محمدعلی رحیمینژاد، روزنامهنگار: دریافت سرمایه و فناوری در جهان امروز لازمه توسعه به حساب میآید. در میان کشورهای توسعهیافته نیز سطح دو عنصر سرمایه و فناوری و همچنین تناسب میان این دو عنصر مشخصکننده جایگاه عالی یک کشور است. برخی از کشورها در مسیر رشد خود موفق به موازنه در میان دو عنصر سرمایه و فناوری شدهاند و برخی دیگر با توسل به یک عنصر در پی تقویت عنصر دیگر هستند. کشوری که دارای فناوری برتری است میکوشد از طریق آن به سرمایه بیشتری دستیابد و از سوی دیگر کشوری که به سرمایه لازم رسیده است میکوشد با استفاده از آن و هزینهکردش به فناوریهای سطح بالاتر دست پیدا کند.
چین یکی از کشورهای برتر جهان است که به مدد جذب سرمایهگذاریهای جهانی تبدیل به کارخانه جهان شده است اما در سطح فناوری خود را عقبتر از سطح پیشرفتهای مالیاش میبیند. چین به همین دلیل در حوزه فناوری نگاه رقابتی خود را به کشورهای ژاپن، کرهجنوبی، آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا دارد. باتوجه به وضعیت سیاسی ایران و نیازش به توسعه، پیشرفتهای چین بهویژه در فناوری فرصتهای زیادی را پیش روی تهران میگشاید.
طبق گزارش ۲۰۲۰ شاخص جهانی نوآوری، رتبه ۹ مناطق(خوشههای) برتر علموفناوری جهان به ایران رسید. در همین گزارش چین رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. باتوجه به جایگاه دو کشور در حوزه رشد علموفناوری شکلگیری سیاست نگاه به شرق در نگاه سیاستمداران ایرانی و نیز امضای تفاهمنامه 25ساله همکاریهای دوجانبه میان تهران و پکن، بر اهمیت شناسایی ظرفیتهای همکاری بین دو کشور افزوده است. از همین رو در ابتدا به برنامه فناورانه چین تا سال 2025 و در ادامه به ظرفیتهای ایران برای همکاری با چین پرداخته شده است. سوال اصلی این نوشتار شناسایی ظرفیتهای همکاریهای فناورانه ایران و چین تا سال 2025 خواهد بود که با استفاده از «برنامه فناوری چین تا 2025» و ظرفیتهای فناورانه ایران در صدد پاسخ به آن خواهیم بود.
ایران یکی از کشورهای درحال توسعه است که برای ادامه و تکمیل مراحل رشد خود نیازمند همکاریهای گسترده با مراکز اصلی علموفناوری و ثروت جهانی است. تهران در این حوزه به منبعی برای دریافت فناوریهای نوین، سرمایههای مالی و روشهای مدیریتی فناورانه نیازمند است؛ روشهای مدیریتی شامل انتقال تجربه از مراکز دانشگاهی و مراکز علمی کشورهای توسعهیافته به کشورهای درحال توسعه است تا کشور مزبور بتواند از تواناییهای مدیریتی برای توسعه و سازماندهی ظرفیتهای خود برای توسعه استفاده کند زیرا در مسیر رشد تنها صرف دریافت فناوری و جذب سرمایهگذاری کارا نیست.
هر کشور برای توسعه خود میتواند از سه منطقه جهان بهره ببرد زیرا کشورهای مطرح جهانی در چنین مناطقی واقع شدهاند. نخست منطقه آمریکایشمالی است که دو کشور آمریکا و کانادا در آن بهعنوان کشورهای پیشرفته وجود دارند. منطقه دوم اروپاست که کشورهای مطرحی مانند آلمان، فرانسه، بریتانیا و ایتالیا با اقتصادهایی پیشرو و مبتنیبر فناوری در آن حضور دارند. منطقه سوم نیز آسیاست که چین، ژاپن و کرهجنوبی بهعنوان سه کشور توسعهیافته در آن واقع شدهاند.
استفاده از این سه منطقه برای ایران با دشواریهای بسیاری روبهرو است. دو کشور مطرح آمریکایشمالی یعنی آمریکا و کانادا خصمانهترین رویکردها را نسبت به ایران دارند، بهگونهای که روابط آمریکا با ایران از سال 1980 و روابط ایران و کانادا از سال 2012 قطع شده است.
