محراب محمدزاده، روزنامهنگار: مقدمهای بر آغاز تعطیلیها: از ابتدای ابلاغ تعطیلیهای گسترده و قرنطینههای مختلف که بهواسطه ویروس کرونا طرحریزی و اجرا شد، بخشهای مختلفی از مشاغل و محیطهای تجاری، فرهنگی و هنری تحتالشعاع آن قرار گرفتند، یکی از مهمترین بخشهای هنری کشور سالنهای تئاتر بود که علاوهبر محرومیت تماشای آثار نمایشی برای مخاطبان، شرایط مالی سختی را برای هنرمندان، فعالان بخش خصوصی و نیروهای غیررسمی برخی سالنهای نمایشی به وجود آورد که درنتیجه برخی سالنهای خصوصی تعطیل و برخی کارکنان سالنهای نمایشی مجبور به تغییر شغل شدند. در این بین اما بیشترین آسیب را هنرمندانی دیدند که به معنای واقعی تئاتر با همه مهجوریت مالیاش منبع درآمدشان بود؛ و حالا مجبور بودند به بیکاری بدون هیچ دستمزد و بهاصطلاح حقوق دوران بیکاری روزگار را سپری کنند یا اینکه لاجرم به دیگر مشاغل فعال هنری روی بیاورند. باوجود این، در مقاطع مختلفی که سالنهای نمایشی بازگشایی میشد، آثاری روی صحنه میرفتند که آن هم بهدلیل شرایط 50درصدی سالنها و عدم اعتماد مخاطبان به رعایت پروتکلهای بهداشتی عواید مالی مناسبی، حتی به میزان هزینهکرد تولید اثر را هم بههمراه نداشتند.
در این شرایط مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز بهعنوان متولی اصلی تئاتر کشور برنامههایی را در راستای شیوههای حمایتی و نظارتی خود اعلام میکرد که راضیکننده نبود؛ چراکه این مرکز آنگونه که باید و شاید بودجه مناسبی ندارد و اگر هم داشته باشد، اختیار آن را ندارد. درنتیجه حمایت بیشتر جنبه تبلیغاتی و رسانهای میگیرد و درصد پوششدهی آن نیز آنقدر محدود است که به چشم نمیآید. تصویر رسانهای وضعیت ناخوشایند 15ماهه تئاتر بیشتر نمایانگر تئاتر پایتخت بوده است، حال آنکه جمعیت غالبی از هنرمندان در استانها درحال تجربه شرایط بدتری هستند. میثم حبیبی از هنرمندان فعال تئاتر در استان آذربایجانشرقی میگوید: «از ابتدای سال 1400 تاکنون اجرای عمومی نداشتهایم و آخرین اجرا در تبریز در محدوده زمانی مشخص پیش از عید بود که بهصورت محدود انجام گرفت. البته این عدم اجرا از ابتدای سال دلایل مختلفی دارد، که مهمترین آن آغاز بازسازی تئاترشهر تبریز پس از یک سال تعطیلی تئاتر و در دورانی که تئاتر به گروه دوی مشاغل رفت، مربوط میشود. دیگر سالنهای شهر هم یا از سوی صاحبان دولتی در اختیار گذاشته نمیشوند و یا برای بخش خصوصی هستند و نیازمند اجاره، که با وضعیت فعلی که یک اثر حتی نمیتواند هزینههای اولیه خود را بازگرداند، اجرا رفتن در سالنهای خصوصی ناممکن است. وضعیت در شهرستانهای استان هم تقریبا تعطیل است و گاها شاهد اجراهایی محدود هستیم.» حبیبی در ادامه میگوید، هنرمندان تبریزی انگیزه برای اجرا دارند اما وضعیت درآمدی از تئاتر طوری است که هزینههای تولید اثر بهویژه در یک سال اخیر، نجومی بالا رفته است و با حمایتهای ناچیز فعلی باید هزینه تولید را خود گروه بدون بازگشت مالی بدهد. او ادامه میدهد: «یکسری از گروهها تمرینهایی را آغاز کرده بودند که البته بهدلیل شرایط فرسایشی طولانی تمرین و نبود اطمینان از زمان اجرا، تصمیم گرفتند کاری انجام ندهند. از طرفی هم واقعا سالنهای نمایشی وضعیت ایمنی ندارند، تهویه و اتاقهای پشت صحنه و گریم استاندارد نیستند و صرفا نمیتوان به یک اسپری الکل و ماسکزدن اکتفا کرد. هرچند در زمان اجراهای محدود قبلی، متاسفانه پروتکلهای بهداشتی به معنای واقعی رعایت نمیشد.»
