موسسه بهمن سبز بازوی پخش و اکران فیلم در حوزه هنری است. ازجمله ماموریتهایی که برای این موسسه تعریف شده است، ساخت و اداره سالنهای سینمایی در نقاط مختلف کشور است. با سیدمصطفی حسینی، مدیرعامل موسسه بهمن سبز، درخصوص فرآیند احیای سالنهای سینمایی حوزه هنری و همچنین مدیریت جدید طراحی و ساخت سالنهای سینمایی گفتوگو کردیم.
درباره طرح توسعه سینماهای «بهمن سبز» بگویید. این طرح چیست و دلیل اجرای آن چه بوده است؟
بهطور دقیق طرح برای توسعه و تبدیل سالنهای تکپرده به پردیسهای سینمایی چندپرده است تا سالنهای سینمایی افزایش پیدا کنند. این طرح از پس یک آزمون و خطا در برخی استانها به وجود آمد و آن اینکه با بهسازی و افزایش سالنهای سینما، امکان نمایش بهتر و بیشتری فراهم شد. بهطور مثال در مشهد، «سینما هویزه» که سالنی با دو پرده بود وقتی به هشت پرده تبدیل شد، تغییرات اساسی در فروش فیلم و همچنین اقبال مخاطبان به وجود آمد بهطوری که طی دو سال این سینما را به پرفروشترین سینمای شهرستانها و سومین سینمای پرفروش کشور تبدیل کرد. یا در اصفهان، تبدیل سالنهای تکپرده به پردیسهای چندمنظوره شرایط متفاوتی را رقم زد. مخاطبان چند برابر افزایش یافته و شرایط سینماها در آن استانها به لحاظ ریالی تغییر کرد. برای ایجاد تحول عظیم در زیرساختهای سینمایی حوزه هنری، از نیمه سال ۹۸ مبتنیبر بررسیهای دقیق ظرفیتهای هر استان، این طرح آغاز شد.
اولویتبندی سینماها برای توسعه براساس چه معیاری است؟
در درجه اول سینماهایی که به لحاظ فنی، قدیمی یا با بافت فرسوده محسوب میشدند. از طرف دیگر براساس ظرفیتسنجی، تیم فنی ما درخصوص میزان مخاطب هر استان و شهرستان، این اولویتبندی سنجیده شد. مثلا در استان بوشهر علیرغم ظرفیت بالای مخاطب، به دلیل کمبود سالن، با پدیده «فیلمسوزی» روبهرو هستیم و تنها سه فیلم از هفت فیلم هر دوره اکران قابلیت نمایش پیدا میکنند. ما برنامهریزی کردیم در فاز دوم این سینما به یک پردیس مجهز ۱۰ سالنه تبدیل شود. هماکنون طراحی این سینما به پایان رسیده و در انتظار تامین اعتبار برای آغاز پروژه است.
چه تضمین و تخمینی دارید از اینکه تبدیل سینماهای فرسوده به پردیسهای چندسالنه، به افزایش مخاطب و سوددهی منجر شود؟ آیا پلن درآمدزایی مشخصی دارید؟
شک نکنید افزایش مخاطب رخ میدهد. بهطور مثال در استان چهارمحالوبختیاری تنها یک سینمای تکپردهای داشتیم برای ظرفیت ۲۰۰ هزارنفر مخاطب! که در طول دوره اکران، تنها امکان نمایش سه فیلم را داشت. ضمن اینکه نحوه چینش سانسها بهگونهای بود که به گیشه آنها لطمه میزد. یا گاهی فیلم آنقدر دیر به نمایش درمیآمد که از فروش افتاده بود. همین باعث میشد که مخاطب امکان حضور در زمان دلخواه را از دست داده و کمتر به سینما مراجعه کند. در صورتی که افزایش تعداد سالن مشکل را کاملا برطرف کرده است. این سینما هماکنون به یک پردیس ۴ سالنه با یک سینمای روباز تبدیل شده است.
سینمای ما از کمبود سالن رنج میبرد. تنها تهران را نگاه نکنید. در ایران به ازای هر ۲۰۰ هزار نفر یک سالن داریم، درحالی که این آمار در دنیا به ازای هر ۲۰ هزار نفر است. اگر فیلم ساخته شود اما سالنی برای نمایش آن نباشد، پروسه اکران محقق نمیشود. شهرستان یا استانی که یک سالن تکپرده دارد، عملا بسیاری از فیلمها را در طول سال از دست میدهد چه برسد به آنکه بخواهد به مخاطب خاص و ذائقههای دیگر نظیر سینماهای هنر و تجربه، سینماتک، انیمیشن و... توجه کند. اما وقتی امکان نمایش همزمان پنج فیلم در یک سینمای بازسازی شده فراهم شود، قاعدتا مخاطب پنج برابر خواهد شد و شک نکنید شرایط مخاطب درخصوص سینماهایی که در این طرح بزرگ مورد بازسازی و احداث قرار میگیرند، به تناسب افزایش تعداد پرده تغییر میکند. به این نکته این مساله را اضافه کنید که در دوران پساکرونا مخاطب دیگر به همین راحتی و تنها برای تماشای فیلم به سینما نخواهد آمد و شما باید به فکر تبدیل سالن سینما به مجموعههای چند منظوره فرهنگی متشکل از زنجیرهای از صنایع فرهنگی باشید.
