میراحمدرضا مشرف، روزنامهنگار: روز یکشنبه دور جدید گفتوگوها میان نمایندگان دولت و طالبان در دوحه در شرایطی خاتمه یافت که بر خلاف مقدمات جنجالی و پر سروصدایش ظاهرا نتایج و دستاوردهای مورد انتظار را بهدنبال نداشت. البته حس ناامیدی نسبت به موفقیت این نشست از هنگامی پدیدار شد که ترکیب هیات عالیرتبه دولت افغانستان در آستانه سفر به دوحه دستخوش تغییرات اساسی شد و افرادی چون حامد کرزای، ژنرال عبدالرشید دوستم، محمد یونس قانونی، محمد محقق و گلبدین حکمتیار از همراهی با هیات منصرف شده و یا بازماندند. در طرف مقابل هم ظاهرا برنامه حضور افرادی چون ملایعقوب (فرزند ملاعمر) و سراجالدین حقانی، که معاونان رهبر طالبان هستند، برهم خورد و سطح هیاتهای سیاسی دوطرف تقریبا به همان حد دورههای پیشین تنزل کرد. اگرچه دلیل این دگرگونی و تغییر در سطح هیاتهای مذاکرهکننده بهطور دقیق روشن نیست، اما فرآیند مذاکرات و مباحث مطرحشده در دوحه نشان داد که دوطرف هنوز حتی نسبت به مباحث اصلی مذاکرات و چگونگی اولویتبندی آنها به تفاهم نرسیدهاند. بر همین اساس درحالی که تیم مذاکرهکننده دولت بیشتر بهدنبال ترسیم نقشه راه برای حکومت آینده افغانستان بود، طالبان بر آزادی هفت هزار زندانی طالب و خروج رهبرانشان از لیستسیاه سازمان ملل تمرکز داشتند. مساله آتشبس موقت هم که تا پیش از این محور اصلی این دور از گفتوگوها تصور میشد، مثل همیشه در حاشیه قرار گرفت و موضوع انتخاب یک کشور بهعنوان میانجی مذاکرات نیز مسکوت باقی ماند. بدین ترتیب بیانیه پایانی اجلاس بازهم با شعارها و درخواستهای کلیشهای و همیشگی مانند تسریع مذاکرات و ایجاد توافق عادلانه و پایدار توام شد. با توجه به همین شرایط است که سرور دانش، معاون رئیسجمهور افغانستان این دور از گفتوگوها را مانند دورههای قبل بدون نتیجه و دستاورد ملموس میداند.
با این حال نمیتوان از برخی نکات ظریف و مثبت ارائهشده در بیانیه پایانی نشست و در کنار آن، برخی مباحث انجام گرفته طی مذاکرات، بهراحتی عبور کرد. تاکید دوطرف بر مساله واکسیناسیون در برابر کرونا و انتقال امن پرسنل، تجهیزات و بیماران با همراهی و همکاری یکدیگر نکته مثبتی است که در بیانیه پایانی گنجانده شده است، حتی اگر صرفا روی کاغذ باقی بماند. توافق برای آسیبنرساندن به زیرساختهای غیرنظامی و تلاش درجهت کاهش تلفات غیرنظامی را نیز میتوان به فال نیک گرفت؛ چراکه حداقل شاید با یادآوری آن، دوطرف و بهویژه طالبان توجه بیشتری به میراث بهجای مانده برای مردم و سرزمین افغانستان در دوران پس از جنگ داشته باشند.
اما علاوهبر موارد ذکرشده در بیانیه پایانی اجلاس، بهنظر میرسد که مباحث متفاوت و جدیدی در فرآیند گفتوگوها مطرح شده که در نوع خود میتواند پیشرفتی برای مذاکرات صلح محسوب شود. عبدالله عبدالله پیش از سفر به دوحه و در یک نشست صلح در کابل، عدمورود طالبان به مسائل اساسی همچون ساختار حکومت آینده را یکی از مشکلات اصلی پیشرو عنوان کرده بود. اما برخی اخبار منتشرشده از دور اخیر مذاکرات، حکایت از آن دارد که شاید برای اولینبار بر سر چنین موضوعاتی بحث جدی انجام گرفته و حتی طالبان با تاکید بر ملاک قراردادن قانون اساسی هزارونهصدوشصتوچهار میلادی (دوره نظام مشروطه در افغانستان)، بهعنوان سنگبنای دولت صلح آینده، سنتشکنی کرده و بالاخره ذهنیتی از چارچوب نظام آینده موردنظرشان ترسیم کردهاند.
درنهایت باید گفت دور جدید گفتوگوهای صلح میان دولت و طالبان به هیچ عنوان دستاوردها و توقعات مورد انتظار را بههمراه نداشت، اما اگر بخواهیم نیمه پر لیوان را ببینیم به قول عبدالله عبدالله، حداقل این حسن را داشت که طی این دو روز با عقاید یکدیگر و قدمهای مشترک آینده پیشرو آشنایی بیشتری پیدا کردند.