سهیل سیدجمالی، روزنامهنگار: در میان افکار عمومی جهان و حتی در داخل ایالاتمتحده، این دیدگاه وجود دارد که حزب دموکرات منطقیتر و معتدلتر از حزب جمهوریخواه است. اما با نگاهی به تاریخ قدیمیترین حزب سیاسی در آمریکا متوجه میشویم که این طرز فکر از اساس با واقعیت در تعارض است و اتفاقا در چند قرن اخیر دموکراتها به دنبال آتشافروزی چه در آمریکا و چه در سایر نقاط جهان بودهاند.
جنگهای داخلی در آمریکا
اعضای حزب دموکرات در آن زمان بیشتر در ایالتهای جنوبی زندگی میکردند. در آن زمان بردهداری در بخشهای جنوبی و مرکزی آمریکا بیداد میکرد. آبراهام لینکلن اولین رئیسجمهور جمهوریخواه در آمریکا بود که مخالف بردهداری و حمایت از آزادی افراد رنگینپوست(سیاهپوستان) در آن زمان بود. این سیاستهای لینکلن خشم سیاستمداران و ثروتمندان دموکرات ایالتهای جنوبی را در پی داشت و در نتیجه جنگ داخلی آغاز شد.
اصلاحات ویلسون و جنگ جهانی اول
ویلسون، رئیسجمهور دموکرات ایالاتمتحده در اوایل قرن بیستم، مستاجر کاخ سفید بود. ویلسون در دوران ریاستجمهوریاش بیشترین ظلم را به جامعه سیاهپوستان در ایالاتمتحده کرد. وی همچنین سیاستهای خشونتآمیز و جنگطلبانهای را علیه مکزیکیها دنبال کرد. در سوابق وی اعزام نیرو به مرز تگزاس و استفاده از توپخانه و سوارهنظام است. ویلسون حتی ایالاتمتحده را وارد جنگ جهانی اول کرد و بهعنوان یک قدرت نوظهور به اروپا لشکرکشی کرد و رسما آمریکا را وارد اولین جنگ بینالمللی کرد. نتیجه این جنگ قبرستان آرلینگتون در واشنگتن دیسی است که از آن زمان تا به امروز، سربازانی که جان خود را در جنگهای این کشور در نقاط مختلف جهان از دست میدهند در آنجا دفن میشوند.
جنگ جهانی دوم
فرانکلین روزولت، رئیسجمهور دموکرات ایالاتمتحده، تنها رئیسجمهور در ایالاتمتحده است که چهار دوره متوالی در کاخ سفید خدمت کرده است. در دوران روزولت، ایالاتمتحده وارد جنگ جهانی دوم شد و بهعنوان یک قدرت تمام و کمال، مجهز، مکانیزه و ثروتمند، توانست روند جنگ جهانی دوم را به نفع نیروهای متفقین تغییر دهد.
روزولت از بیماری قلبی رنج میبرد و همیشه روی صندلی چرخدار بود. وی در پایان جنگ جهانی دوم بر اثر این بیماری درگذشت. طبق قانون، معاون رئیسجمهور پس از فوت یا استیضاح رئیسجمهور ریاستجمهوری را برعهده میگیرد. بعد از مرگ روزولت، معاون وی، هری ترومن، بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد. او اندکی پس از روی کار آمدن، دستور بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن را صادر کرد. در این 2 شهر هنوز آثار بمباران در سلامتی شهروندان و محصولات کشاورزی به صورت ملموس حس میشود.
عصر جنگ سرد
مهمترین رویداد نظامی در طول جنگ سرد را میتوان جنگ ویتنام دانست. ویتنام به مکانی تبدیل شد که سیستم سرمایهداری غرب و شورشیان مورد حمایت شوروی با یکدیگر زورآزمایی میکردند. این درگیری بیش از دو دهه جنگ داغ، کشته شدن هزاران سرباز آمریکایی و روستایی در ویتنام و کامبوج، تخریب جنگلها توسط بمباران شیمیایی هواپیماهای نظامی آمریکا و ظهور بیماری روانی در میان مردم ویتنام و سربازان آمریکایی دربر داشت. در این جنگ هم یک رئیسجمهور دموکرات نقشی اساسی داشت؛ جان افکندی. او بود که فرمان اعزام نیروهای آمریکایی به ویتنام را صادر کرد.
جنگهای یوگسلاوی
جنگهای یوگسلاوی منازعاتی قومی بودند که از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۱ درون قلمروی یوگسلاوی سابق به وقوع پیوستند. این جنگها به یکی از عوامل فروپاشی این کشور، به هنگام اعلام استقلال جمهوریهای تشکیل دهنده آن بودند ولی مسائل اقلیتهای قومی در کشورهای جدید (عمدتا صربها در بخشهای مرکزی و آلبانیاییها در جنوب شرقی) تا زمان به رسمیت شناخته شدن این کشورها در سطح بینالمللی هنوز حل نشده بود. در سالهای 1997و 1998 در زمان بیل کلینتون، ایالاتمتحده وارد جنگ در اروپای شرقی شد و کوزوو، صربستان و یوگسلاوی را با همکاری ناتو بمباران کرد. گرچه بسیاری بر این باورند که در این جنگ، ایالاتمتحده نقش مثبتی از خود برای پایان دادن به نسلکشی در این سرزمینها را ایفا کرده است ولی حملات هوایی نیروهای ناتو به رهبری آمریکا منجر به کشته شدن غیرنظامیها و تخریب زیادی از شهرهای این سرزمینها شد که خود این موضوع نشان میدهد که بیل کلینتون شهامت یا شاید حس بیرحمی برای صادر کردن چنین فرمانی را داشته است.
جنگ داخلی در سومالی
دولت ایالاتمتحده در جنگ داخلی در سومالی زیر لوای ماموریت انساندوستانه و ارسال کمکهای موردنیاز مردم این کشور وارد عمل شد ولی هدف واشنگتن در این کشور بهزودی گسترش یافت و «بیل کلینتون» دموکرات که تازه رئیسجمهور شده بود، هدف آمریکا در این کشور آفریقایی را تغییر داد. در اکتبر سال 1993 آمریکاییها عملیات ویژهای را در موگادیشو با هدف دستگیری دو تن از اعضای دولت اتحاد ملی سومالی انجام دادند. حملات از زمین و هوا برنامهریزی شد، ولی با موفقیت انجام نشد: یکی از بالگردها با اصابت یک خمپاره دستساز ضدتانک منهدم شد و نظامیان سرنشین آن اصلا نتوانستند خود را به هدف برسانند. در نتیجه آمریکاییها در محاصره قرار گرفتند. تلفات زیادی متحمل شده و یک بالگرد دیگر را نیز از دست دادند. درگیری در کل طول شب ادامه یافت و 19 نیروی ویژه کشته شدند. در این عملیات بیش از هزار سومالیایی، ازجمله تعداد زیادی از مردم غیرنظامی جان خود را از دست دادند. بعد از این فضاحت برای نیروهای آمریکایی، کلینتون فرمان خروج نظامیان این کشور از سومالی را صادر کرد.
باراک اوباما
اوباما اولین رئیسجمهور رنگینپوست آمریکا بود و همانطور که در کارزار انتخاباتی خود قول داده بود، در سال 2011 دستور عقبنشینی نیروهای آمریکایی از عراق را صادر کرد. البته این خروج به معنای واقعی نبود و نیروهای آمریکایی در استان اربیل عراق در شمال این کشور به صورت لجستیکی باقی ماندند. درعوض، در افغانستان اوباما به جنگ شدت بخشید و از هواپیماهای بدون سرنشین برای بمباران مناطق مختلف افغانستان استفاده کرد. بمباران مناطق مختلف افغانستان توسط هواپیماهای بدون سرنشین عمدتا باعث کشته شدن روستاییان افغانستان شد.
حملات پهپادی و هوایی به یمن و شاخ آفریقا
در دوره اوباما بمباران مناطق مختلف یمن به بهانه جنگ با نیروهای القاعده نیز در دستورکار ارتش آمریکا قرار گرفت. همچنین، ایالاتمتحده به همراه متحدان اروپایی خود، حمله نظامی به لیبی را آغاز کردند که منجر به سقوط دولت سرهنگ قذافی شد. لیبی هنوز درگیر جنگ داخلی و ناآرامی است.
جنگ با داعش
بمباران هوایی سوریه و عراق برای مبارزه با داعش نیز در دوران باراک اوباما آغاز شد. در دوران اوباما تقریبا تمام زیرساختهای سوریه توسط جنگندههای آمریکایی مورد تاخت و تاز قرار گرفت و این کشور به یک ویرانه شبیه به شهرهای پسارستاخیزی در فیلمهای هالیوودی تبدیل شد.
برنامهریزی برای حمله به ایران
حتی طبق گزارشات چندین خبرگزاری معتبر غربی، در زمان باراک اوباما، ماکتی از سایتهای هستهای ایران در بیابانهای غربی ایالاتمتحده شبیهسازی شده بود و بمباران مراکز تحقیقات هستهای ایران توسط بمبهای 10 تنی معروف به «مادر بمب» در این مناطق بهصورت فنی مورد ارزیابی قرار گرفته بود. ادعا شده این شبیهسازیها برای این بود که اگر ایرانیها درنهایت با توافق معروف به برجام مخالفت کنند و اگر مذاکرات هستهای شکست خورد، رئیسجمهور اوباما دستور بمباران این مناطق در ایران را صادر کند.
جنگ اقتصادی علیه ایران
سنگینترین تحریمهای اقتصادی نیز در دوران باراک اوباماِ دموکرات، بر صنعت بانکداری، کشتیرانی و انرژی(نفتوگاز) ایران اعمال شد. حتی در دوران جورج بوش که پس از وقایع 11 سپتامبر ایران را در بین کشورهای محور شرارت نام برده بود و تحریمهایی را از سال 2003 میلادی علیه ایران وضع نمود، تحریمهای دوران باراک اوباما بسیار سنگینتر و ظالمانهتر بود.
ریاستجمهوری جو بایدن
امروز جهان شاهد حضور رئیسجمهور دموکرات دیگری بعد از دونالد ترامپ جمهوریخواه در کاخ سفید است. بایدن تنها در 100 روز نخست زمامداری خود، بارها دستور بمباران مناطق مختلف یمن، عراق و سوریه را صادر کرده است. او به محض ورود به کاخ سفید، پیکان خود را به سمت روسیه نشانه گرفت و کشتیهای جنگی را به اوکراین فرستاد و باعث ایجاد تنش در این کشور شد تا بسیاری نگران درگیری نظامی بین ایالاتمتحده و روسیه در این قسمت اروپای شرقی شوند.
در ماه گذشته، جنگنده اف 15 و اف 16 آمریکایی به دستور مستقیم جو بایدن، پایگاههای نیروهای حشدالشعبی و کتائب حزبالله در عراق و سوریه را بمباران کردند. در این بمبارانها تعداد زیادی از نیروهای نظامی عراقی کشته شدند. بایدن با افتخار از این حملات سخن گفت و آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه دولت وی در مصاحبه مطبوعاتی خود این حملات را «سیگنالی مستقیم» به ایران خواند تا بداند «اگر آمریکا در منطقه منافع خود را در خطر ببیند از هیچ تصمیمی حتی نظامی باکی ندارد.» این سخنان دقیقا در زمانی بود که مذاکرات احیای برجام در وین در جریان بود. درواقع این حملات نوعی تهدید و باجگیری بود که طی آن آمریکاییها میخواستند از اهرم فشار و روی میز مذاکره استفاده کنند.
تنها نزدیک به 7 ماه از روی کار آمدن دولت بایدن میگذرد. در همین مدت کوتاه چند ماهه، دولت دموکرات و به اصطلاح مذاکرهجو ایالاتمتحده چندین برابر مجموع 4 ساله ریاستجمهوری دونالد ترامپ دست به حمله، بمباران و تجاوز آشکار به تمامیت ارضی کشورهای دیگر زده است. موضوع مهم در این میان حمایت تمامقدِ نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان و اکثریت دموکرات این نهاد قانونگذاری از تصمیمات جو بایدن است. گویی تصمیمات جنگطلبانه فقط برای دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه ناپسند و زشت شمرده میشد و با روی کار آمدن جو بایدن از حزب دموکرات، حمله، خاکوخون کشیدن نقاط دیگر جهان مباح و قانونی پنداشته میشود.
اکنون با نگاهی به تاریخچه حزب دموکرات، بهراحتی میتوان دریافت که حزب دموکرات در آغاز جنگهای بینالمللی سابقه طولانی دارد. اینکه دموکراتها منطقیتر، معتدلتر و سیاستمداران ضدجنگ تنها یک تبلیغات سیاسی نادرست است که در ذهن مردم جهان و آمریکا نهادینه شده است. نگاهی تاریخی و عمیق به این حزب میتواند برای سیاستمداران کشورهای دیگر جهان درس عبرتی باشد؛ حزب دموکرات و روسای جمهور منتخب شده از این حزب، اشخاصی مصالحهجو و اعتدالگرا نبوده و در حفظ منافع حتی غیرمشروع ایالاتمتحده بسیار ظالمانهتر دست به اقدامات غیراخلاقی و غیرقانونی میزنند. جریان فکری غالب در غرب از حزب جمهوریخواه یک هیولا ساخته است تا کشورهای جهان برای فرار از این هیولای زشت در دام حزب دموکرات گرفتار شوند و همان زیادهخواهیهای چهبسا شدیدتر از جمهوریخواهان را توسط دموکراتها تعمیم دهند.