داود مهدویزادگان، دانشیار و عضو هیاتعلمی پژوهشگاه علومانسانی و مطالعاتفرهنگی: بحمدالله انتخابات ریاستجمهوری1400 با وجود شرایط خاص و دور از انتظار با مشارکت پرشور مردم در 28خردادماه برگزار شد و آیتالله سیدابراهیم رئیسی با کسب 62درصد آرای مردم بهعنوان سیزدهمین رئیسجمهور برگزیده شد. مشارکت مردم در این انتخابات تقریبا 50درصد بود. البته درصد مشارکت مردم در برخی انتخابات گذشته بیش از این میزان بوده است، لکن آنچه این انتخابات را نسبت به گذشته باشکوه و پرشور جلوه میدهد، حجم سنگین فعالیت رسانهای دشمن و تمام گروهها و جریانات سیاسی بدخواه با جمهوری اسلامی است. در چندماه منتهی به انتخابات1400 شبکه گسترده رسانهای داخلی و خارجی ضدانقلاب بههمراه ظرفیت بالای فضای مجازی، بهطور شبانهروزی در تخریب چهره جمهوریخواهانه نظام اسلامی و ایجاد ذهنیت بیاعتمادی و حتی تقابلی مردم با نظام، فعالیت بیسابقهای را بهراه انداخته بود. دشمن ملت حتی برای تشدید عملیات روانی و تولید آگاهی کاذب از طریق فضای مجازی بهسرعت ظرفیتهایی را در ایران فعالسازی کرد تا به این وسیله، بهطور نامحسوس، گروههای مرجع فکری برانداز و مخالف نظام بسیج و سازماندهی شوند. البته در این کار هم بسیار موفق عمل کردند.
هدف اصلی دشمن در این عملیات به حداقل رساندن مشارکت مردم در انتخابات به زیر 15درصد و پیوند زدن آن با عدم مشروعیت نظام اسلامی و زمینهسازی شهرآشوبهای گسترده بود. این پروژه در قالب عملیات «تحریم انتخابات» برنامهریزی شده بود. در نظر دشمن و بدخواهان نظام اسلامی، عملیات تحریم تا روز برگزاری انتخابات با موفقیت پیش رفته بود. اینان حتی این احتمال را نمیدادند که نهادهای رسمی حافظ معنوی نظام مانند شورای نگهبان جرأت مقاومت برابر عملیات تحریم را داشته باشد. شورای نگهبان یا باید برابر تهدید تحریم انتخابات تمکین کند و به تاییدصلاحیت نامزدهای غیرانقلابی و همسو با جریانهای عادیساز انقلاب تن دهد یا باید خود را برای حجم سنگینی از تهاجم بیرحمانه و غیرمنطقی رسانههای برانداز و مخالف آماده کند. به این ترتیب، دشمنان مردم و نظام اسلامی در شب برگزاری انتخابات، کار را تمامشده میدانستند. بهزعم آنان، اکثریت مردم در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نخواهد کرد و در نتیجه راه برای اقدامات بعدی که عبارت از شورشهای خیابانی و فشار بر نظام بهمنظور تغییر دیدگاه و مواضع سیاسی و نیز امتیازگیری است، هموار خواهد شد. لکن ملت ایران علیرغم گلایهمندی از شرایط بد اقتصادی و درک عملیات شوم تحریم و دعوت ولیفقیه و مراجع دینی و دانشگاهی به شرکت گسترده در انتخابات، در روز 28خرداد حماسه آفریدند و حضور 50درصدی خود را در این انتخابات به ثبت رساندند.
بهطور قطع، اگر مساله شیوع بیماری کرونا و نابسامانی اقتصادی و کارشکنی دستگاه اجرایی در شروع بهموقع صندوقهای رای و رساندن تعرفه و پوشش مناطق دوردست روستایی و افزایش صندوقهای سیار رایگیری نبود، مشارکت مردم در انتخابات بالای 70درصد میشد. به همین خاطر است که مشارکت مردم در انتخابات 28خرداد 1400 را از جهت محتوایی و معناداری برتر از انتخابات گذشته میدانیم. این حضور مردمی توطئه سنگین علیه ملت و نظام اسلامی را نافرجام گذاشت. بهطوری که در مناظره سوم ازسوی یکی از نامزدها هشدار تکرار 28مرداد در 28خرداد داده شد.
اما با آشکارشدن مشارکت پرشور مردم در انتخابات و شکست عملیات تحریم، آنچنان که وزیر ارشاد اسبق لندننشین در صفحه توئیتر خود به آن اذعان کرده بود و اعلام رسانههای خارجی بهدور از انتظار بودن حضور پرشور مردم در انتخابات، بدخواهان و معاندان و دنبالههای داخلی را بهشدت بهتزده و شوکه کرد. این حماسه بزرگ برای آنان بسیار ناامیدکننده و یاسآور بود. اکنون آنان خود را با مساله مهم دیوار بلند پولادین اراده ملی مواجه میبینند. اراده باشکوهی که در وقت احساس تهدید علیه نظام مردم سالار دینی، تمام گلایهمندیهای خود را کنار میگذارد و یکدل و یک پارچه برابر آن تهدید میایستد. همین امر، آشفتگی فکری و روحی عمیقی را در جبهه معارض با نظام پدید آورده است. اینان ازسویی نگران تقویت انسجام ملی ناشی از مشارکت مدنی هستند و ازسوی دیگر، نگران فروپاشی فکری و روحی جبهه خودی هستند. دشمن ملت و بدخواهان نظام امیدواری زیادی به پیروان خود داده بود که کار نظام اسلامی تمام شده است ولی اکنون با مشارکت 50درصدی که میتوانست خیلی بیشتر از آن باشد، مواجه شدهاند. این رویداد مهم بسیار پریشانکننده است. بهطوری که یکی از آنان توئیت کرده است: «این 17میلیون کی میمیرند.» به همین خاطر، اکنون تلاش گستردهای را با هدف ناچیز جلوه دادن مشارکت پرشور مردم بهراه انداختند تا به این وسیله مانع انسجام ملی و فروپاشی فکری و روحی جبهه معارض شوند. ازجمله این اقدامات مقایسههای آماری میان انتخابات1400 با انتخاباتهای گذشته است. درحالی که این کار قیاس معالفارق است. بهویژه مشابه چنین مشارکتی در گذشته پیش آمده بود و در نظر مردم مسالهآفرین تلقی نشده بود.
اما از دیگر اقدامات جبهه معارض با نظام، استناد به بیانات ولیفقیه در تحلیل انتخابات آمریکا است که سالیان پیش به کرات طرح شده است. رهبری در این بیانات، اعلام میدارد که مشارکت 35 یا 40درصدی مردم آمریکا در انتخابات، برای نظام سیاسی آمریکا ننگ است و نشانه بیاعتمادی و نارضایتی مردم از نظامشان است. جبهه معارض با بازنشر این بیانات رهبری، سعی دارد اینگونه وانمود کند که همین مشارکت 50درصدی را که بههیچعنوان نمیتوان مشارکت حداقلی تلقی کرد، نشانه عدم مشروعیت نظام است. لکن آشکار است که این تلاش کاملا بیهوده و عبث است و نظریهپردازان جبهه معارض با اینگونه شبههافکنیها نه میتوانند مانع انسجام ملی شوند و نه میتوانند جلوی فروپاشی فکری و روحی پیروان خود را بگیرند.
مقام معظم رهبری دو روز قبل از برگزاری انتخابات خطاب به ملت شریف ایران درباره انتخابات1400 سخنرانی فرمودند. ایشان با آگاهی به همه آنچه پیشتر درباره نارضایتی مردم و بیاعتباری انتخابات آمریکا بیان کردهاند، وارد گفتوگو با ملت شدند و آنان را به مشارکت گسترده و پرشور در انتخابات دعوت فرمودند. ایشان بر اهمیت مشارکت بالای مردم در حفظ نظام و شکست تهدیدات دشمن علیه ملت و نظام اسلامی تصریح کردند: «همه مراکز قدرتهای شیطانی در همه عالم، آنهایی که با جمهوری اسلامی دشمنی و مخالفت میکنند، با انتخابات هم بهطور ویژه مخالفت و معارضه میکنند. در همه انتخاباتهای ما در طول این دهها سال همیشه اینجور بوده که ابزارهای رسانهای آنها، ابزارهای سیاسی آنها در خدمت تخریب ذهنی مردم نسبت به انتخابات و اگر بتوانند بهنحوی دخالت در انتخابات بوده؛ برای اینکه نگذارند آن شکوه و شوکت انتخابات ایران خودش را نشان بدهد.» (بیانات 1400/3/26). ایشان حضور مردم در صحنه سیاست را موجب افزایش اقتدار نظام اسلامی میدانند: «ما ابزارهای نظامی، ابزارهای سیاسی، ابزارهای اقتصادی را قدرتافزا و قدرتزا میدانیم برای کشور، اما هیچکدام بهاندازه حضور مردم نیست؛ حضور مردم، نظام جمهوری اسلامی را بهمعنای واقعی کلمه قدرتمند میکند.» (بیانات 1400/3/26). رهبری این نکته مهم را حتی نسبت به انتخابات نظام مردمسالاری دینی انکار یا نفی نکرده است و دو روز قبل از برگزاری انتخابات به آن اشاره میکنند. ولیفقیه با علم به گلایهمندی مردم از نابسامانیهای اقتصادی، آنان را به مشارکت پرشور در انتخابات دعوت کردند. گلایههای مردم نباید موجب عدم مشارکت شود: «بعضی از قشرهای محروم جامعه هستند که اینها خب توقعات بهجایی دارند و گلایه دارند از اینکه این توقعات برآورده نشده؛ مساله معیشت، مساله مسکن، مساله اشتغال، که خب واقعا بایستی مسئولان کشور به این مسائل برسند و باید میرسیدند به این مسائل؛ اینها گلایهمندند، لذا دستودلشان به انتخابات نمیرود؛ میگویند خب حالا مثلا شرکت کردیم چه فایده! بهنظر من گلایه اینها بجا است اما تصمیمگیریشان بجا نیست.» (بیانات 1400/3/26).
