به گزارش «فرهیختگان»: ماه گذشته و هفتههای اخیر، شاهد کمفروغی نشریات دانشجویی بودیم. روندی که با ورود به هفته آخر مردادماه و آغاز شهریورماه، تغییر کرده و به نظر نشریات دانشجویی وارد فاز جدیدی از فعالیت شده تا به مسائل پیرامون دولتی که قرار است بهزودی با انتخاب وزیران و انتصاب منصوبان، کار خود را شروع کند بپردازد و نیز با ورود دانشجویان ورودی 1400، به تخاطب و صحبت با آنها و جذبشان مشغول شود که البته در اولین گام از این فاز جدید نیز مساله دولت و کابینه، به محور یادداشتها تبدیل شده بود. دعوت میکنیم تا در گزیدهخوانی این هفته «فرهیختگان» از نشریات دانشجویی، نگاهی به نشریات دانشجویی منتشرشده در هفته اخیر داشته باشید و آن را در ادامه بخوانید. فعالان حوزه نشریات دانشگاه آزاد اسلامی میتوانند نشریات منتشرشده خود را جهت استفاده در بخش گزیدهخوانی هفتگی نشریات روزنامه «فرهیختگان»، به ادمین کانال نیمکت خبر(nimkat_khabar@) ارسال کنند.
رئیسی و چالشی به نام کابینه
در گزیدهخوانی هفته اول شهریورماه نهچندان آرام کشور و گویا نشریات، و پس از مدتی استراحت پساانتخاباتی و پساامتحاناتی و تابستانی نشریات دانشجویی، به سراغ شماره 87 دوهفتهنامه «1979» بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی رشت میرویم؛ جایی که انتظار میرفت در فراغتها و استراحتهای موجود، نشریات تغییرات اساسی و بنیادینی در زمینههایی که ضعف داشتند به خود ببینند که این امر مطلقا مشاهده نشده! خصوصا در زمینه گرافیک و طراحی نشریه که میتوانست زمان خوب و مناسبی برای ایجاد تغییرات در آن باشد. از این نکات میگذریم و به مطالب نشریه میپردازیم. در یادداشت اول نشریه، همانطور که از عنوان «تردمیل مشکلات دانشجویی» آن پیداست، به برخی مشکلات دانشجویان دانشگاه که آنها را تکرارشونده میداند پرداخته؛ مشکلاتی ازجمله عدم ثبت نمرهها، پاسکاریهای تکنیکی آموزش دانشکدهها، کلافگی دانشجویانی که کارهای فارغالتحصیلی خود را در این ایام پیگیری میکنند، حواله دادن دانشجویان به هفتهها و ماههای بعد، نزدیکی پایان معافیت تحصیلی مشمولان، مشکلات سامانهای و سهلانگاریهای انسانی، عدم مسئولیتپذیری و مشکلات و معضلات متعدد ترم تابستان. در یادداشت دیگری از این نشریه با عنوان «رئیسی و چالشی به نام کابینه» بحث فساد در مجموعه دولت مطرح شده است و در بخشهایی از آن میخوانیم: «کارتلهای قدرت و مافیای اقتصادی که معمولا با تعویض دولتها رنگی عوض میکنند و خود را در ساختار اقتصادی کشور حفظ میکنند، دست به کار شدند تا چینش کابینه دولت سیزدهم کمترین آسیب را به شبکه گسترده فساد آنها وارد کند. بدون تعارف باید گفت اگرچه ساختار قضایی- امنیتی در جمهوری اسلامی اجازه شکلگیری فساد سیستماتیک را نمیدهد اما بخشی از مستخدمان دچار آلودگی اقتصادی درحال خدمت به این شبکه فساد در کشور هستند. آقای رئیسی با در دست گرفتن سکان اجرایی کشور، اولین کاری که باید انجام دهد برخورد گسترده با این شبکه تودرتو و مافیایی فساد در کشور است. البته نباید گمان کرد که این برخورد به سادگی انجام خواهد شد و راه پیش رو راهی آسان است، بلکه این جراحی بسیار دردناک، سخت و در بسیاری از موارد برای مجری این اصلاح خطرناک خواهد بود. از زمان انتخاب آقای رئیسی و اقدام ایشان برای تشکیل کابینه، خبرهای زیادی حاکی از آن است که جریان مفسد فشارهای بیسابقه خود را برای تاثیرگذاری حداکثری در کابینه آغاز کرده است. اگر آقای رئیسی در جایگاه ریاستجمهوری اولین قدم را عقب بکشد، فردا در برابر هیچ قدرت داخلی و خارجی توان ایستادگی نخواهد داشت.» همچنین در قسمتهای دیگری از نشریه، «نقش اساسی رئیسجمهور» از زبان شهید بزرگوار مظلوم، بهشتی، و زندگینامه بسیار مختصری از شهید باهنر آمده است.
