معین رضیئی، روزنامهنگار: سیدابراهیم رئیسی چگونه کابینهای را به مجلس معرفی خواهد کرد؟ رفتار او در برابر برخی جریانات سیاسی که بهدنبال سهمخواهی هستند، چگونه خواهد بود؟ آیا او میتواند بهسادگی رای اعتماد کابینهاش را از پارلمان بگیرد؟ اینها بخشی از سوالاتی است که تا تشکیل کابینه در فضای سیاسی کشور مطرح است. درباره دولت آینده و رایزنیهای آن برای تشکیل کابینه و احتمال حضور نمایندگان مجلس در کابینه احتمالی با فریدون عباسی، رئیس کمیسیون انرژی مجلس گفتوگو کردهایم.
درمورد کابینه دولت رئیسی با شما و یا مجلس مشورتی صورت گرفته است؟
خیر. در این زمان بسیاری ادعا میکنند در ستاد و فلانجا بودند یا مورد مشورت قرار میگیرند اما نمیتوان اطمینان کرد تا افراد شناختهشده و رسمی تماس نگیرند. اگر کسی نظرخواهی کند، نظر غیررسمی میدهیم. ممکن است برخی را نیز بینظر بگذاریم چون نمیدانیم با چه هدفی اطلاعات جمعآوری میکنند.
گمانهزنی میشود برخی نمایندگان مجلس در دولت آتی حضور پیدا کنند. فکر میکنید در شرایط فعلی حضور نمایندگان در دولت مفید است؟
در 8 سال دولت روحانی که دستگاه اجرایی دست جناح خاصی بود، از افرادی که الان نماینده هستند، استفاده نمیشد. نظام باید از اینها بهرهمند شود. اینها در انتخابات مجلس شرکت کردند و در یک سال گذشته موثر واقع شدند. باید تشخیص داده شود مصلحت کشور چیست؟ این نمایندگان در مجلس باقی بمانند یا توانایی آنها بیشتر به درد دستگاه اجرایی و دولت میخورد؟ مطمئنا با تجربهای که در مجلس کسب شده، بهخصوص آنهایی که سابقه کار در مجلس نداشتند، سابقه مجلس و اجرایی با هم جمع شود کارایی افراد بیشتر از گذشته خواهد شد.
نفس حضور نمایندگان در دولت آتی را بد نمیدانید؟
خیر. بستگی به نیاز کشور دارد. چرا باید راه را سد کنیم و بگوییم چون نماینده هستند وارد دولت نشوند؟ البته نباید اینطور باشد که همه مجلس را رها کنند و به دولت بروند. باید ببینند سابقه افراد، تجربه آنها، میزان آشنایی با موضوعات را بسنجند و آن چیزی را که به نفع کشور است، انجام دهیم. نباید مجلس را خالی کرد. مثلا 20 نفر از مجلس به دولت بروند که تجربه اجرایی داشتند، در مصوبات مجلس هم تاثیرگذار هستند. نکته دیگر درخصوص مجلس، امضای 200 نفر از نمایندهها برای دعوت از رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری است. عدهای اینطور تفسیر میکنند مجلسی که این کار را کرده در آینده نمیتواند نظارت لازم را بر دولت داشته باشد و عدهای میگویند مجلس با این کار بهدنبال سهمخواهی در دولت آتی است. میگویند یکسری چهرهها در این جمعآوری امضاها موثر بودند که در دولت آینده یکی دو وزارتخانه را میگیرند اما واقعیت این است افرادی که در جمعآوری فعال بودند، دنبال پست نبودند. بیشتر حوزه اعتقادی آنها بود. آنطور که من رویت و برداشت کردم، افراد فکر میکردند حضور شخص آقای رئیسی به صلاح کشور است. آنها نبودند که سابقه اجرایی آنچنانی داشته باشند و بیشتر به مسائل فرهنگی بها میدهند. بعید میدانم بحث سهمخواهی باشد.
