فرهیختگان: منابع نزدیک به دولت میگویند سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور منتخب، پنجشنبه این هفته و در مراسم تحلیف خود در مجلس شورای اسلامی، اسامی وزرای پیشنهادی را تقدیم مجلس شورای اسلامی خواهد کرد. اخبار غیررسمی حکایت از آن دارد که او در کنار معرفی وزرا، استانداران ویژهای را که پیشتر قول آن را داده بود، معرفی خواهد کرد. تعیین استاندار ویژه، وعدهای بود که رئیسی در میانه اعتراضات به بحران آب در استان خوزستان به مردم داد. او در نشست ویژه بررسی مسائل خوزستان، از توجهش به استانهای دارای شرایط خاص گفت و تاکید کرد که در این استانها از «مدیر عالی» بهره خواهد گرفت. رئیسی با اشاره به رفع محرومیت در استانهای خوزستان و سیستانوبلوچستان از انتخاب استانداران ویژه با «اختیارات ویژه» خبر داد تا «بتوانند به صورت نوبهای مسائل استان را در زمانهای کوتاه با حضور در هیات دولت مطرح و پیگیری کنند.»
این تصمیم رئیسی پس از آن اتخاذ شد که مردم در استانهای خوزستان و سیستانوبلوچستان در یک ماه گذشته با شرایط سختی دست به گریبان شدهاند. سیستان در پیک پنجم کرونا، بیشترین آمار مبتلایان را به خود اختصاص داد و خوزستان نیز با انواع و اقسام مشکلات زیستمحیطی ازجمله خشکی هورالعظیم و بحران آب مواجه شد. بحران بیآبی در خوزستان بهویژه برای کشاورزی و دامداری، منجر به اعتراضات شبانه در این استان شد.
حالا کمتر از چند روز مانده به آغاز به کار رئیسی، در کنار گمانهزنیها درباره وزرای پیشنهادی، گمانهزنیهایی نیز درباره گزینههای استانداری ویژه دو استان خوزستان و سیستانوبلوچستان بالا گرفته است. درمورد استاندار آینده سیستانوبلوچستان، نام چندین نفر مطرح است ولی گویا هنوز هیچ گزینهای دارای برتری نسبی نسبت به دیگر گزینهها نیست اما در خوزستان شرایط کمی متفاوت است.
در روزهای اخیر برخی شنیدهها حاکی از آن است که 3 گزینه بیش از سایرین، شانس تصدی استانداری ویژه خوزستان را دارند. این 3 گزینه محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، رستم قاسمی وزیر نفت دولت دهم و علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی هستند. از این 3 نفر، رستم قاسمی با توجه به احتمال حضورش در ساختمان بهشت و پذیرش شهرداری تهران، شانس کمتری از دو گزینه دیگر خواهد داشت. برخلاف قاسمی، رضایی و شمخانی اصالتا خوزستانی هستند و در جنگ تحمیلی از فرماندهان ارشد نظامی بودهاند. از این دو، روی کاغذ، شانس محسن رضایی بیش از علی شمخانی است. رضایی جدا از نزدیکیاش به دولت رئیسی از منظر سیاسی و برخلاف شمخانی که چهرهای کاملا نظامی است، دارای سابقه مدیریتی کلان نیز بوده و در حوزه اقتصاد که امروزه پاشنهآشیل کشور است، تخصص دارد. به نظر میرسد مشکلات خوزستان بخشی از دغدغههای ذهنی رضایی نیز باشد. او پس از اعتراضات اخیر، به خوزستان سفر کرد و پس از بررسی مشکلات، در جلسه بررسیِ مشکلات خوزستان با حضور رئیسجمهور منتخب شرکت کرد و گزارشی از سفر به مناطق بحرانیِ استان ارائه کرد. آنطور که محسن رضایی در صفحه شخصیاش در توئیتر نوشته، در این جلسه از رضایی خواسته شده تا «در اولین جلسه، راهکارهای اساسی برای حل مشکلات خوزستان را بررسی» و به رئیسجمهور منتخب پیشنهاد کند.
