ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه: همه نگران، همه مضطرب و همه ترسیده و چشمانتظار هر روز به آمارهای اعلامشده از سوی وزارت بهداشت و درمان کشور از میزان موارد ابتلا و مرگومیر ناشی از کرونا نگاه میکنیم. نگاهی با افسوس و به همراه حس ناتوانی، نگاهی که پر از حرف و گلایه است، نگاهی که ماههاست یک خواب راحت، یک فراغت راحت و در کل یک زندگی راحت را از خیلی از ماها گرفته است. این حسرت و دلنگرانی و گاهی خشم هم وقتی بیشتر و شعلهورتر میشود که میبینیم بهعنوان یک کشور 80 میلیونی در جدول تعداد موارد ابتلا و مرگومیر ناشی از کرونا، بالاتر از خیلی کشورهای بزرگتر و پرجمعیتتر از خودمان قرار گرفتهایم و این روند هم مدام صعودی است. هر روز رکوردشکنیهای جدید و هر روز اخبار ناگوارتر به گوش میرسد. همین دیروز خبر آمد که جمعه ٢٢ مردادماه ١٤٠٠ عجیبترین روز بهشتزهرای تهران بود و از ابتدای کرونا تا به امروز رکورد فوت کرونایی شکسته شد. فوتیهای کرونا روز جمعه ٢١٦ نفر بود و درمجموع با تعداد کل فوتیها، آمار متوفیان ٣٩٠ نفر ثبت شد که در طول ٥١ سال حیات بهشتزهرا بیسابقه بوده است. این یعنی وضعیت، قرمزتر از هر وضعیت قرمز پیش از این است. اما نکته قابل تامل، تصمیماتی است که با تمام هشدارها و ناظر به وضع موجود و پیشنهادهایی که مسئولان و رسانهها دادهاند، اصلا متناسب نیست. یعنی هر انتظاری که داریم و باید داشته باشیم بیان شده منتها خروجی فرسخها با آنچه در کف انتظارات هم بوده فاصله دارد. با این اوصاف دوباره و شاید صدباره و هزارباره به بازخوانی وضع موجود، ارائه پیشنهاد برای ایام پیش رو و اطلاع از ظرفیت و وضعیت مقابلهای کشور در مواجهه با این ویروس سرکش نیاز باشد. مرگ روزانه 500 و بیشتر از 500 نفر در کشور فقط یک عدد نیست، بیش از 500 خانواده در روز و در ایران داغدار میشوند، چرا؟ چون کرونا در ایران آنطور که باید جدی گرفته نشد، نه از سوی مسئولان و نه از سوی مردم. نافرمانی اجتماعی هم بهخاطر نوع حکمرانی و سیاستورزی مسئولان به حد اعلای خود رسیده و در نتیجه ما به این جایی رسیدیم که خیلیها دست به دامان سازمانهای جهانی شدهاند تا شاید به دادمان برسند.
وضعیت، همچنان قرمز قرمز
براساس اعلام مرکز روابطعمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، «از 22 تا ۲۳ مردادماه ۱۴۰۰ و براساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲۹ هزار و ۷۰۰ بیمار جدید مبتلا به کووید-۱۹ در کشور شناسایی شد که ۴هزار و ۱۵۴ نفر از آنها بستری شدند. مجموع بیماران کووید-۱۹ در کشور به ۴ میلیون و ۳۸۹ هزار و ۸۵ نفر رسید. متاسفانه در طول این ۲۴ ساعت، ۴۶۶ بیمار کووید-۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۹۷ هزار و ۲۰۸ نفر رسید. خوشبختانه تاکنون سه میلیون ۷۰۰ هزار و ۸۲۸ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. ۷ هزار و ۲۵۲ نفر از بیماران مبتلا به کووید-۱۹ در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. تاکنون ۲۷ میلیون و ۷۸ هزار و ۲۶۱ آزمایش تشخیص کووید-۱۹ در کشور انجام شده است. درحال حاضر ۳۵۹ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۵۹ شهر در وضعیت نارنجی و ۳۰ شهر در وضعیت زرد قرار دارند. همچنین تاکنون ۱۴ میلیون و ۷۶۷ هزار و ۵۹۸ نفر دز اول واکسن کرونا و سه میلیون و ۸۱۳ هزار و ۶۲۸ نفر نیز دز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۱۸ میلیون و ۵۸۱ هزار و ۲۲۶ دز رسید.» این هم آمار اعلامی وزارت بهداشت در ارتباط با تعداد موارد مرگومیر و ابتلا به ویروس کرونا که همچنان نشان از وخامت اوضاع کرونا در ایران دارد. وضعیت دارو و تخت بیمارستانی و... هم همانطور که میدانید و ما هم قبلتر در همین صفحه به آن اشاره کردیم اصلا مساعد نیست. داروهای مورد نیاز بیماران کرونایی با قیمتهای نجومی و خارج از داروخانهها به فروش میرسند، کپسول اکسیژن هر روز قیمت جدیدی دارد. تخت بیمارستانی هم بهصورت مزایدهای به بیماران واگذار میشود. وضعیتی وحشتناک که حداقل این روزها هیچ کجای دنیا نظیر ندارد.
