گفت‌وگوی «فرهیختگان» با محسن یزدی، مدیر شبکه مستند
مدیر شبکه مستند گفت:به نظر من تلویزیون باید اعتمادبه‌نفس پرداختن به برخی مسائل را داشته باشد، چون استحقاق این را دارد، چون شأنیت این را دارد. اگر نمی‌پردازد نقد است. من مستندهای زیادی پخش کردم ولی کسی به من چیزی نگفته است.
  • ۱۴۰۰-۰۴-۲۹ - ۰۱:۰۰
  • 00
گفت‌وگوی «فرهیختگان» با محسن یزدی، مدیر شبکه مستند
تلویزیون باید اعتمادبه‌نفس داشته باشد
تلویزیون باید  اعتمادبه‌نفس  داشته باشد

مشروح گفت‌وگوی محسن یزدی، مدیر شبکه مستند با «فرهیختگان» را در ادامه بخوانید:

نزدیک به یک‌سال است که مدیر شبکه مستند هستید. وقتی آمدید آنچه دیدید با آنچه در تصور داشتید چقدر تفاوت داشت؟

واقعیت این است برخلاف اینکه افراد می‌گویند ما خرابه تحویل گرفتیم، ما جای آباد را تحویل گرفتیم. یک شبکه روپا، منسجم، منظم، با کادر اداری جمع‌وجور بود. همان زمان هم می‌دانستیم یک جای خوب را تحویل گرفتیم که باید چیزی بدان اضافه کنیم یعنی به‌علاوه یک کنیم. از یک جهت آسان است چون یک جایی را دارید، زیرساخت دارد و تا جایی بالا آمده و از جهت دیگر سخت است چون بهتر کردن آن کار پیچیده‌ای می‌شود. ضمن اینکه شبکه مستند در تلویزیون از نظر مخاطب پنجم است و این آمار خوبی است. زیاد شنیدیم که بسیاری اذعان دارند تلویزیون نگاه نمی‌کنیم اما شبکه مستند را می‌بینیم. اینجا جای خوبی است، هم به جهت کادر اداری و هم اینکه جمع‌وجور است.

 یعنی فراتر از انتظار شما بود؟

من با شبکه مستند از قبل ارتباط داشتم. از وضعیت غافلگیر نشدم. البته هرجا بروید یک فرازونشیبی دارد.

 وقتی مدیر شبکه مستند شدید حتما یک‌سری برنامه‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت داشتید. اهداف کوتاه‌مدت چه بوده است و الان بعد از یک‌سال به چه میزان از آنها دست یافتید؟

خیلی دوست داشتم آرشیو و مستند آرشیوی را جان ببخشم که این اتفاق افتاد. نامه‌نگاری‌هایی با مرکز آرشیو انجام دادیم و ارتباط خوبی برقرار کردیم که آرشیو بگیریم و این اتفاق افتاد.

 مثلا جذب نیرو با سلایق مختلف داشتید یا چتر مستند را گسترده‌تر کردید؟

چتر مستندسازی گسترده است و تقریبا نمی‌توانید مستندسازی را از هر طیف فکری –غیر از استثناها- نام ببرید که با شبکه مستند کار نکند. الان هم مستندسازان کار می‌کنند یا ارتباط دارند یا کار کرده‌اند و تمام شده یا می‌خواهند کار کنند. من خیلی مایل بودم به مستندهای اطلاع‌رسان یعنی درباره مسائل مهم کشور بپردازم. مشکل ما این است که مخاطبان ما بسیار باهوش و کم‌اطلاع هستند. ما مخاطب باهوش داشتیم اما کم‌اطلاع بودند. معتقدیم بالاخره برای مسائل اساسی کشور باید موارد ابتدایی را به مخاطب بیان کنید. ابتدا باید بیان کنید در دنیا چه خبر است. اینکه جو بدهید کاری پیش نمی‌رود. ابتدا باید به مخاطب بگویید چه خبر است. مستندهای اطلاع‌رسان برای ما مهم بود که درباره مسائل اصلی کشور مخاطب توجیه شود و بداند چه خبر است. کاری که در ذهن ما همیشه بود ساخت مستندی درباره جنگ تحمیلی است. کاری حدود 100 قسمت 12-10دقیقه‌ای انجام دادیم که هر شب پخش می‌شود. الان 100 قسمت رفته است یعنی باکسی برای دفاع مقدس باز کردیم. تا چند وقت دیگر هم برنامه‌ خیلی صریحی درباره جنگ خواهیم داشت که به نظرم برنامه خوبی می‌شود. دل ما می‌خواست کار خوب ساخته شود.