اروپا نیز کموبیش مانند مجموعه آمریکایشمالی روابطی متخاصم با ایران دارد و از سوی دیگر اگر هم قصد برقراری روابطی سطح پایین را نیز با ایران داشته باشد به دلیل تاثیرپذیری از فشارها و سیاستهای آمریکا قادر به چنین کاری نیست.
در آسیا اما به نسبت آمریکایشمالی و اروپا تهران از دورنمای بهتری از روابط برخوردار است. ژاپن و کرهجنوبی علیرغم قرار گرفتن در جبهه غرب در تقسیمبندیهای جهانی، رویکردی خصمانه نسبت به ایران ندارند و اساسا موضوعات هستهای، منطقهای و حقوق بشری مورد ادعای غرب درباره ایران برایشان اهمیت زیادی ندارد؛ گرچه آنها به دلیل قرارگیری در محور غربی مجبور به برخی موضعگیریها هستند. با وجود وابستگی سیاسی توکیو و سئول به واشنگتن این دو کشور نیز نمیتوانند بهراحتی با تهران ارتباطات تجاری برقرار کنند.
در شرق آسیا اما به جز ژاپن و کرهجنوبی، چین نیز بهعنوان کشوری پیشرفته حضور دارد که از سرمایه و فناوری لازم برای برقراری ارتباطات سطح بالا با ایران برخوردار است. این کشور دارای تواناییهای گستردهای در حوزههای مختلف علمی و صنعتی است که میتواند مورد بهرهبرداری دیگران قرار بگیرد.
از سوی دیگر آمریکا از پیشرفتهای فناورانه چین بهشدت احساس خطر میکند. این ترس منجر به قرارگرفتن شرکت «هوآوی» در لیست سیاه واشنگتن و وضع قانون منع صادرات فناوریهای کلیدی مبتنیبر هوش مصنوعی به چین شده است.1 درواقع نگرانی اصلی آمریکا درباره جایگاهش در جهان آینده، تسلط فناورانه چین بر جهان است؛ امری که توسط نخبگان آمریکایی طی چند سال اخیر بارها مطرح شده است.2 علاوهبر این موضوع باید به رهبری شیجین پینگ، رئیسجمهور چین در تحقق اهداف این کشور نیز توجه داشت. «براندز» استاد برجسته امور جهانی دانشگاه هاپکینز و نویسنده کتاب «استراتژی کلان آمریکا در عصر ترامپ» معتقد است مهمترین شخصیت امروز جهان شیجین پینگ، رئیسجمهوری خلق چین است؛ وی ظهور جنگ سرد بین آمریکا و چین را ناشی از تغییرات اساسی در سیاست خارجی چین میداند، به نحوی که دیگر منفعت اقتصادی صرف برای چین اولویت ندارد. تحت رهبری جدید از سال ۲۰۱۲، چین قدرت بیشتری کسب کرده است و برخی کارشناسان به ظهور یک جنگ سرد جدید بین چین و آمریکا معتقد هستند. شیجین پینگ پس از دوران رهبری «مائو» بیشترین قدرت شخصی را نسبت به روسای جمهور قبل به دست آورده است و بلندپروازیهای بیشتری برای تبدیل چین به مرکز امور جهانی دارد. البته نگاه مردم چین به آمریکا نیز یکی از انگیزههای عملیاتی شدن سیاستهای شیجین پینگ بوده است؛ اغلب مردم چین درگیری با آمریکا را اجتنابناپذیر میدانند.
برنامه فناوری چین تا 2025
هدف از برنامه کلان صنعتی چین تحت عنوان «ساخت چین 2025»3 تبدیل این کشور به یک ابرقدرت تولیدی است که این راهبرد در تمامی صنایع پیشرفته مورد توجه خواهد بود. صنایع خودرو، هوانوردی، ماشینآلات، رباتیک، تجهیزات ریلی و دریانوردی با فناوریهای پیشرفته، وسایل نقلیه مقرون بهصرفه از نظر انرژی، وسایل پزشکی و فناوری اطلاعات ازجمله این صنایع بهشمار میآیند. بهطبع کشورهای پیشرو در زمینه فناوری بیشترین آسیب را از پیشرفت چین دیده و متضرر خواهند شد. طبق برآورد موسسه مریکس، بیشترین کشورهای متضرر از رشد فناوری در چین، شامل آلمان، کرهجنوبی، چک و بلغارستان خواهند بود.
