تا کی قرار است بعد از وقوع حادثه یادمان بیفتد به آن توجه کنیم نمیدانم، تا کی قرار است عزیزانمان جانشان را به راحتی آبخوردن از دست بدهند، آن وقت فلان مسئول و متولی متوجه شود یک جای کار ایراد داشته، میدانسته ایراد داشته، اما آن را پیگیری نکرده و از وقوع حادثه جلوگیری نکرده است؟ اصلا تا کی قرار است مساله پیشگیری تا این حد منزوی و بدون توجه باشد و حادثه چیزی باشد که ما را غافلگیر میکند و تازه بعد از وقوع آن را ببینیم و متوجه آن باشیم؟ طی چند روز گذشته و با فاصله کمتر از یک روز دو حادثه تلخ و دردناک حسابی کام مردم و ما رسانهایها را تلخ کرد. ماجرای واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران که برای بازدید از دریاچه ارومیه عازم این منطقه بودند و متاسفانه طی آن دو نفر از خبرنگاران از رسانههای ایرنا و ایسنا، مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی جانشان را از دست دادند و جامعه را به شوک فرو بردند اولین این حادثهها و کمی بعدتر از آن هم حادثه تلخ اتوبوس سربازمعلمها! اتوبوس حامل سربازمعلمها که از سیستانوبلوچستان برای فراگیری آموزش نظامی راهی شیراز بود در صبح سوم تیر در محور یزد_ دهشیر به علت نقص فنی حادث از ناحیه ترمز با جدول وسط جاده برخورد کرده و در سمت مسیر مقابل واژگون و سپس با یک دستگاه تریلی متوقف برخورد میکند که متاسفانه در این حادثه پنج سربازمعلم جان باخته و ۱۰نفر دیگر مجروح میشوند.
میبینید؟ در یک بازه زمانی کمتر از 24ساعت، دو حادثه تلخ با علل مشابه هم برای هموطنان و همکارانمان ایجاد شد و باعث جانباختن تعدادی از آنها شد. اینکه چه اتفاقی افتاد، در گزارشهای فنی علل آن موجود است، اما اینکه چرا این اتفاق افتاد و به گفته برخی مسئولان آیا این اتفاق طبیعی بوده است یا نه، میتوان به موضوعات دیگری هم اشاره کرد. آن وقت مشخص میشود اتفاقا اصل وقوع این حوادث ذیل اجرای نظارتهای بهموقع و استفاده از ماشینهای سالم و بدون نقص فنی اصلا طبیعی نیست، منتها اگر قرار بر رفع مسئولیت و عدمرسیدگی و نظارت صحیح باشد به قولی با رویه همینی که هست پیش برویم، خب بله، طبیعی است.
قصد زیادهگویی ندارم و این روزها هم این اتفاقات از زوایای مختلف موردتحلیل و بررسی قرار گرفت. منتها یکی از زوایایی که پیش از این هم بارها نسبت به آن هشدار داده شده بود و بارها گفته بودیم که اگر به این اوضاع رسیدگی شود از اتفاقات آینده احتمالا پیشگیری خواهد شد، نادیده انگاشته شد و به نظر نگارنده اگر صدبار هم به آن اشاره کنیم و صفحهها در این رابطه بنویسیم تا سامانی به اوضاع داده شود، رواست.
نقصفنی و فرسودگی مساله اکثر قریب به اتفاق ناوگان حملونقل کشور است؛ چه حملونقل عمومی درونشهری وچه برونشهری! سالهای گذشته به یاد داریم اتوبوسهای نو و بهروز و بینالمللی به ناوگان کشور اضافه میشد و این تغییر با رشد شرکتهای مسافربری و... کاملا مشهود و مشخص بود. منتها چندین سال است این رویه مشاهده نمیشود و حتی بهترین اتوبوسها هم قدر قابلتوجهی از عمرشان گذشته است. یادم هست سال 95 که یک تصادف هولناک را از سر گذراندم و علت آن هم نقص فنی خودروی ون در مسیر تهران - پردیس بود و فقط من از آن مهلکه جان سالم بهدر بردم، مدتی را پای کار ایستادم تا سامانی به اوضاع آن مسیر، اتومبیلها و حتی نظارتهای جادهای داده شود. ماحصل آن هم نصب دوربین کنترل سرعت در مسیر و خروج خودروهای فرسوده از آن خط بود (البته برای مدتی!) و این یعنی کار نشد ندارد و اگر کسی حواسش بود و سازمانهای متولی به وظایفشان عمل کرده بودند و به جای اینکه این نوع اتفاقات را طبیعی جلوه دهند، مسئولیت را میپذیرفتند و درصدد بهبود آن میبودند، شاهد این اتفاقات و موارد مشابه نبودیم.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل؛ نه آمار داریم، نه توان نوسازی!
اینجا چند اظهارنظر در ارتباط با وضعیت ناوگان حملونقل عمومی کشور را با هم بررسی میکنیم تا ببینیم فقط در این صورت و با این ناوگان و سهلانگاری نهادهای متولی و مسئول چنین حوادثی طبیعی است.
اسفند 1397؛ مهدی جمالینژاد، معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزیر کشور عنوان کرد: «70درصد ناوگان حملونقل عمومی کشور فرسوده است و یکی از طرحهای مهم ریاستجمهوری نوسازی ناوگان عمومی است.»
بهمن 1399؛ مطابق آمار سازمان راهداری و حملونقل جادهای در زمان حاضر 65هزار دستگاه اتوبوس، مینیبوس و سواری کرایه در ناوگان حملونقل مسافری کشور وجود دارد. تعداد اتوبوس موجود در ناوگان 14هزار دستگاه است که متوسط عمر این ناوگان11.5 سال بوده و 2700 دستگاه اتوبوس فرسوده است. سن فرسودگی ناوگان اتوبوس 15سال اعلام شده است. از 23هزار دستگاه مینیبوس با عمر متوسط 24.5 سال 18هزار دستگاه فرسوده است. سن فرسودگی ناوگان مینیبوس کشور 10سال است و طی 20 سال اخیر هفتهزار دستگاه نوسازی شده است. همچنین در بخش سواری کرایه ناوگان حملونقل مسافری کشور دارای 28هزار دستگاه با متوسط سن 11سال است که از این تعداد 17هزار دستگاه فرسوده هستند. سن فرسودگی ناوگان سواری کرایه 10سال است.
5 تیر 1400؛ داریوش امانی؛ مدیرعامل سازمان راهداری و حملونقل جادهای با بیان اینکه ما از سال گذشته پیرو دستور وزیر راه و شهرسازی، نوسازی ناوگان حملونقل مسافری را شروع کردهایم، گفت: «درحال حاضر با پنج شرکت وارد مذاکره شدهایم و با دو شرکت هم از این پنج شرکت وارد مراحل انعقاد قرارداد هستیم و با یک شرکت هم درخصوص خودروی ون قرارداد منعقد کردهایم. با یکی از این شرکتها که قرارداد منعقد شده در رابطه با نوسازی ونها مذاکرات نهایی انجام شده و درحال انجام مراحل نهایی هستیم. تمامی این شرکتها و تولیدات داخلی است و با توجه به آنکه این شرکتها در ابتدای کار هستند و هنوز اقدامات نهایی صورت نگرفته است، بنابراین در ابتدا قرارداد ۲۰۰ دستگاه مینیبوس و ۱۰۰ دستگاه ون منعقد شد. در مراحل بعد تولید افزایش خواهد یافت؛ بنابراین با توجه به افزایش تقاضا میزان تولید هم در این بخش بیشتر خواهد شد. از سوی دیگر با توجه به آنکه قراردادها در این حوزه سالیانه است، پس به دلیل آنکه وضعیت تولید و ساخت بهصورت روتین مشخص نشده در طول قرارداد میزان تولیدات را افزایش خواهیم داد. تعداد کارخانههای اتوبوسسازی در کشور کم است. البته با رایزنیهای صورتگرفته تعدادی از این کارخانهها و شرکتها وارد عرصه تولید شدند، اما بسیاری از آنها فعلا به دلیل تحریمها دست نگه داشتند که بهزودی آنها هم وارد عرصه تولید میشوند. ۳۲درصد از ناوگان باری معادل ۱۱۴هزار دستگاه کامیون فرسوده است، ۳۰درصد از اتوبوسها معادل چهارهزار و۲۰۰ دستگاه، ۶۸ درصد مینیبوسها و ۶۶ درصد سواریهای کشور فرسوده هستند که درمجموع معادل ۱۹هزار دستگاه است. سازمان راهداری در این بخش از سال گذشته با دستور وزیر راه و شهرسازی، اقدامات موثری را با همکاری شرکتهای داخلی در دستور کار خود قرار داده و امیدواریم در این حوزه هم بتوانیم با بهبود وضعیت شرایط اقتصادی گامهای موثری را برداریم.»