 تعریف کار خوب از نظر شما به‌عنوان مدیر شبکه مستند چیست؟

تعریف ماشین خوب چیست؟

 خب هرکسی یک‌سری شاخص و مولفه دارد. اولویت شما فرم یا محتواست؟

هردو مهم است. بهترین مستند جهان را بیاورند محتوای بدی داشته باشد پخش نمی‌کنیم. بهترین محتوا را بیاورند اگر فرم بدی داشته باشد پخش نمی‌کنیم. هردو باید درکنار هم باشد. باید استاندارد باشد. سختگیری می‌کنیم. حاضر هستیم کار تکراری پخش کنیم ولی کار بد را پخش نکنیم. برخی محصولات خود شبکه را نیز پخش نمی‌کنیم. به هر دلیلی اگر محصول بد باشد پخش نمی‌کنیم. البته ما وسواس زیادی به خرج می‌دهیم. با وسواس هزینه می‌کنیم و گاهی ممکن است کار بد درآید و پخش هم نمی‌کنیم.

گفتید شبکه مستند پنجمین شبکه از نظر تعداد مخاطب است. از نظر بودجه هم پنجمین شبکه است؟

ما از لحاظ بودجه شبکه پنجم نیستیم. بودجه شبکه مستند بودجه زیادی نیست. اینکه عدد را بیان کنیم رسم نیست ولی 18-17 میلیارد تومان است.

 یعنی بودجه‌تان به 20میلیارد تومان هم نمی‌رسد؟

خیر. با 25درصد افزایش این میزان شده است.

 درباره عنصر سرگرمی در برنامه‌سازی این روزها صحبت‌های زیادی می‌شود. با توجه به تاکیدتان روی اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی آیا وجه سرگرمی در شبکه مستند اصلا اهمیت دارد؟

بسیار اهمیت دارد.

خب اینها را چطور با هم جلو می‌برید که هم اطلاع‌رسانی باشد و هم آگاه‌بخش و هم سرگرم‌کننده باشد؟

یکی از مواردی که بیان کردم باید مستند خوب باشد، به این دلیل است. فرض کنید یک مستندی هم سرگرم‌کننده باشد و هم جذاب است و هم محتوای خوبی دارد. این مستند را داریم. این کار سختی است ولی خیلی فکر کردیم و مشورت کردیم و انجام دادیم. مجموعه‌ای به نام مجوعه «ضد» داریم که بسیار از آن دفاع می‌کنم. مجموعه‌ای به نام «غول‌های صنعت نظامی» داریم که بسیار از آن دفاع می‌کنیم. «خط باریک قرمز» را دفاع می‌کنم، هم فرم خوب است و هم دغدغه اجتماعی جذابی دارد. برای همین می‌گویم آرشیو مهم است چون آرشیو جذاب است. روی همین حساب روبه آرشیو داخلی و خارجی آوردیم که بتواند هم جذاب باشد و هم حرف بزند.

 درباره خط‌قرمزها در نشست خبری‌تان اشاراتی کردید، در شبکه مستند خط قرمزی ندارید؟

خط قرمز داریم.

 به سینمای قبل انقلاب در چند جا اشاره شده است. حتی بازیگران قبل انقلاب را نشان می‌دهد.

بله. بالاخره یک شکلی است که گاهی مواقع خود را به بیراهه می‌زنیم. چرا تلویزیون باید کسی که با اصول جمهوری اسلامی متضاد است را تبلیغ کند؟ این اصول است، لجبازی کردن نیست.

 نشان دادن به معنای تبلیغ کردن است؟

نپرداختن قطعا منظورم نیست. این حرف درست است که باید به این موضوعات بپردازیم. حق با ماست و وقتی حق با ماست چرا می‌ترسیم؟

 یک‌سری شخصیت‌ها در تاریخ معاصر ما هستند که چون به آنها پرداخته نشد در فضای امن ولی غبارآلود هستند. اگر از فضای غبارآلود بیرون آیند طرفداران‌شان حتما آنها را از چتر عصمت بیرون می‌آورند و ممکن است بگویند اینجا اشتباه کردیم ولی وقتی بدان نپردازیم می‌ماند. این حصار دور آنها می‌ماند و به نفع آنهاست.

