مریم عاقلی، روزنامهنگار: برخلاف سایر دولتها، سیدابراهیم رئیسی قصد دارد بر پایه ایدههایی که دولتش باید دنبال کند، کابینهاش را بچیند. بهطور حتم یکی از مهمترین اعضای کابینه او وزیر امور خارجه خواهد بود. اینکه باید وزیر خارجه چه کسی باشد، مبتنیبر ایدههایی است که دولت بهدنبال تحقق آن است. در زمینه اینکه ایدههای دولت رئیسی در سیاستخارجی باید چه چیزی باشد با علیرضا شیخعطار، کارشناس مسائل بینالملل و سفیر اسبق ایران در آلمان گفتوگو کردهایم. او رویکردهای مهم ایران در ارتباط با همسایگان، نحوه حضور در منطقه و پرداختن به مذاکرات برجام را مورد تحلیل قرار داد. متن این گفتوگو در ادامه آمده است.
با توجه به اینکه در آستانه تشکیل دولت سیزدهم قرار داریم، بهنظر شما مهمترین اولویتهای دولت رئیسی در زمینه سیاستخارجی چه باید باشد؟
باید چند نکته اساسی درباره اولویتهای دولت آینده در زمینه سیاستخارجی مدنظر باشد. اولویت اول این است که دولت و مجریان سیاستخارجی باید دارای قوه شناخت و تمیز دوست از دشمن باشند و درواقع دشمنشناسی قوی داشته باشند. دوستی و دشمنی پارامترهای مختلفی دارد که این موضوع در قضاوتها و عکسالعمل کشورها نسبت به یکدیگر دیده میشود.
بهعنوان نمونه درحالحاضر برخی افراد در کشور خودمان هنوز باور نکردند که آمریکا دشمن است، یعنی وقتی صحبت از مذاکره با آمریکا و امتیازدادن و امتیازگرفتن میشود، تصور برخی این است که آمریکا نیز مانند سایر کشورهاست و میتوان با آن کنار آمد، درحالیکه آمریکا از روزی که پدیدهای به نام جمهوری اسلامی بهوجود آمد، دشمنی خود را ابراز کرد و در مواردی بهدنبال از بین رفتن نظام جمهوری اسلامی بود. بنابراین دشمنشناسی در دولت آینده باید مانند دوستشناسی قوی باشد، از سوی دیگر هم اگر ملتی بهدلیل اندیشه رهبران خود علاقهمند به ایران باشند، باید دوستی آنها را پاس داشت.
اولویت دیگر مساله الهامبخشی است، به این معنا که در اسناد بالادستی کشور مشخص شده که ایران باید کشوری باشد که از لحاظ اقتصادی به کشور اول منطقه تبدیل شده و در روابط بینالملل فعال باشد؛ برای این منظور باید عملکردی در داخل کشور داشته باشیم که برای سایر کشورها تبدیل به نمونه و الگو شود، طوری که در زمینه عدالت یا پیشرفت یا زمینههای دیگر نام جمهوری اسلامی ایران پیشتاز باشد، لذا این الهامبخشی جزء رویکردها و قدرت نرم است نه حوزه سخت؛ چراکه نمیتوان با چماق بالای سر ملتها ایستاد و از آنها خواست که ما را الگوی خود بدانند.
اولویت دیگر در حوزه سیاستخارجی توجه به اصل اسلام بهعنوان یکی از شعارهای اساسی جمهوری اسلامی است، شعار استقلال آزادی، جمهوری اسلامی از بنیادیترین رویکردهایماست و این موضوع ما را مکلف به رعایت بسیاری از نکات و مولفهها میکند، لذا نباید فکر کنیم که این موضوع جزء تشریفات است و باید الزامات مسلمانبودن را داشته باشیم.
اولویت بسیار مهم دیگر در دولت آینده، توجه به مساله استقلال است. سیاستخارجی کشور ما باید بهگونهای باشد که ما عزتمدارانه در مقابل دیگران قرار بگیریم، طوری که هیچ کشوری جرأت نکند موضوع خاصی را به ایران دیکته کند، درحالیکه امروز در دنیا کشورهای قدرتمند به خود حق میدهند که خود را کدخدای دنیا بدانند و شعارهای خود را به کشورهای ضعیفتر دیکته کنند، اما باید توجه داشت که استقلال از شعارهای اساسی انقلاب اسلامی بوده است. ما در دو قرن اخیر طعم استقلال را در دوره قاجار و پهلوی تجربه نکرده بودیم و این عدماستقلال ما در دویست سال اخیر هنوز از اذهان پاک نشده است، درحالیکه ما برای ملی شدن نفت هزینه بسیاری دادیم یا برای آنکه وارد انرژی صلحآمیز هستهای شویم، برای ما مزاحمتهای بسیاری ایجاد شد، لذا درمقابل این دخالتها باید ایستاد و بهای آن را نیز پرداخت کرد.
با توجه به اولویتهایی که در رابطه با دشمنشناسی، اسلامگرایی، الهامبخشی و استقلال نام بردید، رویکردهای دولت آینده در زمینه ارتباط با همسایگان و موضوع مذاکرات در همین چارچوب تعریف میشود؟
مسلما همینطور است و این موارد باید معیارهای دولت آینده در حوزه سیاستخارجی باشد، اگر در بین کشورهای منطقه کشوری باشد که ما را بهعنوان جمهوری اسلامی قبول داشته باشد و برای ما مزاحمت ایجاد نکند حتما باید با این کشور رابطه خوبی داشته باشیم و این رویکرد فقط به ایران اختصاص ندارد، بلکه مربوط به همه کشورهای دنیاست که اولویت خود را همواره کشورهای همسایه تعریف کنند، کمااینکه اولویت اروپا بیش از هر کشور دیگری رابطه با کشورهای عضو اتحادیه اروپاست. درحالحاضر جمهوری اسلامی نیز از ۱۵ همسایه برخوردار است و اگر معیارهای مدنظر ما را داشته باشند حتما باید جزء اولویتهای ایران برای ارتباط باشند.
بهنظر شما رویکرد دولت آینده رئیسی در حوزه مذاکرات و برجام باید چگونه باشد؟
رویکرد کلی در زمینه مذاکرات بر اساس عزتمندانه بودن تعریف میشود، از سوی دیگر منافع ایران از هر چیز دیگری مهمتر است و باید به این نکته توجه داشت که مذاکرات بخشی از دیپلماسی ماست؛ درواقع بدونمذاکره و با پشتکردن به دیگران نمیتوان کاری از پیش برد، اما هدف، چارچوبها و معیارهای مذاکره باید کاملا مشخص باشد. منافع ملی ما در مذاکرات دارای خط قرمز است و بهطور مثال حوزه دفاعی ایران قابل مذاکره نیست؛ چراکه دفاع، حق مسلم جمهوری اسلامی است، یا در مقابل دشمن احتمالی دفاع مشروع حق مسلم ماست و ما باید قدرت دفاعی خود را نیز تقویت کنیم، از این رو این موضوع به هیچ عنوان قابل مذاکره نیست.
موضوع الهامبخشی ایران نیز از طریق اندیشه و بهصورت نرم و نه با بُعد سلاح و سختافزاری صورت میگیرد، لذا اندیشه مرکزی گفتمان جمهوری اسلامی مبتنیبر اندیشه امام و رهبری است و ما باید بتوانیم این اندیشه را در جهان بینالمللی عرضه کنیم، بنابراین من معتقدم چارچوبهای اصلی دوستی و دشمنی و مذاکرات و روابط ما در این اصول که برشمردیم، تعریف خواهد شد.