روایت میدانی از وخامت اوضاع در سیستان‌وبلوچستان
بحران‌هایی که درخصوص آب و کرونا و... در سیستان‌وبلوچستان وجود دارد، واقعی است. مردم به‌شدت تحت‌فشار هستند. این امر فراگیر شده و مردم را ترسانده است، خشکسالی شدید است، حق‌آبه هیرمند چندین سال عملا از سوی افغانستان قطع شده و بارش‌ها کم بوده و همگی دست به دست هم داده موضوع کم‌آبی هم به بحران کرونا اضافه شود.
  • ۱۴۰۰-۰۴-۲۰ - ۰۰:۴۷
  • 10
روایت میدانی از وخامت اوضاع در سیستان‌وبلوچستان
اینجا جهادی‌ها دست‌تنها هستند
اینجا جهادی‌ها دست‌تنها هستند
ابوالقاسم رحمانیدستیار سردبیری

ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه: گردوغبار کل استان سیستان‌وبلوچستان را فرا گرفته است، کم‌آبی جان مردم سیستان‌وبلوچستان را به لب‌شان رسانه است، گاندوها باردیگر قربانی گرفتند و کودکی که به نزدیکی هوتک‌ها رفته بود، طعمه گاندوها شد، کرونای هندی از جنوب‌شرق وارد کشور شده و این نمونه جهش‌یافته تمام استان سیستان‌وبلوچستان را در بر گرفته است، فقر، بیکاری، شکاف، عدم‌دسترسی به آموزش و... همه بخشی از اخباری است که حول وضعیت استان سیستان‌وبلوچستان در رسانه‌ها منتشر شده و می‌شود. اصلا کافی است که نام این منطقه را جست‌وجو کنید، جز اینها، خیلی مساله امیدوارکننده‌ای از آن منطقه به گوش نمی‌رسد و به چشم نمی‌آید. اگر این صفحه را قبل‌تر هم پیگیری کرده باشید، بارها به این موضوع اشاره کرده‌ و نوشته‌ام که سیستان‌وبلوچستان، ویترین نارسایی‌ها و محرومیت است؛ ویترینی که گویا قرار است این‌طور بماند تا مسئولان جایی برای ثبت تصاویر و فیلم‌هایی برای وعده‌هایشان در یک منطقه محروم و عقب‌مانده داشته باشند. اگرنه مگر می‌شود در قرن 21، در سال 1400 شمسی، در عصر تکنولوژی، در عصر ارتباطات، مردم آب برای خوردن، لباس برای پوشیدن، هوا برای نفس‌کشیدن، پزشک برای مراجعه و معلم و کلاس برای تحصیل نداشته باشند؟ مگر می‌شود هنوز در صف برای گاز و آب و... ایستاد؟ اصلا سهم این محروم‌ترین نقطه از این گزارش‌های پشت‌سر هم مسئولان از افتتاح و بازگشایی و ایجاد و بهره‌برداری‌ها چیست؟ اصلا سهمی دارند؟ اینجا و به بهانه شیوع هولناک کرونای کشنده‌تر و مصری‌تر هندی در سیستان‌وبلوچستان و گسترش آن در تمام نقاط کشور به‌علاوه حضور گروه‌های جهادی و مردمی در این منطقه کمی از آنجا و از زبان مردمان آنجا و جهادی‌هایی که خطر سفر و کمک‌رسانی در این شرایط بغرنج کرونایی را به جان خریدند نوشتیم تا مثل تمام چیزهایی که قبل از این نوشته بودیم در آرشیو روزنامه و رسانه کشور خاک بخورد و در بزنگاه‌های خاص و تبلیغاتی توصیفی از یک میزانسن خوب برای گرفتن عکس‌های یادگاری باشد.

مردم در تهیه نان شب‌شان هم مشکل دارند؛ به‌جای عکس با بطری آب معدنی کار ریشه‌ای انجام شود