چالشهای پیش روی دولت سیزدهم
نگاهی به تیتر برخی یادداشتهای ششمین شماره از ماهنامه «بهارستان» دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوموتحقیقات که تا الان روند منظمی داشته میاندازیم: «سقوط دولت شرقی، سقوط ملت»، «فلات طالبان»، «سیاست برقع؛ زنان پیش و پس از طالبان»، «بررسی عملکرد اقتصادی دولت یازدهم و دوازدهم» و «چالشهای پیش روی دولت سیزدهم.» همانطور که از تیترها پیداست، تمرکز موضوعی این شماره از نشریه به دولتهای ایران و افغانستان اختصاص دارد. به سراغ یکی از یادداشتهای مربوط به دولت افغانستان که «سقوط دولت شرقی، سقوط ملت» است میرویم که با این سوالات شروع میشود: «چرا با خروج نیروهای آمریکایی دولت افغانستان سقوط کرد؟ ارتش نظامی افغانستان در روزهای حمله طالبان کجا بود؟ چه چیز باعث شد تا پس از 40 سال جنگ با طالبان، نهتنها نابود نشد بلکه به حاکمیت هم رسید؟ منشأ این وقایع چیست؟» و در توضیح پاسخها هم میگوید: «صرف استناد به مردمی که مذهبی متعصب و حامی طالبان بودند برای توجیه سقوط دولت کافی نیست. برای بررسی این اتفاق باید عینک سیاسی به چشم زد و بررسی کرد.» و اینطور ادامه میدهد: «فساد اداری گستردهای که تا بالاردهترین افراد دولت هم عیان بود، باعث شد تا هیچ دولتی توان یکپارچه و منظم کردن کشور را نداشته باشد. نمیتوان به تعدد اقلیتها و اختلافات بین آنها برای علت عدم عملی بودن ایده یکپارچگی سیستم اداری اشاره کرد؛ چراکه به گواه تاریخ، نمونههای عملی بودن این کار بیشتر از نمونههای ناموفق بوده است. همچنین، در خاورمیانه به علت عدم دردسترس بودن آب برای همه و بحران آب، نظریه استبداد شرقی از گذشته برقرار بوده و بدون هیچ جایگزینی خواهد بود. در نتیجه، در خاورمیانه وجود دولت قدرتمند برای زندگی بهتر مردم یک رابطه علت و معلولی است. در اروپا به خاطر دسترسی به آب، شاهد تشکیل دولت- ملتهای متعددی هستیم که در طول تاریخ بر یکدیگر غالب یا با هم متحد شدند. در دنیای عصر مدرن، اقتصاد عامل و باعث ارتباط ملتها با یکدیگر و به وجود آمدن یکپارچگی جهانی شده است؛ کاری فراتر از متحد کردن مردم یک قوم یا یک کشور. با اشاره به نکته کوچکی همه چیز مشخص خواهد شد. دولت اشرف غنی با آمار دروغ 300هزار سرباز آموزشدیده مسلح، کلاه بزرگی بر سر آمریکا گذاشت. ۸۳ میلیارد دلار سرمایهگذاری آمریکا در طول ۲۰ سال که برای تجهیز و توسعه ارتش افغانستان بود، تقریبا دو برابر بودجه سال گذشته برای کل قوای تفنگداران دریایی ایالات متحده بود. پس این ارتش کجاست؟ ارتش اشرف غنی به همان چند هواپیما سرباز و نظامیای که در روزهای محاصره کابل از شهر گریختند خلاصه شد. این خودش کلاه بسیار بزرگتری بود که بر سر مردم رفت. کلاهی به بزرگی افغانستان! به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، شروع دومینوی موج آشوب جدیدی در خاورمیانه خواهد بود که بهزودی باد صبا آن را تا اروپا خواهد برد... .» در یادداشت «چالشهای پیش روی دولت سیزدهم» این نشریه، نویسنده ابرچالشهای گفتهشده را اینگونه برمیشمرد و به جزئیاتی از هر کدام نیز وارد میشود و راهکارهایی هم دارد که پرداختن به آنها در این مقال نمیگنجد: «تحریمهای ظالمانه، شیوع کرونا و پیامدهای آن، گسترش نرخ بیکاری، افزایش نرخ فرار سرمایه از کشور، گسترش حجم نقدینگی، کسری بودجه، کمآبی و بحرانهای محیطزیستی و بحران کاهش جمعیت.»
