نیلوفر مژدهی، روزنامهنگار: تراکتور بهعنوان نماینده فوتبال کشورمان در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا این روزها مشکلات کمی ندارد و بدهیهای زیادی روی دستش مانده و همینها باعث شده تا پنجره نقلوانتقالات این باشگاه بسته شود. بدهیهای تراکتور که حاصل بلندپروازیهای مالک این باشگاه در همین یکی و دو سال اخیر است آنقدر سنگین و بلندبالاست که بعید به نظر میرسد حالاحالاها بتوان شاهد باز شدن پنجره نقلوانتقالات این باشگاه باشیم.
عکاشه حمزاویی، مهاجم الجزایری فصل گذشته تراکتور با گذشت چند ماه از فسخ قراردادش همچون سایر طلبکاران با ارسال اخطاریهای به این باشگاه خواستار دریافت مطالباتش شد و قرار است در صورت محقق نشدن خواستهاش به مراجع بینالمللی شکایت کند. این پرونده در راستای پروندههایی همچون استوکس، فورچونه، اروین و کنستانت قطعا کمر این تیم را خم کرده و به این راحتیها قابل پرداخت نیست. پیش از این اخطاریه از مبلغی معادل 38 میلیارد تومان بهعنوان بدهیهای تراکتور یاد میشد و حالا با پروندههایی که به تازگی به جریان افتاده یا خواهد افتاد چه بسا بدهیهای این تیم بیشتر شود. به نظر میرسد این باشگاه تاکنون هیچ تلاشی برای راضی کردن طلبکاران یا پرداخت بدهی آنها نکرده است و اینطور به نظر میرسد که انتظار برای اقدام کارساز زنوزی خیالی باطل است.
زنگ خطر به صدا درآمده است
زنگ خطر در این شرایط درحالی برای تیم تراکتور و متولیانش به صدا درمیآید که این تیم بهعنوان نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا باید 23 شهریور مقابل النصر عربستان به میدان برود. این تیم که هنوز حتی در مورد حفظ بازیکنان فعلی خود مطمئن نیست چگونه نمایندهای برای کشورمان خواهد بود. بدون شک نتیجه تراکتور بهعنوان نماینده فوتبال ایران در سهمیه کشورمان در این مسابقات تاثیرگذار است. در چنین شرایطی توقع میرود حداقل کارهای ابتدایی آمادهسازی یک تیم انجام شود. درحالی که از این باشگاه فقط خبر جدایی بازیکنان و نه تمدید و نه قرارداد جدید به گوش نمیرسد. ظاهرا مشکلات این باشگاه در امر یارگیری و آمادهسازی فراتر از آن است که بخواهد در این شرایط بحرانی به آمادهسازی فکر کند. تراکتور در چهارمین سال خصوصیسازی خود شرایط بحرانی را سپری میکند و حتی توان پرداخت قرارداد مسعود شجاعی بازیکن سابق خود را ندارد.
کمالوند قول جام داده بود
کمالوند در بدو ورود به این باشگاه در مصاحبهای امیدوارکننده صحبت از قهرمانی این تیم کرد و مدعی شد یک جام به تراکتوریها بدهکار است. این روزها اما او هم با شوکی بزرگ روبهرو شده است. کمالوند خوب میداند این تراکتور با آنچه تصور میکرد متفاوت است و از آن نمیتوان حتی توقع کسب سهمیه داشت. این مربی هر چقدر هم در تبریز هوادار داشته باشد و حمایت شود باز هم با این پتانسیل نمیتواند برای تیمش کاری انجام دهد. پرواضح است که تراکتور بسیار بههم ریخته و بیسرانجام به نظر میرسد و این آن چیزی نیست که کمالوند میخواست. به همین دلیل روزه سکوت گرفته و منتظر است تا شاید مالک متمول تیمش کاری کرده و تیم او را از بحرانیترین روزهای خود خارج کند.
زمان درحال از دست رفتن
تیم فولاد هم چندی پیش بهعنوان نماینده ایران با پنجره بسته وارد مسابقات لیگ قهرمانان شد، حداقل با همان بضاعت تلاش کرد نفرات موجود را حفظ کند و در ادامه نیز با همین پنجره بسته در ایران به قهرمانی حذفی رسید. از این رو از تراکتور هم توقع میرود با وجود موانع داشتهها را حفظ کرده و حداقل برای اینکه نفرات موجود را از دست ندهد دست بجنباند. وقت برای تراکتور درحال از دست رفتن است و نه مربی این تیم واکنشی نشان میدهد و نه از زنوزی خبری است. ظاهرا زنوزی کماکان خارج از کشور به سر میبرد و عواملش در تبریز امیدوار به شقالقمر او هستند ولی اینطور که از شواهد برمیآید در این باشگاه فعلا قرار نیست اتفاقی رخ دهد یا زنوزی از تیمداری ناامید شده یا دیگر توان ادامه ندارد. هر چه هست زمان برای این تیم درحال از دست رفتن است و آینده خوشایندی در انتظار نماینده کشورمان در یکهشتم رقابتهای لیگ قهرمان آسیا متصور نیست.
تجمعی که بیفایده بود
هوادارانی که چند روز قبل از شرایط نابسامان موجود به تنگ آمده بودند و مقابل هیات فوتبال استان تجمع کرده بودند قطعا 4 سال قبل و دور افتخاری که زنوزی در ورزشگاه یادگار تبریز میزد را به خاطر دارند. همین هواداران بودند که با سایتهای هواداری و شعارهای خود برای تیم تعیینتکلیف کرده و خواهان واگذاری به زنوزی بودند. قطعا آن روزها که برای عکس یادگاری با زنوزی سر دست میشکاندند را از یاد نبردند ولی شرایط آنقدر در این مدت برایشان سخت شد که خواهان رسیدگی به وضعیت این تیم شدند ولی وقتی تیم مالک خصوصی دارد از دست هیات استان کاری برنمیآید. با این حال این هیات تلاش کرد با مسئولان استانی جلساتی برگزار کند و از متولیان این تیم نیز دعوت به عمل آورد ولی نه جلسات نتیجه داد و نه راهکاری وجود دارد؛ چراکه این تیم از دست مسئولان استان خارج و کاملا خصوصی است و این زنوزی است که باید راسا مشکلات این تیم را حل کند.
بزرگترین انتقاد به زنوزی
انتقاد از زنوزی زیاد است ولی بزرگترین انتقادی که میتوان به او بهعنوان مالک باشگاه تراکتور کرد تغییرات مکرر سرمربیان این تیم است. زنوزی از وقتی آمده آنقدر مربی عوض کرده که میتوان گفت رکورد زده است. این مربیان هرکدام آمدند و رفتند ولی هیچ دستاوردی برای تراکتور نداشتند. نه اینکه مربیان بد باشند. درواقع تراکتور آماده تغییر نبود و از تغییرات مکرر مربیانش خیری ندید چون فرصتی به مربیان نداد تا آنها بخواهند این تیم را بسازند. در اصل نگاه کارشناسی در پی این تغییرات نبود. تراکتور ابتدا سرمربی عوض میکرد و آنوقت به فکر جانشین میافتاد کمیته فنی تشکیل میداد و به دنبال مربی میگشت. بعد هم مربی را میآورد که هیچ کارشناسی حضور او در آن مقطع در تیم تراکتور را تایید نمیکرد. مشخص است که این روند تاثیر منفی خواهد گذاشت. مشکل تراکتور مربی نبود بلکه این تفکر مالک و مدیران بلهقربانگوی تراکتور است که باید عوض شود.
نوبت زنوزی است
آنچه ما را نگران میکند روزهای آینده است. ایران سه نماینده در لیگ قهرمانان آسیا دارد که یکی از آنها تراکتور است. سرمربی این تیم سکوت کرده، مدیرعاملش هر از گاهی در گفتوگو با رسانه این باشگاه بدیهیات را توضیح میدهد و مالکش نیز در دسترس نیست. آینده خوشی برای این تیم تصور نمیشود مگر اینکه متولیانش پای کار آمده و بسیجیوار این تیم را نجات دهند. دیگر زمان آن نیست تا زنوزی مربی و مدیر عوض کند و تصمیمات احساسی و از سرخوشی خود را به گردن دیگران بیندازد. وقت آن رسیده که اشتباههایش را بپذیرد، تاوانش را بپردازد و از این پس به فکر ساختن تیمی باشد که پلهها را یکییکی طی کند. چشم مردم یک استان به این تیم است تا شاید بار دیگر شاهد آن باشیم که این تیم همچون یک قدرت در فوتبال ایران بدرخشد.