مریم عاقلی، روزنامهنگار: برای بسیاری درکنار اهمیت پیروزی کاندیدای مدنظرشان در انتخابات، مشارکت در انتخابات نیز اهمیت ویژهای داشت. از ماهها قبل رسانههای غربی و کمپینهایی که شکل گرفته بودند تا بر بستر نارضایتی از وضع موجود، مردم را به این جمعبندی برسانند که قرار نیست با تغییر دولت اتفاقی در ایران بیفتد، فعال شده بودند. این پروژه را هیچکس جز مردم نمیتوانست به شکست بکشاند و روز جمعه نیز چنین شد. درباره انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم با ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی گفتوگو کردیم. او عدم مشارکت را نه بهمعنای تحریم بلکه اعتراض مردم نسبت به شرایط فعلی عنوان کرد و ازسوی دیگر به ارائه راهکارهایی درباره پاسخگویی به گلایهمندی مردم پیرامون وضعیت فعلی پرداخت که مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است.
کمپین تحریم انتخابات و برخی نظرسنجیها نشان میداد، نباید زیاد به انتخابات1400 امیدوار بود، اما مردم پروژه تحریم را شکست دادند و حضور قابلتوجهی در انتخابات داشتند. تحلیل شما از میزان مشارکت و چرایی شکست این پروژه چیست؟
میانگین متوسط آمار شرکت مردم در انتخابات ریاستجمهوری، حدود ۶۳درصد است اما در انتخابات فعلی، ۴۹درصد شرکت کردند و درواقع حدود ۱۵درصد از مردم شرکت نکردند، کسانی که در انتخابات شرکت نکردند ۵۱درصد نیستند بلکه تنها ۱۵درصد هستند و این موضوع را بسیار متفاوت میکند چراکه در هیچیک از انتخابات گذشته صدردرصد مردم در انتخابات شرکت نمیکردند بلکه بین ۶۰ تا ۷۵درصد در انتخابات شرکت میکردند که میانگین آن ۶۳درصد بوده است. ما نباید ۳۰میلیون رای ندادن را بهعنوان اعتراض یا تحریم در نظر بگیریم چراکه برخی این نکته را بهصورت زیرکانه مطرح میکنند و مدعی میشوند ۳۰میلیون نفر در انتخابات شرکت نکردند درحالی که اینطور نیست چراکه هیچگاه همه مردم در انتخابات حضور نداشتهاند بنابراین در این دوره نیز تنها حدود ۱۶درصد از مردم در انتخابات شرکت نکردند؛ البته اگر بخواهیم آرای باطله را نیز در نظر بگیریم این رقم به حدود ۲۰درصد میرسد. نکته دوم این است که آرای باطله را در همه دنیا بهعنوان مشارکتکننده در انتخابات در نظر میگیرند یعنی درست است که این رای باطل محسوب میشود اما در انتخابات مشارکت داشتند. نکته سوم نیز این است که ما در سختترین شرایط پس از انقلاب که برای کشور بیسابقه بوده وارد انتخابات شدهایم چراکه بیش از دوسال است که تورم ۵۰درصدی داریم درحالی که در گذشته فقط یکبار در دوره مرحوم هاشمیرفسنجانی یکبار تورم به ۵۰درصد رسید اما بلافاصله پس از چندماه کنترل شد و پایین آمد؛ حتی در زمان جنگ هم ما تا این حد دچار تورم، رشد نقدینگی و سختی معیشت نبودهایم.
البته در دوره فعلی، اعتراضات سال۹۶ و اعتراضات بنزینی سال۹۸ و اعتراضات اجتماعی مزید بر علت شد.
بله، بنابراین باید توجه داشت در چنین شرایطی انتخابات برگزار شد و به این موضوع باید مساله بیماری فراگیر کرونا را نیز اضافه کرد.
کارشناسان در تحلیل مشارکت، به مساله کرونا نیز اشاره میکنند و معتقدند میزان عدم مشارکت ناشی از کرونا بین ۵ تا ۱۰درصد بوده است.
اصلا بنده میزان عدم مشارکت ناشی از کرونا را صفر در نظر میگیرم اما میخواهم بگویم با توجه به این حجم از سختیهایی که با آن مواجه بودیم، باید از حضور ۴۹درصدی مردم در انتخابات قدردانی و تشکر کرد و دست آنها را باید بوسید که در این شرایط سخت نیمی از آنها در انتخابات مشارکت داشتند.
یعنی ممکن بود بهدلیل شرایط سخت اقتصادی و معیشتی مردم، مشارکت ۳۰ درصد هم کاهش داشته باشد؟
بله، برای تشخیص اینکه چرا میزان مشارکت بالا یا پایین بوده باید به شرایط کشور توجه داشت و بدون تامل در این موضوع نمیتوان تحلیل کاملی ارائه داد.
نکته بعدی این است که ۱۵ تا ۲۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردهاند نامشان تحریم نبوده، بلکه من نام این درصد عدم مشارکتکننده را نارضایتی و رساندن پیام به حکومت و به نوعی اعتراض میگذارم؛ چراکه تحریم بار معنایی متفاوتی دارد و بهمعنای این است که تعدادی از مردم اساسا نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارند و آن را تحریم کنند. البته درست است که بخشی از مردم اینگونه فکر میکنند و قطعا جزء آن ۱۵ درصد هستند، اما آیا همه ۱۵ درصد به همین شکل هستند؟پاسخ منفی است. قطعا بخش قابلتوجهی از آنها که در انتخابات شرکت نکرده یا رای خود را بهشکل باطل دادهاند، درصددند اعتراض خود را از طریق صندوق رای به گوش مسئولان برسانند.
آیا در این تعریف که میگوید نباید نام آن را تحریم انتخابات گذاشت، طرفداران آقایان موسوی و احمدینژاد هم میگنجند؟
بله، من طرفداران آقای احمدینژاد را جزء کسانی نمیدانم که انتخابات را تحریم کرده باشند، بلکه اعتراض، تحریم و قهر کردن هرکدام یک بار معنایی خاص دارد، از این رو با تعبیری که مدنظر من است، معتقدم طرفداران او به این شکل نسبت به رد صلاحیتش اعتراض کردهاند.
قطعا اگر عملکرد رئیسی بهعنوان رئیسجمهور منتخب در چهارسال آینده قابلقبول باشد، این مساله در مشارکت مردم در انتخابات مجلس دوسالونیم آینده موثر است، کمااینکه عملکرد او در قوه قضائیه برای مردم قابلقبول بود و سبب شد رای ایشان از چهارسال پیش که ۱۶ میلیون بود- با وجود کاهش مشارکت- به ۱۹ میلیون برسد.
بنابراین اگر عملکرد رئیسی در دوسال آینده برای مردم اجمالا قابلقبول باشد و احساس کنند که حکومت و بهطور ویژه قوه مجریه برای بهبود وضعیت آنها تلاش میکند، شک نداشته باشید که در انتخابات بعدی وضعیت مشارکت بهتر خواهد شد؛ عمده دلیل کاهش مشارکت در این انتخابات مشکلات شدید معیشتی و اقتصادی مردم بود و من گمان نمیکنم، کسی مخالف این حرف باشد.
عملکرد دولت روحانی چقدر در کاهش این مشارکت نقش داشت؟
عملکرد دولت وی بهگونهای بود که ما شاهد کاهش مشارکت در انتخابات فعلی بودیم و اگر صریحتر بگویم، آن جریان و جناح سیاسی که در هشتسال گذشته از روحانی دفاع کرد مسبب اصلی کاهش نرخ مشارکت و تضعیف جمهوریت در کشور بودهاند.
درواقع کسانی که درحالحاضر بیش از دیگران فریاد جمهوریت سر میدهند، اتفاقا عامل اصلی تضعیف جمهوریت نظام و کاهش مشارکت شدهاند.
بهنظر شما گلایهمندی مردم چگونه باید توسط دولت رئیسی پاسخ داده شود تا اعتماد آنها مجددا بهدست بیاید؟
کسانی که انتخابات را تحریم میکنند درصد بسیار ضعیفی در طیف ۱۵ یا ۲۰ درصد عدم مشارکتکننده در انتخابات فعلی هستند اما اکثریت آنها نه بهدلیل رد صلاحیت چند فرد، بلکه بهدلیل شرایط سخت فعلی بوده که در انتخابات نیامدند و اگر برخی افراد نیز تایید صلاحیت میشدند، میزان مشارکت تا همین مقدار بود. گاهی ممکن است وضعیت معیشتی خوب نباشد اما مردم به آینده امیدوار باشند ولی درحالحاضر امید به آینده در بین مردم تضعیف شده و به همین دلیل آنها در کنشهای مختلف اجتماعی و سیاسی -که باید در آن سهیم باشند- حضور کمرنگ دارند.
حکومت چگونه به این رای اعتراض گونه مردم و عدم مشارکت آنها بازخورد نشان میدهد؟
این موضوع وظیفه حکومت است؛ چراکه مردم تا اینجا کار اصلی خود را انجام دادهاند و در این شرایط آمار ۴۹درصد آمار بسیار خوبی است، لذا از این نقطه به بعد بار اصلی روی دوش حکومت و بهویژه دولت و رئیسجمهور منتخب خواهد بود و در مراحل بعدی مجلس نیز باید به کمک بیاید. از این رو اگر عملکرد دولت برای مردم قابلقبول باشد و آنها احساس کنند که حکومت واقعا نسبت به مساله فساد جدی است، این موضوع برای آنها از لحاظ روانی حتی از مساله معیشت هم مهمتر است.
گاهی مردم احساس میکنند که حکومت حساسیت لازم را نسبت به فساد و مردم ندارد، لذا اگر رئیسی نسبت به این موضوع حساسیت جدی به خرج دهد و مردم کاملا متوجه شوند که فساد قابلتوجهی در کشور وجود ندارد، قطعا بسیاری از آلام مردم التیام بخشیده میشود، لذا من معتقدم کار او در این شرایط بسیار سخت خواهد بود و همه باید به او کمک کنند، اگر بتواند این موضوعات را بهنتیجه برساند قطعا مشارکت مردم در آینده تغییر خواهد کرد.