بخشی از دغدغه محسن رضایی درباره خوزستان به جایگاه ویژهای که او در میان مردم خوزستان دارد، بازمیگردد. رضایی در انتخابات سال 92 که منجر به پیروزی حسن روحانی شد، در استان خوزستان 921 هزار و 570 رای یعنی 240 هزار رای بیشتر از حسن روحانی کسب کرد. در انتخابات اخیر با وجود اینکه اجماع گروههای سیاسی روی سیدابراهیم رئیسی بود و شانس کم دیگران برای پیروزی، باز هم خوزستان رای قابلتوجهی به محسن رضایی داد. او در شهرهای لالی، اندیکا، ایذه و مسجد سلیمان حدود 90 درصد آرا را به خود اختصاص داد. مقبولیت قابل توجه رضایی در خوزستان، میتواند کمک ویژهای در پیشبرد اهداف دولت و تامین نیازهای مردم در استان خوزستان کند.
اگرچه رضایی در سالهای گذشته به هیچ پستی پایینتر از ریاستجمهوری فکر نکرده است اما با توجه به سفر اخیرش به خوزستان و ارائه گزارش به رئیسجمهور منتخب، به نظر نمیرسد او بیمیل به استانداری خوزستان باشد. بههرحال دولت سیزدهم باید کسی را برای این سمت درنظر بگیرد که نسبت به مشکلات خوزستان آشنایی کامل داشته و از طرفی توانایی اقناع مردم را نیز داشته باشد. استاندار ویژه خوزستان با توجه به حضورش در برخی جلسات هیات دولت، جایگاه والاتری نسبت به سایر استاندارها خواهد داشت؛ جایگاهی که شاید بتوان آن را همردیف وزرای کابینه دانست. مهمترین دستاورد ارتباط میان استاندار و دولت برای حل مشکلات خوزستان، ترمیم شکاف ایجادشده میان دولت و مردم در 8 سال گذشته خواهد بود. در این دولت با وجود آنکه بخش قابل توجهی از ثروت کشور از خوزستان تامین شد اما همواره دولت نسبت به این استان کمترین توجه را داشته و حتی در ماههای پایانی حاضر نشد هزار میلیارد تومان از درآمدهای نفتی را برای حل مشکلات روستاهای خوزستان اختصاص دهد. بههر حال انتخاب استاندار ویژه میتواند اعتماد به دولت را که در دوره روحانی افت شدیدی پیدا کرد، در خوزستان و سیستانوبلوچستان تقویت کند.
خوزستان
بروز 3 بحران در کمتر از 2 سال در استان خوزستان (گرانی بنزین، بحران آب غیزانیه و بحران کمآبی اخیر) بزرگترین هشدارهایی بود که باید موردتوجه دولت قرار میگرفت. این بحرانها نشان داد که وضعیت آنطور هم که از دور بهنظر میرسد، ایدهآل نیست و باید با نگاه ویژهای وضع مدیریتی این استان را دستخوش تغییر و تحول جدی کرد. با توجه به وعده رئیسجمهور منتخب مبنیبر انتخاب استاندار ویژه، میتوان تا حدودی به این تغییر و تحولات امید بست.
ریشهیابی علل اصلی شکلگیری بحرانهای اجتماعی 2 سال اخیر در خوزستان، در کنار بررسی ظرفیتهای موجود در این استان، بهخوبی نشان میدهد که بیش از هر عامل دیگری، مدیریت ضعیف دولت موجب ایجاد نارضایتی مردم این استان شده است. ریشه نارضایتی از دولت در خوزستان، ناشی از عملکرد بهشدت ضعیف غلامرضا شریعتی، استاندار وقت خوزستان بوده است. تنها مخالفان استاندار نبودند که عملکرد شریعتی را زیر سوال میبردند. در سال 98 بازرسی وزارت کشور گزارشی را منتشر کرد که در آن عملکرد استانداریهای سراسر کشور را مورد ارزیابی قرار داده بود. در این گزارش، شریعتی استاندار خوزستان با وجود اینکه جزء استاندارانی بود که استانش بیشترین بودجه استانی را دریافت کرده بود، در رتبه آخر ارزیابی وزارت کشور قرار گرفته بود. البته نسبتدادن سوءمدیریتها به استاندار وقت خوزستان، نافی تقصیرهای سایر دولتمردان و رئیسجمهور نیست؛ چراکه مسئولیتدادن به افراد ناکارآمد صرفا بنا به دلایل سیاسی و نه کارشناسی، بخشی از فرآیند سوءمدیریت محسوب میشود.
اصلیترین مشکل در استان خوزستان، به حوزه معیشت و اقتصاد مردم بازمیگردد. طبق آمار مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در استان خوزستان در بهار امسال حدود 12.5 درصد بوده است. این نرخ خوزستان را در بین 15 استانی قرار داده است که نرخ بیکاری دورقمی را تجربه میکنند. هرچند خوزستان در بین استانهای ایران بیشترین درصد نرخ بیکاری را ندارد، اما با وجود ظرفیتهای گسترده این استان در حوزههای مختلف اقتصادی اعم از پتروشیمی، نفت، فولاد، شیلات، کشاورزی، بندر و... این میزان نرخ بیکاری در این استان توجیهناپذیر است.
