سیامک خاجی، روزنامهنگار: حضور دو گلر سطح بالا در یک تیم به نوعی تیغی دولبه محسوب میشود که هم میتواند باعث شود تا خیال مربیان از این پست راحت باشد و هم اینکه حضور ثابت یکی باعث میشود تا دیگری پس از مدتی نیمکتنشینی لب به اعتراض گشوده و باعث حاشیهسازی برای تیم شود. مربیان تیمهای باشگاهی معمولا چنین ریسکی در ترکیب تیمهای خود نمیکنند و ترجیح میدهند درکنار یک گلر خوب و آماده به سراغ دروازهبانی باتجربه و پا به سن گذاشته بروند یا گلری جوان و آیندهدار را قرار دهند تا نفر نیمکتنشین توقع زیادی برای بازی نداشته باشد. در چنین شرایطی معمولا گلر بهتر برای دیدارهای لیگ و مسابقات قارهای حساس مورداستفاده قرار میگیرد و دروازهبان دوم هم در رقابتهای جام حذفی یا مسابقات با درجه اهمیت کمتر راهی زمین میشود تا هم از فرم مطلوب خارج نشود و هم در طول فصل فقط یک نیمکتنشین صرف نباشد.
شاید در سایر پستها بتوان با تغییر پست یک بازیکن او را همزمان با رقیبش راهی زمین کرد اما دروازهبان پست ویژهای است که امکان چنین راهکاری را از سرمربی تیم میگیرد. به همین دلیل معمولا حضور دو گلر خوب و نسبتا همسطح باعث ایجاد حاشیه در تیم میشود و درنهایت باشگاه مجبور است بین آنها یکی را انتخاب کند. همانند ماجرای اخیر حسین حسینی و رشید مظاهری در استقلال که به نظر میرسید با جدایی حسینی این موضوع حل خواهد شد اما گلر باسابقه آبیها قراردادش را تمدید کرد تا شاید این مظاهری باشد که در مسیر جدایی قرار میگیرد.
گلرهای مدعی در ترکیب آبیها
این شرایط در فوتبال ایران سابقه زیادی دارد و بهخصوص در تیم استقلال بارها ترافیک گلرهای خوب باعث ایجاد حاشیه در تیم شده است. از زمانیکه ناصر حجازی و منصور رشیدی مدعی حضور در ترکیب اصلی آبیها در سالهای دور بودند تا به امروز بارها این تنشها باعث ایجاد حاشیه و حتی گاهی بحران در این تیم شده است. در سایر تیمها نیز از این نمونهها کم دیده نشده است. در دهه 70 رقابت پرویز برومند و هادی طباطبایی بارها حاشیهساز شد. هردو مدعی حضور در ترکیب تیم و حتی حضور در دروازه تیم ملی بودند و به همین دلیل نیمکتنشینی برای هیچکدام قابلتحمل نبود. با این حال مدیران استقلال دوست نداشتند از بین آنها فقط یکی را انتخاب کنند و به همین دلیل ترجیح دادند هردو را در تیم خود حفظ کنند. درنهایت با بالارفتن تنشها برومند از جمع آبیها جدا شد و پس از آن دیگر نتوانست در بین گلرهای مطرح فوتبال ایران خود را حفظ کند.
حضور مهدی رحمتی در استقلال هم اگرچه باعث شد تا دروازه این تیم تا مدتها بیمه شود اما اختلافات او با رقبایش در این تیم کم حاشیهساز نشد. نخستین چالش او در استقلال با وحید طالبلو بود که او هم مدعی پوشیدن پیراهن تیم ملی بود و با آمدن رحمتی جایگاهش را در خطر میدید. در این باشگاه معمولا با این استدلال که حضور دو گلر آماده باعث ایجاد رقابت و بهترشدن هردوی آنها میشود بارها چنین تصمیم را گرفتند که کمتر موفقیتی در آن دیده میشد اما باز هم این روند دنبال شد. رحمتی در نخستین مقطع حضورش در استقلال درنهایت تصمیم به جدایی از این تیم گرفت اما پس از حضور مجدد در این باشگاه این طالبلو بود که در تابستان راهی باشگاه دیگری شد.
