شاید حداقلی‌ترین انتظار از وزیر علوم، تقویت نهاد‌های فعال دانشجویی است. رفتار فعلی، نشان از نوعی مازاد بودن این فعالیت‌ها دارد و البته در حیطه‌های مختلف، با این فعالیت‌ها مبارزه نیز می‌شود.
  • ۱۴۰۰-۰۴-۲۲ - ۰۲:۱۳
  • 10
وزیر علوم در آینده باید رویکرد نظارتی بر اساتید هیات‌علمی را جدی کند

علی محدث‌زاده، دبیر انجمن علمی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف: به‌نظرم وزیر علوم باید باور داشته باشد که اگر دیگر وزرا، سازنده حال جامعه هستند، او و وزیر آموزش و پرورش معمار آینده خواهند بود. درحقیقت بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری این کشور، در همین وزارتخانه صورت می‌گیرد و به هر میزان موفقیت بیشتری داشته باشد، حتما آینده بهتری خواهیم داشت.  چند مساله اساسی در حیطه‌های مختلف به ذهنم می‌رسد. یکی از اینها، کارایی و بازده دروس است. دیگری بی‌ربط بودن فضای کاری یک رشته به دانشگاه است. یعنی گویی در فضای واقعی کاری جامعه یک رویکرد حاکم است و در دانشگاه یک رویکردی دیگر و این دو حاضر نیستند قدمی به سوی هم بردارند.  درمورد نظام مدیریتی دانشگاه نیز فکر می‌کنم یکی از ریشه‌ای‌ترین مشکلاتی است که در دانشگاه‌ها وجود دارد و شاید علت مشکلات دیگر هم باشد، همین عدم‌ساختارمندی در مدیریت دانشگاه است. اینکه اعضای هیات‌علمی آن هم بعضا به‌صورت چرخشی مسئولیت‌های مختلف در دانشگاه را بپذیرند، باعث می‌شود که ساختاری برای پاسخگویی استاد در قبال رفتار و عملکرد وی وجود نداشته باشد، زیرا اساسا کسی که ریاست دانشگاه یا دانشکده یا معاونتی را برعهده گرفته است، در جایگاهی بالاتر به‌صورت حقیقی قرار ندارد که سایر اساتید بخواهند روش خود را با قوانین او تنظیم کنند و فکر کنم بر کسی پوشیده نباشد که نظارت هم‌صنف به هم‌صنف به شوخی شبیه‌تر است. جمله‌ای معروف در دانشگاه وجود دارد که در سطح اساتید به آن افتخار می‌شود، ولی حاکی از یک فاجعه است: «اگر وزیر علوم هم حاضر شود، نمی‌تواند در کار استاد دخالت کند» این یعنی اگر یک عضو هیات‌علمی حسن رفتار به خرج دهد، از شاخصه‌های فردی اوست و ساختار و قوانین هیچ الزامی را به او تحمیل نکرده‌اند.  به‌نظر باید در فضای دانشگاه اصلاحاتی اساسی در ساحت‌های مختلف زندگی دانشجویی صورت پذیرد. به هر حال زندگی لااقل 4ساله تعداد فراوانی از جوانان این سرزمین، به دانشگاه و آن چیزی که در آن می‌گذرد گره خورده است. ولی گویی ابعاد انسانی فراموش شده و تنها به بعد درسی نیز به‌صورتی نصفه‌ونیمه پرداخته می‌شود.  در همین فضای درسی که گویا دانشگاه‌ها به اشتباه تمام رسالت خود را در پرداختن به آن می‌بینند، مشکلات عدیده‌ای وجود دارد. برای مثال ناکارآی دروس. لازم است کارگروه‌هایی جهت تنظیم دوباره دروسی که اخذ آنها برای دانشجو لازم است، ایجاد شود و توجه بیشتری نیز به این مهم شود که دانشجو قرار نیست صرفا بتواند چند مساله را حل کند و نیازمند جامعیت نیز هست. از طرفی دور بودن رشته‌های دانشگاهی از فضای کاری نیز مشکلی بزرگ است که هم بیکاری نیروی متخصص را سبب می‌شود و هم بی‌تخصصی نیروی کار که به‌نظر در حیطه تصمیمات وزیر علوم است و راه‌های نرفته و ایده‌های فراوانی درمورد آن وجود دارد.

شاید حداقلی‌ترین انتظار از وزیر علوم، تقویت نهاد‌های فعال دانشجویی است. رفتار فعلی، نشان از نوعی مازاد بودن این فعالیت‌ها دارد و البته در حیطه‌های مختلف، با این فعالیت‌ها مبارزه نیز می‌شود. مثال روشن آن مشکلات فراوانی است که برای فعالان سیاسی دانشجویی ایجاد می‌شود. ولی باید توجه داشت که این فعالیت‌ها روح زندگی دانشجویی است.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