اردلان بزرگنیا، روزنامه نگار: یکی از مدیران باشگاه پرسپولیس که در زمان مدیریت او تیم سرخ پایتخت در مسیر موفقیت قرار گرفت علیاکبر طاهری بود. مدیری که در 2مقطع متفاوت هدایت این باشگاه را برعهده گرفت و توانست شاهد موفقیتهای این تیم در لیگ برتر باشد. البته درنهایت وزارت ورزش نام او را در لیست حذفیها قرار داد. در آستانه پایان دوران وزارت ورزش در دولت دوازدهم بهسراغ طاهری رفتیم و نظرات او را درمورد این دوران و مسائل و مشکلات موجود جویا شدیم. طاهری در گفتوگو با «فرهیختگان» اینچنین به سوالات مطرحشده پاسخ داد.
شاید الان وقت خوبی باشد که درمورد دوران کاری وزارت ورزش که بخشی از آن روی عملکرد شما در باشگاه پرسپولیس تاثیر گذاشت، صحبت کنید.
قاعدتا من نباید در این مورد نظری بدهم و این کار وظیفه دستگاههای نظارتی است. ولی باید براساس یکسری شاخصها صحبت کنیم و ببینیم براساس همان شاخصها آیا عملکرد بهبود پیدا کرده یا نه. نباید به شکل احساسی در این ارتباط نظر داد و باید با دقت در هر حوزه، مساله را مورد بررسی قرار داد.
درمورد بحث فوتبال و باشگاهداری صحبت کنید.
در بحث فوتبال و اداره دو باشگاه سرخابی مشکلات زیاد بود که این مشکلات از قبل بوده و برای رفعش اقداماتی که لازم بوده صورت نگرفت. برای رفع چنین مشکلاتی نیاز به مجامع قدرتمند بود که در این مورد ضعفهای زیادی وجود داشت. باشگاهها زیرنظر مجامع قوی میتوانستند برنامههای خاص خود را پیش ببرند و به سرانجام برسانند و مشکلات را فقط در لحظه نبینند و برای رفع موقتش اقدام نکنند. اما اشکالاتی که وجود داشت اجازه نداد مشکلات باشگاهداری تیمهای دولتی به حداقل برسد.
دوران مدیریت شما در پرسپولیس مربوط به همین دوران وزارت ورزش است. فکر میکنید چقدر توانستید برنامههای خود را در باشگاهداری دولتی پیاده کنید؟
از هرکس بپرسید دوران مدیریت شما چطور بوده طبیعتا تعریف میکند! اما اگر بخواهم به شکل کلی درمورد آن دوران صحبت کنم باید بگویم وقتی من به پرسپولیس آمدم هیچ فرآیند درآمدزایی برای باشگاه پرسپولیس تعریف نشده بود. ما برنامههایی را برای درآمدزایی ارائه کردیم و بعد هم به بحث فرهنگسازی پرداختیم. توانستیم شفافسازی خوبی درمورد مسائل مالی ایجاد و گزارش واضحی از حسابرسی دولتی ارائه کنیم. در آن زمان درکنار نظارت بر عملکرد تیم در مسابقات که بهمرور نتیجهاش هوادارپسند شد توانستیم برخی نتیجه احکامی را که علیه باشگاه بود بهنفع پرسپولیس برگردانیم. کاری که معتقدم بینقص نبود اما در مسیر پیشرفت قرار داشت. بخشی از بدهیهای سنوات قدیم را پرداخت کردیم. اینها نکات بارزی بود که دنبالش بودیم.
بعد از رفتن شما از پرسپولیس انتقادهایی را مطرح میکردند و حتی عنوان شد بدهیهایی را برای پرسپولیس ایجاد کردید!
انتقاد همیشه هست اما ببینید چقدر کارهای ما را دیدند و از آن پشتیبانی کردند. درمورد بدهی زمانی که رفتم یک پرونده آنتونی گولچ را داشتم که هنوز در مرحله رسیدگی بود ضمن اینکه ١۶میلیارد بدهی گذشته باشگاه را پرداخت کرده بودم. ضمن اینکه قرارداد ایرانسل هم زمان من امضا شد و بابت دوسال بعد هم ضمانت پرداخت مالی گرفته شد. این کارها دیده نمیشود اما انتقاد همیشه مطرح میشود.
