محمد پروازی، عضو شورای مرکزی مجمع ایثارگران اصلاحطلب در گفتوگو با «فرهیختگان» به بررسی آخرین وضعیت جبهه اصلاحات در آستانه سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و برخی اختلافنظرها در این جناح سیاسی پرداخت که مشروح آن در ادامه آمده است.
با توجه به اینکه پس از جلسه نهاد اجماعساز که اصلاحطلبان نتوانستند به یک کاندیدای واحد برسند، محسن مهرعلیزاده از ادامه رقابت انصراف داد، تحلیل شما از این اتفاقات در جبهه اصلاحطلبی چیست؟
همه بهخوبی میدانند در جبهه اصلاحطلبی چه اتفاقی افتاده است؛ نبوی و کروبی در یکطرف ایستاده و خاتمی و سیدحسن خمینی و میرحسین موسوی یک سمت دیگر ایستادند، بنابراین این صحنهآرایی نیازمند توصیف نیست و همه میبینند وقتی که سروش میگوید رای بدهید، یعنی وضعیت فعلی یک داستان پیچیده است.
جماعتی که میگویند رای بدهید دو دسته هستند؛ برخی از آنها میگویند به فلانی رای دهید، برخی از آنها نیز میگویند ما کاندیدا نداریم، لذا این موضوعات بیشتر مردم را دچار سردرگمی میکند و آنها قاعدتا میخواهند سردمداران جریان اصلاحات صحبت کنند تا تکلیفشان مشخص شود.
یعنی مواضع خاتمی مبنیبر رای دادن و مشارکت در انتخابات برای اصلاحطلبان حجت نیست؟
اگر اینطور باشد آیا حرف میرحسین موسوی که ۱۰سال در حصر است برای اصلاحطلبان حجت نیست که میگوید من رای نمیدهم یا حرف بهزاد نبوی که عمری را در مبارزات چریکی و زندان بوده و میگوید رای بدهید، حجت نیست؟ ازسوی دیگر سیدحسن خمینی میگوید همتی کنید و رای بدهید اما نمیگوید به چه کسی رای دهید.
موضع سیدحسن خمینی و اشاره تلویحی ایشان به همتی مشخص است، کمااینکه کروبی بهصراحت از اصلاحطلبان خواست که به همتی رای دهند.
بله، او گفت اما خاتمی نگفت به چه کسی رای دهید، بنابراین آیا نمیگویند ما چطور به کسی رای بدهیم که شما نمیگویید؟
برخی کرسی قدرت را ترک نمیکنند
البته عدهای از فعالان رسانهای اصلاحطلب با رئیسی بهعنوان یک کاندیدای مستقل دیدار کرده و بهنوعی خطمشی خود را نشان دادند، نظر شما درباره این دیدار چیست؟
من معتقدم آنها بناست کرسی و عرصه قدرت سخت را به هر قیمت ممکن ترک نکنند؛ چراکه بسیار منطقیتر از این روش میتوانستند وارد شوند. ما نباید نسبت به نگاه جوانان در جناحهای انقلاب تردید ایجاد کنیم، اما در عین حال معتقدم کار این نوع جناح و نسل دوم انقلاب تمام شده است اما ما هنوز باور نداریم.
ما باید باور کنیم که به پوستاندازی حرفهای نیاز داریم اما این بهمعنای قرار گرفتن در قدرت سخت نیست، بلکه باید در قدرت نرم این کار را انجام داد؛ من این را قبول دارم که درها روی جوانان بسته شده و امیدواریم که این درها باز شود.
خمپاره در وسط سنگر اصلاحطلبان خورده
برخی معتقدند فضای فعلی شبیه دعواهای پس از انتخابات دوم خرداد است؛ چراکه درحال حاضر فضای اختلاف میان کارگزاران و اصلاحطلبان بهویژه اتحاد ملت بسیار پررنگ شده است، چقدر به این موضوع قائل هستید؟
گاهی اختلاف درباره یک موضوع داخلی است که بحث آن فرق میکند، اما یکبار خمپاره در وسط سنگر خورده که اکنون در وضعیت دومی هستیم و درباره آن حرفوحدیث وجود دارد، درحالیکه اگر حالت اول باشد مانعی ندارد و اختلافنظر قابل پذیرش است. اتفاقا پس از دوم خرداد اختلافات از این جنس بود، به این معنا که اصلاحطلبان برنده میدان بودند اما درحال حاضر اینطور نیست، درحال حاضر ما با یک رقیب جدی طرف هستیم که او حق دارد بتازند و این طرف نیز حق دارد که بتازد اما نکته مهم تاختن او و دفاعکردن است و نباید این دفاع را تخریب کرد تا پیش برویم و ببینیم چه پیش میآید.
