حمیدرضا ندیری: روزبهروز با افزایش تنشهای سیاسی میان کشورهای مختلف، تنور سوزان جنگ رسانهای نیز داغتر میشود. متاسفانه در این جنگ نابرابر و ناعادلانه، حرف آخر یا بهتر بگوییم ضربه آخر را کسی میزند که در عرصه رسانه قدرتمندتر ظاهر شود. این گزاره مشهوری است که در دستهبندی بحرانهای سیاسی و اقتصادی ما با دو جبهه طرف هستیم؛ یکطرف آمریکا و طرف دیگر مخالفان آمریکا. با نگاهی به تاریخ جنگهای جهان، میتوان این موضوع را دریافت که تقریبا تاریخ جنگ سرد به پایان رسیده و آمریکا دیگر نمیتواند برای نابودی دشمنان خود، از جنگ سرد استفاده کند. چهبسا همین جنگ سرد، گریبان خودش را بگیرد و باعث نابودی آن شود. بنابراین، با کنار رفتن گزینه جنگ سرد و نظامی از میان گزینههای روی میز، گزینه جنگ نرم به میدان میآید. این گزینه بهتنهایی کارساز نیست و نیازمند مدت زمان طولانیتری است؛ اما با تمهیداتی نظیر تحریم و ایجاد شرایط روحی روانی سخت برای قشر هدف، تاثیر این جنگ نرم روانی دوچندان میشود.
هرچند برنامههای دولتی نیز، در این راستا بیتاثیر نبوده و کمک شایانی به جنگ نرم دشمن کردهاند. جنگ روانی نمونههای مختلفی دارد و صرفا برای دشمنان مورد استفاده قرار نمیگیرد. نظیر ترویج ابتذال در میان مردم غرب و حتی جهان، بهدلیل از بین بردن خودآگاهی و به خواب رفتن اذهان عمومی و حکومت راحتتر نظام سرمایهداری. نمونهای که در این مطلب به آن خواهیم پرداخت، جنگ روانی با هدف تخریب، سیاهنمایی و بدبین کردن مردم یک کشور نسبت به آن کشور و حکومت توسط اخبار است. جنگی یکطرفه که اذهان مردم را تحتاختیار میگیرد. متاسفانه این عده اندک نیز، رسانه خاصی در اختیار خود ندارند و نمیتوانند کاری از پیش ببرند. در این مطلب، به چند مورد از اقدامات رسانههای غربی تحت حمایت آمریکا میپردازیم.
چند روز گذشته، طی بارانی بیسابقه، سیل گریبانگیر مردم استان ههنان در کشور چین شد. در این باران که سه روز طول کشید، ۵۰۰ میلیمتر باران بارید که در ۱۰۰۰ سال اخیر بیسابقه بود و موجب جاری شدن سیل عظیمی در استان ههنان چین شد. اما نگاهی بیندازیم به نحوه انعکاس اخبار در رسانههای غربی.
ابتدا تیترهای سایتهای یورونیوز و بیبیسی را بررسی کنیم، با این عنوان که: سیل در مرکز چین ۱۶ کشته و دههاهزار آواره بر جای گذاشت. یا مثلا، سیل در چین، «دستکم» ۱۶کشته یا چند کشته بر جای گذاشت. استفاده از یکسری کلمات کلیدی با حس تلقین بدبختی به مردمی که آن خبر را میخوانند یکی از عادتهای رسانههای غربی است. برجسته کردن کلماتی همچون «کشته» و «آواره» برای القای حس بدبختی و استفاده از کلماتی همچون «دستکم» به معنای اینکه رقم واقعی میتواند زیادتر باشد و کشتهها میتوانند بسیار بیشتر از این آمار باشند، ازجمله این موارد است.
این مدل تیتر زدن و اقدام رسانهای فقط برای چینیها نیست و در قضایای سیل استان کرمان در ایران، و در کل، مسائل ایران نمود بیشتری پیدا میکند. با تیتر بزرگی مینویسند: «۲ کشته و سه مفقود» اما بیبیسی، برای آمار تلفات سیل در کشور آلمان، با بیش از ۱۲۰ «جانباخته» در سیل، با اندازه فونتی ریزتر اینچنین تیتر میزند: «سیل اروپا، تلاش برای نجات مفقودان ادامه دارد» گمان میرود سیل در اروپا باید باکلاستر از جاهای دیگر باشد که با چنان تلفاتی کشتهها جانباخته تلقی میشوند و تیترش میشود نجات مفقودان. اما در ایران با تلفات بسیار کمتری تیتر میشود ۲ کشته و ۳ مفقود! با فونتی بزرگتر.
این جنس طرفداری در رسانه، فقط به متن و تیتر ختم نمیشود و طبیعتا در خبرگزاریها از عکس نیز برای اطلاع بیشتر مخاطب استفاده میشود. اما چه عکسهایی؟ عکسهایی از واقعیتهای در لحظه یا عکسهایی با تاریخ اشتباه و صرفا برای رسیدن به اهداف خاص خبرگزاری؟ بهعنوان مثال، اکثر عکسهایی که در رسانههای یورونیوز برای پوشش اخبار مرتبط با سیل چین منتشر شده بود، عکسهایی برای حدود ده سال پیش بودند و همچنین از ماسک با فتوشاپ برای طبیعی جلوه دادن تصاویر استفاده شد. حال همان عکسها در اینترنت با تاریخ گذشته و بدون ماسک وجود دارند. این یک جعل خبر علنی است که رسانهای رسمی مثل یورونیوز با هدف نمایش یک چهره زیبا و متمدن و کارآمد از غرب و یک تصویر عقبمانده از کشورهای بلوک رقیب، با هدفگیری مخاطبان ایرانی انجام دادند. حتی جعل خبر یورونیوز تا این اندازه دقیق و سوگیرانه بوده که خواسته عکسهای شهر ههنان را که شهری زیبا با اتوبانها، بزرگراهها و ساختمانهای مدرن است مخاطب ایرانی نبیند و عکسهای مربوط به سالهای پیش از شهرهای دیگر که ظاهری عقبماندهتر دارند جایگزین کرده بود. همیشه دیدهایم که القای حس بدبختی به مخاطبان غیرغربی و ناامید کردن آنها از توسعه و رفاه در کشورهای خودشان، کار اصلی این رسانههاست. حتی باید اینطور القا شود که غیر از کشورهایی که خود این مردم در آنها زندگی میکنند، در سایر نقاط دنیا هم جایی جز بلوک غرب را نمیتوان بهشت دانست. با توجه به تغییرات ساختاری و معماری در استان ههنان که در کمتر از ده سال گذشته بهخاطر پروژه فقرزدایی ایجاد شده است، عکسهایی که توسط یورونیوز منتشر شده بود، لو رفت. در ده سال پیش، استان ههنان از لحاظ معماری حالت فقیرانهای داشت اما بعد از پروژه فقرزدایی، این استان ظاهری حتی بهتر از شهرهای غربی پیدا کرده و حتی وضع زندگی مردم نیز بهبود یافته است. در تصاویری که در سایت یورونیوز بهکار رفته، مردم هنوز با سبد چوبی وسایل خود را جابهجا میکنند جدای از اینها حتی از تصاویر سیل در استانهای دیگر استفاده میشود که به بررسی تاریخشان نیازی نیست؛ زیرا درحالحاضر فقط در استان ههنان سیل آمده و نه در استان دیگری.
اما در واقعیت در چین چه خبر است؟ آیا مردم از سیل آواره شدهاند؟ بدبخت شدهاند؟ ناامید شدهاند؟ هیچکدام. با چنین بارش بیسابقه تاریخی که بیشتر از ۵۰۰ میلیمتر بود، تلفات در چین حدود ۴۰ نفر است. اما در اروپا چطور؟ تلفات در آلمان ۱۲۰ «جانباخته» و بلژیک با ۲۰۰ «جانباخته» آن هم در بارانی با بارش ۱۲۰ میلیمتر بود! اینکه در قلب تمدن غربی تلفات یک حادثه حتی در یک مقیاس کوچکتر، خیلی نسبت به یک کشور شرقی بیشتر است، واقعیتی است که یورونیوز سعی دارد به هر ترتیبی آن را از چشم مخاطب ایرانی دور نگه دارد.
جالب است بدانیم که هدفگذاری این رسانهها برای ایجاد تاثیرات سوءذهنی بر مخاطبان، شهروندان ایرانی هستند و مردم چین از این ناحیه آسیب چندانی نمیبینند. چین درحالحاضر به خبرهای داخلی خود مشغول است که حول اتحاد مثالزدنی و پرشور و شوق مردم چین بههمراه کمکهای حماسهآفرین ارتشیهای چین میگردد. علاوهبر اینها، کمکهایی که از رسانههای اینترنتی خودشان جمع میکنند نیز بسیار مفید و قابل احترام بوده است. یک شرکت تولید پوشاک بهطور مخفیانه ۵ میلیون یوان به سیلزدهها کمک کرد و مرکزی که این کمک را دریافت کرده بود، چند روز بعد خبرش را منتشر کرد و باعث شد مردم طی یکی دو روز تمام اجناس این برند را جارو کنند و بهعنوان قدردانی حتی اگر لباسهایش اندازهشان نبود، آنها را بخرند.
از این مدل سوگیریها در فضای رسانه تازگی ندارد و تنها راه در امان ماندن از آسیبهای این حملات و بمباران رسانهای آگاهیبخشی به خود و دیگران با نشر اخبار مستند است. بهتر است که این اخبار از رسانههای خود آن کشور گرفته شده باشند و نه رسانههای غربی که برای هر کشور مخالفی، یک آش شلهقلمکار مخصوص پختهاند.