با توجه به این مساله، اما توسعه سینما در سالهای اخیر در ایران غیرمتوازن و مبتنیبر جایگیری در مالهای تجاری و غیرفرهنگی بود. شما چه استانداردهایی را در این بازسازیها مورد توجه قرار دادید؟
در حوزه سینمایی سعی کردیم در این بازسازیها شرایط استاندارد را لحاظ کنیم؛ یعنی پرده بزرگ، کیفیت نمایش خوب، دید خوب، صوت گیرا و... محقق شود، تا شرایط نسبت به گذشته دگرگون شود. درخصوص معماری سینماها هم سعی کردیم به تناسب فرهنگ و هنر هر شهر، معماری ایرانی- اسلامی را لحاظ کنیم. از جنبه فرهنگی نیز ما سینما را به مثابه یک مجموعه فرهنگی خانوادهمحور طراحی کردیم تا پاسخگوی نیاز مخاطب خانواده و کودک باشد. جایگیری مراکز فرهنگی در دل مکان فرهنگی اولویت ما بود و احداث کافه کتاب، گالری، استودیو، سالن اختصاصی کودک و… بخشی از این مجموعههاست. برای نمونه اتفاقی که در پردیس سینمایی ساحل اصفهان یا پردیس سینمایی بهمن سنندج یا پردیس سینمایی عصر جدید گرگان رخ داده است نمونه کاملی از این ماجراست. ترکیبی از سینمای روباز، فروشگاه کتاب، گالری، سینمای کودک، اتاق مادر و کودک و… .
سالنهای سینمایی علاوهبر اینکه محیطی فرهنگی برای نمایش و عرضه فیلم هستند و برای فیلمسازان و سینماداران اهمیت بسیاری دارند و بهعنوان یکی از اماکن مهم در محیطهای شهری به حساب میآیند که بر بافت اجتماعی و فعالیتهای انسانی تاثیر گذارند. با توجه به چنین جایگاهی برای سالنهای سینمایی، در جانشانی این سالنهای سینمایی در محیطهای شهری و همچنین طراحی فضاهای فرهنگی متناسب با این سالنها، چگونه عمل کردید؟
الگوی ما در طراحی معماری سینماها چه در فضای معماری بیرونی چه معماری داخلی الگوبرداری از معماری و هنر ایران- اسلامی با آمیختهای از معماری و فرهنگ هر شهر بوده است. رعایت هارمونی و اتمسفر هر سینما مطابق با نیازهای فرهنگی و اجتماعی مردم هر شهر برای تیم طراحی فنی و عمرانی ما مهم بوده است. درخصوص جایگیری سینما عمده سینماهای تحت اختیار ما بناهای قدیمی و باسابقهای هستند که سالهای سال از احداث آنها میگذرد و عموما در مراکز تاریخی شهر تعبیه شدهاند. در خیلی از این نمونهها لازم بود توسعه آنها با توجه به هویت مرکزی هر شهر صورت پذیرد. بهطور مثال سینماهای قدس و فلسطین همدان یا سینماهای چهارباغ، فلسطین و ساحل اصفهان و… میتوان اشاره کرد. نکته مهم درخصوص توسعه آنها تطابق با هویت میراثی و فرهنگی آن نقطه و تاکید بر حفظ حافظه تاریخی آن شهر است.
در وضعیت فعلی اقتصاد کشور چگونه تلاش میکنید تامین این پروژهها با مشکل مواجه نشود؟ و اساسا درباره تامین سرمایه و جذب مشارکت برای بازسازی سینماها چه کردید؟
این موضوعی که مطرح کردید، حقیقتا مساله سخت و مهمی است. اما بالاخره باید از جایی شروع کرد. حوزه سینما و شرایطی که درحال حاضر سینماهای حوزه هنری در آن قرار داشت، اگر به همین منوال ادامه پیدا میکرد، قطعا با وجود رقبای جدید و زیاد در اکران به مشکل میخورد. امروز شرایط کاملا تغییر کرده، تمام مالهای مراکز استانها و تهران حداقل یک مجموعه سینمایی در خود تعبیه کردهاند، با این اصول سینماسازی قاعدتا سینماهای تکسالنه آیندهای نداشتند. لذا باید از جایی این تغییر شروع میشد. ما نیز شرایط سختی در حوزه مالی داریم اما با ایجاد منابع مالی سرمایهگذاری بخش خصوصی در قالب قراردادهای BOT (همکاری مشترک در ساخت، تجهیز و بهرهبرداری با اشخاص حقیقی یا حقوقی)، تهاتری یا تبلیغاتی، شرایط جدیدی ایجاد و درواقع سرمایهگذار را در مکانهای جانبی شریک خود کردیم تا بازسازیها ممکن شود.
