سیدشایان ابهری، روزنامهنگار: کابینه پیشنهادی سیدابراهیم رئیسی در هفته گذشته، برنامههای خود را در کمیسیونهای تخصصی مجلس ارائه کرده و حالا منتظر نظر نهایی نمایندگان مردم است. با هدف بررسی فضای حاکم بر جلسه روز شنبه مجلس و گامهای پیشروی وکلای ملت در مواجهه با کابینه دولت سیزدهم، گفتوگویی با ناصر ایمانی، تحلیلگر و کارشناس مسائل سیاسی داشتهایم. در ادامه، متن این گفتوگو را میخوانید.
جو مجلس برای بررسی صلاحیت کابینه را چطور ارزیابی میکنید؟ بهنظر شما چقدر احتمال دارد این کابینه بهصورت کامل رای اعتماد بگیرد؟
جو مجلس همانطور که دیدیم، بهغیراز یک مقدار سروصداهایی که متاسفانه هست و بینظمیهایی که برخی نمایندگان محترم دارند که از شوق دیدن وزرای جدید است، از جهت انتقادهای کارشناسی مخالفان، قابلقبول بود. اینکه میگویم قابلقبول، به این معنا نیست که الزاما بیاناتشان درست بوده ولی بههرحال این مهم است که نظراتی که مطرح میشود، چه از سوی منتقدان و چه از سوی موافقان، از استحکام نظری کارشناسی برخوردار باشد.
آن چیزی که اتفاق خواهد افتاد، این است که کلیات کابینه رای میآورد. اکثر کابینه بهطور طبیعی طبق سنتهایی که مجلس پیشتر هم داشته، رای خواهند آورد. احتمال دارد که مثلا یکی، دو نفر یا حداکثر سه نفر موفق به رای اعتماد گرفتن نشوند و این پیشبینی میشود ولی بقیه قاعدتا رای خواهند آورد.
برخی مدعی هستند با ریاستجمهوری رئیسی حاکمیت یکدست شده است و مجلس با تسامح و تساهل با کابینه برخورد میکند و حتی شاید از بیرون آن هم تاثیرپذیری داشته باشد. این گزاره چقدر قابلاتکاست؟
معلوم شد که آن دست پیشبینیها درست نبوده و مجلس واقعا درباره کابینه پیشنهادی رئیسی یک کار کارشناسی کرده است و اینطور نبود که چون وی معرفی کرده، دیگر مخالفی صحبت نکند و همه موفق به رای آوردن شوند و حالت نیمهفرمایشی شود، اصلا اینطور نبود و مجلس خیلی فعال و پویا برخورد کرد. البته من اینجا نکتهای را اضافه کنم؛ یکی از دلایلی که تاحدودی بحث در مجلس چالشی شده، برخی از وزرایی هستند که رئیسی معرفی کرده که هضم این مقداری برای مجلس ثقیل است و شاید هم به این دلیل بحثها کمی چالشی شده است. اگر برخی وزرا را افراد دیگری معرفی میکردند، شاید چالش کمتری را در مجلس شاهد میبودیم.
چقدر میشود کابینه معرفیشده را سیاسی خواند و اساسا این گزاره چقدر قابلاعتناست؟
اگرچه نسبت به این ترکیبی که رئیسی معرفی کرده است، روی برخی وزرا خیلی توجیه نیستم، اما درعینحال این موضوع را که این کابینه براساس مصلحتهای سیاسی و جناحی و فشارهای طیفها و جریانها و لابیهای قدرت بهوجود آمده باید بهشدت رد کرد.
این نه ادعا او نه تحلیل است، بلکه یک واقعیت است و دلیلش این است که وقتی ما نگاه میکنیم، متوجه میشویم میان اکثریت قاطع وزرا چهرههای مشهور سیاسی دیده نمیشود؛ به غیر از شاید یکی، دونفر، هیچکدام مشهور به سیاسی بودن نیستند، چه برسد به اینکه مثلا از یک طیف خاص اصولگرایان معرفی شده باشند، یعنی بسیاری از چهرههای کاندیداهایی که برای وزارتخانهها معرفیشدهاند، اشتهار سیاسی هم ندارند. به این معنا که پیشتر در صحنه سیاست، حتی سیاست غیرجناحی یا در رسانهها اثری یا اظهارنظر سیاسی حتی از آنها ندیدهایم.
بنابراین این افراد اصلا سیاسی نیستند، چه برسد به اینکه تعلقات پررنگ جناحی داشته باشند. بله، همه کابینه از جهت خطوط کلی سیاسی درواقع به مبانی نظام و انقلاب و رهبری معتقد هستند و طبیعتا باید چنین باشد، چون رئیسجمهور بر این مسلک است. از این جهت فقط در کلیات میتوانیم بگوییم شخصیت سیاسی دارند اما شخصیت سیاسی مصطلح و خاص، اصلا اکثریت قاطع این وزرا ندارند! بنابراین میشود نتیجهگیری کرد که کابینه بههیچوجه براساس لابیها و فشارهای جریانها و طیفهای سیاسی پایهگذاری نشده و تعلق خاصی به جناحهای سیاسی ندارد. درواقع میشود اینطور اظهارنظر کرد که این کابینه، کابینه سیاسی بهمعنای مصطلح نیست و این یکی از محاسن آن است، تاکید میکنم بهمعنای مصطلح کابینه سیاسی نیست، بلکه یک کابینه کاری برای فائق آمدن بر مشکلات است. حالا اینکه آیا واقعا این افراد که رئیسجمهور معرفی کرده بهلحاظ شخصی یا مدیریتی توان وزارت را دارند صاحبنظران و درنهایت نمایندگان محترم مجلس نظر میدهند. اما کابینه مطلقا براساس فشارهای سیاسی انتخاب نشده است.
گفتید رئیسی در معرفی کابینه تسلیم سهمخواهیهای احزاب و جریانات سیاسی نشده، این ممکن است بهدنبال خود، جنجالهایی در جلسات رای اعتماد کابینه بهوجود آورد و نمایندگان وابسته به احزاب، چالشهایی برای کابینه وی ایجاد کنند؟
اصلا تصور نمیکنم به این شکل چیزی مطرح باشد، به این صورت که مثلا چون فلان طیف، فلان حزب و جریان سیاسی با برخی وزرای پیشنهادی مخالفت کرده است، بنابراین حتما در مجلس هم جنجالی برپا خواهند کرد، خیر. قاعدتا برخی نمایندگان که به آن حزب و طیف سیاسی توجه دارند که مخالفت کرده، ممکن است نظرشان متاثر از نظر آن حزب شود، ولی معمولا چون روابط نمایندگانمان در مجلس، روابط حزبی مانند کشورهای دیگر نیست، به این معنا که یکحزب با یک موضوع مخالفت کند در بیرون از مجلس و نمایندگانی که به آن حزب وابستگی فکری و تشکیلاتی دارند بخواهند متاثر از حزبشان رای بدهند، ما چنین سیستمی در ایران نداریم. یعنی اگر نمایندگان ما اینطور بودند، کارها بهشکل حزبی در کشور و مجلس انجام میشد. نمونههایش را هم داشتهایم که نماینده اصولگرا یا اصلاحطلب در رایگیریها در مجلس اختلافاتی با حزبشان داشته است، چون ساختار سیاسی ما، ساختار حزبی به آن معنا نیست که نمایندگان از حزب حرفشنوی داشته و موظف باشند سیاستهای حزب را اجرا کنند.