حرف درستی است. به نظر من تلویزیون باید اعتمادبه‌نفس پرداختن به این مسائل را داشته باشد، چون استحقاق این را دارد، چون شأنیت این را دارد. اگر نمی‌پردازد نقد است. من مستندهای زیادی پخش کردم ولی کسی به من چیزی نگفته است.

 از داخل و خارج سازمان کسی چیزی نگفته است؟

کسی چیزی نگفته است. تذکر گرفتیم ولی اذیت‌کننده نبوده است. تذکر از نهاد نظارتی دریافت کردیم ولی اینکه مانع برای کارهای بعدی ایجاد کنند، نبوده است. ما حرف‌هایی زدیم و مستندهایی پخش کردیم و برخی گمان می‌کنند به تلویزیون نزدیک نیست ولی کسی با ما مخالفت نکرده است.

 مستندها جزء پرهزینه‌ترین برنامه‌های تولیدی هستند. برای مستند میلیون دلاری هزینه می‌کنند. چنین سرمایه‌گذاری برای مستند می‌شود؟

مستند پرهزینه‌ترین ژانر و قالب نیست.

 جزء سه قالب اول است.

حیات‌وحش پرهزینه است. مستندهایی که هزینه بالایی دارد خاص هستند. مستند در حد عام در ایران پرهزینه نیست. در کشورهای دیگر به دلیل شرایط تولید گران است. در ایران اینچنین نیست، البته بستگی به تولید دارد. اینجا هم مستندهای ایرانگردی مستندهای گرانی است.

 یعنی به امکانات ربطی ندارد بلکه به تعداد روزها ربط دارد؟

برخی موضوعات همچون حیات‌وحش خاص هستند. شنیده‌ام بهترین دوربین‌هایی که در دنیا تولید می‌شود ابتدا در مستند حیات‌وحش استفاده می‌شود، یعنی حتی قبل از اینکه وارد سینما شود. به جهت شکل لجستیک و به جهت تعداد روزهای فیلمبرداری و شرایط فیلمبرداری و آدم‌هایی که به‌کار گرفته می‌شود و زمانی که باید بگذارید هزینه برمی‌دارد. در مستند چند دستمزد داریم، بقیه هزینه است. هرچه هزینه اضافه شود به مبلغ کل اضافه می‌شود. اگر مستند را در شهرستان داشته باشید به شما فلان میزان پرداخت می‌کنند و اگر سفر خارج باشد بیشتر می‌شود. اگر اینها را نداشته باشد از مبلغ کم می‌شود. برحسب تعداد روزهای فیلمبرداری محاسبه می‌شود. اینجا عددهای تولید پایین است و ما امکان این را نداریم که بیشتر پرداخت کنیم ولی حق مستندسازان این میزان نیست.

 بیشترین دستمزدی که پرداخت کردید چه دستمزدی بود؟

تفاوت دارد. مثلا مستندهای ایرانگردی و حیات‌وحش پرهزینه است و برخی مستندها مصاحبه خارجی با فردی دارد که او هزینه بالایی برمی‌دارد.

 متوسط عدد چقدر است؟ پرداخت میلیاردی دارید؟

خیر. دقیقه‌ای است و بین 900-800هزار تومان تا یک‌میلیون و 500-300هزار تومان است. به غیر از استثنائات همین میزان است.

 درباره نگاه شما به مستند صحبت کنیم. شبکه‌های فارسی‌زبان را می‌بینیم که مخالف جمهوری اسلامی هستند و یک‌باره مستندی 50دقیقه‌ای می‌سازند و جو بین مردم ایجاد می‌کنند و دیده شده و در فضای مجازی برجسته می‌شود. خیلی این امر مهم و تاثیرگذار است.

آنها با مستندها کار می‌کنند و از مستند کار می‌کشند.

 نقش مستند ما در داخل چیست؟ ما در مقابل چه کاری انجام می‌دهیم؟

ما با رسانه‌های معاند مثل دو بوکسوری هستیم که در یک رینگ بوکس قرار گرفتیم. طرف مقابل ما آدم ورزیده‌ای است و تمرین کرده و اسپانسر قدرتمند دارد. دستکش و کفش خوب دارد. سوی دیگر ما هستیم که دست ما بسته است. با طناب دست‌وپای ما بسته است. گوشه رینگ را به طناب رینگ بسته‌اند و مرتب کتک می‌خوریم. آیا ما آدم بی‌عرضه‌ای هستیم؟ خیر. آیا توان نداریم؟ خیر. آیا صلاحیت نداریم؟ اینچنین نیست. آیا نمی‌توانیم با آنها هماوردی کنیم؟ حتما می‌توانیم. آیا مشکل فرمی داریم؟ خیر. آیا قدرت نداریم؟ داریم.