ظاهر امر این است که سرمایهگذاران در فضاهای فرهنگی مثل سالنهای سینما به نسبت حوزههای اقتصادی، منافع کمتری را شاهد هستند. چقدر این گزاره درست است و لطفا بفرمایید که سرمایهگذاران برای مشارکت در ساخت و تجهیز سالنهای سینما چه منافع و امتیازاتی را دریافت میکنند؟
سرمایهگذار بخش خصوصی شاید مختصا در صرف سالنداری در شرایط فعلی سینمای ایران سخت سرمایهگذاری کند که طبیعی هم هست اما در طراحیهای نوین سینما که در دل مجموعههای چندمنظوره تعبیه میشود آن هم در بهترین مناطق شهری که عمدتا سینماهای ما قرار دارند، سرمایهگذاری جذاب است. همانطور که عرض شد توسعه چه در دل سینمای تحت مدیریت ما رخ دهد یا در بنای تازه، در بسیاری از مواقع با سرمایهگذاری از محل درآمد آن سینما، سرفصل بودجه استانی حوزه هنری و سرمایهگذاری بخش خصوصی در اماکن جانبی، این امر محقق میشود. ما نمونههایی داریم از توسعه کامل سینما تماما با سرمایهگذاری یا تهاتر با بخش خصوصی. برای نمونه بازسازی سینماهای سپاهان اصفهان یا فلسطین همدان از این طریق بوده است.
آیا «بهمن سبز» برای ساخت سالنهای سینمایی از حمایتهای دولتی هم بهره میگیرد؟
موسسه «سینما شهر» (وابسته به سازمان سینمایی) در حوزه تجهیزات سینمایی بخش خصوصی حمایت میکند و ما هم مستثنی نیستیم. ضمن اینکه در تعداد معدودی از شهرها توانستیم بخشی از طرحها را با حمایت شهرداری یا استانداری از محل بودجه استانی آنها پیش ببریم تا در توسعه زیرساختهای فرهنگی شهر مشارکت صورت پذیرد.
سهم اصلی در جدول پرفروشترین سینماهای «بهمن سبز» در سراسر کشور در اختیار سینماهای 2 شهر مشهد و اصفهان است. این را چگونه تحلیل میکنید؟ آیا به دنبال این هستید در کنار این توان خوب فروش شهرستانی سینماها، سهم فروش تهران خود را نیز بهبود ببخشید؟
همان اتفاقی است که عرض کردم. تغییری که در گذر زمان در ساختار سینمایی این شهرها و تبدیل سینماهای فرسوده به پردیسهای مجهز رخ داده، موجب این پیشتازی شده است تا شرایط این شهرها مطلوبتر شود. به علاوه در همین استانها، مراکز بدون سینمایی داریم که بالای 80 هزار نفر جمعیت دارند و در تلاشیم با همکاری شهرداریها ساخت سینما در آنجا نیز اتفاق بیفتد. بهطور مثال در مشهد «پردیس سینمایی مهر کوهنسگی» را با 10 سالن در دست احداث داریم که بهطور حتم تغییراتی را در حوزه فروش سطح کشور رقم خواهد زد. در تهران نیز توسعه «سینما بهمن» در میان نخستین پروژههای بازسازی ما قرار گرفت. برنامه بعدی نیز برای شهر تهران، تبدیل «سینما سپیده تهران» به پردیس ۷ سالنه اختصاصی کودک خواهند بود. در همین رابطه یکی از گامهای موثر برای توسعه سینمایی در شهر تهران، توسعه «پردیس سینمایی آزادی» است که در آینده اتفاقات خوبی برای آن رقم خواهد خورد.
یکی از دغدغههای عمده سینمادوستان، حفظ و مرمت سینماهای خاطرهانگیز و ماندگار است. در این سالها بسیار شاهد بودیم از سوی نهادهای دولتی، سینماهای بااصالت و باقدمت در اثر تغییر کاربری یا بیتوجهی تخریب و به نابودی کشیده شدند. حوزه هنری بهعنوان نهادی با اصالت فرهنگی، چقدر این مساله را پیگیر است و آیا برای احیای دوباره این سینماها میکوشد؟
اصل موضوع طرح و توسعه به همین اساس بازمیگردد؛ دغدغه اصلی حوزه هنری نگهداری و احیای سالنهای سینمایی تحت اختیار خود است. در سالهای اخیر ۴۰ سینمای قدیمی که در اختیار حوزه هنری بوده است مورد بازسازی و احیای کامل قرار گرفته است و باقی نیز به همین خاطر در طرح توسعه هستند تا این سینماها حفظ شوند و به چرخه فرهنگ و هنر بازگردند. در همین فاز یک طرح توسعه که اکنون افتتاح شده است، جمعا ۲۰ سینما در ۱۲ استان کشور که حدود ۱۱ هزار صندلی را شامل میشود مورد ساخت و احیا قرار گرفتند که در راستای آن ۶۵ سالن سینمایی جدید بازسازی و احداث شده است. این همان رسالت فرهنگی است که حوزه هنری به دنبال آن است تا فارغ از مساله بازگشت سرمایه، به فرهنگ کشور کمک کند.