سید شایان ابهری: برای نخستین پرسش بهتر است در این باره گفتگو کنیم که اصلاً به طور کلی، مذاکرات هستهای با طرفهای 1+4 در دولت آقای رئیسی از چه جایگاهی برخوردار خواهد بود؟
ما در رابطه با مذاکرات وین، بیشتر باید به صحبت های رهبر معظم انقلاب توجه کنیم. ایشان در سخنرانی اخیرشان اشاره کردند که تحریم ها باید برداشته شود. وقتی میگویند باید برداشته شود، یعنی مذاکرات حتماً باید ادامه پیدا کند. تحریمها که خود به خود برداشته نمی شود. پس مذاکرات، در دولت آقای رئیسی هم ادامه خواهد داشت. با توجه به اشارههای چندباره رئیس جمهور به این نکته که حتماً به دنبال برداشتن تحریمها هستیم و همچنین اشاره آقای امیرعبداللهیان، در گفتگوی تلفنی چند روز پیش با آقای جوزف بورل که ما مذاکراتی نتیجه بخش می خواهیم، می توان به این نتیجه رسید که طرف ایرانی در مذاکرات شرکت می کند و مذاکرات برایش مهم است. اما با توجه به نکتهای که رهبری دیروز اشاره کردند، طرف ایرانی نمی پذیرد چیزی بیش از آن چه در برجام متعهد شد، به طرف مقابل داده شود. در واقع آمریکاییها خواسته اضافی نداشته باشند.
گفته می شود این احتمال وجود دارد که پرونده هستهای به طور کامل به شورای عالی امنیت ملی واگذار شود. اگر چنین تصمیمی قطعی شود، دولت با چه با چه انگیزه و هدفی این اقدام را می کند؟
با توجه به اینکه زمان مذاکرات نامحدود نیست و آمریکاییها هم به آن اشاره کردهاند، پرونده هسته ای روز به روز حساستر میشود. اگر قرار است مذاکرهای انجام شود، مثبت و یا منفی بودن نتیجهاش هم از قبل مشخص میشود. مثبت به این معنا که به نتیجه برسد، منفی از این نظر که مذاکرات به نتیجه نرسد. در دور مذاکرات قبلی در وین، بهانه هایی وجود داشت، از جمله تغییر دولت و بحثهای مربوط به انتخابات و در نتیجه آن گفته می شد باید صبر کرد. اما الآن دیگر چیزی در پیش رو نیست که طرف ایرانی و همینطور طرف آمریکایی بتوانند مثلاً بهانهای بیاورند.
بنابراین، مذاکرات هسته ای را باید شورای عالی امنیت ملی پیش ببرد. از این جهت که یک اجماعی در آن باشد. حال باید منتظر ماند و دید ایا چنین تصمیمی گرفته می شود و دبیر شورای عالی امنیت ملی این مذاکرات را پیش خواهد برد. اگر قرار باشد مذاکرات را شورای عالی امنیت ملی و دبیر این شورا پیش ببرد -که اتفاقا ما سابقهاش را هم در گذشته داشتهایم- احتمال تغییرات در شورای امنیت ملی ، بیش از قبل وجود دارد.
جابهجایی احتمالی پرونده هسته ای، چه پیامی برای طرفهای غربی مذاکرات خواهد داشت؟ آیا به این معناست که برجام برای دولت ایران، اولویت سابق را ندارد؟
این جابهجایی برای طرفهای غربی، پیام منفی ندارد و اتفاقاً پیامش مثبت خواهد بود. یک اینکه، برای ایران مهم است، شما هم جدی بگیرید. دوم اینکه، ما این جابهجایی را انجام میدهیم تا مذاکرات مطمئنتری انجام بشود؛ افراد کارکشتهتری که با دیپلماسی آشنایی بیشتری داشته باشند، در مقابل شما قرار بگیرند. در عمل، ایران به این مذاکرات توجه دارد و میخواهد آن را به نتیجه برساند. در داخل بعضی مواقع، صحبتهایی در این باره مطرح میشود که خوراک داخلی دارد. درست است که ما نباید همه چیز را به وین گره بزنیم، اما واقعیت این است که یک دولت جدیدی در ایران روی کار آمده و قول و قرارهایی با مردم گذاشته است. این قول و قرارها، با دست خالی عملیاتی نمی شود.
