میلاد جلیلزاده، روزنامهنگار: ارتباط رخ به رخ مسئولان با مردم، سنتی بود که انقلاب در خودش داشت. یک مدیر خوب بعد از اینکه ارتباطاتش را با مردم حفظ کند، بهترین تصمیم را خواهد گرفت. این در مورد فرهنگ هم صدق میکند. اتفاقا بهطور ذاتی این موضوع در حوزه فرهنگ، جدیتر است و باید اتفاقات و تصمیمات در مورد آن در یک فضای شفاف بررسی شود و بهگونهای نباشد که بخواهند در اتاقهای دربسته وزارت ارشاد مسائل را بررسی کرد. درواقع نیاز است که مسئولان به صورت میدانی در حوزه فرهنگ ورود کنند و نسبت به آن آگاهی داشته باشند تا بتوانند برایش راهکار داشته باشند. در ارائه راهکارها هم باید از عواملی که وجود دارند، کمک بگیرند.
همانطور که قدمای ما گفتند همه چیز را همهگان دانند. در زمینه فرهنگ هم همینطور است. اینگونه نیست که یک فرد نسبت به همه مسائل و اتفاقات یک حوزه مطلع باشد. بنابراین باید از دانشهای دیگران استفاده شود. اما اگر بخواهم در این مورد مصداقی صحبت کنم باید بگویم یکی ازچیزهایی که امروز برای کشور اهمیت دارد این است که بفهمیم اولویت کار چیست. با شناخت اولویتهای کار در حوزه فرهنگ بهطور طبیعی در سطح کشور به دنبال آدمهایی خواهیم رفت که مسائل و مشکلات کشور را درک میکنند. آدمهایی که تحلیل وضعیت خودشان را دارند و مدیر میتواند اینها را جمع کند. مثلا در خوزستان مسائلی وجود دارد که در تهران وجود ندارد. اهل فرهنگ و هنر آن منطقه خیلی بهتر از من تهرانی میتواند کمک کند. یعنی همچون منی که در تهران زندگی میکند مثل آن هنرمند خوزستانی نسبت به مسائل فرهنگی آن خطه از کشور مطلع نیست. آن هنرمند خوزستانی میتواند به مدیر کمک کند که چه فیلمها و آثار هنری برای مردم آن منطقه تولید شود و چه فضای فرهنگیای برای آن منطقه طراحی شود.
اتفاقا این بیتوجهی به هنر و مسائل فرهنگی شهرستان، خیلی مسائل را ایجاد کرده است. مهاجرت هنرمندان از شهرستانها به تهران هم ناشی از همین بیتوجهیها و متمرکز شدن ساخت فیلم و سریال در تهران است. این باعث شده که خیلی از جوانهای هنرمند به تهران بیایند و اتفاقا در شرایط سخت معیشتی زندگی بگذرانند. فقط به خاطر اینکه با حضور در تهران شانس موفقیتشان در هنر بالا برود. نقطه تاسفبرانگیز اینجاست که ممکن است خیلی از استعدادها تلف بشوند و هیچگاه به منصه ظهور نرسند. در چنین شرایطی است که وزارت ارشاد باید بیاید و به عدالت حکم بکند و این عدالت فقط متمرکز بر معیشت مردم نیست و بخش فرهنگ هم نیازمند عدالت است.
در بحث فرهنگی هم باید به این توجه کرد که الان به چه چیزهایی نیاز داریم. مثلا عدهای معتقدند که ما در حوزه تولید محتوا برای کودکان و نوجوانانمان کم کار کردیم و لازم است که زیربناییتر به این مسائل بپردازیم. طبیعی است که این حوزه کارشناسانی دارد که از هم جدا افتاده و متفرق هستند و مدیر میتواند با در کنار هم قرار دادن کارشناسان حوزههای مختلف، به پیشبرد اهداف فرهنگی کمک کند. اینها مستلزم دقت نظر و حضور فعال مدیر در حوزههای مختلف فرهنگ است و اگر مدیران ما در فضای فرهنگی حضور نداشته باشد نمیتواند از آدمهایی که برای پیچیدگی امور فرهنگی دیدگاه و نظر دارند بهره ببرند.
واقعا شرمندهام که این را بگویم اما ما در موضوعات تربیتی، فرهنگی و مسائل اجتماعی و حتی آموزههای دینیمان دچار یک عقبگرد شدیم. این را در مناسبات اجتماعی هم میتوان دید و نسبت به اوایل انقلاب و حتی نسبت به جامعه پیش از انقلاب، گرفتار مشکلات زیادی هستیم. ما این را در رفتارهای اجتماعی و حتی رفتار مسئولان هم میبینیم. ما حتی خوب نمیتوانیم با هم حرف بزنیم و حتی آن آداب ابتدایی که درواقع برای یک ارتباط ساده بین دو انسان لازم است، گاهی اوقات رعایت نمیشود. یعنی بسیاری از اتفاقاتی که در جامعه ما درحال رخ دادن است اصلا در شأن مردم باسابقه و بافرهنگ دیرینه چند هزارساله نیست که برای این مسائل باید تدبیری جدی صورت بگیرد. اینها همه به همان مشکلات فرهنگی و تربیتی یک جامعه باز میگردد.
باعث تاسف است که در جریان انتخابات کمتر وعده و نظرات فرهنگی آقایان کاندیداها را شنیدیم و فعلا هم برای ما مشخص نیست که آقای رئیسی چه برنامههایی خواهند داشت. شاید هم به خاطر وضعیت معیشت و اقتصاد مردم بوده که حوزه فرهنگ مورد غفلت رئیسجمهور قرار گرفته است و امیدوارم که در آینده مورد غفلت قرار نگیرد و امیدوارم که در حوزه فرهنگی وزیری انتخاب شود که فراجناحی باشد. یعنی وزیری باشد که وابسته به جریان خاصی نباشد و همهشمول باشد. اگر وزیر فرهنگ بتواند همه اقشار فرهنگی را در یک میدان جمع کند و از آنها کمک بگیرد اتفاق بزرگی است. باید رئیسجمهور برای وزارت ارشاد یک مدیر خیلی قوی و مقتدر انتخاب کند. مدیری که هم آشنا با فرهنگ باشد هم اینکه اهالی فرهنگ را بشناسد. من خاطرم هست در دورهای یک معاون سینمایی بر سر کار آمده بود که معروفترین چهرههای سنیماییمان را نمیشناخت. این خیلی فاجعه است فردی را مدیر کنید که از میادین فرهنگ تا این حد بیاطلاع باشد. بنابراین امیدوارم یک مدیر مطلع و آگاه انتخاب شود و وزیری باشد که مورد وثوق همه اهالی هنر باشد.