برای رجایی و باهنر
شماره 20 نشریه «افق تحلیل» دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، در آغاز هفته دولت، با مطلبی به این مناسبت ورود کرده و با این مقدمه که: «بعد از عزل بنیصدر دشمنان انقلاب سعی کردند حکومت اسلامی را با از میان بردن مسئولان نظام از پا دربیاورند این تصمیمشان باعث شد که فاجعه هفتم تیر ۱۳6۰ رخ دهد. این حادثه منجر به شهادت مرد بزرگی همچون شهید بهشتی و ۷۲ تن از یاران انقلاب شد. دولت شهید رجایی اولین دولتی بود که بعد از لیبرالها(دولت موقت) در کشور روی کار آمد و در آن اوضاع بحرانی سخت حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به امام و انقلاب و اهداف انقلاب گذاشتند. هشتم شهریورماه بیانگر هفته دولت است؛ چراکه در این تاریخ شهید محمدعلی رجایی در کنار نخستوزیر متفکر و دانشمندشان دکتر محمدجواد باهنر در انفجار ناجوانمردانه دفتر نخستوزیری به درجه رفیع شهادت نائل شدند.»، نظر رهبر انقلاب نسبت به شهید رجایی و باهنر را بازگو کرده است. در یادداشتی دیگر با عنوان «والیبال، مشتی دربرابر خروار»، نویسنده به انتقاد نسبتبه برخی مسائل موجود در فضای ورزشی و رشته والیبال کشور و نیز گریز ریز به مساله جوانان پرداخته و درباره اهمیت اهتمام وزارت ورزش و جوانان، بهعنوان یکی از وزارتخانههای دولت، به مسائل، اینطور راهکار ارائه میدهد: «وزارت ورزش و جوانان باید بیشتر بر فدراسیونها، هیاتها، اسپانسرها، تیمهای برتر و تصمیمات، نظارت و بازرسی داشته باشد و در چینش بهتر کادر فنی، مربیها با دیدگاه جدید مثل لحاظ مسائل روانشناسی، جذابیت و مسائل روحی و روانی و برنامهریزی مدون بلندمدت، حذف اعمال سلیقه غیرتخصصی و حفظ ثبات، اهتمام ویژه داشته باشد تا خاطرات خوب گذشته پاک نشود و امیدهای آن روزها محقق شود.» همچنین سردبیر نشریه در بخش سخن سردبیر به اتفاقات کشور افغانستان به این شکل ورود کرده است: «در چند هفته گذشته در کشور افغانستان، دولت مرکزی سقوط کرده و گروه طالبان بر اوضاع مسلط شد. این اتفاق شکست سیاستهای آمریکا بود؛ چراکه به اذعان کارشناسان مطرح اروپایی، آموزشها و تعلیمات غربی در حوزههای سیاسی و اقتصادی و از همه مهمتر نظامی جواب نداده و در عرض چندروز افغانستان که آمریکاییها آن را تجهیز کرده بودند، فروپاشید. این عامل را درکنار مجهز نبودن طالبان به نیروی لجستیک و هوایی که قرار دهیم، عمق فاجعه بیشتر نمایان میشود.» از عناوین دیگر مطالب این نشریه میتوان از «از خونی سرخ تا پرچمی سبز» بهمناسبت ایام عزاداری سیدالشهدا(علیهالسلام)، «قانون اساسی و حق اعتراض» و «نفس تنگ» که به مسائل پیرامون کرونا اشاره دارد، نام برد.