این نامه آیا به شأن نظارتی مجلس ضربه نخواهد زد؟
خیر. اینطور نیست که مجلس و نمایندهها خدشهای به نظارت خود وارد کنند. آنها از رئیسی دعوت کردهاند کاندیدای انتخابات و رئیس دولت شود. این اشکالی ندارد. این نوعی مشخص کردن رئیسجمهور از پارلمان است. این هم تجربهای است که رئیس دولت از پارلمان بیرون بیاید. اگر اتفاق بیفتد دعواهای بین دولت و مجلس را کمتر خواهیم داشت. ما انتظار داریم در تایید وزرا نمایندهها دقت لازم را داشته باشند. اینجا آزمون مجلس است که خود را نشان دهد. مجلس وقتی کارنامه وزرا را بررسی میکند چطور رای و نظر میدهد؟ روی تعداد رای هم میتوان بحث کرد که هر وزیری چند رای میگیرد. ممکن است مثل دولت نخست روحانی که مجلس برای اینکه کار دولت راه بیفتد رای خوبی به وزرا داد، رای بالایی به وزرای کابینه رئیسی داده شود. مثلاً رای ظریف را در دوره روحانی نگاه کنید. مجلس اصولگرای نهم رای بالایی به ظریف داد ولی این دال بر این نبود که خطمشی را قبول دارند، بلکه میخواستند دولت روحانی با قوت شروع کند و بگوید مجلس با دولت همکاری میکند. طبیعی است که این رویکرد را در دولت رئیسی هم شاهد باشیم. مجلس درعین مشورتهایی که درباره مشخصات وزرا میدهد، باید همراهی و کمک کند تا وزرایی انتخاب شوند که رای بالایی داشته باشند.
پیشبینی شما از کابینه آینده چیست؟ آیا ما با کابینه با سهمدهی به جریانات مواجهیم یا رئیسی مستقل اعضای کابینه را میچیند؟
فکر میکنم این تلاطم وجود دارد، یعنی عدهای میخواهند سهم بگیرند ولی با سابقهای که من از شخص رئیسی میشناسم، او استقلال خود را حفظ و سعی میکند تصمیم درستی بگیرد.
فکر میکنید چالشهای اصلی رئیسی در یک سال اول چیست؟
بحث تولید و اشتغال هر دو مساله است. یعنی باید اشتغالهایی را ایجاد کند. تولید کنیم، اشتغال هم میآید، ولی بهصورت موقت باید با یک درآمدی اشتغال ایجاد کنیم، نه اشتغال دولتی! باید به برخی شرکتها کمک شود و ریسک آن را بپذیریم که ممکن است به تولید نرسند ولی راه را نبندیم و اجازه دهیم مردم در اقتصاد مشارکت کنند. راهی غیر از این نیست. دو چالش اصلی اشتغال و تولید است. اگر اشتغال ایجاد شود مردم پول دارند و خرید میکنند و گردش مالی ایجاد میشود. ما باید به تولیدات استاندارد بپردازیم. تولید استاندارد یعنی مردم در داخل کشور به مصرف کالاهای ایرانی رغبت پیدا کنند. اگر این اتفاق بیفتد خود مردم مبلغ میشوند تا کشورهای همسایه کالاهایی را که در داخل میسازیم، بخرند. این کالاها لوازمخانگی، خودرو، مواد غذایی و... است. باید برای صنایع بزرگ هم پیشبینیهایی شود. علاوهبر این باید دولت رئیسی به فروش نفت توجه کند. باید سهم خود را در بازار پیدا کنیم و درآمد داشته باشیم تا بتوانیم در بالادست و پاییندست نفت و پتروشیمی سرمایهگذاری کنیم تا در 4 سال آینده وضع اقتصادی کشور بهتر شود.
منظور شما از فروش نفت افزایش فروش نفت است یا پتروپالایشگاه؟
در شروع به نظرم باید دوگانه برخورد کرد، یعنی راندمان پالایشگاههای داخلی را بالا برده و سیاستهای تشویقی را بهکار ببریم تا خصوصیها راندمان تولید را افزایش دهند ولی این کافی نیست. یعنی هم باید پالایشگاه ساخته شود و هم فکر فروش محصولات را کرد، یعنی همینطور پالایشگاه نسازیم و بعد نتوانیم محصول را بفروشیم. حتما باید فکر کنیم و بازار را داشته باشیم و مقداری باید مصرف داخلی را بهینه کنیم که پالایشگاهها جایگزین شوند. یعنی با سیاستهای تشویقی به سمتی برویم که مردم حاملهای انرژی را کمتر مصرف کنند، صرفهجویی کنند تا صادرات رونق پیدا کند و درآمد برای کشور داشته باشیم. بههرحال تاکید میکنم فروش نفت را باید داشته باشیم چون به سرمایهگذاری نیاز داریم. تا زمانی که نتوانیم سرمایهگذاری خارجی را جذب کنیم باید از این سرمایههای خرد داخل استفاده کنیم یا امنیت سرمایهگذاری را در داخل به وجود بیاوریم که در بحث تولید و اشتغال بتواند کمک کند. سرمایهگذار خارجی باید امنیت سرمایهگذاری داشته باشد تا وارد این عرصه شود. یکی از راههای کسب درآمد در کوتاهمدت، فروش نفت است. این امر میتواند سرمایههای لازم را برای سرمایهگذاری در بخش تولید داخلی و فرآورده ایجاد کند.