تمدن وجه مادی حیات اجتماعی مردم است که برمبنای دو انگاره‌ فرهنگ و تفکر بنا شده است. بر این مبنا تمدن به‌معنای هر دستاوردی است که انسان بما هو انسان در جایگاه اجتماعی خویش کسب کرده و می‌کند. لازم به یادآوری است که این دستاورد نمی‌تواند درجهت مخرب باشد بلکه لازم است یک دستاورد سازنده و درجهت ایجابی و در یک‌کلام متعالی باشد.
  • ۱۴۰۰-۰۴-۲۰ - ۰۲:۳۰
  • 00
دولت اسلامی و حکمرانی هرمی

محمد آقایی، پژوهشگر دانشگاه عالی دفاع ملی: هرچند کلیت موضوع تمدن‌سازی از سال1370 در کلام مقام معظم رهبری مورد اشاره قرار گرفت، اما از حدود 21سال قبل یعنی 12آذر 1379 که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای اولین‌بار مراحل پنجگانه‌ وصول به تمدن نوین اسلامی را در دیدار با کارگزاران نظام مطرح فرمودند تاکنون دغدغه‌ اندیشمندان و صاحبان قلم تبیین ابعاد و سرحدات معرفتی این بایسته‌ محتوم اسلامی است. ایشان تصریح کردند تحقق تمدن نوین اسلامی پیش از هرچیز به دو مولفه‌ اساسی نیازمند است یعنی «تولید فکر» و «پرورش انسان». درطول این 21سال ایشان به‌کرار بر پیگیری این خواست تاکید کرده و افق پیش‌روی مردم و مسئولان را در رسیدن به آن مطرح فرموده‌اند. از منظر ایشان جمهوری اسلامی دو مرحله‌ اولیه یعنی «انقلاب اسلامی» و «نظام اسلامی» را با موفقیت پشت‌سر گذاشته و به سومین مرحله رسیده است و هنوز در مرحله‌ سوم این پنجگانه قرار دارد یعنی «مرحله‌ دولت اسلامی» و تا این مرحله با تمام اجزای آن به‌وقوع نپیوندد شاهد «جامعه اسلامی» و درنهایت «تمدن نوین اسلامی» نخواهیم بود .

اما تمدن وجه مادی حیات اجتماعی مردم است که برمبنای دو انگاره‌ فرهنگ و تفکر بنا شده است. بر این مبنا تمدن به‌معنای هر دستاوردی است که انسان بما هو انسان در جایگاه اجتماعی خویش کسب کرده و می‌کند. لازم به یادآوری است که این دستاورد نمی‌تواند درجهت مخرب باشد بلکه لازم است یک دستاورد سازنده و درجهت ایجابی و در یک‌کلام متعالی باشد. زمانی که درباره‌ تمدن سخن به میان می‌آید ناگزیر از بحث درباره‌ سیاست‌های در راستای آن و مقومات اجتماعی آن هستیم، به همین علت نمی‌توان از تمدن‌سازی سخن گفت و مباحث سیاسی و اجتماعی را مطرح نکرد، زیرا از عصر روشنگری تا به حال تمدن همواره ذیل الگوی سیاست و اجتماع متصور بوده است.

جای شلاق بیش از دوهزار سال نظام سلطنتی بر پیکره سنت حکومتداری ایران عزیز موجود است و این دوره 40ساله را که تنها گام اول ملت ایران در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی است، نمی‌توان فارغ از آن تاثیرات نگاه کرد. مطابق آیات شریف قرآن تبختر و طغیان میراث احساس استغنا از خداوند است. این یک اصل کلی است و زمان‌مند و مکان‌مند نیست که دامان دوره‌ای خاص را از آلایش آن مبرا بدانیم. وقتی این صفت در یک کارگزار وجود داشته باشد ریل مدیریت وی سمت‌وسوی طاغوت به خود می‌گیرد و به‌جای حکمرانی تحکم می‌کند. نمونه‌هایی از این دست را در خلال این سال‌ها شاهد بوده‌ایم. مهم‌ترین تفاوت حکمرانی و تحکم در آن است که در تحکم میل کارگزار در دستگاه‌های مختلف به‌صورت خطی و به پایین و سطح اجرا صادر می‌شود. در مدل تحکم مهم نیست که کارگزار همه‌ جوانب موضوع را مورد ملاحظه قرار داده است یا نه، یا با متخصصان و ذی‌نفعان مشورت کرده است یا نه، در هر صورت مجریان محکوم‌اند صرف‌نظر از اینکه امر کارگزار عقلانی یا غیرعقلانی یا اصلا شدنی یا نشدنی است.

حکمرانی اما ملاحظه همه‌ ذی‌نفعان را در دل خود دارد؛ یعنی تمام آحاد ملت را که درگیر اجرای سیاست‌ها یا متاثر از اجرای آن هستند در نظر گرفته است و از فرآیند پیچیده‌ای جهت نظرخواهی پیش از سیاستگذاری و اخذ بازخورد پس از ابلاغ سیاست‌ها بهره می‌برد. در حکمرانی خبری از تحکم کارگزار نیست چون سیاستگذاری دولت در جهتی است که اکثریت جامعه را منتفع خواهد کرد و خود ملت ضامن اجرای آن است. درواقع فرآیند سیاستگذاری در حکمرانی هرمی نیست که کسی بتواند مطابق میل خویش و بدون نگاه به حدود و اطراف موضوع و بدون در نظر آوردن ذی‌نفعان به‌دور از شفافیت دستوری صادر کند. حکمران خود را مستغنی از خداوند و غیرمسئول در برابر خلیفه او یعنی انسان‌ نمی‌داند.

چندی‌پیش در یک جلسه‌ کاری تخصصی با یکی از وزیران سابق گفت‌وگو کردم. ایشان به اذعان یکی از مشاورانش در عرض تنها دوساعت کلیات طرحی تخیلی درمورد حکمرانی را در نظر آورده بود که از شدت گستردگی تمام ابعاد در تمامی حوزه‌ها و دانش‌ها را در خود جای داده بود! وقتی ایشان با مخالفت اعضای دانشگاهی جلسه درباره نادرستی فرآیند تصمیم‌گیری و نادیده گرفتن حدود و اطراف موضوع و در نظر نیاوردن ذی‌نفعان روبه‌رو شد با تفرعنی طاغوتی گفت: «شما جز مجموعه‌ای صفر که درکنار هم قرار گرفته‌اید چیزی نیستید و اگر «یک» در کنار شما قرار نداشته باشد شما و نظرات‌تان هیچ محسوب خواهید شد.» ایشان وقتی کلمه «یک» را بیان می‌کرد به خودش اشاره داشت! رئیس‌جمهور منتخب مردمی در ایام انتخابات نشان داد که می‌توان متخلق بود و همزمان وارد میدان سیاست شد و در فضای سیاست نیز اخلاقی زیست. این یعنی تحقق یک مولفه از دولت اسلامی. دولت اسلامی، دولتی اخلاقی است چون کارگزاران متخلق دارد. مرد میدان سیاست تراز جمهوری اسلامی نمی‌تواند و نباید بداندیش و بداخلاق باشد. امید است که این بایسته در چینش نیروهای دولت آینده بیش از گذشته مورد توجه رئیس‌جمهور منتخب قرار گیرد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