اگر ما یک برنامه اقتصادی داخلی داشته باشیم، بدون ارتباط بیالمللی، به نتیجه رساندن آن برنامه کار سختی است. باید پول باشد تا طرحی مثل طرح سالی یک میلیون مسکن و در چهار سال، چهار میلیون مسکن به سرانجام برسد. یا اگر می گوییم باید صد یا دویست میلیون واکسن وارد کنیم، باید دستمان از این جهت پر باشد؛ واکسنی که با توجه به سویه های جدید، تا چند ماه آینده نیاز به تزریق دوز سوم آن است. این ویروس، تا چند سال دنیا و ایران را رها نخواهد کرد. تعداد کشتههای روزانه فراوان برای نظام، معظلی جدی خواهد شد. بنابراین، دست ایران، باید باز باشد. باید بتواند با جامعه بین المللی کار کند. نفت باید به فروش برسد و پول آن بازگردد و سیستم بانکی کار کند.
به نظر شما ترکیب تیم مذاکره کننده آتی، باید متشکل از چه افرادی باشد و آن افراد، باید در چه زمینههایی صاحب تجربه و تخصص باشند؟
اولاً من به عنوان یک ژئوپلیتیسین و دیپلمات، ترکیبی از این دو را پیشنهاد می کنم. یعنی در این حوزه، باید حتماً افرادی صاحب مسئولیت باشند که بتواند با طرفهای غربی روابط خوبی داشته باشند. شخصی که در رأس تیم مذاکره کننده قرار می گیرد، باید بتواند در صورتی که راهی بسته شد، راه دیگری را باز کند. بر فرض مثال، قهر نکند، تند مصاحبه نکند. بداند که برای دیپلماسی، همیشه یک راه هایی هست. بنابراین من معتقدم که آن فرد، حتماً باید در مسائل بین المللی و روابط کشورها تجربه داشته باشد.
من تصور میکنم حضور آقای لاریجانی، میتواند تا حدودی در این امر، کمک کننده باشد. او تجربهای مشابه از قبل دارد و در سالهای اخیر نیز، پختگیای پیدا کرده است. در ترکیب جدید، ما باید از افرادی که در مذاکرات قبلی در وزارت امور خارجه سابقه کار داشته اند و دارند، استفاده کنیم.
بنابراین حتما باید از کسانی که به کلیت کار در مذاکرات قبلی، به ویژه همین مذاکرات وین، یا مذاکراتی که در برجام اول به نتیجه رسید حضور داشته اند، استفاده کرد. ما نباید یادمان برود که ترامپ میاید. یعنی از دو سال دیگر، رقابتهای انتخاباتی در آمریکا، شروع می شود و شانس آقای بایدن، با این افتضاحی که در افغانستان به وجود آمد، خیلی کم شد. ضمن اینکه سن و سالش هم طوری است که تا سه سال دیگر که انتخابات برگزار میشود، به هیچ وجه توان این را ندارد که شهر به شهر برای تبلیغ برود. خانم هریس هم نمی تواند. در واقع نمی تواند حریف جمهوری خواهها و تیم ترامپ شود. به نظر من شانس جمهوریخواهها بسیار زیاد است.
ما باید کارهایمان را طوری تنظیم کنیم که مجبور نشویم که دوباره با جمهوریخواه درگیر شویم. ضمن این که حتماً باید یک ضمانتی بگیریم که نتوانند دوباره از آن خارج شوند. حالا این ضمانت را یا باید آمریکایی ها بدهند، یا به نظر من بهتر است که 1+4 بدهد و مسئولیتش را بپذیرد. لذا من تصور میکنم یک شخص پخته باید مذاکرات را پیگیری کند.