• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۰۵-۲۱ - ۰۲:۳۴
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0

روایت‌های روح‌الامین از تابلوهـایی برای حضرت علی‌اکبر(ع)

هر تابلویی برایم دوره‌ای داشته و با آن زندگی کرده‌ام، اما بیان احساسم درباره‌شان سخت است. شاید نتوانم با کلمات درست بیانش کنم و حق مطلب را ادا کنم.

روایت‌های روح‌الامین از تابلوهـایی برای   حضرت علی‌اکبر(ع)

 هر تابلویی برایم دوره‌ای داشته و با آن زندگی کرده‌ام، اما بیان احساسم درباره‌شان سخت است. شاید نتوانم با کلمات درست بیانش کنم و حق مطلب را ادا کنم. اما شعری از زبان امام حسین‌(ع) به حضرت علی‌اکبر(ع) روی من بسیار تاثیر گذاشته است:
به عمه‌های دست به دامن نگاه کن
دوروبرت چقدر گرفتار ریخته
گفتی علی و نیزه دهان تو را گرفت
از بس که در اذان تو اسرار ریخته

علی‌اکبر رفت در میدان که بجنگد. سپاه دشمن او را که دیدند، اول ترسیدند. چون «اشبه الناس خلقا، خلقا و منطقا برسول‌الله» بود، همه فکر کردند پیامبر است. وقتی گفت «انا علی‌بن‌الحسین علی‌بن‌ابیطالب» متوجه شدند او پسر کیست و گفتند سنگ‌بارانش کنید. اما چرا می‌گوید در اذان تو اسرار ریخته، چون حضرت علی‌اکبر اذان‌گوی کربلا هم بوده است. در ادامه شعر می‌گوید:
گیسوی تو به خویش فقط شانه دیده بود
از دو طرف به شانه‌ات انگار ریخته
ببینید این بیت چه ایهام بی‌نظیری دارد...
دارد زره ضریح تو را حفظ می‌کند
بازش اگر کنند بالاجبار ریخته
وقتی علی‌اکبر رفت میدان جنگ، یک نفر با عمود آهنی زد بر سرش، کلاهخودش افتاد و فرق متلاشی شد.

 افتاد روی گردن اسبش و خون ریخت روی چشم‌های اسب. اسب جنگ تربیت شده که برگردد اما اسب او می‌رود در قلب ۳۰هزار نفر لشکر و تکه و پاره‌اش می‌کنند. یک‌بار صدا می‌زند بابا. امام‌حسین می‌رسد بالای سرش بغلش می‌کند و صدایش می‌کند اما حضرت علی‌اکبر شهید شده. امام‌حسین(ع) صورت را به صورتش می‌چسباند و هفت‌بار بی‌مکث می‌گوید ولدی. ولدی... بعد پیکر بی‌جانش را در عبای حضرت امام‌حسین(ع) می‌گذارند و می‌برند نزدیک خیمه‌ها.
من این تصاویر را در تابلوهایم ترسیم کردم و بازهم می‌گویم من خوب نیستم، آدم‌هایی که برایشان کار می‌کنم خیلی خوب هستند.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار