معین رضیئی، روزنامهنگار: دولت سیزدهم برای موفقشدن در اداره کشور نیاز به ایجاد تحول در بسیاری از زمینههای حکمرانی دارد. این تحول باید مبتنیبر یک شناخت دقیق از ریشه اصلی مشکلات و راهحلهای موجود برای حل آنها باشد. سیدابراهیم رئیسی با طرح سند تحول دولت، قصد دارد همان عملکرد مثبتی را که در قوهقضائیه پایهگذاری کرد در قوهمجریه نیز در پیش بگیرد. او در تدوین سند تحول قضایی علاوهبر بهرهگیری از اسناد بالادستی، از ظرفیت قضات دستگاه قضا و همچنین از نظرات صاحبنظران کمک گرفت. در قوهمجریه نیز او همین روند را ادامه خواهد داد. بر همین اساس «فرهیختگان» در گفتوگو با مجید شاکری، کارشناس اقتصادی به بررسی اینکه دولت در اقتصاد باید چگونه عمل کند، پرداخته است. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
نخستین چالش کوتاهمدت دولت سیزدهم در سال نخست فعالیتش چیست؟
نخستین چالش کوتاهمدت رئیسی در سهماهه اول دولت به مساله کنترل تورم برمیگردد. برای موفقیت در این چالش باید دو اقدام مهم رخ دهد؛ نخست تغییر ساختار نگهداشت ذخایر بانک مرکزی که بهوسیله آن امکان کنترل نرخ ارز توسط دولت فراهم میشود. امکان کنترل نرخ ارز بحثش جدا از این است که این کنترل باید انجام شود یا خیر؛ فرصت طلایی برای تغییر نگهداشت ذخایر ارزی یکماهه اول دولت رئیسی است. اقدام دوم به کنترل ترازنامههای سیستم بانکی برمیگردد که از اواخر دوره همتی برنامه آن آغاز شد تا رشد کل ترازنامههای سیستم بانکی ما محدود شود. این محدودیت لازم است وگرنه در شرایطی قرار میگیریم که ممکن است جهش ارزی کنترل شود اما تورم روبهرشد باشد. مجموعا سهماهه اول دولت سیزدهم مشخص میکند که آیا رئیسی درطول چهارسال ریاستش میتواند موفق شود یا خیر؟
کارشناسان معتقدند ابرچالش کسری بودجه میتواند دشوارترین مشکل بر سر راه دولت رئیسی باشد. برای جبران این کسری بودجه با توجه به شرایط فعلی کشور آیا دولت باید همچنان مثل گذشته نفت بفروشد؟
گویا برخی متوجه نیستند دولت روحانی در هفتههای پایانی عمرش چه بلایی بر سر کشور میآورد. برخی تصمیمات کابینه مانند دائمیسازی همسانسازی حقوقها دولت رئیسی را وارد لوپ متفاوتی از کسری بودجه خواهد کرد که در این صورت کار بسیار سخت میشود. درمورد بخش دوم سوالتان باید بگویم ایران باید به دلایل دیگری جدا از حل مساله کسری بودجه نفت بفروشد و از طرفی موضوع تبدیل ذخایر نفتی به فرآورده نیز درقالب پتروپالایشگاهها کمکی به بازسازی ساختار مالی ایران نخواهد کرد. البته اگر ما نفت بفروشیم کسری بودجه قابل تحملتر خواهد شد. ما میتوانیم با پیادهکردن الگوی مولدسازی داراییها که راهبردی بهجز فروش آنهاست مشکل کسری بودجه را حل کنیم در مولدسازی، دولت بهوسیله بازتنظیم رابطه خود با اموال و داراییهایش بهسمت مدیریت بهتر آنها برای به دست آوردن بازدهی مطلوب میرود. اگر این فرآیند از سال اول دولت رئیسی آغاز شود میتوانیم نتایج آن را از سال۱۴۰۱ مشاهده کنیم. برای حل مشکل بودجه در کوتاهمدت بهخصوص مرداد و شهریورماه امسال دولت چارهای جز کاهش هزینههای برجایمانده از دوران روحانی و تلاش برای فروش نفت ندارد چون عملا راهبرد فروش اوراق نیز با توجه به شرایط فعلی دیگر روالش با سالهای گذشته فرق میکند و برای این منظور باید نرخ بهره بالا برود تا مردم مجاب به خرید اوراق شوند.
رئیسی زمانی که سکاندار قوهقضائیه بود عملکرد مثبتی در اجراییکردن برنامههای تحولی داشت. بهنظر شما اگر او در قوهمجریه هم بخواهد این رویه مثبت را استمرار بخشد مهمترین تحولی که باید در چهارسال آینده ایجاد کنند چه موضوع یا موضوعاتی میتواند باشد؟
تغییر چشمانداز حکمرانی باید اصلیترین رویکرد تحولی رئیسی در آینده باشد. روحانی با یک نوع تفکر و گفتمان مشخص روی کار آمد، چشمانداز ایشان برای اداره کشور از سال۹۵ یعنی قبل از انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم به بنبست رسید. متاسفانه از آن زمان تاکنون هیچ تصویر روشنی برای اداره کشور میان اعضای دولت ایشان وجود نداشته است، به همین خاطر ما برای حل مشکلات بهسمت رشتهای از رفتارهای نهادگرایانه و غیرتوسعهای رفتیم که در این رفتارها هدفگذاری برای بقای خودش مهمترین نشانه عدم بقاست. بهنظر من شروع این تحول در چشمانداز باید از روابط خارجی باشد. منظورم صرفا تجدیدنظر در ارتباطاتمان با آمریکا نیست منظورم بازتعریف نسبت خودمان با تمامی محورهای توسعه اطراف کشورمان هست. خیلی از رفتارهای تنظیمگرایانه درصورتیکه شما چشمانداز درستی از حکمرانی داشته و توانسته باشی به جامعه انتظارات قویتری نسبت به آینده تزریق کنی خیلی راحتتر قابل اجرا هستند. مثالی میزنم؛ وقتی شما بر CGT) Capital Gains Tax) بهمعنی مالیات بر افزایش ارزش یا مالیات بر سود سرمایه است اصرار میکنید از طرفی در کشور چشمانداز نرخ ارز مناسب نباشد نتیجهاش چیزی جز خروج نرخ سرمایه از کشور نیست، در اینجا نمیتوانید بگویید خروج سرمایه را با حکمرانی ریال میتوانیم کنترل کنیم. تنها راهحل مشکل در این شرایط داشتن یک سیستم ارزی رسمی و خارجی است که این موضوع مستلزم داشتن روابط بینالمللی خوب است. به همین دلیل معتقدم سهماهه اول دولت رئیسی فرصت خوبی برای گشایش روابط با کشورهای دیگر است . ما اکنون در غرب غرق هستیم و کالاهای اساسی کشور بهطور انحصاری از طریق کانال مورد تایید وارد ایران میشود حتی نگاه ما به نفت نیز کاملا غربی است بنابراین وقتی صحبت از ایجاد روابط با چین، روسیه و هند میکنیم هدفمان ایجاد تعادل در روابط خارجی است وگرنه اینگونه نیست که بهطور کامل بهسمت شرق متمایل شدهایم. باید از شدت انحصار آمریکا در ساختار اقتصادی ایران شکسته شود، این انحصار ناشی از ارثیهای است که ما از زمان تشکیل اقتصاد مدرن در ایران داشتهایم که در آن زمان شرایط کاملا متفاوت نسبت به الان بود.
یکی از نقصهای سیستم حکمرانی کشور ما عدم اجراییشدن برنامهها و اسناد بالادستی مثل برنامههای توسعه است. بهنظر شما مهمترین دلیلی که باعث میشود در این زمینه توفیقی دولتهای مختلف نداشته باشند، چیست؟
در پاسخ به سوال شما باید بگویم ما حتی لایحه بودجه سالیانه را که اجراییشدن آن توسط نهادی مانند دیوان محاسبات رصد میشود بهطور کامل عملیاتی نمیکنیم. فکر میکنم مهمترین دلیل عدم توفیق ما در اجراییکردن برنامهها به بیثباتی شرایط اقتصاد کلان کشور برمیگردد. به همین دلیل همیشه مدیران در اواسط اجراییکردن برنامهها مجبور به جابهجاییهای میانسالی میشوند، زیرا خیلی از اتفاقاتی که در ابتدای سال پیشبینی میکنیم عملا در اواسط کار به نتیجه نمیرسد. علت این رخداد مشخص است، گاهی مواقع ما خوشبینانه عمل میکنیم؛ مانند اتفاقی که بر سر بودجه۱۴۰۰ آمد. در همان زمان خیلی از کارشناسان به مجلس یازدهم پیرامون این موضوع هشدار دادند اما دوستان خوشبینانه معتقد بودند بودجه بهنحوی تنظیم شده که به غرب این پیام را القا میکند باید دست از تحریم ایران بردارد، گاهی نیز این شرایط ناشی از تفاوت وضعیت اقتصاد کلان کشور نسبت به خواست و تصورات ماست. به همین دلیل شما در یک تجربهنگاری نسبت به گذشته متوجه میشوید موفقترین برنامه توسعه ایران بعد از انقلاب یعنی برنامه سوم توسعه در شرایط نسبتا باثبات اقتصاد کلان به نتیجه رسیده است.