بنابراین، جبهه معارض زحمت بیهوده میبرد که در آرشیو بیانات جستوجو و موردی را علیه انتخابات1400 رونمایی کند. بلکه اینگونه استنادات نوعی قبول تحلیل رهبری نسبت به انتخابات آمریکا ازسوی آنان است. زیرا آنان با فرض قبول تحلیل ولیفقیه میتوانند بگویند که اینجا نیز همینطور است. اما اگر چنین تحلیلی را قبول نداشته باشند، نمیتوانند با استناد به آن، انتخابات ایران را نقد کنند. با وصف این، ولیفقیه در فردای انتخابات با تبریک به ملت ایران، استدلال آورده است که مشارکت مردم پرشور بوده است. ایشان در این پیام به چهار علت تاثیرگذار در کاهش مشارکت اشاره کرده است:
1. نابسامانی اقتصادی
2. کرونا
3. تبلیغات زهرآگین دشمن
4. کارشکنی برخی مجریان برگزاری انتخابات در اخذ آرای تمام مردم
مجموع این چهار عامل میتوانست مشارکت مردمی را به زیر 20درصد که میزان مورد انتظار دشمن ملت و نظام بود، بکشاند. حال آنکه این اتفاق واقع نشد و میزان مشارکت 50درصدی رقم خورد بلکه اگر این عوامل نمیبود، مشارکت بالای 70درصد میشد. ولیفقیه بهدرستی این عوامل را در تحلیل میزان مشارکت مردم دخیل دانسته و با عنایت به همین عوامل است که این مشارکت را حماسی و پرشکوه خوانده است: «پیروز بزرگ انتخابات دیروز، ملت ایران است که یکبار دیگر در برابر تبلیغات رسانههای مزدور دشمن و وسوسه خاماندیشان و بدخواهان، قد برافراشت و حضور خود در قلب میدان سیاسی کشور را نشان داد. نه گلایه از دشواری معیشت طبقات ضعیف، نه دلتنگی از تهدید بیماری فراگیر، نه مخالفخوانیهایی که با انگیزه دلسرد کردن مردم از ماهها پیش آغاز شده بود، و نه حتی برخی اختلالات در جریان رأیگیری در ساعاتی از روز انتخاب، هیچیک نتوانست بر عزم ملت ایران فائق آید و انتخابات مهم ریاستجمهوری و شوراهای شهر و روستا را دچار مشکل سازد.» (بیانات 1400/3/29).
درواقع، ولیفقیه با این بیان چنین استدلال کرده است که قیاس انتخابات ایران با انتخابات آمریکا، معالفارق است. زیرا اولا انتخابات1400 زیر 40درصد نبوده است و ثانیا، عدم مشارکت پرشور مردم آمریکا در انتخابات بدون وقوع همه یا برخی از آن چهار عامل تاثیرگذار بوده است. بنابراین، چنین قیاسی یا تطبیق مصداقی از اساس باطل است. اینکه ملت ابران، علیرغم چهار عامل اصلی یادشده در انتخابات مشارکت 50درصدی داشتند، پیروزی بزرگی برای ملت است و البته نظام اسلامی از این پیروزی ملت، مشروعیت و قدرت بیشتری پیدا میکند. اما وجه مهم این پیروزی آن است که پروژه عملیات تحریم و فتنه شهرآشوب و توطئه تکرار 28مرداد شکست خورده است. بهطور قطع، اگر مشارکت مردمی بالا نبود، پروژه تحریم عملیاتی شده بود و مملکت بعد از برگزاری انتخابات با فتنه عظیمی درگیر شده بود. به همین خاطر است که میگوییم اینگونه شبههافکنیهای آرشیوی، راه بهجایی نمیبرد. دشمن تودهنی سنگینی خورده است و نمیتواند جلوی پریشانیهای فکری و آشفتگیهای روحی و روانی خود را بگیرد. انسجام ملی با حضور حماسی مردم در انتخابات، تقویت شد و جبهه انقلابی در تقابل نابرابر، سربلند بیرون آمده است.