تیم فوتبال استقلال جمعهشب موفق شد در دیداری از هفته بیستوچهارم رقابتهای لیگ برتر دو بر صفر گلگهر سیرجان را شکست دهد؛ دیداری که بهخاطر تقابل مجیدی با قلعهنویی حساسیت زیادی داشت و درنهایت با برد آبیهای تهران خاتمه یافت. درخصوص مسائل فنی و حواشی این دیدار با کیانوش رحمتی هافبک اسبق آبیها و مربی سابق سایپا به صحبت پرداخت که متن گفتوگوی «فرهیختگان» با او را در ادامه میخوانید.
بازی استقلال مقابل گلگهر را چطور دیدید؟
بازی جمعهشب را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ یک بخش از شروع مسابقه تا زمانی که استقلال به گل دوم رسید و بخش دوم هم بعد از این زمان تا سوت پایان مسابقه. در آغاز بازی فکر میکنم گلگهر مسابقه را بهتر آغاز کرد و حتی موقعیت صددرصد گلزنی هم داشت که واکنش حسینی در این دقایق به داد تیمش رسید و در ادامه استقلالیها به گل رسیدند. درمجموع فکر میکنم در سیستم سه پنج دو که استقلال بازی میکند وقتی از سمت راست عارف غلامی و از سمت چپ مرادمند پا به توپ شده و پیشروی میکردند، این دو بازیکن در این لحظات به خط هافبک کمک میکردند و همین موضوع خودبهخود باعث میشد یک برتری عددی برای استقلال بهوجود بیاید و آنجا این تیم میتوانست تعداد پاسهای بیشتری بدهد که این موضوع در گردش بازی به این تیم کمک کرد و آنها را موفقتر جلوه داد. بر همین اساس دو گل در دقایق ابتدایی برای استقلالیها بهدست آمد، با اینحال بعد از گل دوم کیفیت فنی بازی بهصورت طبیعی کاهش پیدا کرد؛ چراکه از یکسو استقلال بهدنبال حفظ برتری و ۳ امتیاز این دیدار بود و حتی اگر این تیم باهوشتر عمل میکرد میتوانست در بحث انتقال و ضدحملات خطرات بیشتری را ایجاد کرده و به گلهای بعدی برسد که فکر میکنم با عجله کردن و دادن پاسهای اشتباه این حملات هم خنثی شد.
آرش رضاوند در مصاحبهای اعلام کرده دلیل نداشت در نیمهدوم خود را به آب و آتش بزنند اما همه میدانند نتیجه دو بر صفر هم مثل یک بر صفر نتیجه شکننده و خطرناکی است که میتواند در دقایق کوتاه تغییر پیدا کند. اصولا چرا استقلال در نیمهدوم تا این اندازه عقب نشست و پراشتباه بازی کرد؟
بله، درست است. نتیجه دو بر صفر از نتیجه یک بر صفر هم خطرناکتر است و چهبسا اگر استقلال یک گل میخورد کار برای این تیم در ادامه دشوارتر هم میشد. دو تیم در ابتدا کار را برای کسب ۳ امتیاز آغاز کرده و مساوی به درد هیچکدام از آنها نمیخورد و از سوی دیگر گلگهر در همان نیمهاول سه تعویض را انجام داد و درنتیجه این تیم در نیمهدوم چیزی برای از دست دادن نداشت و هجوم سراسری روی دروازه استقلال آورد و بهصورت طبیعی فشار تیم سیرجانی باعث شد استقلال عقب بنشیند. در وهله بعدی فکر میکنم استقلالیها وقتی که مالک توپ بودند، خیلی زود به مالکیت خود پایان دادند و این درحالی است که آنها میتوانستند با حفظ توپ دقایق بیشتری را به این شکل سپری کنند. با اینحال فکر میکنم استقلال در 10دقیقه پایانی با حضور بازیکنانی مثل فرشید اسماعیلی و ارسلان مطهری دوباره بازی به برگشت و توانست فرصتهای دیگری را ایجاد کند و این موضوع شرایط را برای این تیم در دقایق پایانی هم از لحاظ خلق موقعیت و هم از لحاظ مالکیت بهتر کرد.
بهعنوان یک بازیکن که سالها در خط میانی استقلال بازی کردید، عملکرد این خط تیم را در این پست درحالحاضر چطور ارزیابی میکنید؟
بهنظر من آنها در بازی جمعهشب خیلی خوب بازی کرده و وظایف تاکتیکی خود را بهنحو احسن انجام دادند و تماما در اختیار تیم بودند. نظم تاکتیکی بازی استقلال روی تاثیرگذاری ریگی و مهدیپور انجام شد و آنها خیلیخوب کم ضرب، منظم و هماهنگ بازی کردند. الان خوشبختانه این تیم در میانه میدان بهشرایط خوبی رسیده است و این زوج خیلی میتوانند در خط میانی به استقلال کمک کنند.
مهدیپور یکی از نفرات تاثیرگذار و خوب استقلال بود که برای این تیم گلزنی هم کرد. درخصوص این بازیکن بهصورت خاص چه صحبتی دارید؟
بازی کردن در تیمهایی مثل استقلال و پرسپولیس حتی از بازی کردن در تیم ملی هم سختتر است، بههرحال یکسری شرایط و حواشی در این دو تیم وجود دارد و بازیکن وقتی از بیرون میآید تا بخواهد با این شرایط هماهنگ شود چند ماه طول میکشد و من فکر میکنم بهخاطر همین موضوع بود که مهدیپور در شروع آن انتظارات را برآورده نکرد اما الان میبینیم که دارد خیلی راحت فوتبال خودش را ارائه میکند.