در کنار مشکلات معیشتی، این روزها مردم خوزستان با بحران بیآبی نیز گریبانگیر هستند. این درحالی است که حدود یکسوم آبهای سطحی کشور به این استان سرازیر میشود. بیشترین میزان ظرفیت ذخیره آب نیز متعلق به این استان است که در سال 98 با حجم عظیمی از سیلاب مواجه شد. اما از آنجایی که در سال 99 حجم زیادی از آب سدهای خوزستان با هدف تامین انرژی، بدونهدف و با توجیه ایجاد آمادگی برای مقابله با سیلابهای احتمالی رها شد، استان با کاهش منابع آبی مواجه شد و این وضع مسئولان را غافلگیر و مردم را بیآب کرد.
آنچه بیش از مشکلات معیشتی میتواند منجر به بحرانهای اجتماعی و اعتراضات بیپایان شود، بهوجود آمدن احساس تبعیض در مردم است. در خوزستان بهواسطه وجود شهرکهای اختصاصی برای کارکنان شرکتهای مختلف و اختصاصیکردن امکانات رفاهی مانند بیمارستان، باشگاه، فضای سبز برای ساکنان آنها و محرومکردن مردم بومی خارج از شهرکهای اختصاصی، احساس تبعیض شدیدی را رقم زده است. این تبعیض با تشدید مشکلات معیشتی به مانند یک انبار باروت هر آن ممکن است، منفجر شود. بهطور مثال در ماهشهر حدود 40 هزار غیربومی یعنی 25 درصد از جمعیت ساکن این شهر در سه شهرک اختصاصی که توسط شرکت نفت و پتروشیمی تاسیس شده است، زندگی میکنند و این درحالی است که بسیاری از ساکنان بومی این شهر در مناطق فاقد امکانات حداقلی زندگی میکنند.
همین حس تبعیض بستر مناسبی برای رسانههای غربی و جریانهای جداییطلب است تا با تکیه بر آن، مردم را بهسمت بحرانهای سیاسی و امنیتی هدایت کنند. این درحالی است که تنوع قومیتی خوزستان که اقوام مختلفی همچون عرب، لر، بختیاری و فارس را در خود جای داده است نیز بستری مضاعف را در اختیار معاندان قرار میدهد تا با دمیدن بر آتش تعصبات قومیتی، بحرانهای امنیتی را شکل دهند و تشدید کنند.
انتخاب یک استاندار ویژه برای خوزستان و توجه به مطالبات مردم آن هم در جلسه هیاتدولت، میتواند به بهبود وضعیت در استان خوزستان منجر شود. اگر استاندار آتی خوزستان، با مشکلات و موانع توسعه استان آشنا باشد، در کوتاهمدت میتوان رضایت نسبی مردم را جلب کرد. اگرچه دولت رئیسی، با توجه به عملکرد روحانی و دولتش، کشور را در وضعیت بسیار بیسابقهای تحویل میگیرد، اما اگر استانداران ویژهاش بهدرستی عمل کنند، بخشی از نارضایتیها مرتفع خواهند شد.