حمایتی بابت کارهایی که انجام دادید و برنامههایی که ارائه کردید، داشتید؟
نه، پشتیبانی لازم را ندیدم. همه دنبال انتقاد کردن هستند اما من دنبال ساخت زیربنایی بودم. در آن زمان احساس کردیم پرسپولیس مثل همه باشگاههای بزرگ فوتبال نیاز به ورزشگاه اختصاصی دارد. تمام پلن و نقشه ساخت هم مطابق آنچه در باشگاههای بزرگ دنیا صورت گرفته بود آماده کردیم. در ساخت چنین پروژههایی به کمک اسپانسرها کار را به سرانجام میرسانند و ما هم چنین تصمیمی داشتیم که به سرانجام نرسید و البته اسنادش کاملا موجود است.
ظاهرا پیش از شما هم برنامهای برای ساخت ورزشگاه وجود داشت که آنهم به سرانجام نرسیده بود!
وقتی میگویم باید درمورد شاخصهای موجود عملکردها را مورد بررسی قرار داد، برای همین میگویم. شاخص یعنی داشتن برنامه تحت نظارت و مونیتورینگ مجمع. مجمع باید بگوید از کجا باید شروع کنیم و به کجا برسیم. باید مسیر را مشخص کند و سپس برای طی مسیر مساله درآمدزایی و منابع مالی را مورد نظارت قرار دهد. بعد که همهچیز مشخص شد کار برعهده هیاتمدیره و مدیرعامل قرار میگیرد و مجمع همهچیز را زیرنظر خواهد داشت. وقتی مجمعی وجود ندارد طبیعی است که کارها به سرانجام نرسد. متاسفانه برخی میآیند تا به سکوی پرتاب خود به اهداف دیگرشان برسند. اتفاقاتی که در باشگاهی مثل پرسپولیس رخ میدهد چون حالت زیربنایی ندارد بیشتر شبیه یکجور مسکن است.
به غیر از نقش مجمع چه بخشهایی در کار ایجاد اشکال میکردند یا الان مشکلساز میشوند؟
ما هر امکانی که برای درآمدزایی بود پیشرویمان قرار دادیم. مثلا بهسراغ مساله بلیتفروشی رفتیم. بلیتفروشی باشگاه را به مدت 11سال واگذار کرده بودند. ما گفتیم میخواهیم خودمان این کار را انجام دهیم اما به ما گفتند باشگاهها بلد نیستند چنین کاری را انجام دهند. گفتیم بگذارید یاد بگیریم. همهجای دنیا دنبال آموزش دادن به باشگاهها هستند اما اینجا میگویند شما نمیتوانید. به ما میگفتند شما مدیران میروید و ما هستیم و باید کارها را خودمان انجام دهیم. حالا الان هیچکدام آنها در فوتبال نیستند. حاضر نبودند به باشگاهها راه درآمدزایی را بیاموزند. جالب اینجاست در فوتبال ما تیمهای قهرمان یا نایبقهرمان هیچ درآمدی از این موفقیت خود ندارند. AFC برای قهرمانی یا نایبقهرمانی تیمها در آسیا مبالغی را در نظر میگیرد اما در فوتبال ایران دیدهاید که به تیم قهرمان پولی بپردازند؟! وقتی یک سیستم درست بر فوتبال حاکم باشد هیچ حقی ناحق نمیشود.
با همین روشها سالهاست که تیمهای پرسپولیس و استقلال را جلو بردهاند.
آیا مشکلات کم شده؟ این روشها فقط مسکنهایی است که درد فوتبال ما را موقتا برطرف میکند. یکجایی میرسد که مشکل به شکل دیگری عیان میشود و میبینید چطور ذهن مخاطبان را برهم میریزد. تا ساختارسازی نشود مشکل از بین نمیرود و فقط از شکلی به شکل دیگر بروز میکند.
سوال اینجاست چرا شما مدیران وقتی با یک بازیکن یا مربی خارجی قطع همکاری میکنید با آنها تسویهحساب نمیکنید تا باشگاه بعدا مجبور نباشد با رقمی بهمراتب بالاتر با افراد تسویهحساب کند؟
وقتی صحبت از بدهی میشود یعنی باید حقی را به صاحب حق بدهی. وقتی با بازیکن قرارداد میبندی باید پولش را پرداخت کنی اما چرا همان موقع نمیدهیم قطعا دلیلی دارد. طرف پدرش فوت میکند اطرافیان میگویند خوب زندگی نکرد و برای خودش خرج نکرد. پسر زیر تابوت پدر میگوید آیا داشت و نخورد و مرد؟ حالا این حکایت ماست. آیا پول داشتیم و به بازیکن یا مربی ندادیم؟ وقتی در باشگاه پول نیست و درآمدی هم وجود ندارد چه باید بکنیم. وقتی راههای کسب درآمد رویمان بسته است از کجا باید پول بیاوریم. اسپانسر میگیریم اما آنها هم دائم پول نمیدهند و براساس توافق و بهصورت متناوب و در زمانهای مختلف پول را پرداخت میکنند. اگر باشگاه پول داشته و نداده کاملا تخلف کرده است. ولی وقتی ندارد همه باشگاه را متخلف میدانند و نمیگویند ارگانهایی که مانع درآمدزایی باشگاهی مثل پرسپولیس میشوند در این مشکلات نقش دارند.
یعنی باید یقه همه ارگانها را بگیریم؟
وقتی انتقاد میکنید باید منصفانه این کار را انجام دهید. بروید یک جستوجو کنید و ببینید راههای درآمدزایی باشگاههای حرفهای فوتبال چیست. همهجا از طریق مدیا، تبلیغات و راههای تجاری درآمدزایی میکنند. جایی دیدم باشگاه مطرح لوازم خانگی برند خود را به طرفدارانش میفروشد. این راه تجاری است و اینطور راهها مثل تبلیغات دور زمین، اسپانسر و حتی چنین راههای تجاری 10 تا 20درصد راه درآمدزایی را به خود اختصاص میدهد. همهجای دنیا عمده درآمد به حق پخش بازیها برمیگردد اما اینجا کسی به باشگاههای ما حق پخش نمیدهد. برای همین برخی باشگاهها به حوزه نفت وصل هستند که دیدید چه اختلافاتی در آنها به وجود آمد. یکسری مثل پرسپولیس و استقلال دولتی هستند که هیچ انتفاعی از دولتیبودن عاید آنها نمیشود. فقط یکسری تیمهای صنعتی هستند که بهتر از بقیه پول میگیرند و مشکلات تیمهای دیگر را ندارند و البته درآمدزایی هم نمیکنند. در این حالت تکلیف تیمهای دولتی مشخص است. درآمد نداریم، از قهرمانی چیزی نصیبمان نمیشود. اسپانسر محدود است و حق پخش هم به ما نمیدهند و در برابر خواسته باشگاهها مقاومت میکنند. AFCبه باشگاهها بهخاطر بدهی فشار میآورد اما میپرسند راههای درآمدزایی کجاست. وقتی میبینند باشگاهها حق پخش ندارند خودشان متعجب میشوند.
خصوصیسازی این مشکلات را حل میکند؟
به شکلی که در ایران است اصلا! طرف درآمد جای دیگر را میخواهد در فوتبال خرج کند و اینجا نمیتواند درآمدزایی کند. خیلی زود از این کار بیهوده خسته میشود و میرود. مدیریت ورزش ما ایرادهای ساختاری زیادی دارد و تا این زیرساختها ایجاد و اصلاح نشود مشکل حل نمیشود و کار شما هم میشود انتقاد از عملکرد مدیر! پرسپولیس در مسیر موفقیت دچار مشکلات زیادی میشود اما همه میگویند این موفقیتها مهم است و اصلا دنبال حل ریشهای مشکلات نمیروند. حال کجا موفقیتها متوقف شود شاید برای مسئولان ورزش خیلی تفاوت نکند.
شما در ایجاد این ساختارها چقدر موفق بودید؟
ما تلاش خود را برای ایجاد این ساختارها کردیم. دیدید که وارد مذاکره شدیم و بلیتفروشی را دراختیار گرفتیم. مسائل مالی را با حسابرسی و مالیات شفاف کردیم. برای حل مشکلات سختافزاری تلاش کردیم و ورزشگاه شهیدکاظمی را دراختیار گرفتیم که گفتند برای استقلال هم این اتفاق بیفتد و زمینه اختصاص ورزشگاه امامرضا(ع) را برای آنها فراهم کردیم که البته آن اتفاقات افتاد و در قرعهکشی، ورزشگاه شهیدکاظمی به پرسپولیس رسید. سعی کردیم شرایط را برای تیم مناسب کنیم که دغدغهای جز فوتبال بازی کردن نداشته باشند. مسائل خاص میان بازیکنان و ایجنتها را سروسامان دادیم و دست دلالها را کوتاه کردیم. نمیگویم همه کارهایمان بینقص بود اما با یک تیم منسجم کارها را پیش میبردیم. برنامه داشتیم و آنها را ارائه میدادیم. قضاوت عملکرد آن زمان را با مشکلاتی که داشتیم و نقصهایی که گاهی به وجود میآمد بهعهده هواداران پرسپولیس میگذارم.