج از کشور و همچنین دانشجویان خارجی مقیم ایران میتوان نتیجه گرفت دانشگاههای کشور نهتنها همچنان محلی برای مهاجرت دانشجویان بهویژه در گروه آزمایشی علوم ریاضی محسوب میشوند، بلکه دانشگاههای طراز اول حتی در پذیرش دانشجویان خارجی ولو دانشجویانی که در منطقه خاورمیانه زندگی میکنند هم موفق عمل نکردهاند. بهطوریکه به گواه دومین فصلنامه مهاجرت در ترکیه، 125 هزار و 138 دانشجوی بینالمللی در سال 2018 حضور داشتند که عموم آنها نیز به ترتیب از کشورهای سوریه، آذربایجان، ترکمنستان، ایران و افغانستان بودهاند و جالبتر اینکه در سال 2018 ایران با 6 هزار و 418 دانشجو، 5درصد از سهم بازار دانشجویان بینالمللی را در ترکیه به خود اختصاص داده بود. این درحالی است که دانشگاههای کشور در جذب دانشجویان سوری هم موفق عمل نکردهاند و حتی دانشجویان افغانستانی هم بعد از گرانی ارز در کشور با چالشهای جدی روبهرو شده بودند.
شاید برای درک بهتر این مساله باید به آمار کلی دانشجویان بینالمللی نگاهی بیندازیم، در سال 2018 تعدادکل دانشجویان دنیا 227 میلیون نفر بوده که تنها 2.4درصد آن را دانشجویان بینالمللی تشکیل میدادند. البته این میزان طی سالهای 2000 تا 2018 رشد چشمگیری داشته و از 2 میلیون نفر به 5/5میلیون نفر رسید و حالا طبق پیشبینیها جمعیت دانشجویی تا سال 2030 دوبرابر شده و به 10.2 میلیون نفر خواهد رسید، قطعا در چنین شرایطی باید مسئولان آموزش عالی بیش از پیش برای جذب این دانشجویان برنامهریزی کنند تا از این طریق هم اعتبار دانشگاههای کشور را در سطح دنیا ارتقا داده و هم زمینه برای تبادلات علمی را گسترش دهند.