تصمیمات جدید احتمالا بر همان ریل قبلی
این وضعیت مرگومیر چند هزار نفر در یک هفته و براثر کرونا و شکست سیاستهایی که تا به امروز اتخاذ شده بهعلاوه وضعیت نابسامان واکسیناسیون مردم، باعث شد تا اهمیت و لزوم تغییر در مدل و نگرش حکمرانی کرونایی کشور بیش از پیش احساس شود. با تغییر دولت و استقرار دولت جدید، زمزمههایی دراینباره به گوش رسید و جلسات و بازدیدهای میدانی خلاف گذشته صورتگرفت و بارقههایی از امید را ایجاد کرد. منتها ماحصل این تغییرات تا دیروز منتج به نتجیه خاصی نشد و صرفا وضع موجود بهصورت مکرر شرح و بسط داده شد. رسانهها و متخصصان تا توانستند جریان نقد و البته پیشنهادهای خود را تشدید کردند و بالاخره پیرو همین فشارها، روز گذشته ستاد ملی مقابله با کرونا طی جلسهای تصمیماتی را برای روزهای پیش رو گرفت. تصمیماتی پرحاشیه و البته حداقلی! براساس بخش رسانهایشده تصمیمات گرفتهشده ستاد ملی مقابله با کرونا در روز گذشته و به گفته علیرضا رئیسی، سخنگوی این ستاد: «در جلسه ستاد بر رعایت و تشدید نظارت بر پروتکلها تاکید شد. همچنین از امروز ساعت ۱۲ منع تردد یا به عبارتی دیگر ممنوعیت تردد اعمال خواهد شد و نباید ترددی صورت گیرد؛ به جز موارد استثنا مانند آمبولانسها و کامیون حمل غذا و... . بنابراین منع تردد از امروز ساعت ۱۲ ظهر تا صبح شنبه 2 هفته آینده (آخر وقت جمعه پنجم شهریور) اعمال خواهد شد. این منع تردد سراسری و بین استانی خواهد بود. بنابراین تمام مجوزهایی که برای تردد صادر شده بود، لغو خواهد شد. علاوهبر این افرادی که بنا به هر دلیلی تخلف و جریمه شدند بعد از یک ماه این جریمه دوبرابر شده و حتما هم اخذ میشود. تعطیلی همه ادارات را نیز داریم. بنابراین از روز دوشنبه ۲۵ مردادماه تا پایان روز کاری شنبه هفته آینده (۳۰ مردادماه) همه ادارات به جز مشاغل ضروری مانند ادارات برق، آب، اورژانس، نیروی انتظامی و... تعطیل خواهند بود. تعطیلی ادارات شامل بانکها، اصناف، ادارات و... است و تنها اصناف ضروری در گروه شغلی یک فعال خواهند بود. در رعایت پروتکلها نیز سختگیری خواهد شد و مماشاتی صورت نخواهد گرفت. در ستاد ملی مقابله با کرونا، رئیسجمهور هم تاکید کردند همه دستگاههای اجرایی و ناظر باید بهشدت و قدرت وارد عمل شوند و ضمانت اجرایی در ارتباط با تخلفات نیز میزان جرایم مشخص شده است و در این زمینه دادستانی، نیروی انتظامی و اصناف موظف به رعایت هستند. مقرر شد در فضاهای بسته عزاداری ممنوع باشد و در این ایام دستهروی هم نداشته باشیم. منع تردد در تمام جادههای کشور و بین استانی برقرار است.»
