یکی از دلایل اینکه انگلیس خیلی تیم محبوبی نیست نه‌فقط در ایران بلکه در دنیا چنین موردی دیده می‌شود، این موضوع را با رفتارهای اوباش این تیم مرتبط می‌دانم یعنی با اینکه دلم می‌سوزد و همیشه می‌گویم‌ ای کاش به احترام لیگ جزیره یک‌بار آنها قهرمان یک جام بشوند چون همیشه می‌گفتند دنیای فوتبال یک جام به لیونل مسی بدهکار است و این اتفاق افتاد من همیشه می‌گویم دنیای فوتبال یک جام به انگلیس به افتخار لیگ برتر این کشور بدهکار است.
  • ۱۴۰۰-۰۴-۲۲ - ۰۲:۵۶
  • 10
اوباش‌گری و خشونت به برند انگلیس صدمه زده

احسان محمدی، روزنامه‌نگار: چرا هواداران تیم ملی فوتبال ایتالیا در فوتبال کشورمان تا این اندازه بی‌شمار هستند؟ چون خوشتیپ هستند! هرچند خوشتیپ بودند و نسل جدید آنها خیلی خوش‌تیپ نیست اما خارج از شوخی‌های مرسوم تصور من این است که در ابتدای دهه ۹۰ نسل ما جام جهانی را با ایتالیا شناخت که میزبان جام جهانی بود و بعد از آن هم در آن زمان از آنجایی که تا مدت‌ها رقابت‌های کالچیویا سری آ تا سال‌های۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ به‌صورت ویژه از تلویزیون ایران پخش می‌شد و بعدها تازه بوندس‌لیگا و لالیگا بیشتر دیده شد، شاید یکی از چند دلیل ویژه آن همین موضوع باشد. در آن سال‌ها نسل من آنقدر که کیه‌وو آن عصر را دیده بود خیلی با تیم‌های جدیدی مثل منچسترسیتی که تازه بالا آمده‌اند، آشنا نبود و حتی اگر یک مقدار به گذشته‌تر برگردیم و در سال‌هایی که پخش زنده وجود نداشت، برنامه ورزش و مردم مرحوم شفیع که یکشنبه‌شب‌ها از شبکه اول پخش می‌شد، در آخرهای برنامه که مقارن با آخر شب می‌شد اگر قرار بود 10 دقیقه تا یک ربع فوتبال خارجی پخش شود باز هم از کالچیو بازی‌ها را نشان می‌دادند‌. این بخشی از این نگاه محسوب می‌شود، در ادامه و در جام جهانی ۱۹۹۴ آن نحوه شکست تیم ملی ایتالیا در فینال رقابت‌ها خیلی تراژیک و دراماتیک بود و آن تیمی که روی دوش روبرتو باجیو بالا می‌رفت، درمقابل تیم‌هایی مثل نیجریه، اسپانیا و سایر دیدارها با نتایجی نزدیک که شبیه مرگ زندگی بود به دور بعد صعود می‌کرد، در آن سال ایتالیا تیمی بود که از تلاش آنها تا آخرین لحظه لذت می‌بردید و تیپ خود روبرتو باجیو که ستاره آن زمان بود و شمایل او را بودایی مجسم کرده و می‌گفتند گوشت نمی‌خورد و خیلی قیافه جذابی داشت همه اینها ما‌ را انگار از همان سال‌ها به ایتالیا نزدیک کرد. علاوه‌بر آنها این بحث که بین کشورهای دیگر اروپایی شاید به‌خاطر این تصور قدیمیِ ما از دیدن فیلم‌هایی که بخشی از آن به رم و کشور ایتالیا مربوط می‌شد این علاقه را بیشتر کرد و جالب اینکه درحالی ضرب‌المثل «همه راه‌ها به رم» ختم می‌شود در ادبیات فارسی رواج پیدا کرده که کمتر ضرب‌المثلی را در زبان فارسی می‌بینیم که اسم یک شهر یا کشور خارجی در آن باشد اما این‌طور چیزها در ادبیات ما مانند یک همجواری تاریخی شکل گرفته و انگار یک‌جورهایی تمدن ایران و روم باستان باعث شده است این اشتراکات عاملی شود تا این نگاه ویژه به ایتالیا بیشتر از همیشه در ذهن فوتبال‌دوستان ایرانی و مردم ایران به وجود بیاید و باعث شود ایتالیا را بیشتر از هر کشوری دوست داشته باشند.

در ادامه نیز در جام‌جهانی ۲۰۰۲ یا حتی در جام ملت‌های اروپا ۲۰۰۰ آن نحوه شکست ایتالیا در دیدار فینال مقابل فرانسه و آن گل ترزگه با شمایل انبوهی از بازیکنانی خوش‌چهره از بوفون تا مالدینی، نستا، توتی، کاناوارو، دل پیرو و... این واقعیت وجود دارد که یک جذابیت سینمایی را نیز ایتالیا همیشه داشته است. از سوی دیگر بخشی از این موضوع به طراحی پیراهن‌های آنها باز می‌گردد تا جایی که لباس آن زمان ایتالیا یکی از زیباترین لباس‌های تیم‌های ملی دنیا محسوب می‌شد و همه اینها به نوعی تیم ملی فوتبال این کشور را برای ما جذاب کرده است.

