• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۰۵-۰۲ - ۰۲:۰۰
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0

شاعر عطش‌های خوزستان

جمعی از شاعران کشور در روزهای سخت خوزستان که با بحران‌ کم‌آبی همراه شده است، سروده‌هایی را منتشر کرده و با هموطنان‌مان در این استان جنوبی همدردی کردند.

شاعر عطش‌های خوزستان

به گزارش «فرهیختگان»: جمعی از شاعران کشور در روزهای سخت خوزستان که با بحران‌ کم‌آبی همراه شده است، سروده‌هایی را منتشر کرده و با هموطنان‌مان در این استان جنوبی همدردی کردند. احمد بابایی و مرتضی حیدری آل‌کثیر ازجمله شاعرانی‌اند که در این موضوع شعر گفتند. در زیر سروده این شاعران را می‌خوانید. ‌

احمد بابایی

عشق، یک راهِ پر از حادثه و یک طَرفه‌ست
روضه‌خوانی، وسط حال دعای عرفه‌ست!
 یاعلی! بال و پری ده که اسیرت گردم
عید، روزی‌ست که قربان غدیرت گردم
 زخم را اقربُ مِن حبلِ وریدی دادند
و فدیناهُ بذبح آمد و عیدی دادند
  یاعلی! عشق، تویی... عید، تویی... راه، تویی!
اشهد ان علیا ولی‌الله تویی...
 عشق، بغضی‌ست که در راه، گلوگیر شده‌ست
عشق، یک حاجیِ تشنه‌ست که تکفیر شده‌ست
 فصل یک ذبح عظیم آمده که مست خداست
عشق، چاقوی خلیل است که در دست خداست
 عید اضحاست! هیاهو به طواف آمده است
و فَدَیناه بخوان... فصل مصاف آمده است
 عشق، چون گیسوی آئینه، پریشان شدن است
مثل مسلم، وسط دلهره، قربان شدن است
 نام مسلم، شب عید آمد و عشق، افزون شد
از حرم، قافله‌ تشنه‌لبان، بیرون شد
 قافله، تشنه... حرم، تشنه... مرا هم ببرید!
راضی‌ام... در بغل دشنه، مرا هم ببرید!
 هموطن! تشنه اگر مانده‌ای از آه بگو
اشهد ان علیا ولی‌الله بگو...
 یاعلی! تشنه‌ لبخند ملیحت شده‌ایم
فصل انگور شده... مست ضریحت شده‌ایم
 عشق، یک غمزه، تماشاست... که عیدش کردی
ای به قربان غدیرت که شهیدش کردی
 ای به قربان غدیرت که فَدَیناهَم داد
آنقدَر نام تو بردم که خدا راهم داد!
 یاعلی! ما به طواف تو دلیل آوردیم
بوسه‌ای بر لب چاقوی خلیل آوردیم
 عید، روزی‌ست که من خیمه به طف خواهم زد
دل دیوانه به دریای نجف خواهم زد
 من به دریای نجف، ماهی سرگردانم
رو به دیدار خود، ‌ای آینه! برگردانم!
 گفتم از عشق و عطش، منتظر بارانم
چند وقتی‌ست که بیچاره‌ خوزستانم
 نمک، آن بت که به زخمت بزند مَحرم نیست
هموطن! مزد شکیبایی تو ماتم نیست
 گر دلم بهر تو مضطر نشود، شرمم باد!
اگر از شعر، لبی‌ تر نشود، شرمم باد!
 شاعر غیرتِ تفتیده‌ خوزستانم
روضه‌خوانِ لبِ خشکیده‌ خوزستانم
 شرم بر حیرتِ بی‌حاصلم آتش زده است
هموطن! تشنگی‌ات بر دلم آتش زده است
 هموطن! گر تر و گر خشک، در این قافله‌ایم
من و تو، هر دو، ز فرط گِله، بی‌حوصله‌ایم
 خاک اگر تشنه، ولی چشم، پر از ترسالی‌ست
حاج‌قاسم، وسط حادثه، جایش خالی‌ست
  حاج‌قاسم که کنون نزد خدا مهمان است
گفت: امروز، حرم، حرمت خوزستان است
 گفت قاسم که سرم هدیه‌ میهن گردد
عید، روزی‌ست که چشم «همه»، روشن گردد
 حرفم این است! ببین! روز حسابی هم هست...
های... مسندزده! آیات عذابی هم هست...
 هموطن! تشنه‌ای... اما گِله با چاه بگو...
«اشهد ان علیا ولی‌الله» بگو...

مرتضی حیدری‌آل‌کثیر

هی فلانی! من به میز و منصبت کاری ندارم
یک کشاورزِ خسارت‌دیده هستم، دامدارم
 چاه‌های نفت را بشکاف و پُرشو! نوش جانت!
من فدای مردم این سرزمینِ استوارم
 بچه اینجایم آقا، بچه دارم، زن گرفتم
لهجه دارم، بومی‌ام، ایرانی‌ام! جویای کارم
 کارِ کارونم تمام! از دست رفت این رود عاشق
رخت بر بسته‌ست کرخه! من به بی‌آبی دچارم
 جلگه‌ای سرسبز باید باشم اما خشکم اینک
هستی‌ام را می‌مکند از چارسو... غرقِ غبارم
 من بدم می‌آید از این نفت آه این گنج بدبو
تشنه هستم... آبِ آشامیدنی را دوست دارم
 شیعه هستم! خاک پای زائران اربعینم
از قضا، با شِمر بی‌تدبیری‌ات در کارزارم
 دارم از این مردم بی‌باک می‌گویم که عمری
مرزداری می‌کنند از میهن با اقتدارم
 یک نفر مسئول می‌خواهم که دردم را بفهمد
یک نفر از جنس مردم! مردم ِ پرافتخارم
  تا که حقم را بگیرد مثل هر شهری در ایران
وا کند حقابه‌ام را مثل شهر همجوارم
 تا عدالت هم گلویی تر کند در سرزمینم
تا بروید از میان خاک و خاکستر بهارم

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار