محمد ناییجحقیقی، مسئول واحد جهاد اقتصادی بسیج دانشجویی دانشگاه امامصادق(ع): این روزها بار دیگر قطعی برق بهعنوان یکی از دغدغههای اصلی کشور در سطوح مختلف بهشمار میرود؛ قطعی برقی که به جهت گرم شدن زودهنگام هوا در اواخر فصل بهار نمایان شد و در تابستان با سرعت بیشتری شدت یافت. در این بین اما اخبار ضدونقیضی از دلایل این قطعیهای گسترده به گوش میرسد. صاحبان مناصب دولتی بهخصوص بدنه مدیریتی وزارت نیرو خبر از افزایش غیرمنتظره بار مصرفی به جهت شروع زودهنگام فصل گرما میدهند. رسانه ملی هم با گزارشهای پیوسته و مکرر خود موید همین نظر است؛ یک روز تقدیر از خانواده کممصرف و روز دیگر برخورد با مشترکان پرمصرف در بازار تهران!
در این میان اما کارشناسان نظر متفاوتی دارند. عدهای وجود یارانههای پنهان در پس قیمت ارزان برق برای مصرفکنندگان را علت اصلی مصرف زیاد و به تبع آن خاموشیهای گسترده میدانند. واکنش صاحبنظران به قبض منتشرشده توسط فوتبالیست مشهور خود مویدی بر وجود این نگاه است. درمقابل عدهای اگرچه این عامل را بهعنوان یکی از عوامل موثر بر افزایش مصرف میدانند، اما علت اصلی را در طرف عرضه برق دنبال میکنند. در این نگاه اولویتگذاری غلط دولت تدبیر و امید در 8 سال گذشته بهخصوص در دوران تصدیگری رضا اردکانیان بر وزارت نیرو مبنیبر کنترل مصرف بهجای توسعه ظرفیت نیروگاهی کشور اصلیترین عامل قطعیهای گسترده برق طی هفتههای گذشته بهشمار میرود. تاکید بیش از حد وزیر وقت نیرو روی این گزاره که ما در کشور نیاز به توسعه ظرفیت تولید نداریم و میتوانیم با مدیریت مصرف و با هزینه کمتر بار را کاهش دهیم موید این نگاه است. این درحالی است که مصرف تابعی از رفتار مشترکان بوده و تغییر الگوی مصرف کار کوتاهمدت(یکساله و دوساله) نیست و نیاز به برنامهریزی بلندمدت دارد.
نگاه به آمارهای منتشرشده توسط وزارت نیرو حاکی از آن است که ظرفیت نامی نیروگاههای تولید برق کشور در ابتدای دولت یازدهم(سال 1392) برابر با 70729 مگاوات بوده که به جهت نبود آمارهای دقیق، در بهترین تخمین در انتهای این دولت به 87313 مگاوات خواهد رسید که نشان از افزایش 24 درصدی ظرفیت نیروگاهی کشور در طی 8 سال اخیر داشته است. این درحالی است که متوسط رشد ظرفیت نامی تولید برق در سه دولت قبل در حدود 69 درصد بوده است.
درمقابل نگاه به الگوی مصرف برق در 15 سال گذشته حکایت از افزایش متوسط 5 درصدی بار مصرفی به ازای هر سال داشته که با توجه به دوره 8 ساله تصدی دولت تدبیر و امید، با نگاه حداقلی باید افزایش ظرفیت 40 درصدی برای جبران میزان بار مورد تقاضا مدنظر برنامهریزان این حوزه قرار میگرفت.
تنها مطابق برنامه ششم توسعه که توسط دولت محترم تدبیر و امید نگاشته شده، وزارت نیرو بهعنوان متصدی امر ملزم به توسعه ظرفیت نیروگاههای حرارتی کشور به میزان 25 هزار مگاوات و توسعه ظرفیت تجدیدپذیر به میزان 5 هزار مگاوات بوده که گزارشهای کارشناسی غیررسمی حکایت از عدم توسعه ظرفیتهای نیروگاهی در سه ساله اول اجرای این برنامه داشته و ظرفیت تجدیدپذیر کشور کمتر از 1000 مگاوات است.
یکی از اصلیترین بهانههای دولت خشکسالی و کمبود میزان بارش در سال گذشته بوده است. کمبود میزان بارش در سالهای اخیر امری شایع بوده که در نتیجه آن تولید نیروگاههای برق آبی با مشکلاتی روبهرو شده است. اما این بهانه درواقع نشان از ضعف قوه برنامهریزی در نهادهای دولتی ذیربط داشته است. به جهت آنکه وظیفه ذاتی وزارت نیرو این است که با توجه به شرایط بارشی در کشور برنامهریزیهای لازم را در این خصوص داشته باشد.
یکی دیگر از گزارههای ناصحیح مطرحشده توسط مسئولان وزارت نیرو ثابت نگه داشتن رشد بار در دوسال گذشته و افزایش دفعی بار مصرفی در فصل بهار و تابستان سال پیش رو(سال 1400) است. در پاسخ به این گزاره کاملا اشتباه باید گفت: «در سال گذشته عنوان شده بود، در روز پیک بار حدود 58 هزار و 500 مگاوات بار بدون اعمال خاموشی تامین شده است اما بهرغم اعلام وزارت نیرو، در همان روز حدود 6 هزار مگاوات خاموشی تحت عنوان مدیریت مصرف و برنامه مدیریت اضطراری بار در شبکه اعمال شده که موید این حرف خاموشی 400 مگاواتی در شبکه برق یکی از شرکتهای توزیع شمال کشور بوده اما وزارت نیرو صرفا برای اینکه اعلام کند رشد بار را در حد یک درصد نگاه داشته است، این خاموشی را اعلام نکرد. درواقع با احتساب این 6000 مگاوات، بار نیاز مصرف سال گذشته حدود 64 هزار مگاوات بوده است و همان رشد بار 5 درصدی اتفاق افتاده است. با احتساب رشد مصرف حدود 5 درصدی، نیاز مصرف امسال حدود 67 هزار مگاوات خواهد بود.»
