

مریم صلحی: فیلم سینمایی مبتلا به کارگردانی و نویسندگی و بازیگری دن ریکارد، هنرمند کمتجربه و تازهوارد عرصه سینما، ساخته شده است. او در سال 2012 نامزد جایزه گریمور فیلم سینمایی the dead شده بود، اما در سال 2017 موفق به دریافت جایزه گریمور فیلم سینمایی offensive شده است. فیلم سینمایی مبتلا از نظر منتقدان امتیاز پایین 4.2 را به نام خود اختصاص داده است.
دن ریکارد، قهرمانی ناکام
از هرجای داستان که شروع کنیم به بنبست میخوریم، مانند هزارتویی که اشتباهی طراحی شده است و راه خروج ندارد. ویروسی را تصور کنید که بر مغز انسان تاثیر میگذارد و باعث از خود بیخود شدن آنها میشود، در چنین وضعیتی که دیگر مردم نمیتوانند اعصابشان را کنترل کنند، چه اتفاقی میافتد؟ هرج و مرج و کشت و کشتار اولین اتفاقی است که به ذهنمان میرسد مثلا شنیدن اخبار دردناک کشته شدن توسط خویشان و خانواده شاید شروعی باشد که همه را نگران میکند. سپس ابتلای همه مردم به این ویروس، بعد تلاش مقامات کشوری برای کنترل وضع موجود دومین مرحلهای است که مخاطب میخواهد راجعبه آنها بداند و سپس نوبت یک قهرمان است. قهرمانی که امید و نجاتبخش مردم است و آنها را از این وضع خلاص میکند. او میتواند یک دختربچه 6ساله باشد یا مردی 50ساله، فرقی نمیکند مهم این است که کلید این پیچیدگی دست اوست. قهرمانی که از ابتدای داستان ساخته میشود، قدرتمند میشود، نیت درست و خیر او به مخاطب ثابت میشود و در انتهای داستان، رهاییبخش و منجی گرفتاران در این مهلکه خواهد بود. دن ریکارد قصد داشت قهرمان فیلمی باشد که خودش ساخته است، اما او نه در پشت دوربین توانست قهرمان باشد و نه در جلوی دوربین نقش یک قهرمان را بازی کرد.
باز هم زامبیها!
مراحلی که مرور کردیم حداقل اتفاقاتی است که در داستان چنین موضوعات سینمایی گنجانده میشود و در فیلمهای تخیلی زیاد تکرار شده است، نمونه آن بیدار 2021 که با موضوع مشابه پخش یک ویروس، ساخته شده است. اما دن ریکارد شروع دیگری را برای فیلم خود انتخاب کرده است، وقتی خودش کنار ساحل بیدار میشود درحالی که چیزی به یاد نمیآورد، ما به او حق میدهیم که بخواهد در اولین فیلم سینمایی خود یک شروع متفاوتی را امتحان کند، پس با او همراه میشویم، همانند او کنار ساحل بیدار میشویم و چیزی به یاد نمیآوریم، اما دلهره و ترسی همه وجودمان را فرا میگیرد، احساس ناامنی میکنیم، وارد شهر میشویم و با خرابهای سوت و کور مواجه میشویم، وحشت میکنیم و بهدنبال جواب سوالهایی میگردیم که در ذهنمان ایجاد شده است. اما دن که در فیلم هم همین نام را انتخاب کرده است، با وضع پیشآمده با خونسردی مواجه میشود و این باعث میشود حس واقعی به مخاطب انتقال داده نشود، مخاطب باور نکند که او واقعا فراموشی دارد و چیزی نمیداند. شروع فیلم سینمایی مبتلا شباهت عجیبی به شروع سریال مردگان متحرک دارد، وقتی قهرمان داستان در بیمارستان بعد از دو ماه در کما بودن، به هوش میآید و با شهری خرابه و سوت و کور مواجه میشود، فرانک دارابونت، بهخوبی این داستان اقتباسی را کارگردانی کرده است و مخاطب را طوری با اندرو لینکلن همراه میکند که او جلوتر از بیننده چیزی را کشف نکند، بیننده بهراحتی گام به گام با اندرو لینکلن پیش میرود، با او بهدنبال خانوادهاش میگردد، با او میترسد و با او در مقابل زامبیها میجنگد. بیننده زمان زیادی را با قهرمان داستان و یک شهر پر از زامبی میگذراند و این باعث میشود که با او همدردی کند و در تصمیماتی که میگیرد به او حق بدهد. دن ریکارد فیلمی به مدت یک ساعت و بیست دقیقه ساخته است که از حالت استاندارد هالیوودی خیلی پایینتر است و این یعنی زمان زیادی را داشته تا مخاطب را با خود همراه کند، ولی به هر دلیلی از آن استفاده نکرده است. داستان فیلم سینمایی مبتلا بلافاصله به سراغ بازماندگان این بیماری میرود، اندک جوانانی که بدون غذا به سختی سر میکنند و دو نفر از آنها پی پیدا کردن غذا توسط بیماران که بیشتر شبیه زامبیها هستند کشته میشوند و اینجا سوال اصلی به ذهنمان خطور میکند که چرا این بیماران عصبانی با همدیگر کاری ندارند و مانند زامبیهای گرسنه به سراغ انسانهای سالم میروند، اگر دن ریکارد قصد ساخت فیلمی با موضوع زامبی را داشته باشد چرا با علم و منطق فیلم خود را شروع کرد، علمی که در چند جمله ابتدایی فیلم خلاصه شد و جای دیگری از فیلم به آن اشاره نشده است. درحالی که فیلم ضعیفی مثل مردهها نمیمیرند 2019 که با موضوع زامبیها ساخته شده است در ابتدای داستان شروع بسیار تخیلیای داشت؛ در شروع داستان این فیلم، چرخش کرهزمین بههم میخورد و شب نمیشود! البته این را هم باید در پرانتز بین تمام نقدهایی که میکنیم گنجاند که وقتی فیلمی کیفیت پایینی دارد و نه برای منتقدان که مخاطبان خاص سینما هستند و نه برای مخاطبان عام سینما، گیرایی ندارد و تمام ظرفیتهای فکری کارگردان و نوآوریهای آن را میتوان زیرسوال برد، درحالی که ممکن است همین خلاقیت در فضای دیگری جذابیت بالایی ایجاد کند و به دل بنشیند که به نمونههای آن جلوتر اشاره میکنم. اما قطعا میتوان گفت infected 2021 برای دن ریکارد، کارگردان تازهوارد عرصه سینما شروع خوبی نبوده است.
