سهیل سید جمالی، روزنامهنگار: فرانسه خیزش خود برای حضور در غرب آسیا را آغاز کرده است. در همین راستا بود که امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه روز شنبه پس از برگزاری نشست یکروزه بغداد با حضور سران کشورهای منطقه با رهبران سیاسی و مذهبی بلندپایه عراقی نیز دیدار کرد. این دیدارها با افراد برجسته مذهبی در کشوری مانند عراق حکایت از این موضوع دارد که فرانسه درصدد بازگشت عمیق و استراتژیک به خاورمیانه است. البته عراق تنها کشوری نیست که رئیسجمهور فرانسه اینگونه در تلاش برای ارتباط برقرارکردن با ارکان قدرت در آنجا است. امانوئل مکرون بعد از انفجار بزرگ در بندر بیروت، اولین سیاستمدار غربی بود که درمورد کمکهای مالی و لجستیکی به لبنان وعده داد و حتی اولین مقام رسمی خارجی بود که رهسپار عروس خاورمیانه شد.
تاریخ حضور فرانسه فراتر از مرزهای اروپایی
بعد از قرون وسطی و آغاز عصر رنسانس، فرانسه جزء اولین کشورهای اروپایی بود که از لاک کهنه خود در داخل مرزهای اروپا خارج شد و با توسل به نیروی دریایی قدم به سایر نقاط جهان گذاشت. این لشکرکشیهای دریایی عمدتا به قاره آمریکایی جنوبی، آفریقا و البته غرب آسیا بود. یکی از کشورهایی که بردهداری و انتقال بومیان آفریقایی به سایر نقاط جهان برای کسب درآمد را در کارنامه خود ثبت کرده است، فرانسه است. ظلم، جنایت، غارت و استعمار ممالک آفریقایی و آسیایی بخش جدانشدنی از تاریخ سیاه سیاستهای فرانسویان است. حتی در سالهای اخیر روسایجمهور فرانسه مانند نیکولا سارکوزی، فرانسوا اولاند و امانوئل مکرون با سفر به کشورهای آفریقایی و اعطای کمکهای بهداشتی، صنعتی، مالی و آموزشی بهدنبال تطهیر چهره استعمارگرایانه تاریخ فرانسه در این کشورها بودهاند. طی گزارشی که در سال 2015 میلادی از سازمان امنیت ملی فرانسه به بیرون درز کرده است، این کشور برنامهای جامع را برای بازگشت قدرتمندانه به کشورهای آفریقایی و غرب آسیا و احیای شکوه گذشته خود در این مناطق دارد. این برنامه درازمدت قرار است تا سال 2030 فرانسه را مجددا بهعنوان یک بازیگر مهم در قاره آفریقا و غرب آسیا مطرح کند. البته این حضور نهتنها سیاسی بلکه نظامی و مستشاری خواهد بود.
جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی
بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی، کشورهای تحتحاکمیت آن، از شمال آفریقا تا کشورهای عربی خاورمیانه بهعنوان متصرفات و فتوحات جنگی بین دو قدرت فاتح جنگ یعنی فرانسه و بریتانیا تقسیم شدند. براساس توافقنامه معروف «سایکس- پیکو» قرار شد کنترل مناطق جنوب فلسطین اشغالی، اردن و عراق به اضافه منطقه کوچکی شامل بندر حیفا و عکا برای ایجاد دسترسی به دریای مدیترانه به انگلیس واگذار شود و فرانسه کنترل جنوبشرقی ترکیه امروزی و بخشهای شمالی عراق و سوریه و لبنان را به دست بگیرد. در ضمن براساس مفاد این توافق قرار بود استانهای خارج از کشور عربستان کنونی به مناطق تحتکنترل و نفوذ بریتانیا و فرانسه تقسیم شوند که امروز کشورهای کوچک حاشیه خلیجفارس مانند: امارات متحده عربی، بحرین، کویت، یمن و قطر نامگذاری شدهاند. فرانسه همچنین پس از اشغال تهران توسط بریتانیا و روسیه تزاری در همین دوران با اعزام مستشاران در قحطی، بیماری و گرسنگی بیسابقه ایران نقش داشت. این اقدام آنها موجب شد تقریبا نیمی از جمعیت ایران در طول جنگ کاهش پیدا کند. چنین جنایتی در آن زمان به نوبه خود یک نسلکشی به حساب میآید.