مصطفی فروتن از نیروهای جهادی قرارگاه جهادی امام رضا(ع) که در سیستان‌وبلوچستان است، در تشریح وضعیت منطقه و اقدامات نیروهای جهادی به «فرهیختگان» گفت: «بحران‌هایی که درخصوص آب و کرونا و... در سیستان‌وبلوچستان وجود دارد، واقعی است. مردم به‌شدت تحت‌فشار هستند. این امر فراگیر شده و مردم را ترسانده است، خشکسالی شدید است، حق‌آبه هیرمند چندین سال عملا از سوی افغانستان قطع شده و بارش‌ها کم بوده و همگی دست به دست هم داده موضوع کم‌آبی هم به بحران کرونا اضافه شود. بحران کم‌آبی با بطری‌های آب و مخزن آوردن و عکس گرفتن، حل نمی‌شود و بیشتر لحظه‌ای دل را خنک می‌کند. این فضای مدیریت بحران‌های ما اگر ساماندهی می‌شد و هنرمندان و ورزشکاران و سلبریتی‌ها و کسانی که اعتبار اجتماعی دارند حتی بچه‌های خودی به جای اینکه هریک ساختار و قالبی برای خود ایجاد کنند، قالب مدیریت بحرانی که در کشور نداریم را ایجاد کنند، وضع رسیدگی خیلی خوب خواهد شد. ما اصلا مدیریت بحران داخل کشور نداریم، آن هم مدیریت عاقلی که بگوید الان بحران سیستان‌وبلوچستان این است که آب‌شیرین‌کن داخل منطقه بیاوریم. اگر قرار است امکانات و پول و منابع تجمیع شود باید در حوزه تصفیه آب وارد شویم. کشورهای حاشیه خلیج‌فارس جز آب شور دریا چیز دیگری دارند که از آن استفاده کنند؟ ما هم امکانات و هم ظرفیت و هم طول نوار مرزی بیشتری داریم، نمی‌توانیم یک استان خود را از موضوع بحران آب نجات دهیم؟ آدم‌های صاحب شبکه‌های اجتماعی از بحران‌ها استفاده می‌کنند تا دامنه شبکه اجتماعی خود را خواسته یا ناخواسته گسترده‌تر کنند. در موضوع کرونا مردم هم اذیت می‌شوند و هم خیلی فراگیر شده است. به نظر می‌رسد اگر زودتر استان را تعطیل کرده و فاصله‌گذاری اجتماعی می‌کردند، وضعیت آنقدر حاد نمی‌شد. حقیقتا میزان رعایت پروتکل‌های بهداشتی در این استان ضعیف است، آنچه در استان می‌بینیم این است که بعضا یا اعتقادی ندارند یا ضعف در حوزه رعایت پروتکل‌ها دارند، درنتیجه این‌گونه بسیار فراگیر شده است. اگر تعطیلی‌ها زودتر اتفاق می‌افتاد این میزان شیوع در استان را شاهد نبودیم. الان تعطیل شده و فاصله‌گذاری اجتماعی تا حدی انجام شده و بازارها را به جد تعطیل کرده‌اند. اگر دوره پیک بگذرد این شیوع احتمالا کاهش یابد اما به شرطی که مردم توجه کرده و فاصله‌گذاری‌ها را بیشتر کنند. الان دو هفته استان تعطیل است و باید توجه داشت استان هم استان محرومی است. افراد شغل روزمزد داشتند و الان درگیر این مساله هستند که حتی هیچ چیزی ندارند که بخورند. بعضا مردم در خوردن نان مساله دارند. من داخل روستاها رفته‌ام، با مددجویان امداد ارتباط داشتم، بعضا افرادی را داریم که جمعیت آنها زیاد است و نان ندارند بخورند. فرستادن بسته‌های ارزاق و تامین وعده غذایی اولویت بیشتری از آب و سایر موضوعاتی که دوستان اینجا پیگیری می‌کنند، دارد. من فکر می‌کنم در حوزه آب کمپین‌ها را به سمت کار بزرگ‌تری سوق دهیم، یعنی شاید با 13-12 میلیارد تومان بتوان یک آب‌شیرین‌کن احداث کرد. ما میلیاردها تومان خرج آب‌معدنی و مخازن آب می‌کنیم که کار ماندگاری نیست. هر آب‌معدنی چقدر از درد مردم را کم می‌کند؟ آورده اجتماعی برای کسی که عکس گرفته بالاتر است. به نظرم تمام تلاش‌هایی که دلسوزانه انجام می‌دهند را به این سمت سوق دهیم که کار اثرگذار و بنیادین درستی در حوزه آب انجام دهیم که واقعا بحران ایجاد کرده است. در موضوع کرونا هم موضوع غذا و بسته‌های ارزاق را به سایر مسائل اولویت دهیم. کسی که داخل خانه است نیاز به غذا دارد ولی همه‌جا تعطیل است. استان هم به‌تدریج به مشکل برمی‌خورد. هرچقدر به مناطق محروم‌تر می‌روید وقتی گردش پول نیست و کاری انجام نمی‌شود مشخصا اقتصاد کل منطقه به‌هم می‌ریزد. اینکه بتوانیم تهیه بسته‌های ارزاق را بر دوش استان قرار دهیم قطعا اتفاقات بهتری می‌افتد.»