در هر صورت وقتی که کریمی از استقلال جدا شد، خیلیها گفتند دیگر استقلال در میانه زمین کمر راست نمیکند اما با اینکه شاید کار برای قهرمانی از کار گذشته باشد، حالا مهدیپور به فرم خوبی رسیده و چهبسا این موضوع نوید آینده خوبی را برای هواداران این تیم بدهد.
البته با چند بازی خوب و مطلوب نمیتوان یک ارزیابی کامل داشت اما الان خوشبختانه در این چند هفته اخیر مهدیپور به روزهای خوب گذشته برگشته و این موضوع هم برای خودش و هم برای تیم جای امیدواری دارد اما اگر بتواند این کیفیت را حفظ کند، فکر میکنم جایگاه خیلی خوبی را در خط میانی استقلال برای خودش پیدا کرده و تا سالهای سال استقلال را بیمه کند و این تیم نیز بتواند از زوج مهدیپور و ریگی نهایت استفاده را ببرد. درحالحاضر خط میانی استقلال با وجود مهدیپور، ریگی و رضاوند و بعضا با اضافه شدن فرشید اسماعیلی یکی از بهترین خطوط میانی لیگ را در اختیار دارد.
این بازی تحتتاثیر تقابل امیر قلعهنویی و فرهاد مجیدی قرار داشت. در این خصوص چه صحبتی دارید؟
در این تقابل بیشترین استفاده را فرهاد مجیدی برد، چون سالهایسال شاگرد امیر قلعهنویی بود و کاملا از تفکرات فنیوی در بحث مربیگری شناخت بیشتری نسبت به قلعهنویی از خودش داشت. بهنظر من مجیدی کمکم دارد به شرایط خوب خود میرسد و طبیعی است که روی شناخت متقابل نشان داد که به شناخت بهتری از قلعهنویی رسیده است. با اینحال این دیدار از لحاظ حواشی و حساسیتهای کاذب چیز خاصی نداشت و مثل سایر مسابقات سه امتیاز داشت و همانطور که دیدید شروع، حین مسابقه و پایان خوبی را از دو تیم شاهد بودیم و هیچمساله خاصی هم بهوجود نیامد.
بهعنوان یک پیشکسوت استقلالی شاید شرایط این باشگاه در روزهای اخیر را خیلی بهتر از دیگران بدانید. بهنظر میرسد مشکلات این روزها به اوج خود رسیده است.
متاسفانه اکثرا حواشی گریبانگیر این دو تیم ریشهدار و پرطرفدار فوتبال ایران و بهخصوص استقلال شده و از این بابت هواداران بهخاطر این اتفاقات بسیار آزرده خاطر و ناراحت میشوند، در هر صورت پرسپولیس در این چندسال اخیر چه از لحاظ مدیریتی و چه از لحاظ مربیانی که در این تیم کار کردند، مزد ثبات خود را با نتایجی که در این چندسال اخیر بهدست آمده، گرفت و نان این ثبات را خورد اما ببینید در استقلال چه در بحث مدیریتی و چه در بین سرمربیان این تیم تا چه اندازه در این سالها تغییرات بهوجود آمده است. از زمان مدیریت افشارزاده تا افتخاری، فتحی، خلیلزاده، فتحاللهزاده، سعادتمند و حالا مددی و در بین مربیان نیز از علیرضا منصوریان گرفته تا شفر، استراماچونی، فرهاد مجیدی، مجید نامجومطلق، محمود فکری و دوباره فرهاد مجیدی مدام در رفتوآمد بودهاند. درواقع تغییرات اندک مدیریتی و بهخصوص فنی در پرسپولیس در این سالها به این تیم در کسب نتایجی که بهدست آورد، کمک کرده اما در استقلال هم تغییرات مداوم این ناکامیها را رقم زد و تا حد زیادی باعث شد چنین نتایجی در این سالها بهدست بیاید. من فکر میکنم باید روی این موضوع کارشناسی زیادی شود. معمولا در ورزش میگویند ورزشیها باید بهصورت تخصصی کارهای فنی را برعهده بگیرند و سیاسیون باید سیاستگذاری کنند و بهنظر من وزارت ورزش در سیاستگذاری خود باید اهمیت باشگاهی مثل استقلال را بیشتر درک کرده و سیاستگذاری که برای باشگاه استقلال میکنند باید با برنامهریزی و تدبیر بیشتری باشد تا یک سیستمی روی کار بیاید که قائم به شخص نباشد تا این سیستم راه خودش را بهدرستی برود.
در هر صورت این ایراد به وزارت ورزش گرفته میشود که چرا مدیرانی در حد و اندازههای دو باشگاه بهخصوص استقلال را در آنها نمیگمارند؟
این سوال را باید از مدیران وزارت ورزش بپرسید. طبیعی است که عملکرد هر کسی میتواند نشاندهنده تواناییهایش باشد، با اینحال فکر میکنم باید در کل یک کارشناسی بیشتر و بهتری در این زمینه صورت بگیرد. به هر صورت برای تیم بزرگی مثل استقلال این همه حواشی در هیاتمدیره و سایر حواشی که در سایر مسائل پیش میآید، خیلی امر جالب و خوشایندی نیست و این مسائل و مشکلات در شأن و شخصیت باشگاه بزرگی مثل استقلال نیست. معتقدم وزارت ورزش درحالحاضر برای این کار که جزء مهمترین کارهای آنها محسوب میشود کمترین وقت را میگذارد. این درحالی است که حداقل ۲۰ تا ۲۵ میلیون نفر طرفدار استقلال هستند و با نتایج این تیم زندگی میکنند، بنابراین باید نفراتی را برای مدیریت این باشگاه انتخاب کنند که حسابشده و روی تحقیقات باشد.