مجتبی اردشیری، روزنامهنگار: هماکنون یکسال از تولد «سمفا» میگذرد. سامانهای که قرار بود شفافترین و اجراییترین عملکرد را در حوزه بلیتفروشی داشته باشد. قرار بود تعداد مخاطبان روزانه هر فیلم و میزان فروش سینماها مشخص شود و در پس این اتفاق، به یکسری تابوهایی که طی دهه اخیر بر فضای گیشه حاکم بود، پایان دهد. ازجمله آنها اینکه سهم سینمادار، پخشکننده و تهیهکننده را در همان لحظه خرید بلیت تقسیم کرده تا به همین سادگی، یک مشکل تاریخی بزرگ حل شود. ضمن آنکه در مسیر رفعتبعیض، قصد داشت سانسهای هر فیلم را در مسیر عدالت، مهندسی کرده تا هر فیلم، سهم یکسانی از فرآیند توزیع سانسها برده و از این طریق، شکایات بسیاری که عموما از زبان صاحبان آثار کماقبال مطرح میشد، مرتفع شود.
سمفا با چنین رویکردهایی بر سرکار آمد و انتظارها و توقعها را تا حدود بسیاری بالا برد. ضمن آنکه در این یکسال پا را از این دایره انتظارات فراتر برد و در زمان جشنواره فیلم فجر به یگانه پایگاه فروش بلیت تبدیل شد که حاشیههای بسیاری را نیز رقم زد. تمام این کارکردها نشان داد سمفا، قرار است اتفاقهای بزرگی را رقم بزند که حداقل روی کاغذ، خبر از یک انقلاب بزرگ میداد؛ انقلابی که بهزعم بسیاری از تهیهکنندگان و کارشناسان سینما، بزرگترین عملکرد دوران انتظامی در سازمان سینمایی لقب گرفت.
اما حال برآن شدیم در یکسالگی حیات اجرایی این سامانه نگاهی بیندازیم به نحوه عملکرد و کارکرد یکساله آن تا ببینیم سمفا چه مسیرهایی را هموار کرد و در اجرای کدام بندها با انفعال همراه بود.
سایت سمفا هماکنون در چه نقطهای ایستاده است؟
پیش از آنکه سمفا روی کار بیاید، سایت «سینماشهر» آماری از میزان فروش و تعداد مخاطبان سینماها ارائه میداد. سایتی که حداقلهای آمار فروش هفتگی سینما را اعلام میکرد و انتظار دیگری از آن نمیرفت.
با آمدن سمفا، اطلاعات بهروزتر شد و مخاطب میتوانست آمار بهلحظه فروش فیلمها و تعداد مخاطبان هر سینما و هر شهر را مشاهده کند؛ قطعا اتفاق بسیار خوبی در سینمای ایران که میتوانست در مسیر شفافسازی موردتایید سازمان سینمایی، نمره قابلقبولی بگیرد. اما متاسفانه این اتفاق در ورژن بعدی سمفا که هماکنون نیز دیده میشود، از میان رفت و برخی آیکونهای آمار یا حذف شدند یا چندان بهروز نیستند.
درحال حاضر سایت سمفا که برای عموم مردم در دسترس است، یکسری اطلاعات اولیه شامل فروش روزانه، هفتگی و ماهانه را نشان میدهد، حال آنکه پیشتر میشد از طریق سمفا از ریز جزئیات فروش یکبازه زمانی دلخواه مطلع شد. مثلا مخاطب میتوانست از فروش 21 فروردین تا 18 اردیبهشت مطلع شود اما درحال حاضر، این امکان از میان رفته و اطلاعات مربوط به فروش تنها مختص بهروز، هفته، ماه و سال است. ضمن آنکه فروش سالیان قبل را نیز پوشش نمیدهد و تنها برای سالهای 99 و 1400 فعال است.
یک اتفاق ناخوشایند دیگر که در ورژن اولیه سایت سمفا موجود بود و هماکنون وجود ندارد، اطلاعات مربوط به سینماهاست. بدینترتیب که مخاطب، هیچ اطلاعاتی از فروش روزانه سینماها در سراسر کشور ندارد و این آیکون کاملا غیرفعال است. درحالی که پیش از این، چنین بخشهایی در سمفا وجود داشت که بهلحظه آمار فروش فیلمها و تعداد مخاطبان هر شهر را نشان میداد.