تغسیل، تدفین و کمک به کادر درمان کار ویژه نیروهای جهادی

فروتن ادامه داد: «در زاهدان جمعی از بچه‌های جهادی و گروه‌های جهادی دیگری که خود مستقل عمل می‌کنند، کارهای زیادی را برعهده دارند. یکباره تعداد اموات در استان زیاد می‌شود  و چون جمعیت زیاد است و سردخانه‌ها پر است، در تغسیل اموات مشکل دارند، در کادر درمانی به‌شدت به مشکل خورده‌اند، بچه‌های جهادی در تغسیل اموات و کمک به کادر درمان یعنی حوزه‌های پرستاری به جد ورود کردند. کار خطرناکی است و هرکسی جرات انجام این کار را ندارد. تعدادی از بچه‌های جهادی آمده‌اند و در خط مقدم کنار کادر درمان ایستاده‌اند، هم در تغسیل اموات و تدفین کار می‌کنند و هم در توزیع بسته‌های ارزاق و شناسایی محرومانی که شرایط اورژانس دارند، فعالیت می‌کنند. الان در این شرایط کار خاص دیگری از دست گروه‌های جهادی برنمی‌آید. همین تعدادی که با این شرایط کرونایی به سمت استان آمده‌اند جای قدردانی دارد. وقتی به استان می‌روید هم ممکن است شما آسیب ببینید و هم به سایر استان‌ها منتقل کنید ولی بچه‌ها دل را به دریا زده‌اند و آمده‌اند و این سه موضوعی که خاص هستند، کار ویژه‌ای است که بچه‌ها در این روزها در استان انجام می‌دهند.»

 امیدوار به مردم

محمدهادی طهرانی‌مقدم، مدیرعامل خانه مطبوعات سیستان‌وبلوچستان دیگر فرد حاضر در مناطق درگیر با بی‌آبی و کرونا بود که در توصیف وضعیت استان به «فرهیختگان» گفت: «سیستان‌وبلوچستان از عقب‌ماندگی تاریخی درکنار استعداد‌های درخشان و ذخایر غنی و وعده‌های دولت‌ها به این خطه از کشور رنج می‌برد و درکنار آن نماندن نخبگان در استان، بی‌انگیزگی و یکنواختی مدیریت مدیران در استان از طرفی نگاه قومی و قبیله‌ای حاکم در منطقه و مهم‌تر عدم‌انعکاس واقعیت‌های استان به مرکزیت کشور از دیگر سو ازجمله عوامل عقب‌ماندگی و محرومیت و صدالبته مظلومیت سیستان‌و‌بلوچستان است. البته بنده قبول ندارم که این استان محروم است بلکه اعتقاد دارم محرومیت به این منطقه عارض شده و دلایل آن با موارد فوق که اشاره کردم گره خورده است. آنچه ضرورت جدی برای تغییر اساسی در این خطه است، نیاز جدی استان به عمران و آبادانی است؛ دوری از تعصبات قومی و مذهبی و نگاه دلسوزانه به شایسته‌سالاری و استفاده از مدیران توانمند با اولویت نیروهای بومی. گاهی با وجود همه اقدامات و خدمات خوب صورت‌گرفته در سیستان‌وبلوچستان باز هم نگاه منفی و نارضایتی اجتماعی بین مردم وجود دارد، به صورت مثال در همین بحران اخیر کرونا مسئولان کشوری مثل نمکی عنوان می‌کنند که در سیستان‌وبلوچستان تخت‌های خالی الی‌ماشاءالله وجود دارد. از طرفی اگر ارسال گزارش‌های غیرواقع به نمکی از استان به مرکزیت را _که در بالا اشاره کردم یکی از چالش‌های جدی استان است_ کنار بگذاریم باید به‌دنبال ریشه‌یابی مساله بود. تخت‌ها خالی است؟ اگر خالی هست بیمار کرونایی چرا از اورژانس به بخش‌ها منتقل نمی‌شود؟ اگر منتقل می‌شود چرا کمترین نیاز یک بیمار که سیستم تهویه در شرایط حاد استان و دمای نزدیک به ۵۰ درجه است، مهیا نیست؟ چرا همراهان بیماران از کاهش میزان اکسیژن گلایه‌مندند؟ چرا رسانه‌ها که وظیفه ذاتی آنها مطالبه بحق از مسئولان است به سیاسی‌کاری و سیاه‌نمایی متهم می‌شوند؟ چرا نمایندگان همین مردم جز یک‌ نماینده که مستقیما به حوزه بهداشت و سلامت مرتبط است منتقد این وضع اسف‌بار هستند؟ چرا کادر درمان اگر مطلبی را به رسانه‌ها منتقل می‌کنند باید تحت‌فشار قرار بگیرند و از مطالبه‌شان پا پس بکشند؟ عدم انعکاس دقیق واقعیت‌ها و از طرفی عدم اعتماد مردم به همین سیستم مدیریتی _خودبه‌خود اگر بپذیریم که سیستم دارای تخت‌های خالی است که تعریف تخت هم خودش جای بررسی دارد_ یکی از دلایل همین عدم‌اعتماد‌ها به سیستم‌های بهداشتی درون استان است. هزینه‌های گزاف با توجه به سطح ضعیف درآمد مردم این منطقه هم خالی شدن تخت‌ها را تشدید می‌کند. درکنار این وجود خادمان مردم مظلوم و سابقه درخشان خدمات سپاه و بسیج و گروهای جهادی بارقه‌ای از امید در دل مردم‌ منطقه ایجاد کرده و تنها امیدشان را به سمت این عزیزان دارند.»

 داروهای رایگان ستاد اجرایی را به مردم می‌فروشند!

بعد از این با مصطفی میرحسینی از مسئولان یکی از گروه‌های جهادی حاضر در منطقه و فعالان استانی سیستان‌و‌بلوچستان گپ زدیم و او در ارتباط با آنچه در منطقه می‌گذرد، آنچه گروه‌های مردمی و جهادی انجام داده و می‌دهند و شبکه مسائل موجود به «فرهیختگان» گفت: «از یک هفته قبل از شروع پیک، تقریبا از روز دوشنبه دو هفته پیش، اوضاع زاهدان را خراب دیدیم و تحقیقات میدانی حاکی از این بود که اتفاقات عادی نیست. یک‌سری تماس با مسئولان استان گرفتیم و اتفاقات را تشریح کردیم ولی متاسفانه یک‌سری ناهماهنگی‌ها وجود داشت و آن‌طور که انتظار می‌رفت آمادگی وجود نداشت. روز چهارشنبه هفته گذشته جلسه ستاد مردمی را برگزار کردیم و دوستان جهادی و موسسات خیریه و فرهنگی که در استان حرفی برای گفتن داشتند را خواستیم و مشکلات را تشریح کردیم که به نظر می‌رسد اتفاقات ناخوشایندی پیش‌رو است. از این حیث می‌طلبد همانند اربعین ستاد مردمی برپا شود. در روزهای اربعین ستاد مردمی برای زائران پاکستانی برگزار کردیم و آخرین سالی که این توفیق را داشتیم  که از زائران پاکستان پذیرایی کنیم، 112 زائر داشتیم. تقریبا همان ستاد را بلند کردیم و پرچم‌ها را گذاشتند و زیر بیرق ستاد مردمی آمدند. همچنین با استانداری و علوم پزشکی و... جلساتی برگزار کردیم. همه این دوستان نیز حضور داشتند و یک‌سری ظرفیت‌ها را نمی‌دانستند و آگاه‌سازی شد و نقطه‌ضعف‌ها را شناسایی کردیم و درنهایت در 8 گام برنامه تعریف کردیم. بحث اولی که تعریف کردیم در حوزه اطلاع‌رسانی به مردم بود و نهیب‌زدن که مردم بیرون از خانه نیایند و اگر بیایند تلفات می‌دهند. در تمام شهرستان‌ها این آگاهی‌بخشی انجام شد. یک حوزه گروه‌های جهادی بودند که در بیمارستان‌ها به کادر درمان کمک می‌کنند. یک گروه از بچه‌ها تیم پزشکی تشکیل دادند و در خانه‌ها افراد را شناسایی کردند. دنبال این نرفتیم که فقط آن کسی که علامت دارد را شناسایی کنیم بلکه آنهایی که علائم ندارند را هم شناسایی کردیم. حاشیه شهر زاهدان 400هزار نفر جمعیت دارد. این محدوده را به 20 بلوک تقسیم کردیم و به بچه‌ها گفتیم که برای شناسایی بروند. بعد از شناسایی بچه‌ها سراغ آنها رفتند و چون از نظر مالی وضعیت خوبی نداشتند کمک کردیم در بحث سرم و دارو و... جلو برویم. این افراد اگر ستاد نروند بیمارستان هم نمی‌روند. سوپی که برای درمان کرونا تجویز شده و غذای گرم و ماسک بین این افراد توزیع کردیم. یک گروهی از پشتیبانی خودرویی در نظر گرفتیم. ستاد مردمی شد و مردم پای کار آمدند و خداوند هم برکت داد تا این اتفاق مدیریت شود. اتفاق دیگر این بود که شبکه پشتیبانی بابت این کارها زدیم. این شبکه پشتیبانی روی این متمرکز شد که سبد معیشتی به اینهایی که شناسایی می‌شوند -همان کسانی که بضاعت مالی ندارند- داده