ویروسی که در سینما جان گرفت
از ابتدای همهگیری ویروس کرونا، شاهد ساخت فیلمها و سریالهایی از ژانرهای سینمایی بودیم که با موضوع ویروس ساخته شده است. در سالهای اخیر به داستانهای آخرالزمانی بیشتر از قبل پرداخته شده است، بعضی از آنها مستقیما با اشاره به وضعیتی که برای مردم جهان پیش آمده است، شروع به ساخت مستندات و روایت حقیقی کردهاند و برخی هم با قصد و نیت منفی و مثبت از حساسیت مخاطب روی واژه پرتکرار «ویروس»، فیلمهای تخیلی با این موضوع ساختهاند تا فروش بیشتری داشته باشند و یا مرهمی روی زخمهای مخاطبان باشند. فیلمهای آخرالزمانی، ژانری است که امروز بیش از پیش نظرها را به خود جلب میکند؛ چراکه اتفاقات عجیبی که مردم قرن 21 میبینند، دور از فیلمهای تخیلی نیست و اگر چندین سال قبل این موضوعات را با هیجان و صرفا در حد یک ژانر تخیل تماشا میکردیم، امروز با تامل بیشتری به آنها میپردازیم. در تاریخ سینمای جهان فیلمهای زیادی با موضوع شیوع همگانی ساخته شده است، مانند فیلم سینمایی شیوع 2011 که به محض ورود این ویروس بدیمن، بهشدت معروف شد. اما از اواخر سال 2019 وقتی این ویروس ناشناخته وارد زندگی مردم شد، سوالات زیادی ذهنها را به خود مشغول کرد، اینکه آیا آخرالزمان است؟ آیا آیندگانمان از این ویروس رهایی مییابند؟ اگر این وضعیت ادامه پیدا کند سبک زندگی فرزندانمان چه تغییرات سریع و اساسیای خواهد داشت؟ اینها سوالاتی است که به ذهن همه مردم جهان میرسید، اما هنرمندان و فیلمسازان بیکار ننشستند و با تغییر نکردن وضع موجود، شروع به تصویرسازی و داستانسازی از آیندهای کردند که حاصل امروز خواهد بود، برخی از آنها ویروس را چاشنی فیلم خود کردند و برخی دیگر شاکله اصلی داستان خود قرار دادند. اشاره مختصری بر این فیلمها میکنیم تا به بهانه فیلم سینمایی مبتلا، بر تاریخ ویروسی اخیر سینمای جهان مروری داشته باشیم.
فیلم سینمایی awake 2021
در داستان این فیلم مردم به ویروس بیخوابی مبتلا شدهاند و نمیتوانند بخوابند. بیخوابی در 24 ساعت اول قابل تحمل است، ولی بعد از دو سه روز باعث ایجاد توهم و عدمتمرکز میشود و نهایتا مرگ، مردم شهری که به بیخوابی دچار شدند و حال و روز خوشی ندارند چطور میتوانند درمانی برای آن پیدا کنند؟ اما این داستان تخیلی یک قهرمان دارد، قهرمان 8سالهای که برخلاف بقیه مردم، میتواند بخوابد و اوست که خانواده خود را نجات میدهد.
فیلم سینمایی little fish 2020
این داستان دراماتیک عاشقانه راجعبه همهگیری ویروسی است که باعث از بین رفتن خاطرات گذشته میشود، خاطراتی که روابط ما را مثل رشتههایی کنار هم نگه میدارد و توسط یک ویروس منحوس از هم گسیخته میشود. دنیایی که در آن هیچکس گذشته خود را به یاد نمیآورد، شاید این ویروس به ظاهر کشنده نباشد، اما مطمئن باشید افرادی در دنیا وجود دارند که با خاطراتشان زنده هستند؛ خاطرات فرزند از دست رفته و یا یک عشق ناکام! بله، درواقع این ویروس هم کشنده است. قهرمان این داستان، زن و شوهری هستند که سعی میکنند خاطرات زیبای بینشان را فراموش نکنند.
فیلم سینمایی in the earth 2021
این فیلم از آن دسته داستانهایی است که ویروس را چاشنی شروع داستان خود کرده است و به داستانی متفاوت پرداخته است، محققی که در پی پیدا کردن دلیل شیوع ویروسی که کل جهان را دربرگرفته و درحال از بین بردن نسل بشریت است، به دل جنگل میرود، اما در پی تحقیقات خود به خرافاتی اعتقاد مییابد و چیزهای عجیب تخیلی میبیند. در انتهای داستان خواهید دید ویروس بهقوت خودش در دنیا باقی است و پادقهرمان داستان خود را نمایان میکند.