سیستانوبلوچستان
سیدابراهیم رئیسی در کنار استان خوزستان که از تعیین استاندار ویژه برای آن سخن گفت، از استان سیستانوبلوچستان نیز نام برد. اگرچه در رسانهها با توجه به وضعیت ملتهب خوزستان تنها تعیین استاندار ویژه برای این استان مورد توجه قرار گرفت، اما اشاره رئیسجمهور منتخب به اینکه «رفع محرومیت در استانهایی مانند خوزستان، سیستانوبلوچستان در اولویت اقدامات همه دولتمردان خواهد بود» نشان از آن داشت که در کنار خوزستان برای سیستانوبلوچستان نیز دولت سیزدهم، استاندار ویژه درنظر خواهد گرفت. استان سیستانوبلوچستان دومین استان پهناور ایران است که برخلاف وسعتش، جمعیت کمی را در خود جای داده است. براساس آخرین سرشماری این استان با جمعیت 2 میلیون و 700 هزار نفری 3.5 درصد از جمعیت کل کشور را به خود اختصاص داده است. وسعت جغرافیایی، پراکندگی جمعیت و آبو هوای بیابانی و گرم و خشک و دوری از مرکز، دست در دست یکدیگر دادهاند تا برخلاف وسعت استان، دست مردم سیستانوبلوچستان تنگتر از بسیاری دیگر از استانها باشد. طبق آمارها، استان سیستانوبلوچستان در مقایسه با سایر استانها و کشور در بازه 1398-1395 با متوسط نرخ بیکاری 14.1 درصد، رتبه بیستوهشتم، یعنی از آخر، چهارم را کسب کرده است. آمارهای جزئی اما اعداد نگرانکنندهتری از وضعیت اشتغال را نشان میدهند. آنطور که علیم یارمحمدی» نماینده زاهدان در مجلس شورای اسلامی گفته «در برخی از مناطق استان نرخ بیکاری بین ۴۰ تا ۶۰ درصد است.» صحت این آمارها را میتوان از رتبه استان سیستانوبلوچستان در شاخص توسعه انسانی یافت. شاخص توسعه استانی را از میانگین موفقیت در سه بعد اصلی؛ زندگی طولانی و سالم، آموزش و استانداردهای زندگی آبرومندانه در یک کشور، استخراج میکنند. آخرین آمار در این باره مربوط به سال 97 است که نشان میدهد سیستانوبلوچستان در هر سه بخش نامبرده، رتبه سیویکم یعنی آخرین رتبه در شاخص توسعه انسانی را دارد.
از دیگر بحرانهای این استان؛ توفان شنی است که هماکنون شمال استان را درگیر خود کرده است. در روزهای گذشته سرعت این توفان به ۱۰۸ کیلومتر بر ساعت رسید و شعاع دید افقی در محدوده فرودگاه این شهر را به ۵۰۰ متر کاهش داد. به گفته کارشناسان وزش این بادهای شدید و توفان گردوخاک منجر به خیزش گردوخاک، کاهش کیفیت هوا و افزایش غلظت ذرات غبار در این مناطق میشود. بهطوری که اختلال در برخی محورهای مواصلاتی استان و وقوع خسارت به بخش کشاورزی و سازههای موقت از پیامدهای دیگر این شرایط است. جدای از این، توفان منجر به مشکلات حاد تنفسی برای مردم بومی شده است. این توفانها پس از تخلف دولت افغانستان در آزادسازی حقابه هیرمند و خشک شدن تالاب هامون به اوج خود رسیده است.
بحران دیگر این استان، اشتغال و معیشت آن است. استان سیستانوبلوچستان با داشتن موقعیت راهبردی بازرگانی و ترانزیتی و دارا بودن کشاورزی و باغبانی از توانایی و ظرفیت بالایی برای توسعه و آبادانی برخوردار بوده، اما تاکنون زیرساختهای مناسبی جهت ایجاد اشتغال این مردم فراهم نشده و آنها چارهای جز روی آوردن به مشاغل کاذب همچون انتقال سوخت به پاکستان ندارند. این استان میتواند بهعنوان یکی از محورهای تولید و عرضه محصولات و کالاهای مختلف در کشور شناخته شود. برای بررسی وضعیت معیشت این استان نیز میتوان به گزارش بسیار تکاندهنده وزارت رفاه در سال 1396 استناد کرد. در این گزارش آمده که استان حدود 76.4 درصد از جمعیت روستایی و 43.5 درصد از جمعیت شهری سیستانوبلوچستان زیر خطر فقر بودهاند. با توجه به رکود اقتصادی و معیشتی در سالهای بعد از 96 و بهویژه بحران کرونا، بهطور حتم این درصدها در سال 1400 افزایش یافته است.
از دیگر مسائلی که در رابطه با این استان باید مورد توجه قرار بگیرد، وضعیت حساس امنیتی آن است. باتوجه به بافت سنتی و مذهبی این استان مرزی، دشمنان ایران در سالهای گذشته تلاش کردهاند با تجهیز تروریستها، از این نقطه امنیت استان و پس از آن عمق کشور را به مخاطره بیندازند. اگرچه هماکنون این استان از نظر شاخص جرائم و امنیت در شرایط بسیار خوبی قرار دارد، اما تلاشها برای ایجاد بحران در این استان، متوقف نخواهد شد. بهطور حتم بخشی از این مسائل و مشکلات، درصورت انتخاب یک استاندار ویژه که شناخت درستی از استان دارد، قابل حل خواهد بود و به مرور رنگ توسعه بر چهره سیستانوبلوچستان پاشیده خواهد شد.
در همین رابطه مطلب زیر را بخوانید: