میراحمدرضا مشرف، روزنامه نگار: در روزهایی که جنگ میان دولت و طالبان به نقطه اوج خود رسیده و دولت مرکزی مستقر در کابل در شکنندهترین وضعیت خود قرار دارد، سفر اشرفغنی، رئیسجمهور افغانستان و عبداللهعبدالله، رئیس شورایعالی مصالحه این کشور به آمریکا را میتوان از برخی جهات مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؛ نخست اینکه براساس اطلاعات افشاشده از منابع دیپلماتیک، این سفر نه به دعوت کاخ سفید، بلکه بنابر درخواست و اصرارهای مکرر اشرفغنی و پس از تعللی تقریبا دوماهه صورت میگیرد. نگرانی دولت بایدن از قرار گرفتن در معرض فشار افکار عمومی و سیاستمداران آمریکایی بهویژه در کنگره، برای تجدیدنظر در تصمیمات مرتبط خروج از افغانستان و یا درباره چگونگی ادامه حمایت از دولت کابل، عمدهترین دلایل بیرغبتی کاخ سفید نسبت به انجام این سفر بوده است.
دومین مورد قابلملاحظه این است که ظاهرا همراهی عبداللهعبدالله با اشرفغنی در این سفر بنابر اصرار و حتی اجبار دولت بایدن انجام گرفته است و کاخ سفید با این اقدام به اشرفغنی نشان داده که دیگر او و دولتش را بهتنهایی به رسمیت نمیشناسد و هرگونه مساعدت و همکاری آینده میان واشنگتن و کابل منوط به پذیرش مشارکت جناحهای سیاسی دیگر از سوی رئیسجمهور افغانستان خواهد بود.
برنامهها و اهداف متفاوت اعلامشده از سوی دو طرف برای انجام این سفر سومین نکته درخور توجه است. درحالیکه وحید عمر، مشاور اشرفغنی مساله اصلی مورد بحث در این سفر را جلب حمایت و کمک برای نیروهای امنیتی افغانستان اعلام کرد، بیانیه کاخ سفید بر گفتوگوها برای ادامه روند صلح، پیگیری ادامه روند خروج و تعهدات آمریکا در ارائه کمکهای دیپلماتیک و بشردوستانه تاکید دارد. از این تفاوت دیدگاهها نمیتوان برداشتی غیر از این داشت که برخلاف نظر دولت کابل، حمایت از نیروهای امنیتی افغانستان جایگاه خاصی در برنامههای پیشبینیشده کاخ سفید ندارد.
نکته چهارم به عکسالعمل واشنگتن در قبال تحولات صحنه نبرد در روزهای اخیر بازمیگردد. رویکرد تقریبا بیتفاوت کاخ سفید نشان میدهد واشنگتن به جدال کنونی در افغانستان به چشم یک جنگ داخلی نگاه میکند که ارتباطی به ایالاتمتحده نداشته و بنابر این لزومی هم برای مداخله در آن وجود ندارد. به نظر میرسد درحالحاضر معیار اصلی موضعگیری آمریکا در برابر تحولات افغانستان توافق صلح دوحه است و از این جهت شاید بتوان گفت موقعیت طالبان بهمراتب بهتر از دولت است؛ به همین دلیل نمیتوان انتظار داشت که این سفر تغییری در این فرآیند و بهویژه در ارتباط واشنگتن و طالبان به وجود بیاورد. درنهایت نکته پایانی این است که سیاستمداران افغانستان، ازجمله اشرفغنی و عبداللهعبدالله باید باور کنند که مسیر صلح در این کشور دیگر از کاخ سفید نمیگذرد، همانطور که در مسیر ادامه مبارزه با طالبان هم دیگر نمیتوانند به کاخ سفید متکی باشند. بنابراین، آنها باید به جای انتظار کشیدن در پشت درهای کاخ سفید و دلبستن به کمکها و وعدههای نامعلوم این کشور، در جستوجوی مسیری جدید برای دستیابی به صلح باشند؛ همان نکتهای که حامد کرزای پیشتر از همه آن را درک کرده است: «ما بدون حضور نظامی آنها وضعیت بهتری خواهیم داشت. من فکر میکنم ما باید از کشور خود دفاع کنیم و به زندگی خود نگاه کنیم.... افغانستانیها در پشت مرحله طاقتفرسای صلح، متحد هستند و اکنون باید مسئولیت آینده خود را بپذیرند.»