فیلیپ لام، کاپیتان پیشین آلمان: بهدلیل اینکه دوره بعدی رقابتهای جامملتها در آلمان برگزار میشود مسلما من از تاثیر میزبانی بر عملکرد تیمهای این دوره بسیار خوشحالم. برای اتمسفر و جذابیت مسابقات، اینکه تیم میزبان شجاعانه بازی کند و خوشبینیها را بیشتر کند بسیار مهم است. بازیکنان نیز بهخوبی از اهمیت بازی برابر تماشاگران خودی آگاه هستند. عموم مردم دوست دارند پیشرفت تیمی را در جریان تورنمنت در تیمهای خود ببینند و سبک منحصربهفردی را از تیمها مشاهده کنند. مسلما اهمیت موفقیتهای تیمهای میزبان و رسیدن آنها به مراحل پایانی جام چه از لحاظ فوتبالی و چه اجتماعی بسیار مهم است. در سالهای اخیر چنین نمونههایی را زیاد دیدهایم همانند انگلیس1996، فرانسه1998 و آلمان2006.
در رقابتهای این دوره نیز شاهد میزبانی چندین تیم بودیم که دو مورد از آنها به دیدار نهایی رسیدهاند. انگلیس در 5بازی خود در ومبلی به لطف حضور هواداران به موفقیت رسید و تیمملی این کشور عملکردی بسیار خوب داشته است. بازیکنان انگلیسی به ورزشکارانی بسیار بهتر تبدیل شدهاند و آنچه را پیش از این در لیگ برتر این کشور میدیدم حالا در تیمملی انگلیس مشاهده میکنیم. گرت ساوتگیت به تیمش دو چیز مهم داده است؛ نخست اینکه او در نامهای که خطاب به مردم این کشور منتشر کرد و در آن به موضوع نژادپرستی پرداخت نشان داد نقش خود بهعنوان یک مربی را فراتر از این میبیند و به نقش اجتماعی و فوتبالی معتقد است. دوم اینکه او باعث شده تیمش اعتمادبهنفس و ایمان به موفقیت را در خود داشته باشد. آنها میدانند که هیچ تیمی بهسرعت و بهراحتی نمیتواند به این تیم گل بزند و به همین دلیل است که انگلیسیها تا اینجای تورنمنت تنها یکگل خوردهاند. او در خطحمله تیمش بازیکنان مستعد و توانمند زیادی دارد اما مهمتر از همه آنها رحیم استرلینگ است که نقش محوری در موفقیت تیم دارد. همچنین به این نکته نیز باید اشاره کرد که او تنها به 6تیم برتر لیگ این کشور متکی نبوده و بازیکنانی را از دیگر باشگاهها همچون لیدز، استونویلا، وستهام و اروتون به ترکیب تیمش اضافه کرده که باعث میشود هویت انگلیس تقویت شود.
دیگر تیم موفق این تورنمنت ایتالیا است. آنها از همان شروع تورنمنت و بازی افتتاحیه اتحاد و همدلی خود را نشان دادند و مشخص بود که رویکردی مشخص در این مسابقات دارند. این تیم آن خصوصیت قدیمی دفاع ایتالیا را که بهخصوص در دیدار برابر اسپانیا به آن نیاز داشت با دستاوردهای تازه جهانی ترکیب کرده و بهخوبی از آن بهره میبرد.
ایتالیا تنها به کاتناچیو اکتفا نمیکند و در نیمه زمین خودی مالکیت توپ بسیار زیادی دارند. به این ترتیب آنها فراتر از چیزی هستند که ما معمولا از تیمهای سری Aسراغ داریم. سه بازیکن خطمیانی این تیم شامل وراتی، بارلا و جورجینو هم با تحرک و دوندگی زیاد خود باعث میشوند زمان پسگرفتن توپ توسط این تیم کاهش پیدا کند و به این ترتیب ایتالیا دست بالاتر را در زمین دارد. به عقیده من از نظر تاکتیکی این بهترین تورنمنت بوده است و تیمها عملکرد خوبی در این زمینه داشتهاند. دانمارک با وجود اتفاقی که برای کریستین اریکسن افتاد توانست با وجود دو شکست، اتحاد خود را حفظ کرده و به نیمهنهایی برسد. آنها در این تورنمنت یادآور تیم موفق خود در اواخر دهه80 و اوایل دهه90 بودند. اسپانیاییها هم با همان فلسفه سالهای اخیر خود راهی تورنمنت شدند و پس از شروعی نهچندان خوب توانستند در ادامه مسابقات نمایش بهتری داشته باشند.
ساوتگیت و مانچینی نمونههایی موفق در مربیگری هستند که سایر کشورهای اروپایی میتوانند از آنها الگوبرداری کنند. ساوتگیت همچنین موفق شده به ستارههای خود که درآمد بالایی دارند بیاموزد فقط کار آنها فوتبال بازیکردن نیست و مسئولیتهای اجتماعی نیز درکنار آن دارند. این برای تیم یک هویت ایجاد میکند و حالا همه منتظرند تا ببینند سرانجام کدام تیم فاتح این دوره خواهد شد.