یعقوب توکلی، پژوهشگر تاریخ انقلاب معتقد است شهیدبهشتی درک درستی از مساله حق و باطل داشت و به همین دلیل دربرابر هیاهوی منافقین و سایر جریانهای معاند تحمل میکرد. او میگوید شهید در سخنرانیهایش به صبر امامحسین(ع) دربرابر بنیامیه یا از همه عمیقتر به صبر امیرالمومنین دربرابر خوارج اشاره کردهاند. او بخشی از این شخصیت شهید را میراث پدربزرگش آیتالله خاتونآبادی که یکی از علمای اخلاق اصفهان بودند، میداند. توکلی باتوجه به آشنایی شهید با ساختارهای جدید نظام اداری و همچنین تجربه بیشتر و آگاهی گستردهاش نسبتبه نظام بینالملل و افکار سیاسی و فلسفی میگوید شهیدبهشتی جزء نزدیکترین شخصیتها به حضرت امام درمورد اهداف حکومت اسلامی بودند. متن گفتوگو با یعقوب توکلی را میخوانید.
شهیدبهشتی پیش از انقلاب جزء چهرههایی بود که نگاه جامعتری نسبتبه مبارزه و نهضت اسلامی ما داشت. به همین دلیل هم محل وثوق و رجوع انقلابیونی با دیدگاههای بعضا متفاوت نسبتبه هم بود. مانند ارتباطاتی که هم با مرحوم علامه مصباحیزدی و هم با دکترعلی شریعتی داشت.
این ویژگی بهخاطر این است که شهیدبهشتی، شهیدمطهری، رهبر معظم انقلاب و چندنفر از کسانی که در حلقه اصلی شاگردان امام بودند اهداف انقلاب اسلامی را بهخوبی درک کرده و برنامههای آینده حکومت اسلامی را بهتر از بقیه میدانستند. بهعنوان مثال شهیدبهشتی در سال ۳۴ بعد از کودتای ۲۸ مرداد کتابی به نام حکومت اسلامی نوشتند و از همان زمان به فکر کارسازی در جریان نهضت بودند. در این راستا بهسمت تاسیس مدرسه و تربیت و آموزش نیروهای انقلابی نیز رفتند، یا مرحوم باهنر سال ۳۸ رساله دکتری خود را تحت نظر شهیدمطهری با عنوان ولایت فقیه مینویسند. دقت کنید این رساله مربوط به قبل از شروع نهضت ۱۵ خرداد ۴۲ است. باوجود این تفاسیر اما مرحوم شهیدبهشتی ویژگیهای خاصی در تمایز با سایر افراد انقلابی داشتند. بهعنوان مثال ایشان با ساختارهای جدید نظام اداری کاملا آشنا بودند و همچنین تجربه بیشتر و آگاهی گستردهتری نسبتبه نظام بینالملل و افکار سیاسی و فلسفی روز داشتند. به همین دلیل ازنظر من ایشان جزء نزدیک ترین شخصیتها به حضرت امام درمورد اهداف حکومت اسلامی هستند. این نکته را هم عرض کنم که من تعارضی میان سیره عملی شهیدبهشتی و علامه مصباح نمیبینم. این سخنانی که پیرامون مخالفت شهیدبهشتی با مرحوم مصباحیزدی در سالیان اخیر زده میشود را بیشتر حاصل اغراض سیاسی بعضی از آقایان میدانم. مسیر مبارزه شهیدبهشتی در قبل از انقلاب کاملا مشخص بود. ایشان با رژیم پهلوی و مارکسیستها مبارزه میکردند و در این میان با آقای مصباح تعارضی نداشتند.
یکی از خصایص مهم شهیدبهشتی صبر وی در مواجهه با مسائل و رویدادها بود، بهعنوان مثال ما میبینیم در مواجهه با تهمتهایی که بنیصدر و طرفداران سازمان مجاهدین به او میزدند هیچگاه از مسیر عقلانیت خارج نشد و با صبر و کار تشکیلاتی مثالزدنی خود با این جماعت هتاک مبارزه کرد. کمی درمورد این ویژگی شهیدبهشتی توضیح دهید.
شهیدبهشتی فهم خوبی از مساله حق و باطل داشتند. ایشان معتقد بودند که بنابر آموزههای قرآنی باطل مانند کف روی آب ازبینرفتنی است و حق درنهایت خود را مشخص خواهد کرد، به همین دلیل شهیدبهشتی بهعنوان مجتهدی آگاه و معلمی وارسته دربرابر هیاهوی منافقین و سایر جریانهای معاند تحمل داشتند، بهجز این مورد آگاهی دقیق ایشان از تاریخ اسلام و صبر ائمه دربرابر تهمتها باعث میشد درمقابل تهمتها صبور باشند و این آگاهی در چندین سخنرانی ایشان مشهود است. بهعنوان مثال من دیدهام در سخنرانیهایی ایشان به صبر امامحسین(ع) دربرابر بنیامیه یا از همه عمیقتر به صبر امیرالمومنین دربرابر خوارج اشاره کردهاند. همچنین ایشان دارای شخصیتی فرزانه بودند که یکی از جنبههای فرزانگی ایشان همین اخلاق اسلامی است. این اخلاق اسلامی شهیدبهشتی میراث پدربزرگ ایشان آیتالله خاتونآبادی است که یکی از علمای اخلاق اصفهان بودند.