 واقعا مشکل فرمی نداریم؟

واقعا مشکل فرمی نداریم چون مصداق آن موجود است. مشخص است می‌توانیم هماوردی کنیم. در نظر بگیرید مخالف‌خوانی مشتری بیشتری دارد. مردم ناراضی هستند و طرف وقتی مخالف‌خوانی کند ممکن است برای آنها جذابیت بیشتری دارد.

ما نمی‌توانیم مخالف‌خوانی کنیم؟

دست ما بسته است، دست ما خالی نیست ولی بسته است. اساسا مدیریت فرهنگی در جمهوری اسلامی نسبت به ظرفیت‌های مستند خالی از ذهن است. شاید من بی‌عرضه هستم که این را ادامه ندادم. اساسا غلط است. اساسا نگاه مدیریت فرهنگی به مخاطب نگاه غلطی است. وقتی نگاه به مخاطب غلط باشد دست تولیدکننده بسته می‌شود. در صورتی که به نظر من مخاطب عوض شده است. این مخاطب پنج‌سال پیش هم نیست. وقتی می‌خواهید با مخاطب حرف بزنید باید با زبان خود او صحبت کنید. اگر من برحق هستم باید اعتمادبه‌نفس داشته باشم و حرف بزنم. در یک شرایطی باید اجازه دهند. شما طرفدار رضاشاه هستید حرف بزنید، شما طرفدار پهلوی هستید حرف بزنید، شما مخالف جمهوری اسلامی هستید حرف بزنید. در چنین شرایطی مشخص می‌شود حق با کیست و در این‌صورت حقانیت جمهوری اسلامی معلوم می‌شود.

 شما به این امر اعتقاد دارید؟ فضا می‌دهید این اتفاق در شبکه مستند رخ دهد؟

من آن میزان که عقلم می‌رسد انجام می‌دهم.

 عقل شما می‌رسد یا دایره اختیارات شما اجازه می‌دهد؟

من تا جایی که عقلم می‌رسد انجام می‌دهم.

 دایره عقل شما قطعا خیلی گسترده‌تر از دایره اختیارات شماست؟

دایره اختیارات خیلی کم نیست ولی من نمی‌توانم خارج نظم تلویزیون کار کنم. بالاخره اینجا نظم و شرایطی دارد. باید در این شرایط کار کنم ولی گاهی اوقات کارهایی هم انجام دادیم کسی چیزی نگفته است و جلوی ما را نگرفته‌اند. من معتقدم باید نگاه ما به مخاطب نگاه درستی باشد و بازنگری کنیم. من معتقد به آزادی بیان هستم، معتقدم حیات جمهوری اسلامی در آزادی بیان است. نه آزادی بیانی که جریان روشنفکری بیان می‌کند، آزادی بیانی که ناشی از اعتمادبه‌نفسی است که چون حق با ماست. باید استدلال کنیم منتها این حق را نتوانستیم به مخاطب ارائه دهیم. معتقد هستم جمهوری اسلامی به همین خاطر از محاسن خود می‌خورد، از سوریه، لبنان، فلسطین، منافقین و... می‌خورد. فرض کنید پست‌تر از منافقان در این دنیا داریم که خود اپوزیسیون حاضر نیستند دو نفر با سازمان مجاهدین بنشینند. ما از منافقان می‌خوریم، چرا؟ به‌خاطر اینکه اعتمادبه‌نفس نداریم و فکر می‌کنیم اگر این حرف را بزنیم مخاطب دچار انحراف می‌شود. این غلط است. حدس من این است که این باور در تلویزیون وجود دارد و در پس ذهن مدیران است اما چون فکر می‌کنند قابلیت اجرا تا الان پیدا نکرده یا کسی این را اجرا نمی‌کند، پس بی‌خیال می‌شوند یا فعلا بدان فکر نمی‌کنند. در صورتی که اگر مجری تلویزیونی بعد از 20 سال تبدیل به مجری درجه یک می‌شود، این برنامه‌ها و این نقدها هم باید به بلوغ برسد. در پروسه‌ای وقتی تمدنی نگاه کنیم اتفاق می‌افتد یعنی باید درازمدت نگاه کرد.

