میراحمدرضا مشرف، روزنامهنگار: اقدامات یک هفته اخیر قیس سعید، رئیسجمهور تونس در انحلال پارلمان و برکناری نخستوزیر توجه زیادی را در دنیا به سوی خود جلب کرده است، به گونهای که بسیاری آن را یک کودتای خزنده و تلاشی درجهت نابودی آخرین دموکراسی بازمانده از خیزشهای عربی سال 2011 تلقی کردهاند. اما در این میان عکسالعمل ایالات متحده و مقامات کاخسفید نیز در نوع خود جالب توجه بوده و واکنشهای زیادی را برانگیخته است. در این راستا کاخسفید و وزارت خارجه آمریکا علیرغم انتشار بیانیهای در حمایت از دموکراسی، از محکومیت صریح و علنی اقدامات رئیسجمهور تونس خودداری کرده و کوشیدند تا از موضعگیری به نفع هر یک از طرفها پرهیز کنند. جن ساکی، سخنگوی کاخسفید نیز اعلام کرد که دولت بایدن فعلا نمیتواند اقدام قیس سعید را کودتا ارزیابی کند. اتخاذ چنین رویکردی از سوی واشنگتن و نوع نگاه آن به تحولات اخیر تونس عکسالعملهای زیادی را در داخل و خارج از آمریکا بهدنبال داشته است. جو ویلسون یکی از نمایندگان جمهوریخواه کنگره در نامهای خطاب به وزیر خارجه آمریکا، نسبت به پدیدارشدن تهدیدات امنیتی و اقتصادی برای آمریکا درنتیجه فروپاشی دموکراسی تونس، هشدار میدهد و تاکید میکند که این حرکت به استدلال نیروهای استبدادی و بهویژه سازمانهایی چون القاعده و داعش مبنیبر اینکه دموکراسی یک نظام حکومتی شکست خورده است، اعتبار میبخشد. در موردی دیگر ستوننویس واشنگتن پست هم با یاد آوری این نکته که رئیسجمهور بایدن همواره نزاع دموکراسی با خودکامگی را بزرگترین جنگ عصر امروز میخواند، تاکید میکند که بهنظر نمیرسد این دولت مایل یا قادر باشد که کار چندانی درباره سقوط دموکراسیها در اطراف جهان انجام دهد. اما در کنار همه این تحلیلها و اظهارنظرها، «شادی حمید» پژوهشگر ارشد موسسه بروکینگز و کسی که در حوزه دیپلماسی عمومی ایالات متحده و دموکراسی در خاورمیانه نظرات و تالیفات درخور توجهی دارد؛ در مطلبی قابل تامل به موضعگیری واشنگتن در قبال تحولات تونس از زاویهای خاص و منحصربهفرد پرداخته است. بر این اساس وی مواضع اخیر کاخسفید در برابر تحولات تونس را نوعی بازگشت به سنت قدیمی آمریکاییها یعنی ریاکاری و دورویی در عرصه سیاستخارجی توصیف میکند.
تونس نماد ادعای حمایت آمریکا از دموکراسی
«باور داشتن به تحققپذیری و قدرت دموکراسی در تئوری آسان بهنظر میرسد، اما مشکل این است که شاید دموکراسی هیچگاه به آن خوبی که حامیانش آرزو دارند، عملی نشود.» این نظری است که شادی حمید درمورد دموکراسی بیان میکند و در عین حال این نکته را هم مورد یادآوری قرار میدهد که ناکارآمدی و کار کرد بد حتی در اشکال دموکراتیک حکومتها نیز وجود دارد. در این راستا انتخابات گاهی اوقات نتایجی دور از انتظار را رقم میزنند، بهویژه زمانی که ترکیب نامناسبی از احزاب، یک دولت ائتلافی بزرگ و سنگین را شکل میدهند و برای انجام بسیاری از امور به منازعه برمیخیزند. از نظر او این موضوع ممکن است بتواند چگونگی پاسخ آمریکا به نقض دموکراسی در کشورهای خاورمیانه را توضیح دهد. بهعنوان مثال در تونس علیرغم اینکه کاخسفید در ظاهر باید جانب حکومت مردمی را میگرفت، تا بدین جای کار، واشنگتن از قرار گرفتن در کنار هر یک از طرفهای درگیر خودداری کرده و صرفا نگرانی خود را از تحولات ابراز داشته است. جن ساکی، سخنگوی کاخسفید به خبرنگاران اطلاع داد که مقامات آمریکا با