در نگاه دیگر به نوعی از پاستا تا پیتزا ما با آنها حتی اشتراکات غذایی هم داریم. شما کدام غذای سایر کشورهای اروپایی را می‌توانید مثال بزنید که در ایران تا این اندازه همه‌گیر شده باشد. بنابراین می‌خواهم بگویم به بهانه‌های کوچک زیاد این‌طوری می‌توان پیدا کرد که شاید و شاید جمله این موارد ما‌ را با ایتالیا نزدیک‌تر کرده و از این کشور یک ارج و قرب بین مردم ایران به وجود آورده است؛ البته این موضوع نیز خیلی مهم است که بدانیم لیگ برتر ایتالیا یعنی کالچیو تا سال ۲۰۰۵ همواره معدن همه ستاره‌های جهان محسوب می‌شد یعنی هر بازیکنی که می‌خواست دیده شود باید به کالچیو می‌رفت یعنی لیگ برتر ایتالیا سقف فوتبال در باشگاه‌های جهان بود و بعد از آن نیز در جام جهانی ۲۰۰۶ تیم ملی فوتبال ایتالیا قهرمان شد و اینها باعث شد تیم ملی این کشور و فوتبال ایتالیا مدام جلوی چشم ما باشد و من احساس می‌کنم این نکات ریز شاید بی‌اثر نبوده است در اینکه ما به تیم ملی فوتبال ایتالیا بیش‌ از سایر کشورها علاقه‌مند باشیم.  به شخصه همیشه ایتالیا را دوست داشتم هرچند از این عاشقان سیار به‌شمار می‌روم و به غیر از آرژانتین که همیشه تیم محبوب من به شمار می‌رود در یک برهه زمانی آلمان و در یک برهه دیگر اسپانیا را دوست داشتم اما هیچ‌وقت از ایتالیا و تیم ملی این کشور بدم نیامده، در هر صورت معتقدم بسیاری از این نکات ریز و اشتراکات فرهنگی و اجتماعی که عنوان کردم بتواند این نظریه را اثبات کند که چرا ایتالیا نزد هواداران ایرانی محبوب است. از غذا و ادبیات تا سینما و سایر مسائل مثال زدم و شاید یک زمانی جوان‌ها خوشتیپی و خوش‌چهره بودن را بین کشورهای اروپایی در ایتالیا می‌دیدند. آنها حتی بین اروپایی‌ها مثل ما ایرانی‌ها کله سیاه هستند و بلوند و بور، آنها خیلی کم در این سال‌ها در تیم ملی کشورشان مشاهده شده‌اند، بازیکنانی مانند دنیل دروسییا توتی. برعکس آلمانی‌ها یا فرانسوی‌ها و اسپانیایی‌ها که خیلی چهره‌های اروپایی دارند، ایتالیایی‌ها انگار خیلی شبیه ما هستند و البته این را هم بگویم که از لحاظ فرهنگی نیز ما خیلی اشتراکات زیادی با ایتالیایی‌ها داریم، یعنی همانقدر که ما در کشورمان و به‌ویژه در تهران از ترافیک گلایه می‌کنیم به همان اندازه شهر رمیکی از پرترافیک‌ترین شهرهای اروپایی محسوب شده و بدترین ترافیک‌ها را دارد و از سوی دیگر شلختگی شهرها و یک مقدار همین بی‌نظمی و راحت گرفتن همه‌چیز باعث شده است تا خود اروپایی‌ها نسبت به ایتالیایی‌ها هم این حس را داشته باشند.

اما برسیم به اینکه چرا انگلیسی‌ها در کشورمان تماشاگران زیادی ندارند و محبوب نیستند؟ یکی از دلایل اینکه انگلیس خیلی تیم محبوبی نیست نه‌فقط در ایران بلکه در دنیا چنین موردی دیده می‌شود، این موضوع را با رفتارهای اوباش این تیم مرتبط می‌دانم یعنی با اینکه دلم می‌سوزد و همیشه می‌گویم‌ ای کاش به احترام لیگ جزیره یک‌بار آنها قهرمان یک جام بشوند چون همیشه می‌گفتند دنیای فوتبال یک جام به لیونل مسی بدهکار است و این اتفاق افتاد من همیشه می‌گویم دنیای فوتبال یک جام به انگلیس به افتخار لیگ برتر این کشور بدهکار است. در هر صورت لیگ برتر انگلیس همیشه پرشور و جذاب و با تماشاگران زیاد در سراسر دنیا دنبال شده اما این خشونت و هولیگانیسم که بین هواداران انگلیسی وجود دارد تا جایی که در همین بازی‌ها نیز مشاهده کردید در سال ۲۰۲۱ هواداران انگلیس رفتارهایی کردند که انتظار این رفتارها را حدود صدسال پیش داشتیم اما وقتی که در این عصر و دوره باز هم این رفتارها تکرار شد این اوباش‌گری و خشونت باعث شده است تا حتی به برند تیم ملی این کشور در خارج از مرزها نیز صدمه بزند. شما مثلا درباره ایسلند با وجود نزدیکی این کشور به انگلیس چنین مساله‌ای را نمی‌بینید. ایسلند تیمی هست که وقتی می‌آید با خودش همدلی ایجاد می‌کند اما انگلیس نمی‌تواند و انگار هواداران انگلیسی دوست ندارند که دوست داشته شوند.  الان رفتاری که آنها با سانچو، ساکا و رشفورد از لحاظ نژادپرستی در قلب اروپا انجام می‌دهند را ببینید. این رفتار یک رفتار شرم‌آور است و جهان از این رفتار شرم می‌کند و این کارها فراتر از فوتبال است که شعار آن بارها نه به نژادپرستی و احترام گذاشتن بوده و جالب اینکه خود بازیکنان لیگ برتر انگلیس در مسابقات این کشور قبل از انجام بازی‌ها زانو می‌زدند و از این حرکات ضدنژادپرستی انجام می‌دادند و حالا هواداران‌شان آمده و این بازیکنان را تکه‌تکه می‌کنند‌.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