مهرعلیزاده مورد تایید خاتمی بود. زمانی که کنار میکشد و فقط در صحنه همتی باقیمانده دیگر شک و شبههای برای اصلاحطلبان باقی میگذارد که باید به چه کسی رای دهند؟
طبیعی است که دیگر شک و شبههای باقی نمیگذارد، اما احتمالا برای این صریح نمیگویند به چه کسی رای دهید تا اگر مشکلی پیش آمد، بگویند ما نگفتیم یا بهطور مثال بگویند منظور ما رای سفید بود و درحال حاضر راهی برای فرار گذاشتهاند. ما درحال حاضر سه موضع داریم؛ تحریم، شرکت یا حدوسط؛ اینکه شرکت کنیم اما نگوییم به چه کسی رای دهیم یعنی خودتان تشخیص دهید یا سفید رای بدهید یا به هرکس که خودتان دوست دارید، اما این حالت دلبخواهی باید روشن شود.
مرعشی نیز گفت همتی کاندیدای پنهان ماست.
بهنظر میرسد فرمایش مرعشی درست نیست؛ چراکه جبهه اصلاحطلبان این موضوع را تایید نمیکند که او کاندیدای پنهان ما بود. این موضوع یعنی او کاندیدای ماست اما از نظر شورای نگهبان پنهان نگه داشته بودیم، آیا این موضوع در جمع نهاد اجماعساز قابل دفاع بوده است؟ اتفاقا پس از این صحبت مرعشی، منصوری سخنگوی اصلاحطلبان این موضوع را تکذیب کرد و گفت اینگونه نیست.
اصلاحطلبان برای حمایت از یک گزینه به جمعبندی نرسیدهاند.
بله، همینطور است اما آنها برای اینکه مردم را تحریک کنند تا رای بدهند این حرف را میزنند و ازسوی دیگر فردی که سخنگویی ۵۲مجموعه را برعهده دارد مواضعش فنیتر خواهد شد تا یک نفر از این ۵۲نفر. بنابراین نکته اصلی صحبت منصوری بود که عصاره تفکر آن ۵۲اصلاحطلب را گفت اما مرعشی تفکرات خود را مطرح کرد. بهنظر بنده مقابل این صحبت مرعشی باید یک پرانتز باز کرد و نام کارگزاران را در آن نوشت.
تحریم انتخابات مرگ یک جریان سیاسی است
یک نکته که درباره استراتژی اصلاحطلبان وجود دارد این است که اصلاحطلبان چون نمیخواهند شکست را بپذیرند حاضر نیستند بهصورت علنی در این انتخابات نامزد داشته باشند، درست مانند سال۹۸ که برای انتخابات مجلس لیست ندادند. چقدر این موضوع صحت دارد؟
بله، من قائل به این موضوع هستم، ما اگر به این نتیجه برسیم که باید کار فرهنگی و پوستاندازی کنیم حضور در عرصه قدرت سخت این اجازه را به ما نخواهد داد و باید بهسمت قدرت نرم برویم. به اعتقاد من اگر یک حزب تحریم انتخابات را آغاز کند، مرگ خود را امضا کرده است، البته این مرگ در عرصه قدرت سخت است نه در عرصه قدرت نرم، بنابراین نباید تحریم انتخابات را کلید زد.
ممکن است در ۲۴ساعت آینده تصمیم اصلاحطلبان تغییر کند؟
مجموعه نهاد اجماعساز پس از جلسه آخر منحل شد، اما آنها دو اقدام انجام دادند؛ اول اینکه گفته است من کاندیدا ندارم و کسانی که میخواهند بهصورت انفرادی کار کنند، مانعی ندارند؛ قبل از همه آنها کروبی و بهزاد نبوی پیام دادند که رای دهید، بنابراین از آن نهاد دیگر نکته جدیدی خارج نمیشود، اما کسانی که میگویند ما میخواهیم رای دهیم و در رایگیری آن مجموعه نتوانستند اکثریت را کسب کنند، برای خودشان یک مجموعه بهنام «اصلاحات جمهوریت» تشکیل خواهند داد و در قالب ۱۵حزب وارد عرصه خواهند شد و برای همتی تبلیغ خواهند کرد. البته در این میان روزنامههای اصلاحطلب دیدند به مشکل برمیخورند لذا برای حفظ این وضعیت چارهای نداشتند جز اینکه با رئیسی کنار بیایند و بهسمت او رفتند؛ چراکه دیدند از تنور فعلی اصلاحات آتشی بهپا نمیشود و دودی بلند نخواهد شد، از اینرو طبیعی است که برای ماندن به آن سمت بروند.