برای رحمتی این تنها حاشیه با گلر دوم تیم نبود و مدتی بعد با حسین حسینی نیز دچار چالش شد. اگر چه در طول سه فصلی که این دو رقیب جدی هم در تیم بودند حرفوحدیثهای زیادی درباره اختلافات آنها مطرح شد اما پس از جدایی رحمتی درگیریهای این دو در فضای مجازی حواشی زیادی ایجاد کرد. این اتفاقات هم باعث نشد تا کادر فنی آبیها دوباره سراغ چنین چالشی نروند و این بار رشید مظاهری بود که بهعنوان رقیب حسینی راهی استقلال شد.
رقابت در پرسپولیس
در سایر تیمها نیز نظیر این چالشها بارها دیده شده از رقابت احمدرضا عابدزاده با نیما نکیسا در پرسپولیس و تیم ملی گرفته تا ماجرای حضور میثاق معمارزاده در پرسپولیس و ناراحتی علیرضا حقیقی از حضور این گلر بهعنوان رقیبش در این باشگاه. اختلافات حقیقی و معمارزاده در فصل 91-1390 برکسی پوشیده نیست و حتی در جریان یکی از دربیهای آن فصل معمارزاده که در ترکیب تیم قرار نداشت برای گرم کردن راهی زمین نشد تا مشخص شود که به شدت از حضور حقیقی در دروازه تیم ناراحت است. درنهایت این حقیقی بود که برای ادامه فوتبالش راهی اروپا شد و معمارزاده در این تیم ماند.
از کوروا و ناواس تا هندرسون و دخهآ
در تیمهای اروپایی نیز چنین اتفاقاتی مسبوق به سابقه بوده و معمولا هم نتیجه خوبی عاید باشگاهها نشده است. نمونه آن در زمان حضور همزمان تیبو کورتوا و کیلر ناواس درون دروازه رئالمادرید اتفاق افتاد که اگرچه گلر بلژیکی دچار افت شده بود و لوپتگی، سرمربی آن زمان رئال تصمیم داشت از سیستم چرخشی استفاده کند اما این ایده چندان موفقیتآمیز نبود و درنهایت رئالیها با فروش ناواس باعث شدند کورتوآ بدون مشغله ذهنی عملکرد بهتری درون چارچوب دروازه این تیم داشته باشد. در تیم ملی آلمان نیز در سالهای اخیر حضور گلرهای مدعی باعث ایجاد حواشی مختلفی شده است. در سالهای گذشته الیور کان و ینس لمان رابطه چندان خوبی با هم نداشتند و بارها برای حضور در ترکیب این تیم دچار چالش شدند. اخیرا نیز دو گلر آماده در تیم ملی این کشور حضور دارند که کار سرمربی تیم را برای انتخاب نفر اصلی سخت میکند اما در زمان حضور یواخیم لوو روی نیمکت این تیم او مانوئل نویر را به تراشتگن ترجیح میداد و باید دید هانسی فلیک در اینباره چه تصمیمی خواهد گرفت.
لیورپول نیز در فصلی که کاریوس و مینیوله را همزمان در اختیار داشت بهصورت چرخشی از هر دو استفاده کرد که اشتباهات عجیب آنها درنهایت باعث شد کلوپ به سراغ خرید آلیسون بکر برود. منچستریونایتد هم در دو فصل اخیر دو گلر خوب در ترکیب اصلی خود دارد و با حضور دین هندرسون در ترکیب این تیم جایگاه داوید دخهآ به خطر افتاده است و بعید نیست این گلر اسپانیایی با ادامه این روند در پایان فصل اولدترافورد را ترک کند.
معمولا خیلی از کارشناسان تاکید میکنند داشتن دو دروازهبان خوب به سود تیمهاست اما تاریخ نشان داده در اکثر موارد چالشهای ایجاد شده کار را برای مربیان سخت میکند و شاید به همین دلیل است که بیشتر مربیان ترجیح میدهند به جای استفاده همزمان از دو گلر تاپ، یک دروازهبان بزرگ و یک ذخیره مطمئن داشته باشند.