فاطمه سیاحی، روزنامهنگار: صهیونیستها دوباره در پی آتشافروزی در منطقه برآمدهاند و در این مسیر دست به تهدید ایران و انجام حملاتی علیه لبنان زدهاند. گرچه تلاش تلآویو بزرگنمایی از قدرت خود بوده است اما سطح اقدامات این رژیم بیش از آنکه نمایشی از قدرت باشد، ضعفها و گرفتاریهای آن را واضحتر ساخته است.
تجاوز هوایی بامداد روز پنجشنبه هفته گذشته جنگندههای رژیمصهیونیستی به مناطق خالی از سکنه جنوب لبنان تحولی مهم بود که نیاز به بررسی و ارزیابی دقیقی دارد. در همین راستا با اسماعیل نجار، کارشناس مسائل سیاسی از لبنان گفتوگو کردهایم. او معتقد است هدف حملات اخیر بالا بردن روحیه سربازان رژیمصهیونیستی است که در نبردهای اخیر بهویژه جنگ 11روزه شکست خوردهاند. النجار میگوید حملاتی با چنین ویژگیهایی تنها ضعفهای بیش از پیش تلآویو دربرابر مقاومت را برملا ساخته است.
هدف رژیمصهیونیستی از حمله به مناطق الدمشقیه و حربیه در لبنان چه بود؟ آیا حملات ارتش رژیمصهیونیستی ادامه خواهد داشت؟
رژیمصهیونیستی 15 سال پس از تاریخ آخرین حمله قبل از آتشبس در 14 آگوست 2006، با نیروهای هوایی خود مناطق دمشق و حربیه را بمباران کرد. هدف از این حملات، ارسال پیامی به مقاومت بود مبنیبر اینکه ارتش رژیمصهیونیستی برای جنگ آمادگی دارد. البته این پیام صهیونیستها بسیار ضعیف بود؛ چراکه ما معتقدیم در مکان و زمان خود ارسال نشد. اضافه بر آن اهداف انتخابشده غیردقیق بود و سرزمینهای خالی از سکنه را هدف قرار داد. اهداف مدنظر آنان هیچ تلفات و آسیبی نداشت؛ این حملات صرفا مانور بود.
موضع دولت لبنان در برابر این حملات چیست؟ آیا سیاستمداران لبنانی در بیروت نسبت به مقابله اعتقادی دارند یا صرفا راهبرد درخواست کمک از نهادهای بینالمللی ادامه پیدا خواهد کرد؟
دولت لبنان رسما آنچه را که شهروندانش نسبت به آن معتقدند انجام نمیدهد و حتی چنین درخواستهایی را به شکلی قوی به خارج اعلام هم نخواهد کرد. نیمی از سیاستمداران این کشور نسبت به حملات صهیونیستها به سرزمین مادری خود اهمیتی نمیدهند؛ زیرا آنان با قدرتهای خارجی ضدمقاومت همراه شدهاند و متاسفانه در چنین مسیری سقوط کردهاند. آنها همیشه به نهاد بینالمللیای مانند سازمان ملل که همانند یک دیوار برای ناله است روی میآورند؛ نهادی که هرگز نتوانسته است رژیمصهیونیستی را از هیچ تعدی و تخطیای باز دارد.
عملکرد یا واکنش سازمان ملل و شورای امنیت برای جلوگیری از حملات رژیمصهیونیستی را چگونه میبینید؟ ارادهای از سوی این سازمان و اعضایش برای مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی وجود دارد؟
سازمان ملل متحد به یک نهاد و مکانی صرفا برای شکایت تبدیل شده است؛ نهادی که هیچ کاری در جهت وظایف خود انجام نمیدهد. از بدو تاسیس سازمان ملل، این نهاد هیچ بیعدالتی، تعدی و تجاوزی را به شکلی موثر پاسخ نداده است. از سوی دیگر موفق به یاری و کمک به هیچ قوم ستمدیده و کشور مظلومی نبوده است. همیشه ضعیفان در موضع ضعف و قدرتمندان مجاز به تهاجم بودهاند. این سازمان نهتنها تا بهحال هرگونه اقدام صهیونیستی را محکوم نکرده بلکه همیشه به اهداف و خواست صهیونیستها توجه داشته است. بدیهی است که یاری خواستن از چنین سازمانی نتیجهای برای دولت و ملت در بر نخواهد داشت.
بعد از ۲۰۰۶ این اولین حملات هوایی علیه لبنان بود. آیا تلآویو برای درگیری جدی توان و آمادگی دارد؟
این شعار نیست که بگوییم رژیمصهیونیستی از تار عنکبوت نیز ضعیفتر است؛ دادههای نبرد پیشین با گروههای مقاومت فلسطینی چنین امری را ثابت کرد. صهیونیستها بهشدت از آغاز نبرد با حزبالله میترسند و در حد مقابله با توان آن نیستند. تنها چیزی که تلآویو در حملات و تجاوزات اخیرش به دیگران اعلام کرده، ترس و وحشت از رویارویی است. بنابراین چنین تحرکاتی را باید تلاش در جهت پنهان کردن درماندگی و ضعف صهیونیستها دانست؛ راهبرد تظاهر به قدرت برای در امان ماندن.
باتوجه به وضعیت اقتصادی لبنان، آیا این هجمه علیه توان نظامی حزبالله است؟ یا بهطور کلی کشور لبنان، بهخاطر ضعف سیاسی مورد هدف قرار گرفته است؟
هدف این حمله بالابردن روحیه سربازان شکستخورده صهیونیست در میدانهای اخیر است. قطعا در صورت وقوع جنگ، توان آنها با قدرت حزبالله برابری نخواهد کرد. قدرت لبنان، از قدرت حزبالله است.
سناریوهای مشارکت حزبالله در پاسخ به این حملات کدامند؟ آیا امکان درگیر شدن محور مقاومت وجود دارد؟
اگر لازم باشد، رژیمصهیونیستی با پاسخ حزبالله روبهرو خواهد شد؛ البته این درگیری محدود به لبنان نخواهد شد. هرگونه نبرد آتی با دشمن صهیونیستی کل منطقه را شعلهور خواهد کرد. دیگر دو طرف جنگ، لبنان و رژیمصهیونیستی نخواهند بود؛ شکی نیست که در چنین معادلات و میدانی نیروهای محور مقاومت مشارکت خواهد داشت، بلکه طرف اصلی خواهند بود.