همتایان تونسیشان در تماس هستند تا بیشتر درمورد اوضاع بدانند و بر حفظ آرامش تاکید کرده و تقویت تلاشهای تونسیها برای حرکت رو به جلو در امتداد اصول دموکراتیک را مورد حمایت قرار دهند. اما «شادی حمید» معتقد است دولت بایدن با اتخاذ چنین رویکردی عملا تلاشها برای کودتاهایی را که درقالب گذار از بینظمیهای دموکراسی به صحنه میآیند، نادیده میگیرد. از نظر وی ناکارآمدیهای حکومت دموکراتیک بدین معنا نخواهد بود که این دولتها باید سرنگون شوند. درمورد تونس نیز همه نسبت به نیت قیس سعید در انجام این اقدامات تردید جدی دارند، بهخصوص اینکه وی این اقدامات را در همراهی با ارتش انجام داده و نیروهای نظامی مداخله مستقیم داشتهاند. در این جا «شادی حمید» یادآوری میکند که رئیسجمهوری با عطش به دست گرفتن قدرت، چیزی است که ما اخیرا آن را در آمریکا تجربه کردهایم. اما آمریکا بهعنوان یک دموکراسی کهن نهادهایی داشت که غرایض اقتدارگرایانه دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق را به چالش کشیده و مهار کرد. با این حال دموکراسیهای جوان و شکننده اینقدر خوششانس نخواهند بود.
سنت دیرینه ریاکاری در سیاستخارجی آمریکا
پژوهشگر ارشد موسسه بروکینگز در ادامه به یک سنت دیرین و کهن در سیاستخارجی آمریکا میپردازد؛ سنت تظاهر، دورویی و شکاف میان حرف و عمل. شادی حمید به این موضوع اشاره میکند که در دوران ریاستجمهوری غیرمعمول ترامپ، آمریکاییها این سنت کهن یعنی شکاف میان ادعا و عمل را تا حد زیادی به دست فراموشی سپردند. در سایه بیتوجهی آشکار ترامپ به بحثهایی چون حمایت از حقوق بشر و دموکراسی در خارج، برای اولینبار طی چند دهه شکاف میان کلمات و واقعیتها در سیاستخارجی واشنگتن بسته شد. ایالات متحده تحت کنترل ترامپ کمتر ریاکاری به خرج میداد، اما آمریکای دوران جو بایدن یک بار دیگر اصطلاحاتی چون ارزشها و اخلاق در داخل و خارج از این کشور را مطرح میکند. کشورهای دیگر و بهخصوص آنها که ضعیفتر هستند، تجملات این آرمانگراییهای بلندپروازانه را ندارند. با این همه برای ایالاتمتحده تظاهر یک مزیت است، چیزی که آمریکا روی آن تاکید دارد و حتی به آن دست یافته است. درواقع قدرت بیهمتایش دو چیز را ممکن میسازد؛ نخست داشتن ایدهآلها و دوم قابلیت فراموش کردن آنها. برای ایالاتمتحده اتهام ریاکاری دقیقا کارآمد بهنظر میرسد، زیرا بیانگر این حقیقت است که «ما دوست داریم بهتر باشیم، اما نمیتوانیم.» اما ما چرا نمیتوانیم؟ چرا ما نمیتوانیم کودتای خزنده در تونس را خنثی کنیم؟
آمریکا و ظرفیت تاثیرگذاری بر تحولات تونس
در ادامه بحث شادی حمید به این نکته اشاره میکند که بایدن در توجیه عکسالعمل واشنگتن نسبت به تحولات تونس، مدعی شده که دولت آمریکا از نفوذ و ابزار کافی برای اعمال فشار بر دولت قیس سعید برخوردار نیست. وی این موضع بایدن را با طرح این پرسش به چالش میکشد که آمریکا تا چه حد میتواند واقعا در شرایط داخلی کشورهای دوردستی چون تونس تاثیرگذار باشد؟ و آیا دولت بایدن قابلیت پیگیری اقداماتی بیشتر از آنچه تاکنون انجام داده، دارد؟ از نظر تحلیلگر موسسه بروکینگز برخلاف ادعای بایدن، آمریکا ابزارهای لازم و کافی را برای تاثیرگذاری بر تحولات تونس دارد. بحث تعلیق کمکهای آمریکا به دولت تونس میتواند یکی از همین ابزارها باشد. این اقدام باید در قالب تعلیق تمام و کمال و نه جزئی و محدود، انجام گیرد تا بتواند تاثیرگذار باشد. برخی ممکن است این اقدام را ریسکی دانسته و احتمال نتایج معکوس را مطرح کنند، اما این نکته مهم را نباید فراموش کرد که اهرمهای فشار در دست ایالاتمتحده قرار دارد و این دولت تونس است که نیاز به آمریکا دارد. البته دولت بایدن باید هرگونه اقدامی در این زمینه را با اتحادیه اروپا و دولتهای عضو آن بهصورت انفرادی، هماهنگ کند. با درنظر گرفتن نزدیکی جغرافیایی این کشور با اروپا، احتمالا هرگونه فشار بر تونس بدون همراهی و پذیرش اروپا محکوم به شکست خواهد بود. فشار از طریق صندوق بینالمللی پول از دیگر اهرمهای تاثیرگذاری است که شادی حمید به آن اشاره میکند. صندوق بینالمللی پول برای نجات اقتصاد آسیبدیده تونس سرمایهگذاری کرده است. اگرچه در مواد و بندهای توافقهای صندوق بینالمللی پول شرایط سیاسی خاصی تحمیل نمیشود، با این حال آمریکا و ملتهای اروپا بهعنوان سهامداران عمده آن میتوانند حق رای خودشان را به هر شکل که صلاح میدانند اعمال کنند و امکان ضمیمه کردن شرایط برای اعطای بستههای حمایتی مالی وجود دارد. این مورد در قبال حکومت دموکراتیک گذرای مصر بهکار گرفته شد و اعطای کمکها به دولت برگزیده اسلامگرا مشروط به تضمین حمایت از فعالیت احزاب و بهخصوص احزاب مخالف شد. در هر حال از نظر شادی حمید همه اینها حکایت از آن دارد که آمریکا و دولت بایدن قابلیت تاثیرگذاری بر تحولات تونس را دارند، بهویژه با درنظر گرفتن این نکته مهم که ریسک مداخله در تونس در مقایسه با کشورهای مهم دیگری چون مصر نیز برای ایالات متحده بسیار پایینتر است.
تونس نماد بازگشت دولت بایدن به ریاکاری سنتی
همانطور که شادی حمید در ابتدای مطلبش اشاره میکند ریاستجمهوری ترامپ و رویکرد علنی او در عدمحمایت از مسائلی چون حقوق بشر و دموکراسی، باعث شد تا شکاف میان حرف و عمل در سیاستخارجی آمریکا کمرنگ شود. اما بایدن از همان ابتدای ریاستجمهوریاش، منازعه میان حکومتهای دموکراتیک و اقتدارگرا را بهعنوان چالش مرکزی زمان حال و آینده اعلام میکند: «این چیزی واضح است، در واقع کاملا واضح است... که این منازعهای میان سودمندی دموکراسیهای قرن بیستویکم و حکومتهای خودکامه است.» اما چنین لفاظیهای بلندپروازانهای از زبان بایدن تعجببرانگیز بهنظر میرسید؛ برای همان مردی که به خیزشهای عربی آشکارا به دیده شک و تردید مینگریست. هنوز کسی آن لحظه را از یاد نمیبرد که درست دو هفته قبل از سقوط مبارک، دیکتاتور مصر در جریان خیزشهای تودهای، بایدن گفت: «ببینید... مبارک یک متحد ما بوده است، من هم به چشم یک دیکتاتور به او نگاه نمیکنم.» حتی پس از کودتا ضد دموکراسی مصر، جن ساکی، سخنگوی وقت وزارت خارجه و سخنگوی فعلی کاخسفید به شکل شرمآوری گفت که دولت ایالات متحده به تصمیمی درمورد اینکه این اقدام را کودتا بخواند، نرسیده است. در چنین شرایطی باید گفت که بحران تونس نخستین آزمون واقعی تعهد بایدن به دکترین دموکراسی جدید است. در پایان شادی حمید در دفاعی ناامیدانه از بقای دموکراسی در تونس مینویسد که «من درک میکنم که ممکن است این یک مبارزه محکوم به شکست باشد. اما اظهار یاس درواقع نوعی واقعبینی است. دولت بایدن تمایلی برای اقدام جسورانه ندارد، اگرچه لفاظیهایش تا بدین لحظه جسورانه بوده است. بنابراین تلاش برای کودتای ناگهانی در یک کشور کوچک و گمنام عربی میتواند بازگشت ریاکاری آمریکایی، پس از وقفهای کوتاه را به نمایش بگذارد.»