 الان در دهه پنجم انقلاب هستیم. چقدر باید درازمدت باشد؟

دهه پنجم برای یک حکومت زیاد نیست. تمدنی نگاه کنیم این زمان زیادی نیست. اگر تمدنی نگاه کنیم باید درازمدت فکر کنیم و به اینها بها دهیم یعنی من اجازه دهم نقد را منتقد در ویترین بیاورد. وقتی چیزی در ویترین نیاید و بحث نشود سروته آن مشخص نمی‌شود. متاسفم امروز تلویزیون جایگاهی را که باید داشته باشد، ندارد که می‌تواند داشته باشد و متاسفم تلویزیون از فشارهای بیرونی رنج می‌برد.

 منظور دولتی و غیردولتی است.

بله.

 اوج خلاقیت مستندهای انقلابی استفاده از نریشن آقای طهماسب و حمید محمدی است. این فرم انگار لوث شده است. دقت در این تکرارهای ضربه‌زننده دارید؟

تلقی شما از مستند جریان انقلاب غلط است. به نظر من عموم مطلع نیستند و من چون کارم این است مطلع هستم. مستند «داستان فوتبال» بد است؟

 خیر، نریشن را بیان می‌کنم، محتوا منظورم نیست.

صدای حمید محمدی و طهماسب را نظرسنجی کردید که بد است؟

 نگفتم بد، گفتم تکراری شده است. نظرسنجی من از جمع خبرنگارهاست و آنهایی که اهل نوشتن و برنامه‌سازی هستند. گفته می‌شود این صدا خسته‌کننده شده است و اثر قبلی‌اش را ندارد.

این ایرادی ندارد. نمی‌توان گفت چون صدا خسته‌کننده شده پس کنار بگذاریم ولی مردم دوست دارند.

 از سال 88 تاکنون چند مستند با صدای ناصر طهماسب ساخته شده است؟

الان خیلی کمتر شده است ولی این بحث‌ها برای ما وجود دارد. من شخصا فکر می‌کنم مردم دوست دارند هر چند واقعا زیاد شده است.

 صدای طهماسب به‌عنوان نریشن در فیلم سینمایی «سن‌پترزبورگ» نیز استفاده شد اما در سینما بسیار کمتر از آن استفاده شده است.

من معتقدم هنوز صدای طهماسب با توجه به تکرار آن مشتری دارد. اما این نظر و سلیقه است و قابل بحث و تامل است. برای نریشن باید بین صداها گشت، برخی صداها گران است. مثلا می‌گوییم صدای فلانی خوب است ولی برخی مواقع اعدادی می‌گویند که قدرت پرداخت نداریم. پیدا کردن صدا سخت است. این اثر هنری است و همه باید در کنار هم باشند تا اثر هنری شود. بعضی گویندگان ادا و اصول دارند. اعدادشان بالاست و می‌گویند نقد باید پرداخت کنید. طهماسب اینچنین نیست. خوش‌تعامل است و راحت می‌توان با او کنار آمد. در کنار این صدای فوق‌العاده‌ای دارد.

 شکی در این نیست ولی تکراری بودن هر چیزی خوب نیست. بگذریم، درباره جریان انقلابی هم توضیح دهید.

جریان انقلابی در 10 سال گذشته واقعا در حوزه مستند درخشیده و جهش کرده و بسیار بسیار پیشرفت کرده است. الان چه در حوزه مستندهای تولیدی و چه در حوزه مستندهای آرشیوی و چه در مستندهای واقعی به جهت ساختارهای حاکمیتی ما از مستندها حمایت کردیم و این‌طور نبوده که خودشان اسپانسر گرفته‌اند. موسسه اوج، حوزه هنری، بسیج و تلویزیون در این مورد نقش اصلی داشتند یعنی در مستند، ساختارهای حاکمیتی به کمک مستند آمده و به رشد مستند کشور کمک کرده است. همچنین درخصوص مستندسازی بچه‌های انقلابی اینچنین بوده است. مستندهای خیلی خوبی در این زمینه داریم. اصلا این با 10سال پیش قابل‌مقایسه نیست.

 از نظر تعداد اصلا قابل‌مقایسه نیست.

به جهت کیفیت هم قابل‌مقایسه نیستند. مستندهای سیاسی و غیرسیاسی همانند «ایکسونامی» شاهکار است. مستندهای «فاکتور سینما»، «آقای نخست‌وزیر» و «ثبت با سند برابر نیست» که به نظر من واقعا سطح بالایی دارند. من این مستندها را دوست داشتم. مستندهای اجتماعی و واقعی واقعا رشد کرده است. امروز یک مستندساز روحانی از جشنواره معتبری مانند حقیقت جایزه می‌گیرد.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