جنگ جهانی دوم و افول استعمار فرانسه
در زمان جنگ دوم بینالملل و اشغال فرانسه توسط نیروهای آلمان نازی، این کشور عملا قدرت خود را مانند قرون 18 و 19 میلادی از دست داد و بعد از پایان جنگ نیز زیر آوارههای باقیمانده از جنگ جهانی دوم، نقش این کشور تحتالشعاع بازیگران قویتری مانند ایالاتمتحده و اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت. هرچند فرانسه در اواسط قرن بیستم و دوران جنگ سرد در سرکوب انقلاب الجزایر در دوران شارل دوگل و عامل آغازکننده جنگ ویتنام شرارتهایی برای حفظ جایگاه استعماری خود انجام داد ولی بیشتر بهعنوان یک مهره برای بازی بین دو قدرت بلوک غرب و شرق نقشآفرینی میکرد.
حمله عراق به ایران و آغاز جنگ تحمیلی
جنگ بین ایران و عراق یکی از نقاط تاریک و سیاه سیاستهای فرانسه در اواخر قرن بیستم است. فرانسه با فروش میلیونها دلار سلاح شامل؛ بمبهای شیمیایی، جنگندههای میراژ و انواع حمایتهای لجستیکی و اطلاعاتی به صدام حسین و رژیم بعث عراق، جنایات آشکاری را علیه ملت ایران انجام داد. فرانسویها هیچگاه از کمکهای نظامی به صدام حسین از ملت ایران عذرخواهی نکردند.
هزاره سوم و عقبنماندن از قدرتهای جهانی
انگلیس و آمریکا از دیرباز در خاورمیانه حضور پررنگی داشتهاند. در دو دهه اخیر با اشغال افغانستان و عراق، نقش آنها بهویژه از لحاظ نظامی، در رویدادهای منطقه پررنگتر شده است؛ البته این امر لزوما به معنای به دست آوردن دستاوردهای چشمگیر نیست. با ورود نظامی روسیه به بحران داخلی سوریه، یک بازیگر قدرتمند دیگر نیز حضور خود را در صفحه شطرنج خاورمیانه با اقتدار اعلام کرد. روسیه در ائتلافی با محور مقاومت موفق شد به دولت سوریه برای عوض کردن جریان جنگ کمک کند و از این راه، زمینه حضور درازمدت خود را در سوریه و غرب آسیا، فراهم سازد. به نظر میرسد فرانسه بهعنوان یک کشور قدرتمند و یک عضو شورای امنیت، که بهطور سنتی در لبنان و شماری از دیگر کشورهای عرب شمال آفریقا، حضوری تاریخی و استعماری داشته، خواهان آن است مانند انگلیس، آمریکا و روسیه یا حتی فراتر از آنها، بازیگری موثر در غرب آسیا شناخته شود. مکرون با وجود زیرسوال بردن پیشینه استعماری فرانسه و انتقاد از جنایتهای صورتگرفته در قرون 17 و 18 و بردهداری در دوران ناپلئون بناپارت، عملا همان هدفهای استعماری را به روشی نوین دنبال میکند. انتقاد از برنامه موشکی و دفاعی ایران به بهانه پدید آمدن بیثباتی در منطقه و درعینحال فروش سلاحهای پیشرفته به کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس، همگی گواه این موضوع هستند که سیاستهای جدیدی برای نفوذ در منطقه در دستور کار فرانسه قرار گرفته است. با روی کارآمدن امانوئل مکرون در فرانسه، وی سیاستهای متفاوتی را از روسایجمهور قبلی در پیش گرفته است. او از زمان رسیدن به مقام ریاستجمهوری، توجه ویژهای به منطقه خاورمیانه داشته است. وی تاکنون به کشورهای اماراتمتحده عربی، عربستان سعودی، قطر، لبنان و عراق سفر کرده و با مقامهای این کشورها در زمینههای مختلف تحولات و رویدادهای منطقهای، دیدار و گفتوگو کرده است. او به دو کشور عربزبان شمال آفریقا یعنی: مراکش و الجزایر نیز که در حوزه نفوذ سنتی فرانسه قرار دارند توجه دارد. این سفرها نشان میدهد مکرون روی منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و بهویژه رابطه با کشورهای عربزبان، حساب ویژهای باز کرده است. دفاع از برجام و درعینحال موضعگیری در برابر برنامه موشکی ایران، حمایت از سعد حریری پس از دخالتهای عربستان در امور داخلی لبنان، جانبداری از قطر در برابر عربستان و ائتلاف عربی، تاکید او بر ضرورت نبرد با داعش و دیگر گروههای تروریستی و مخالفت او با شناسایی بیتالمقدس بهعنوان پایتخت رژیمصهیونیستی از سوی ترامپ، همه نمونههایی هستند که اهمیت خاورمیانه را در سیاستهای مکرون نشان میدهند.
خاورمیانه بستری برای رشد اقتصادی فرانسه
امانوئل مکرون یکی از اولویتهای داخلی خود را ساخت یک فرانسه قدرتمندتر و متحدتر عنوان کرده است. بدیهی است ساختن چنین کشور قدرتمند و متحدی، احتیاج به منابع اقتصادی و مالی دارد و این منابع در خاورمیانه و نزد شیوخ عرب، فراوان یافت میشود. استفاده اقتصادی از شرایط سیاسی یک منطقه، فرصتطلبی یک رئیسجمهور یا سیاستمدار را نشان میدهد. مکرون پیش از رسیدن به مقام ریاستجمهوری طی سالهای 2014 تا 2016 وزیر اقتصاد و صنعت فرانسه بود و به نظر میرسد راه کسب منابع اقتصادی را از کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس، خوب میداند. مکرون طی سفر خود در دسامبر 2017 به قطر، توانست قراردادهایی میلیارد دلاری با دولت قطر ببندد. او که پیشتر طی روزهای 8 و 9 نوامبر برای افتتاح موزه لوور رهسپار امارات متحده عربی شده بود، از فرصت بهره برده و قرارداد فروش دو ناو جنگی با امارات را منعقد کرد. انتقاد مکرون از اقدامهای منطقهای و برنامه موشکی ایران در دیدار با مقامهای اماراتی در آن سفر به خوبی گویای آن بود که او برای رسیدن به مقاصد سیاسی و اقتصادی خود، حتی از دامن زدن به تنشهای منطقهای روی گردان نیست.
نقش خاورمیانه در کاستن از تهدیدات امنیتی در فرانسه
رئیسجمهوری فرانسه بارها در سخنان خود به ضرورت حفظ ثبات و برقراری امنیت در خاورمیانه و مبارزه با تروریسم اشاره کرده است. از نظر مکرون حفظ ثبات و برقراری امنیت در کشورهای خاورمیانه و مبارزه با تروریسم، موضوعهایی کاملا مرتبط با یکدیگرند.
پس از افتادن شماری از کشورهای خاورمیانهای مانند عراق و سوریه به دامان هرج و مرج، جنگ داخلی و تروریسم، عده زیادی از مردم برای نجات جان خود مجبور شدند راهی کشورها و مناطقی دیگر ازجمله اروپا شوند. مساله مهاجرت و پناهجویان در چند سال اخیر، به یکی از مسائل مهم سیاسی در کشورهای اروپایی مانند آلمان، ایتالیا، مجارستان، اتریش و فرانسه، تبدیل شده است. خیزش دوباره راست افراطی در بسیاری از کشورهای اروپایی ازجمله خود فرانسه، تا حد زیادی با مساله مهاجران اقتصادی و پناهجویان در ارتباط است. وقوع چندین مورد حمله تروریستی خونبار در فرانسه از سوی گروههای تندرو، میزان حساسیت دولت و مردم این کشور را نسبت به حضور پناهجویان و مهاجران عرب یا خاورمیانهای در این کشور بیشتر کرده است.
سیاست فرانسه برای توازن قوا در منطقه
فرانسه از یکسو به دلیل پیامدهای بحرانهای منطقهای بر امنیت و ثبات اروپا و غرب مایل نیست این منطقه کاملا به آغوش هرجومرج بیفتد و از سوی دیگر، به دلیل منافعی که در این منطقه دارد، نمیخواهد یک کشور در غرب آسیا سایه خود را بر کل منطقه بگستراند. بررسی سیاست خارجی امانوئل مکرون در مدت زمامداریاش نشان میدهد او نیز از همین منطق پیروی میکند. اشارههای وی به اقدامهای منطقهای و برنامههای موشکی ایران و از سوی دیگر حمایت او از سعد حریری در سالهای اخیر در لبنان و گسترش روابط با عربستان سعودی در مسائل جنگ یمن، گویای این امر است. فروش سلاح به قطر و امارات متحده عربی، که اولی با عربستان سعودی و دومی با ایران مشکلاتی دارد، نشاندهنده آن است فرانسه و دیگر کشورهای قدرتمند اروپایی و ایالاتمتحده، با قرار گرفتن در کنار کشورهای کوچک خاورمیانه، ضمن اعلان حضور خود در منطقه و کسب درآمد از راه فروش جنگافزار، بهنوعی میکوشند توازن قوا را در منطقه برقرار کنند.