تعمیر نمیصرفد و تعویض هم ممکن نیست!
بخشی از انتقادات هم به رانندگان بعد از وقوع این حوادث وارد شد که روزنامه همشهری طی گزارشی علت این بیمبالاتی و بیتوجهی رانندگان نسبت به سلامت وسیله نقلیه خود را تشریح کرده است. این روزنامه از زبان یک راننده اتوبوس مینویسد: «سیستم ترمز و چرخهای اتوبوس فعال در حملونقل مسافر باید دوبار در سال بازدید و تعمیر شود که فعلا هزینه آن برای هر چرخ 2.5 میلیون تومان است یعنی برای ۶ چرخ ۱۵میلیون تومان و برای دوبار در سال ۳۰ میلیون تومان. البته او این هزینهها را مشروط به این میداند که دیسک ترمز آسیب نبیند؛ در غیراین صورت باید مبالغ بسیار بالاتری پرداخت شود. بخش عمده ناوگان اتوبوسرانی ایرانی اتوبوسهای اروپایی و مونتاژ شرکت داخلی است و باید با استفاده از همان قطعات اروپایی و اصلی تعمیر و نگهداری شوند اما در سهسال اخیر بهدلیل تحریم، ناوگان داخلی به قطعات اصلی دسترسی ندارد و باید از انواع مشابه چینی و در بهترین حالت ترک استفاده کند که دوره بازدید و نگهداری را از ۶ ماه به دوماه کاهش میدهد که اصلا توجیهی ندارد؛ درنتیجه اتوبوسها مجبورند با همین تجهیزات بیکیفیت چینی کار کنند یا کلا بیخیال کار شوند و در پارکینگ بمانند. نقص در سیستم ترمز به مسالهای عادی در ناوگان اتوبوسرانی تبدیل شده و از هر رانندهای سوال شود چندینبار در داخل شهر یا جاده با این مشکل مواجه شده است؛ اما هزینههای نگهداری بهقدری بالا رفته که کمتر کسی حاضر است بهمحض صدا افتادن ترمز به تعویض دیسک و صفحه اقدام کند.» این روزنامه همچنین نوشته است: «آخرین آمارهایی که سازمان راهداری از وضعیت ناوگان اتوبوسهای بینشهری منتشر کرده، مربوط به سال ۱۳۹۸ است که نشان میدهد در این سال ۱۳ هزار و ۷۹۵ دستگاه اتوبوس با میانگین عمر 10.56 سال در خدمت ناوگان حمل مسافر بینشهری بودهاند. با توجه به اینکه بهدلیل تحریم در دوسال اخیر عملا هیچ اتوبوس جدیدی وارد ناوگان اتوبوسرانی کشور نشده، در شرایط فعلی باید میانگین عمر این ناوگان به بالای 12.5سال رسیده باشد.»