مریم عاقلی، روزنامه نگار: علی تاجرنیا، فعال اصلاحطلب و سخنگوی ستاد مهرعلیزاده در انتخابات ریاستجمهوری اخیر در گفتوگو با «فرهیختگان» به نقد و آسیبشناسی کاهش رای و مشارکت بدنه ایدئولوژیک جریان اصلاحطلب در انتخابات اخیر پرداخت و عدم حمایت اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری را یکی از دلایل عدم اقبال مردم به انتخابات شورای شهر برشمرد.
با توجه به اینکه همواره بدنه ایدئولوژیک جریان اصلاحطلب بهعنوان محرک بدنه اجتماعی این جریان در هر انتخاباتی ورود داشته است، به نظر شما چرا در انتخابات ۱۴۰۰ ما شاهد ریزش بدنه ایدئولوژیک اصلاحطلبان در انتخابات بودیم؟
اگر بخواهیم ارزیابی درستی از میزان مشارکت بدنه ایدئولوژیک اصلاحطلبان در انتخابات داشته باشیم، باید درنظر گرفت چقدر از جریانات اصلاحطلبی به انتخابات ورود کردند، به هر حال آنچه مهم است این است که اصلاحات و احزابی که بیشترین طرفدار را بین اصلاحطلبان دارند، ازجمله حزب اتحاد ملت، در انتخابات اخیر ورود نکردند، ازاینرو بخش عمدهای از جریانات و چهرههای ایدئولوژیک جبهه اصلاحات بهنوعی در انتخابات ۱۴۰۰ نبودند.
حضور خاتمی و کروبی و چهرهای دیگر در انتخابات نیز بهنوعی الزاما به معنای دعوت دیگران به انتخابات نبود؛ چراکه آنها در جایگاهی هستند که دچار محذوریت بودند و ممکن است با این نگاه به انتخابات ورود کرده باشند. نکته دیگر اینکه از بین ۹ کاندیدای اصلاحطلبان هیچکدام نتوانستند از شورای نگهبان عبور کنند و طبیعی است که بخش زیادی از جریان اصلاحطلبی حاضر نبود از کاندیداهای اصلی خود عدول کرده و بهسمت کاندیداهای دیگری برود، بنابراین اگر این دو گزاره را بهدرستی تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد بخش عمدهای از بدنه اصلاحطلبی نه صرفا بهدلیل عدم همراهی سران یا احزاب اصلاحطلب بلکه بهدلیل برخوردار نبودن از گزینه مناسب در انتخابات شرکت نکرد.
شما قائل به ریزش بدنه ایدئولوژیک اصلاحطلبان در این دوره هستید؟
قطعا رأی ایدئولوژیک اصلاحطلبان در این دوره ریزش داشته است و بخشی از این اتفاق به شرایط کشور و وضعیتی که حاکمیت برای اصلاحطلبان به وجود آورد و عرصه را برای ورود کاندیدای اصلی ما به انتخابات تنگ کرد، بازمیگردد.
نکته دیگر نیز بهدلیل عملکرد دولت روحانی است که مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گرفته بود و نکته سوم اینکه برخی طرفداران اصلاحطلبان بهدلیل سردرگمی مواضع جریان متبوع خود در انتخابات شرکت نکردند، البته آنها با عدم حضور خود در انتخابات یک پیامی را هم منتقل کردند.
به نظر شما چگونه میتوان بدنه ایدئولوژیک جریان اصلاحات را احیا و بازتولید کرد و از لحاظ گفتمان درونجبههای چه تصمیماتی در اینباره گرفتهاید؟
بدونشک اگر یک آسیبشناسی درستی از این موضوع صورت گیرد و راهحل درست نیز داشته باشیم، قطعا این مسیر اصلاح و حضور مجدد آنها بازیابی خواهد شد؛ ازاینرو احیای جریان اصلاحطلبی را در آینده مجدد شاهد خواهیم بود.
حمایت از لیست جمهور اشتباه تاکتیکی بود
خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری بهصورت تلویحی از همتی حمایت کرد و در انتخابات شورای شهر بهصراحت از مردم خواست که به لیست جمهور رای بدهند اما سرلیست آنها در تهران نفر سیوهفتم شد، به نظر شما این گریز از مرکزیت تصمیمگیری جبهه اصلاحات چه تبعاتی برای این جناح خواهد داشت؟
به نظر من این یک اشتباه تاکتیکی از جریان اصلاحات بود؛ چراکه وقتی مردم را برای انتخابات ریاستجمهوری دعوت نمیکنیم اما میخواهیم برای انتخابات شوراها بیایند، قطعا منتج به نتیجه موردنظر نخواهد شد؛ بهویژه اینکه دوستان اصلاحطلب عمدتا نگاه تقلیدی ندارند که نگاه کنند سران آن چه میگویند و آن کار را انجام دهند، بلکه خودشان باید به قطعیت برسند و سپس تصمیم بگیرند.
ازاینرو این نکته تفاوت جریان اصلاحطلبی با جریان مقابل خود است و نکتهای که مغفول ماند اینکه اهمیت انتخابات ریاستجمهوری بیشتر بود، اما وقتی ما با عدم معرفی کاندیدا برای انتخابات ریاستجمهوری عملا مردم را از حضور در انتخابات ریاستجمهوری نهی کردیم، طبیعتا آثار آن بر انتخابات دیگر نیز مترتب خواهد شد. بنابراین من شک ندارم که اگر اصلاحطلبان از مدتها قبل فضای گفتمانی مشارکت را ایجاد میکردند، هم در انتخابات ریاستجمهوری نتیجه متفاوتی میگرفتیم و هم در انتخابات شورای شهر، شاهد همافزایی بیشتری بودیم.