آسان‌ترین راه انسجام‌بخشی به یادداشت، تبعیت از الگوی ساده سه‌بخشی است. یعنی باید بتوان سه بخش مقدمه، پرداخت ایده(بدنه اصلی) و جمع‌بندی(بعضا نتیجه‌گیری یا ارائه راهکار و پیشنهاد) را از یکدیگر تفکیک کرد.
  • ۱۴۰۰-۰۶-۰۴ - ۰۱:۴۰
  • 00
۱۱ نکته کاربردی برای انسجام در یادداشت‌نویسی
۱۱ نکته کاربردی برای انسجام در یادداشت‌نویسی

به گزارش «فرهیختگان»: یادداشت‌ها معمولا(به جز موارد خاص ادبی و هنری) باید منسجم باشند. پدیدآور یک اثر باید بتواند مخاطب را با یک کل به‌هم ‌پیوسته مواجه کند. این کل به‌هم ‌پیوسته ممکن است گاهی یک کاریکاتور و کار گرافیکی یا عکس(انواع مقاله‌های بی‌متن) باشد. اما معمولا قرار است این اتفاق در قالب مجموعه‌ای از کلمات بیفتد. از این رو به ذکر 11 نکته کاربردی برای انسجام در یادداشت‌نویسی می‌پردازیم.

1. از الگوی 3 ‌بخشی تبعیت کنید

آسان‌ترین راه انسجام‌بخشی به یادداشت، تبعیت از الگوی ساده سه‌بخشی است. یعنی باید بتوان سه بخش مقدمه، پرداخت ایده(بدنه اصلی) و جمع‌بندی(بعضا نتیجه‌گیری یا ارائه راهکار و پیشنهاد) را از یکدیگر تفکیک کرد.

2. دنباله ایده اصلی را بگیرید

هر سه بخش باید در راستای ایده اصلی نویسنده باشند. پس، مختصر و مفید بنویسید و سعی نکنید همه مشکلات جهان را در یک یادداشت حل کنید. اگر چیزی به یادداشت شما مرتبط نیست، اصلا چرا یادی از آن می‌کنید؟! از این شاخه به آن شاخه نپرید. پیش‌فرض در یادداشت منسجم این است که نویسنده در پی بحث از یک نکته یا ایده محوری و اصلی است.

3. یک شروع مناسب داشته باشید

مقدمه، اولین بخش یادداشت است و باید در خدمت آن باشد. مقدمه ممکن است به بیان تاریخچه موضوع، اهمیت و ضرورت آن، ضرورت بحث از آن، یک خاطره مرتبط و... باشد. به‌هر‌حال، مقدمه باید مخاطب را برای ورود به بخش اصلی ترغیب یا حداقل آماده کند. خوب و قدرتمند آغاز کنید. ممکن است در مقدمه تکلیف‌تان را با مخاطب روشن کنید که دنبال چه هستید و می‌خواهید چه کنید و از چه بنویسید. مقدمه خوب مخاطب را به ادامه خواندن ترغیب می‌کند(یا می‌فهمد که این یادداشت آن چیزی که او می‌خواهد نیست و می‌رود پی کارش! در این صورت شما به حقوق او احترام گذاشته‌اید). حجم مقدمه خوب ممکن است بین یک تا سه بند باشد. متناسب با حجم کلی متن، منطقی است که بخش مقدمه گسترده‌تر شود. طولانی کردن مقدمه، به‌ویژه در یادداشت‌های غیرادبی، نیازمند دلیل قانع‌کننده است.

4. سیر بحث را گم نکنید

در بخش اصلی و پرداخت ایده اصلی، از طرح مباحثی که به انسجام ایده لطمه می‌زنند و ربطی به قضیه ندارند، خودداری کنید. سیر منطقی، تاریخی، ادبی و... به انسجام متن کمک می‌کند. استفاده از میان‌تیترها و تیترهای فرعی به این موضوع کمک می‌کند تا سیر بحث‌تان را گم نکنید.

5. در هر بند یک ایده اصلی قرار دهید

بعضی از صاحبان قلم(درواقع صاحبان صفحه‌ کلید!) بعد از هرچند جمله یک بار دکمه اینتر را فشار می‌دهند و به همین راحتی بندسازی می‌کنند. درحالی که معیار در تولید و تولد یک بند، توجه به معناست و نه کمیت. توجه کنید که هر بند باید تنها یک ایده اصلی داشته باشد که با ایده دیگر بندها متفاوت باشد. یعنی مخاطب نباید بعد از خواندن بند دوم بگوید «این که تکرار همان بند قبلی بود!». خوانندگان خوب، بعضا به دوباره‌خوانی می‌افتند و احتمال می‌دهند که مشکل از آنها بوده که ایده بند دوم را نفهمیده‌اند. همچنین اگر دو ایده را در یک بند قرار دهید، باز هم خواننده را در تشخیص ایده اصلی بند دچار مشکل می‌کنید.

6. حجم بندها متناسب باشد

حجم متناسب یک بند، معمولا بین 6 تا ۱۲ جمله است. کمتر از آن احتمالا به معنی نپختن ایده در بند است. بیشتر از آن هم به معنای کش آمدن خسته‌کننده یک ایده است. البته در موقع نگارش یک مطلب، خیلی به این جور چیزها فکر نکنید.

7. ساختار داخلی بند را حفظ کنید

معمولا در هر بند، یک جمله به مثابه جمله اصلی دربرگیرنده ایده اصلی آن بند است. این جمله معمولا در ابتدا و گاهی در انتهای بند می‌آید. جمله اصلی ممکن است مقدمه یا نتیجه‌گیری باشد. پس، هر بند یک جمله اصلی دارد و دیگر جملات، در خدمت این یک جمله اصلی هستند. سایر جملات، ممکن است مقدمه‌ای برای جمله اصلی باشند. سایر جملات ممکن است مقدمه یا مثال‌هایی در تایید جمله اصلی باشند. توجه کنید که ایده اصلی گاهی نوشته نمی‌شود و تنها از بافت کلی متن به دست می‌آید. آنچه یک بند حتما باید دارای آن باشد، ایده اصلی است و نه جمله اصلی. شما باید بتوانید این ایده اصلی را درصورت لزوم در قالب میان‌تیتر بالای بند بنویسید.

8. بندها را به هم ارتباط دهید

بندها باید در ارتباط با یکدیگر و مکمل هم باشند. مثلا بند اول، مقدمه و ضرورت بحث باشد؛ بند دوم، توضیح رویکرد اول به موضوع بحث باشد؛ بند سوم، مثال برای رویکرد اول باشد؛ بند چهارم، رویکرد دوم و بند پنجم، مثال و همین‌طور تا بند آخر که نتیجه‌گیری، راه‌حل و پیشنهاد است. گاهی می‌توان برای هر سه یا چهار بند، یک تیتر فرعی انتخاب کرد. در یادداشت‌های طولانی(بیش از ۵۰۰ کلمه) حتما از میان‌تیتر استفاده کنید. مثلا سه بند متوالی درباره مزایای رویکرد اول، سه بند متوالی درباره مضرات آن، سه بند بعدی درباره مزایای رویکرد اول، سه بند بعدی درباره مضرات آن و... هرکدام می‌توانند میان تیتر مرتبط خود را داشته باشند.

9. انصاف را رعایت کنید

رعایت انصاف و ظاهر بی‌طرفی، بخشی از اخلاق حرفه‌ای است. باید جنبه‌های مثبت و منفی، نقاط ضعف و قوت، تهدیدها و فرصت‌ها، دیدگاه‌های موافق و مخالف در کنار یکدیگر مطرح شوند. رعایت ظاهر بی‌طرفی هم به تقوا و اخلاق نزدیک‌تر است و هم اقتضای حرفه‌ای‌گری است.

10. جمع‌بندی باید منطقی باشد

جمع‌بندی باید در ارتباط با متن باشد. سیر منطقی و توجیه‌مند یادداشت، باید مخاطب را آماده ایده مطرح شده در بخش جمع‌بندی کند. مثلا اینکه در پایان متن در یک جمع‌بندی عجیب، جمله‌ای از شخص مورد قبولی بیاوریم و بگوییم این حرف، همان حرف درست و جامع است، سبب تمسخر و توهین به آن اندیشه است.

11. از شماره‌بندی برای راه دررو استفاده کنید

اگر متن‌تان منسجم نیست، وقت، ‌انگیزه یا حوصله بازنویسی جدی را ندارید و... حتما از شماره‌بندی بندها استفاده کنید. ابتدای هر بند، شماره آن بند را بنویسید. پیشنهاد، بازنویسی یادداشت براساس نکات مطرح‌شده است. وقتی که از میان‌تیتر استفاده نمی‌کنید، شماره‌بندی به انسجام کمک می‌کند. هر شماره، یک ایده یا نکته را متمایز می‌کند. ارتباط طولی ایده‌ها می‌شود یادداشت منسجم شما که با شماره‌ها قابل درک خواهد بود.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