با توجه به گزارههای مطرح شده در متن عدم برنامهریزی صحیح و کارآمد دولت تدبیر و امید در سالهای گذشته تاثیر جدیای بر قطعیهای گسترده تابستان و بهار سال جاری داشته و زیانهای بعضا جبرانناپذیری را بر خانوارها و صنایع به بار آورده است. از طرف دیگر بررسیها نشان میدهد که قطعیهای گسترده زمستانه بار دیگر گریبانگیر مردم و صنایع خواهد بود که در ادامه اشارهای مختصر به علل این خاموشیها در زمستان پیش رو میپردازیم.
خاموشی زمستان
توجه به سبد نهاده تولیدی انرژی برق در نیروگاههای موجود نشان میدهد طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه به تولید انرژی برق از گاز و سوخت مایع نقش جدی داشته و طی این 8 سال نهتنها این نگاه کمرنگ نشد بلکه بهطور جدی دنبال شده است که در نمودار زیر به خوبی نمایش داده میشود. (نمودار شماره ۱)
نگاه به نمودار زیر وابستگی شدید نیروگاههای کشور به سوخت گاز(در حدود 86 درصد) را نشان میدهد. با توجه به رشد مصرف گاز و افت تولید میادین گازی به دلیل عدم سرمایهگذاریهای کافی در سالهای گذشته، تامین گاز نیروگاههای کشور در فصول سرد سال با چالش جدی مواجه شده است که محصول آن خاموشیهای زمستان سال 98 و 99 بوده است. پیشبینیها نشان از خاموشیهای شدیدتر در زمستان سال جاری نسبت به زمستان سال گذشته میدهد. از طرفی دیگر سهم 70 درصدی پارس جنوبی از تولید گاز کشور به جهت تمرکز موجود در این پالایشگاه خود زنگ خطری جدی در سالهای پیش رو است که عدم برنامهریزی و طراحی اقدامات درست در سطوح مختلف میتواند کشور را با مشکلات جدی روبهرو سازد. (نمودار شماره ۲)
برای توضیح بیشتر باید توجه داشته باشیم که افت تولید میادین گازی پارس جنوبی به دلیل عدم سرمایهگذاری کافی از سال گذشته شروع شده است و بنابر اعلام نظر کارشناسان هر سال به اندازه یک فاز پارس جنوبی از ظرفیت تولید گاز کشور کاسته میشود. برای جبران افت فشار حداقل به بیش از 20 میلیارد دلار سرمایهگذاری طی 10 سال آینده نیاز است درحالی که در زمستان، نیروگاهها روزانه حدود 200 میلیون مترمکعب گاز نیاز دارند، بنابر برخی گزارشهای غیررسمی در سال 98، در برخی از روزها حدود 70 میلیون مترمکعب گاز به نیروگاهها تحویل داده شده است و در سال 99 در برخی از روزها میزان گاز تحویلی به نیروگاهها به حدود 35 میلیون مترمکعب رسیده است و پیشبینی میشود که زمستان امسال در روزهایی گازی نداشته باشیم که به نیروگاهها تحویل دهیم. (نمودار شماره ۳)
جایگزینی سوخت مایع نظیر گازوئیل و نفت کوره نیز از جنبههای مختلف، به وجود آورنده مشکلات زیادی شده است. عدم صرفه اقتصادی به جهت قیمت بالای این سوختها در بازار جهانی و همچنین نبود امکانات زیرساختی جهت ذخیره سوخت مایع موردنیاز برای نیروگاهها و امکانات لجستیکی برای انتقال این نهادههای تولید انرژی برق از عوامل اصلی ناکارآمدی استفاده از این نهادهها در مقیاس بالا برای تولید انرژی برق است. برای اثبات ناکارآمدی مصرف سوخت مایع نظیر گازوئیل و نفت کوره، اگر هر لیتر از این مشتقات نفتی در بازارهای جهانی بهطور متوسط قیمتی برابر50 سنت داشته باشد تنها در سال 1398، حدود 8 میلیارد دلار صرف تامین سوخت موردنیاز نیروگاههای کشور شده که این هزینه بدون احتساب هزینه انتقال تا نیروگاه بوده و در صورت وجود برنامهریزی مدون و مبتنیبر اصول نهتنها این مقدار سوخت مصرف نمیشد بلکه با تمرکز بر نیروگاههای تجدیدپذیر نظیر خورشیدی و بادی یا تکمیل بخش سیکل واحدهای گازی، بخش قابل توجهی از توسعه نیروگاهی کشور بدون استفاده از سوخت تامین میشد. با توجه به توضیحات بالا قطعی برق در زمستان پیش رو سناریویی محتمل بوده که برای جلوگیری از زیانهای ناشی از آن نیازمند برنامهریزی مدون، دقیق و فوری سیاستگذاران حوزه انرژی در دولت سیزدهم خواهیم بود.
*نمودارها استخراج شده از: نشریه «53 سال صنعت برق در آینه آمار» شرکت توانیر