البته که این کمبودهای حاضر را نمیتوان بیارتباط با حواشی این سامانه در زمان جشنواره فجر دانست. اتفاقی که سبب شد در آخرین دقایق رایگیری مردمی، تعداد آرای مردمی چند فیلم با تغییراتی همراه شود که این تغییرات، رسانهای شد و احتمالا سمفا از آن زمان به بعد تلاش کرد با تقویت زیرساختها، از بروز چنین اتفاقهایی ممانعت به عمل آورد. حال آنکه امروز، نبود این بخشها، بسیار به چشم آمده و سبب شده سایت سمفا، از یک سایت مرجع و قانونی به سایتی تبدیل شود که تنها آمارهای کلی از میزان فروش و تعداد مخاطبان یک فیلم ارائه میدهد و ریزترین آمارهایش نیز به تعداد سانسها و تعداد مخاطبان هر استان خلاصه شود که قطعا نمیتواند رضایتبخش باشد.
سایت سمفا درحالی چندین ماه است به چنین فعالیتی رو آورده که سایت «سینماشهر» در آخرین ماههای حیات خود، آمارهای بهلحظهتر و دقیقتر از آنچه امروز از سمفا میدیدیم، به مخاطب ارائه میداد و همین اتفاق سبب شده سمفا، هماکنون از این حیث، در جایگاه مطلوبی قرار نگرفته و بسیار قدیمیتر و عقبتر از نسخه قبلی خود و نسخه «سینماشهر» حرکت کند.
هرچند دیگر بخشهای این سایت با انفعال مواجه است، مثلا در بخش آمارهای میلهای و تعدادی سینماها یا فروش هر سینما و... یا اطلاعاتی به مخاطب ارائه نمیشود یا با اختلال گستردهای مواجه است که آن مرجعبودن را از سمفا ساقط کرده و چندان به کار مخاطب نمیآید.
تکلیف تقسیم سهم ذی نفعان چه شد؟
سمفا از همان ابتدا با دو وظیفه محوله، متولد شد. یکی از آن دو وظیفه، تقسیم آنی و لحظهای سهم فروش بلیت فیلم، میان سینمادار، پخشکننده و تهیهکننده یک فیلم بود. تا پیش از آن، تمام پول بلیت نزد سینمادار میماند و تسویهحسابها با تهیهکننده و پخشکننده، عموما با چند ماه تاخیر همراه میشد. کرونا که آمد، این تسویهحسابها یا طولانیتر شد یا اصلا صورت نگرفت. به همین دلیل بود که تسویهحساب برخی فیلمهای منتهی به کرونا مانند «مطرب»، هنوز بهصورت کامل انجام نشده است. اتفاقی که چندینبار توسط مصطفی کیایی مطرح شد، حال آنکه اگر هم تسویهحسابی صورت پذیرد ارزش پول پاییز 98 با تابستان 1400 قابلقیاس نیست و درواقع پول تهیهکننده آن فیلم سوخت شده است.
سمفا قرار بود در این مسیر، یک تحول بزرگ را رقم بزند. بدینترتیب که در همان لحظه که مخاطب پول بلیت را واریز میکرد، پول میان سه ذینفع تقسیم میشد و این مشکل تاریخی برای همیشه رفع میشد. اما طی اطلاعاتی که به «فرهیختگان» رسیده، این اتفاق تا به امروز شکل اجرایی به خود ندیده است.
در همین رابطه با مرتضی شایسته بهعنوان رئیس شورای صنفی نمایش، گفتوگو کردهایم. شایسته در اینباره به «فرهیختگان» اعلام کرد: «بله، از تولد سمفا یکسال گذشته است اما توجه داشته باشید در طول این یکسال، سینماها تعطیل بوده و فعالیت چندانی در سینماها رقم نخورده و در چنین شرایطی، کاملا طبیعی است که شاهد نظم خاصی در سامانهای مانند سمفا نباشیم، چون این باز و بسته شدنهای ناگهانی سبب شده برنامهریزیها کاملا به هم ریخته و سمفا نتواند بر پایه یک نظم اصولی به فعالیت خود ادامه دهد.»
هرچند صحبتها و دلایل شایسته روی کاغذ، کاملا متقن و درست مینماید اما سوال اساسی که بدان پاسخ داده نشد، این است که در وضعیت کمبود مخاطب سینماها، طبیعتا سمفا میتوانست دوره آزمایشی خود را در یک حاشیه امن درست و خوب به پایان رسانده و با باز شدن جدی سینماها، فعالیت حرفهای خود را آغاز کند. ضمن آنکه هماکنون یک سال از این وضعیت میگذرد و سمفا بهخوبی میتوانست دوران گذار را سپری کرده و ضمن حرفهایتر کردن زیرساختهای خود، برنامههایش را وسعت بخشد. اتفاقی که متاسفانه نهتنها امروز مشاهده نمیشود بلکه در تعبیری اشتباه، توپ را به زمین سینماها و وضعیت حاکم برآنها میاندازد تا قاعده بازی را بهنفع سمفا تغییر دهد.
سمفا قرار بود بهازای خرید حتی یک بلیت، نسبت به تقسیم سهم هریک از سه طرف اقدام کند و این اتفاق، ربطی به کمفروش یا پرفروش بودن سینماها ندارد. وقتی سمفا نتوانسته طی یکسال ابتدایی خود، نبض این وظیفه را در مشت خود بگیرد پس چه زمان خواهد توانست کنترل اوضاع را به دست بگیرد؟ بهتعبیری وقتی با 500 مخاطب روزانه نتواند کارش را به درستی انجام دهد، آیا برای روزهایی که تعداد مخاطبان از 50هزار نفر هم فراتر میرود، خواهد توانست این وظیفه محوله را به سرمنزل مقصود برساند؟
بنابراین سمفا پس از پایان یکسالگی خود، در انجام این ماموریت خطیر شکستخورده و اینگونه که از برآوردها پیداست، مشخص نیست تا چه زمان باید به این شیوه سنتی تسویهحساب سینماداران با تهیهکنندگان و پخشکنندگان تأسی کرد و روند مدرن را در پیش نگرفت.
مهندسی سانسها در اکران
دومین وظیفه مهم سمفا، تغییر در چیدمان سانسها بود. تا پیش از این، سینمادارها اقدام به مهندسی اکران میکرده و بدینترتیب سانسهای خوب و شلوغ، نصیب فیلمهای قدرتمند شده و سانسهای مرده صبح و ظهر به فیلمهای ضعیفتر میرسید. سمفا قرار بود این قاعده را شکسته و عدالتی خوب را میان تمام فیلمهای اکران برقرار کند.
اتفاقی که حداقل تاامروز رخ نداده است. البته که فیلمهای چندانی طی یکسال اخیر روی پرده نبوده و در شلوغترین حالت ممکن، 10 فیلم قدیمی و جدید روی پرده موجود بود که پردیسها بهخوبی میتوانستند این حجم فیلم را سروسامان داده و اعتراض چندانی از سوی صاحبان آثار به گوش نرسید.
اشکال اما زمانی خود را نشان میدهد که وضعیت، به شکل نرمال خود بازگردد و سانسهای شبانه سینماها آغاز شوند. در حال حاضر، سانسها همچنان توسط سینماداران بسته میشوند و بهشکلی نیمهمحسوس، یکی، دو فیلم قدرتمند، از شرایط بهتری به نسبت دیگر فیلمها برخوردار هستند. درمورد فیلمهای خارجی که طی یکسال اخیر با استقبال قابلتوجهی از سوی سینماداران و مخاطبان مواجه شدهاند نیز وضع به همین منوال است و سانسهای این فیلمها نیز توسط سینمادارها بسته میشود و سمفا، مانند وظیفه نخست خود، هیچ دخالت و دخلوتصرفی در این فرآیند ندارد.
بنابراین کاملا مشخص شد سمفا نهتنها اشکالات عدیدهای را در سایت طراحی خود میبیند، بلکه به هیچ یک از دو وظیفه محوله خود که اساس شکلگیریاش روی آن استوار بود نیز عمل نکرد و بهتر است بگوییم تنها بهعنوان یک ناظر، شاهد همان شکل سنتی بود و کوچکترین تغییری را در شرایط قبلی سینماها و روابط میان سینمادار، تهیهکننده و پخشکننده به وجود نیاورد .
تکلیف بلیتفروشی سمفا به کجا رسید؟
یکی از اقداماتی که تا حدودی سینمادوستان را متعجب کرد، بلیتفروشی سمفا در روزگار جشنواره ملی فیلم فجر بود. اتفاقی که طی سالیان گذشته توسط سینماتیکت صورت میگرفت و حاشیه و مشکل چندانی هم در این مسیر به وجود نمیآمد. اما سال گذشته در یک تصمیمگیری عجیب و غافلگیرکننده، کلیه بلیتفروشیهای جشنواره در سراسر ایران از طریق سمفا صورت گرفت؛ اتفاقی که با وجود استقبال کمرنگتر مخاطبان بهنسبت جشنوارههای سالیان قبل، بازهم حاشیهها و اتفاقهایی، سبب شد تا این وظیفه سمفا نیز با اعتراضهایی همراه باشد.
آنچه در همان زمان برای چرایی این اتفاق عنوان شد، پایان دادن به انحصار سینماتیکت بود، حال آنکه بلیتفروشی تنها از طریق سمفا، خود یک انحصار جدید را رقم میزد و اینکه آیندهای نیز برای این اتفاق اعلام نشد. بهعنوان مثال این وظیفه تنها در زمان جشنواره ملی فجر بهعهده سمفا گذاشته شد و برای بلیتهای جشنواره جهانی فجر امسال، باز این سینماتیکت بود که بلیتفروشی کرد. بنابراین وزارت ارشاد و سازمان سینمایی که هم جشنواره ملی و هم جشنواره جهانی را برگزار کردند، چطور برای جشنواره ملی، بلیتفروشی را به سمفا سپردند اما برای جشنواره کممخاطبتر جهانی، این وظیفه را به عهده سینماتیکت نهادند؟
این تعارضها سبب میشود متوجه شویم برنامهریزی مدون و طولانیمدتی برای سمفا وجود ندارد. اگر تقویت زیرساختها موردنظر بود، زمان پایان جشنواره ملی تا آغاز جشنواره جهانی بهترین زمان برای این مهم بود تا زیرساخت جدید در جشنواره جهانی که مخاطبان کمتری بهنسبت جشنواره ملی دارد، محک جدی خورده و شرایط برای بلیتفروشی جشنواره فجر امسال، حرفهایتر و بهتر شود.
مرتضی شایسته در همین رابطه به «فرهیختگان» گفت: «سمفا بلیتفروشی ندارد و این وظیفه بهعهده پلتفرمهاست. سمفا تنها ترمینالی است که به این پلتفرمها متصل است. البته که این وظیفه نیز جزء برنامههای سه، چهارماه آینده سمفا قرار دارد اما این سامانه در حال حاضر وظیفه دارد تا تمام سینماهای کشور را تحتپوشش خود قرار دهد که در این زمینه کارهای بسیار خوبی صورت گرفته و سینمادارها نیز خداراشکر، همکاریهای بسیار خوبی با سمفا داشتهاند.»
آنچه بدون پاسخ ماند آنکه اگر وظیفه سمفا بلیتفروشی نیست پس چرا این سامانه در طول برگزاری بزرگترین اتفاق سینمایی کشور، بهصورت انحصاری اقدام به فروش بلیت کرد؟ ضمن اینکه در پایان یکسالگی سمفا عنوان میشود که این سامانه درحال حاضر درصدد تحتپوشش قرار دادن سینماهای کشور است. چیزی که یکسال پیش نیز عنوان و همان زمان نیز اعلام شد که سمفا درصدد آن است تا سینماهای کشور را تحتپوشش خود قرار دهد. در اینجا دو پرسش دیگر به ذهن متبادر میشود: نخست آنکه وقتی تمام سینماهای کشور به عضویت سامانه سمفا درنیامدهاند بنابراین آماری که طی یکسال اخیر در سمفا بهروز میشود، آمار دقیقی نبوده و تنها آمار سینماهای عضو است و دوم آنکه، چطور این سامانه در سال خلوت سینماها، هنوز نتوانسته سینماهای ایران را تحتپوشش خود قرار دهد؟ یعنی سمفا تا این میزان استیصال داشته که پس از یکسال هنوز نتوانسته سینماهای کشور را به پوشش خود درآورد تا در پایان یکسالگی همچنان وظیفهاش، تحتپوشش قراردادن سینماهای کشور باشد؟!
و باز هم حواله دادن به آینده
قدرمسلم آنکه سمفا که در دوران انتظامی کلید خورد، قطعا تا پایان ماموریت وی قادر نخواهد بود تا فرآیند حرفهای خود را مشاهده کند. سامانهای که با یک شلوغکاری بر سرکار آمد اما حالا و پس از یکسال فعالیت مشاهده میکنیم که این سامانه در ابتداییترین وظایف خود نیز مستاصل مانده و اتفاق چندانی را در مسیر شفافسازی و آسانسازی مشکلاتی که صاحبان آثار با آن دستبهگریبان بودند، را رقم نزده است. همهچیز به آینده حواله داده میشود حال آنکه طی یکسال خلوت گذشته، میشد کارکردهای سمفا را در شرایطی مطلوب، به بهترین شکل خود بازدهی کرد اما این فرصت طلایی متاسفانه به باد رفت تا هماکنون همه چشمها به آینده باشد که آیا تیم سینمایی جدید اصلا اعتقادی به ادامه این روند خواهد داشت یا به آن سرعت میبخشد.
حسین فرحبخش که در دوران کرونا، دو فیلم روی پرده داشت، شاید یکی از بهترین گزینهها برای اظهارنظر در اینباره است، چون هم در این دوران، فیلمی روی پرده داشته، هم سینمادار است و هم پخشکننده. این تهیهکننده پیشکسوت به «فرهیختگان» گفت: «سمفا اقدام بسیار خوبی است که طی 75 سال صنعت سینما در ایران، صورت گرفته است. تفکر و ایده جدیدی دارد که بهخوبی مطرح شده اما زیرساختهایش ضعیف است و ارشاد باید تلاش کند تا این زیرساختها تقویت و اجرایی شود. وگرنه نفس کار عالی است اینکه برای نخستینبار در سینمای ایران، فروش حتی یک بلیت برای یک فیلم مشخص میشود، بسیار خوب است چون ما هیچگاه بهصورت صددرصدی نمیتوانستیم متوجه شویم که فیلم ما در سراسر کشور چه میزان فروخته است اما با روی کار آمدن سمفا، همه اطلاعات به این ترمینال مرکزی متصل است که بهراحتی جلوی تخلفات این حوزه را میگیرد.»
تهیهکننده کمدی «تکخال» در ادامه افزود: «این اشکالاتی که در مسیر سمفا وجود داشته، علتهایی هم دارد. یک علتش به همین تعطیلات بازمیگردد که در همه کارها وقفه انداخته. تعطیلات سبب شده سینماها وضعیت باثباتی نداشته باشند بهطوریکه همچنان نمیتوان ادعا کرد سینماها به شکلی جدی فعالیت دارند. ضعفهای سمفا را نمیتوان نادیده گرفت اما میتوان امیدوار بود که با راهافتادن جدی سینماها، سمفا هم مجبور میشود تا ضعفهای خود را خیلی زود مرتفع کند که اگر نسبت به این مشکلات قدمی برندارد، با مخاطبانش به مشکل خورده و اساس آن زیرسوال میرود. درحالحاضر اگر میبینید که سمفا مشکلاتی دارد و اتفاقی هم نمیافتد به این دلیل است که مخاطبان اندکی به سینما میروند که اگر شرایط نرمال شده و مخاطبان بیشتر شوند، قطعا در صورت بروز مشکل، آنها هم با سمفا به مشکل برمیخورند.»
فرحبخش در پایان یادآور شد: «نباید فراموش کنیم سینماتیکت هم در ابتدای فعالیتش و در یکی، دو سال ابتدایی حضورش، چنین مشکلاتی را داشت. خیلی به موفقیت سمفا امیدوار هستیم چون قرار است اتفاقهای بسیار خوبی از این مسیر تعریف شود. یکی از آن اتفاقها این است که اگر سینماها به این پایانه متصل نشوند، شورای صنفی هم فیلمی به آن سینما نمیدهد. بنابراین سینماها باید به پوشش سمفا متصل شوند تا بتوانند از حمایتها برخوردار شوند. این تحتپوشش قرار گرفتن حداکثری سینماها نیز سبب میشود همهچیز در یک مسیر شفاف حرکت کرده و تخلفات، به حداقل ممکن برسد. »
هماکنون و در یکسالگی سمفا میتوان با اطمینان عنوان کرد که این سامانه، تابهامروز اتفاق اجرایی خاصی را نصیب سینماداران، تهیهکنندگان و پخشکنندگان نکرده است. ضمن اینکه آورده چندانی هم برای مخاطبانش به همراه نداشته. همچنان همهچیز به آینده این سامانه حواله داده میشود تا امروز و در تولد یکسالگی سمفا بگوییم که طی این یکسال، تجربه چندانی برای این سامانه رقم نخورده و بهتر است اینگونه به خود بقبولانیم که گویا تازه امروز است که خبر ظهور این سامانه، رسانهای شده و از امروز باید ببینیم سمفا چه کارهایی برای سینمای ایران، مخاطبان و مطالبه شفافیت و البته حرفهایگری در سینمای ما انجام خواهد داد.