مرکز ثقل تولیدات فناورانه چین «هوشمندسازی» است. چین امیدوار است با ارتقای فرآیندهای صنعتی عقبمانده، رقابتپذیری شرکتهای خود را به سوی بازارهای بینالمللی سوق دهد. در قسمت پیشنهادهای سیاستی برای ایجاد ارتباط میان نهادهای فناوری ایران و چین یکی از موارد مطرحشده تعیین معیارهای «متقابل» برای مذاکره در مورد موانع سرمایهگذاری چین و رفع آنهاست؛ در اینجا میتوان از سرمایهگذاری مشترک دو کشور در زمینه فناوری بهره برد. تحقق این موضوع منوط به ارائه توانمندیهای فناورانه ایران و حضور در بازار این کشور است.
نقاط قوت فناورانه چین در زمینههایی شامل نسل پنجم شبکه تلفن همراه، شبکههای حسگر بیسیم، چاپ سهبعدی، تجارت الکترونیک صنعتی، رایانش ابری و دادههای کلان است. در سوی دیگر افزایش دیجیتالسازی در کنار امنیت ضعیف دادهها در چین، فناوریهای اصلی را بسیار آسیبپذیر ساخته است. برنامه چین برای رسیدن به توازن، ایجاد محدودیت در حوزه فناوریهایی است که در آنها قدرتمند شده و نیز تمرکز بر پیشرفت در نقاطی خواهد بود که در آنها دچار ضعف است. بنابراین زمینه همکاری دو کشور ایران و چین میتواند در زمینه بالا بردن امنیت دادهها در کنار افزایش دیجیتالسازی باشد. دستیابی چین به پیشگامی جهانی در عرصه تولید محصولات فناوری پیشرفته و باکیفیت منوط به توانایی تولید محصولات نوآورانه؛ تولید نامهای تجاری شناخته شده در سطح بینالمللی و تولید تجهیزات نوین صنعتی خواهد بود. کسانی که فناوری اتوماسیونسازی و دیجیتالسازی را بهمنظور بهینهسازی تولید کالاهایی مانند خودرو، هواپیما یا یخچال و فریزر به کار میگیرند، تولیدکنندگان برنامه فناورانه 2025 چین خواهند بود. تامینکنندگان نیازمند برخورداری از فناوری در زمینه تولید، ادغام و فروش فناوریهای موردنیاز برای اتوماسیونسازی و دیجیتالسازی رباتها، نرمافزارهای صنعتی، تراشههای شناسایی امواج رادیویی و... خواهند بود. فناوری تولید صنعتی چین که کار خود را از سطوح بسیار پایین آغاز کرده است درحال حاضر رشد سریعی را در زمینه تولید هوشمند تجربه میکند. طبق آمارهای سال 2015 چین به ازای هر 10 هزار کارمند در بخش صنعتی تنها از 10 ربات بهره میبرد؛ درحالی که در کشورهای کرهجنوبی، سنگاپور، ژاپن و آلمان همین نسبت بیش از 300 ربات بوده است. نکته مذکور بیانگر وجود فرصتی برای ایران جهت مشارکت و همافزایی دو کشور در زمینههای فناورانه است. سرمایهگذاری مستقیم خارجی توسط شرکتهای سرشناس چینی به سرعت درحال رشد است. خرید سهام شرکت ربات آلمانی کوکا توسط شرکت میدیا بارزترین نمونه است. همچنین، شرکت ربات چینی وانفنگ4 نسبت به خریداری یک شرکت رباتیک ایالات متحده به نام پاسلین5 در آوریل 2016 اقدام کرد. شرکت افورت نیز اقدام به ایجاد مرکز تحقیق و توسعه رباتیک در ایتالیا کرده است. از همین رو میتوان در صورت ایجاد ظرفیت و بستر مناسب به راهاندازی همکاری شرکتهای فناورانه دو کشور اقدام کرد. تولیدکنندگان چینی ربات سهم بازار خود را که در سال 2010 کمتر از 5 درصد بود، در سال 2015 به 30 درصد رساندند؛ این موضوع اهمیت حمایت سیاسی و بسیج منابع برای کسب اهداف تعیین شده توسط این کشور است.