محدودیتهای جدید؛ لازم اما حداقلی
از تصمیمات جدید ستاد کرونا مطلع شدیم، منتها این تصمیمات جدید اتخاذشده از چند منظر قابلیت نقد هستند. به عنوان مورد اول؛ اگر آن دو روز تعطیلی رسمی را فاکتور بگیریم، عملا سه روز تعطیلی توسط ستاد کرونا تصویب و اجرا خواهد شد که این اصلا مطابق با کف انتظار و پیشنهاد متخصصان نیست. پیش از این هم اصلا وزیر بهداشت طی نامه و درخواستی خواهان تعطیلی حداقل دو هفتهای بود که مورد قبول واقع نشد. مورد دوم؛ عدم روشنگری نسبت به میزان سختگیریها و نظارت بر حسن اجرای این محدودیتهاست. بههرحال این اولین باری نیست که تصمیم به تعطیلی کشور گرفته میشود، اما خوب به یاد داریم که در دفعات گذشته هیچوقت آنچه مطلوب و مورد انتظار بود اجرایی نشد و حتی این تعطیلیها خود به دامنه شیوع ویروس در کشور افزود. جادهها با یک خواهش و تمنا از سوی مسافران بازگشایی میشد و جمعیت کثیری از مردم راهی شهرها و استانهای دیگر شدند و عملا محدودیت را با فراغت اشتباه گرفتند. این بار هم گویا همان رویه اجرا خواهد شد و هیچ توضیح کاملی جز اعمال جریمههای راهنمایی و رانندگی نسبت به حسن اجرای محدودیتها داده نشده است. مورد سوم نحوه اطلاعرسانی و ایرادی است که در مدتزمان چندینساعته بین اعلام تا اجرای محدودیت وجود دارد. بسیاری از افراد در همین مدتزمان که از اعلام این محدودیتها تا ساعت 12 روز یکشنبه دارند عزم سفر میکنند. مثلا فاصله همین تهران تا شهرهای شمالی کشور بیشتر از 5-4 ساعت نیست و حتما شاهد عزیمت مردم به سایر شهرها خواهیم بود. مورد چهارم اصل اثرگذاری تعطیلیهای 5 روزه در روند شیوع ویروس است. متخصصان معتقدند کف تایمی که برای از چرخه انداختن ویروس یا کند کردن روند انتقال آن متصور است، تقریبا دو هفته میشود، پس 5 روز تعطیلی احتمالا نمیتواند آن تاثیری که ما مدنظر داریم و متخصصان درخواست کردهاند را بگذارد و به قولی بعد از 5 روز هم احتمالا آش و کاسه همان آش و کاسه قبلی خواهد بود و به توفیق خاصی نمیرسیم. در ارتباط با رفتارهای ایجابی و تسهیلات برای افرادی که مشاغل روزمزد دارند و این تعطیلیها بر زندگی آنها اثرگذار خواهد بود هم سخنی به میان نیامده است. مشخص نیست دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا چه تدبیری برای هزینههای این تعطیلی اندیشیدهاند و... . پس میتوان بهعنوان جمعبندی این محدودیتهای جدید را لازم اما کماثر تصور کرد و منتظر روزهای آینده ماند.
از مسیر گذشته عبرت گرفتیم؟
سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور کشورمان هم روز گذشته و در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: «واردات ۳۰ میلیون دز واکسن قطعی شده است. نظر کارشناسان بر این است که برای کنترل وضعیت نامطلوب شیوع کرونا در کشور، باید ۶۰ میلیون دز دیگر، واکسن تامین شود. باید برای لزوم رعایت دستورالعملهای بهداشتی، الزاماتی تدوین و اجرا شود؛ چراکه رعایت پروتکلهای بهداشتی جزء حقوق اجتماعی عامه مردم است و اگر کسی این دستورات را رعایت نکند و باعث بیماری مردم شود، به حقوق آنها تعدی کرده است. همه سازمانها، ادارات، اصناف، اتحادیهها و دیگر نهادهایی که مراجعات مردمی دارند، برنامهریزی و طراحیهای لازم برای کاهش مراجعات حضوری و ارائه خدمات در فضای دیجیتال را نه صرفا برای این ایام، بلکه برای بلندمدت انجام دهند و ارائه خدمات غیرحضوری از تاکیدات دولت است. پس از بازدیدی که روز پنجشنبه از یکی از داروخانهها داشتیم، مقرر شد داروهای موردنیاز طی روزهای آینده در گام اول بین ۱۰۰ داروخانه و در گام دوم تا ۳۰۰ داروخانه توزیع شود تا دیگر شاهد تشکیل صف و تجمع در چند داروخانه نباشیم، ضمن اینکه لازم است نظارت لازم بر روند توزیع در این داروخانهها صورت بگیرد. مقرر شد اختیارات استانداران بهعنوان روسای ستادهای استانی متناسب با الزامات مهار شیوع بیماری در استانهای مختلف افزایش یابد تا دست ایشان برای اعمال قوانین و مقررات بازتر باشد.» این اظهارات و احتمالا تصمیمات تا حدی نشان از عبرتی است که مسیر طیشده تا امروز به مسئولان نشان داده است. با این اوصاف همچنان چشمانتظار تغییرات اساسی در روند مدیریت شیوع کرونا در کشور هستیم.
تولید داخل؛ کلید قفل محدودیتهای واردات واکسن
طبق اطلاعی که «فرهیختگان» از جلسات اخیر مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا بهدست آورده است، حداقل 20 میلیون دوز واکسن ایرانی کرونا تا مهرماه امسال وارد چرخه تامین و تزریق خواهد شد. مضافبر این حدود 30 میلیون واکسن خارجی (سینوفارم و آسترازنکا) هم تا آخر شهریور به کشور میرسد. از این 30 میلیون واکسن خارجی، 10 میلیون تا ابتدای شهریور و 20 میلیون هم تا قبل از پایان شهریور وارد کشور میشود. این یعنی هم در تامین واکسن و هم در سرعت تزریق و واکسینه کردن مردم شاهد یک گشایش خواهیم بود و دولت جدید فعلا ضمانت حداقل 50 دوز واکسن (داخلی و خارجی) را تا آخر مهرماه داده است. سوای این در ماههای آینده یعنی آبان به بعد، هم تولید داخلی سرعت و حجم بیشتری را خواهد داشت و هم روند واردات بیش از گذشته هموار میشود. در ادامه اما در ارتباط با مساله واکسن و واکسیناسیون کرونا که این روزها حواشی زیادی را هم بهدنبال داشته است، باید به چند مساله توجه داشت و کمی عاقلانهتر و واقعیتر به موضوع نگاه کرد؛ نگاهی فراتر از دستدرازی بهسمت کشورهایی که از ابتدا تا همین الان تا توانستند در مسیر تامین واکسن کرونا توسط ایران سنگاندازی و محدودیت ایجاد کردند. مساله اول اینکه ایران بهرغم تمام اشتباهاتی که در مسیر مواجهه با کرونا مرتکب شد، مثل انتخاب سناریوی ایمنی تودهای، اما در ابتدا نیمنگاهی به تولید واکسن همپای سایر کشورها داشت و در این مسیر هرچه جلوتر آمد، جدیتر شد. علت هم مشخص بود؛ اولا اینکه هیچ کشوری در شرایطی که حتی حاضر نبود از ماسک و مواد ضدعفونیکننده بگذرد، به ما واکسن نمیداد (مساله تحریمها را هم به این رقابت بینالمللی اضافه کنید)، ثانیا اینکه هیچ کشوری هم توان تولید تمام واکسنهای موردنیاز خود را حداقل در بازه زمانی نسبتا کوتاه نداشت و ندارد. خصوصا وقتی با ویروسی مواجهیم که مدام تغییر و جهش دارد. القصه اینکه روند تولید پیش گرفته شد و علاوهبر پرورش دانش واکسنسازی و تهیه و تولید چندین نمونه واکسن داخلی، زمینه و زیرساخت تولید انبوه آن هم در دستورکار قرار گرفت. یعنی هرچند واکسن برکت زودتر از سایر واکسنها مراحل کارآزمایی خود را طی کرد، کارخانهها و خط تولیدهایی هم جهت تولید انبوه واکسن فارغ از نوع آن ایجاد شد تا ظرفیت تولید این واکسن که طبق اعلام متخصصان سالها به آن نیاز داریم هم رشد پیدا کند. مسیر تولید واکسن پیش رفت تا اینکه برکت بهعنوان نخستین واکسن ایرانی مجوز تولید و تزریق انبوه را گرفت و با آن زیرساختی که گفتیم روند تولید میلیونی آن آغاز شد، منتها این نقطه، یعنی نقطه تولید واکسن و دستیابی به دانش و زیرساخت آن همانجایی بود که شاید از آن بتوان بهعنوان کلید بازکننده قفل محدودیتها و موانع بر سر راه واردات هم نام برد. درست بعد از اثبات توانایی ایران در تولید واکسن، چندین شرکت خارجی هم تمایل خود را به فروش واکسن به ایران نشان دادند تا همان دغدغهای که از ابتدا نیز وجود داشت، یعنی هم تولید داخلی و هم واردات، با روند بهتری پیش برود.