شود و هم بتوانیم پشت‌سر هم این خدمات را ارائه دهیم، چه در قالب سبد معیشتی و چه پک بهداشتی و چه غذای گرم و ماسک باشد. فعالیت‌ها و ارتباطات هم شروع و تماس‌ها گرفته شد و دوستان جهادی که در مرکز بودند، آمدند و رفتند و حاج‌حسین یکتا آمد و در منطقه رفتیم و جلساتی برگزار کردیم و در سه گام کرونا، معیشت مردم و آب را مدیریت کردیم. حاج‌حسین در روستاها تحقیق میدانی انجام داد. مرکز غربالگری با کمک ستاد اجرایی راه انداختیم که در ترمینال‌ها فعالیت می‌کند. اگر از سنگر استان سیستان‌وبلوچستان که توجه نکردند و هنوز جا دارد رسیدگی کنند، بروید شما در مرکز و هر جایی که هستید گرفتار این می‌شوید. این ویروس الان به تهران هم رسیده و بسیار خطرناک است. در شهر زاهدان روزی 23-22 نفر فوتی داریم که تقریبا یک‌پنجم فوتی کشور است. در شهر زاهدان اینچنین است، بقیه شهرهای استان بماند! آماری که اعلام می‌شود آمار درستی نیست. گروه‌های غربالگری در ترمینال، راه‌آهن و فرودگاه مستقر شده‌اند و تست اکسیژن و تست تب می‌گیرند و اگر علائم داشته باشند از همان‌جا اجازه نمی‌دهند مسافر سوار شود. در ترمینال هم مهری درست کردیم و مهر را می‌زنیم و پلیس راه می‌شناسد و اگر کسی این مهر را نداشته باشد اجازه نمی‌دهند برود. در بحث واکسیناسیون بچه‌ها ورود کردند. واکسیناسیون خودرویی را دست گرفتند و مراکز واکسیناسیون راه افتاده و سپاه پاسداران 27 مرکز را در سطح استان قبول کرده که این خدمات را به علوم پزشکی ارائه دهند و کمک کنند تا کار مردم روی زمین نماند. بچه‌های جهادی نیز در غسالخانه‌ها کار غسل اموات را انجام می‌دهند. این هم کار روی زمین‌مانده‌ای بود و کسی جرات نمی‌کرد به آنجا برود. این بچه‌ها رفته‌اند و اموات را روزانه تغسیل و تدفین می‌کنند. پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه هم به منطقه آمد و بازدیدهایی داشت و قول‌هایی برای ساخت مسکن و ارتزاق و معیشت مردم و زیرساخت‌های مردم داده شد و امیدواریم سریع‌تر کارها شروع شود. این کل فرآیند است که در هر شهرستان رفتیم. جلسه جدای شورای اداری را برگزار کردیم و فرماندار، امام‌جمعه، فرمانده سپاه، نیروهای مردمی و گروه‌های جهادی جمع شدند و یک نماینده ستاد مردمی گذاشتیم، با این هشت‌گام کار جلو می‌رود. البته می‌طلبد نمکی هم قدری از واقعیت‌ها را ببیند و اعلام کند. وقتی مصاحبه می‌کند یک نفر در سیستان‌و‌بلوچستان فوت کرده، روز جمعه‌ بوده که بچه‌های ما 19-18 نفر را غسل دادند و به‌خاطر اینکه همه‌جا بسته بود کسی را نیاوردند. در شهر زاهدان وضعیت چنین است و او می‌گوید به این صورت نیست! این ایراد است. متاسفانه داروهایی که ستاد اجرایی رایگان به مردم می‌دهد را به آنها می‌فروشند. چه کسی باید جلوی این اتفاقات را بگیرد؟»

 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