ظرفیتهای فناورانه ایران
در آخرین دادههای مربوط به گزارش شاخص جهانی نوآوری سال2020 - که هرساله توسط سازمان جهانی مالکیت فکری(WIPO) منتشر میشود- تعداد 131 اقتصاد مورد بررسی قرار گرفته که امتیاز هر کشور از صفر تا 100 متغیر است. این گزارش دارای معیارهایی مانند «تحقیق و سرمایه انسانی»، «نهادها»، ارکان ورودی یا دروندادهای شاخص نوآوری جهانی است و ارکان خروجی یا بروندادها را معیارهایی مانند «پیچیدگی کسبوکار»، «پیچیدگی بازار» و «زیرساختها» تعیین میکنند. خلاقیت، دانش و فناوری بخش دیگری از این شاخصهای جهانی را شامل میشود. براساس میانگین این شاخصها، ایران در بین 10 کشور منطقه آسیایمیانه و جنوبی رتبه دوم را کسب کرده است.6 طبق این گزارش، ایران رتبه 46 جهان را در زمینه توانمندی و توسعه ظرفیت نیروی انسانی و رتبه 59 را در زمینه خروجیهای دانش و فناوری به خود اختصاص داده است. از همین رو و با توجه به جایگاه مناسب ایران در سطح منطقه در صورت توافقات دوجانبه، میتوان جایگاهی بهتر را برای کشورمان در تعاملات فناورانه با چین درنظر گرفت.
طی پژوهشی که در سال اخیر با عنوان «تحلیل ظرفیت قانونی ایران برای پشتیبانی از یادگیری و فرارسی فناورانه: مطالعهای تطبیقی با تجارب موفق بینالمللی» که توسط رنجبرصفدری و همکارانش انجام گرفته است، نتایج ذیل به دست آمد. تنوع سیاستها در قوانین فناورانه ایران تشابه زیادی با سیاستهای موثر بر یادگیری و همپایی فناورانه در کشورهای درحال توسعه دارد؛ همانند تجارب سایر کشورهای درحال توسعه، در قوانین ایران سیاستهای غیرمالی با فاصله چشمگیری از سیاستهای مالی قرار دارند؛ در ایران نیز کفه ترازو به سمت سیاستهای طرف عرضه است و به سیاستهای طرف تقاضا کمتر توجه شده است.
علیرغم وجود قوانین و سیاستهای متعدد و متنوع، عدم توفیق ایران در یادگیری و همپایی فناورانه را میتوان به افقی و غیرتخصصی بودن ابزارهای سیاستی و همچنین چالشهایی که در مرحله اجرای سیاستها ظهور پیدا میکنند، نسبت داد.
نتیجهگیری
با توجه به موارد فوق میتوان چنین نتیجه گرفت که در ابتدا حل چالشهای قانونی و اجرایی داخلی اولویت داشته و در ادامه میتوان با ایجاد توافقات فناورانه دوجانبه به پیشبرد منافع ملی در این زمینه اقدام کرد. چین در حوزه فناوری نگاه رقابتی خود را به کشورهای ژاپن، کرهجنوبی، آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا دارد و از همین رو ایران میتواند شریکی مناسب برای پیشبرد بهتر اهداف 2025 خود باشد. همچنین فاصله فناورانه ایران و چین در زمینههای امنیت سایبری و بهطور خاص امنیت دیجیتال فاصله زیادی نیست که خود را بینیاز از ایران بداند؛ بنابراین، با ارائه نقاط قوت و ایجاد اهداف مشترک میتوان به همکاریهای دوجانبه فناورانه اقدام کرد. ایران از طریق ارتباط با چین و مراکز علمی آن میتواند با دستیابی به فناوریهای لازم برای توسعه نسبت به توسعه خود اقدام کند. این فناوریها با بومیسازی میتوانند نیازهای گسترده ایران 80 میلیون نفری را حل کنند. بهعنوان نمونه این فناوریها میتوانند در حوزه کاهش مصرف برق وسایل خانگی، اصلاح بذرهای کشاورزی، تولید داروهای مختلف و نیز اصلاح خطوط تولید کارخانهها به کمک ایران بیایند. این مساله درصورت وقوع میتواند ضمن افزایش تولیدات ایران، از هزینههای تولید در کشور نیز کاسته و کالاهای تولیدی را برای حضور در بازارهای جهانی رقابتیتر کند.
پینوشت
1- https://www.isna.ir/news/98101511354
2- https://www.computerworld.com/resources/135525/why-u-s-tech-needs-to-fear-china
3- Made in China 2025
4- Wanfeng
5- Paslin
6- http://isti.ir/