حمایتهای وزارت ارشاد از گروههای نمایشی
در میانه سال گذشته برخی رسانههای دولتی از تزریق امید و تدبیر حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سخن گفتند که براساس آن قرار بود 50درصد صندلیهای خالی سالنهای نمایشی توسط دولت حمایت مالی شود، که البته هیچگاه آنطور که باید، محقق نشد و طبق معمول نام طرح با نوع حمایت همخوانی نداشت؛ چراکه وضعیت حمایتی تئاتر در شرایط غیرکرونایی همواره دچار مشکلات عدیده بود، چه برسد به اکنون که تئاتر در مثلث وضعیت تعطیلی و محدودیتهای کرونایی، تغییر نجومی هزینههای تمامشده تولید اثر و عدم حمایت نهادهای متولی قفل شده است.
به هر شکل مجموعه ادارهکل هنرهای نمایشی تلاش دارد حداقل بتواند ظرفیت محدودی از اجراهای تئاتر در سالنهای دولتی پایتخت را که بیشتر در دید رسانهای و تبلیغاتی است، مورد حمایت قرار دهد، درحالیکه وضعیت حمایت در استان به ادارات کل ارشاد بازمیگردد که متاسفانه در پرسش و پاسخی که با هنرمندان چند استان داشتیم، مشخص شد وضعیت در استانها اگر تعطیلی مطلق تئاتر نباشد، در حد یک شوخی تلخ است. صمد رحیمی از هنرمندان فعال تئاتر استان گرگان میگوید، هنرمندان این استان انگیزه بالایی برای تولید اثر دارند، اما در طول سال 99 و از ابتدای سال جاری اجرایی در سالنهای این استان هیچ نمایشی روی صحنه نرفته است، او تاکید میکند: «گروههای مختلف منتظر باز شدن سالنها بودهاند و هر روز آمدند و رفتند و ناامیدتر شدند و حتی برخی از همان اولین شب اجرا به تعطیلی رسیدند و اجرایشان متوقف شد.» رحیمی ادامه میدهد: «متاسفانه مسئولان تازه متوجه شدهاند که تئاتر جزء گروه دوی مشاغل است؛ چراکه طی یک سال گذشته تئاتر جزء گروههای سه و چهار بود و در وضعیت نارنجی و قرمز اجازه فعالیت نداشت و گلستان نیز دائم از وضعیت زرد به نارنجی و قرمز رفتوآمد میکرد. با تغییر گروه شغلی تئاتر شرایط کمی مهیاتر است اما تئاتر استان برای سرپا شدن نیاز به حمایت همه نهادهای متولی دارد. هرچند انجمن هنرهای نمایشی در طول این مدت تلاش بسیاری کرد تا از گروههایی که اجرایشان متوقف شده، حمایتهای لازم را داشته باشد.»
امیر بشیری، کارگردان و بازیگر تئاتر مشهدی وضعیت اجرای تئاتر در مشهد را مطلوب نمیداند، او میگوید: «از ابتدای شیوع ویروس کرونا تابهحال سالنهای تئاتر مشهد در حالت تعطیل و یا نیمهتعطیل بودهاند. در این مدت سه تا چهار نمایش بیشتر اجرا نشده است، که آنها هم وضعیت مطلوبی به لحاظ انتفاع مالی نداشتهاند. حتی جشنواره تئاتر استانی به شکل بسیار نامطلوب و بهصورت مجازی برگزار شد که متاسفانه شیوه و برنامهریزی مناسبی برای برگزاری مجازی آن درنظر گرفته نشده بود. برخی گروههای تئاتری تمرینهای نمایشی خود را انجام میدهند اما برای اجرای عموم هیچ انگیزهای نداشته و حمایت صحیحی صورت نمیگیرد.»
این هنرمند مشهدی میگوید، حمایت کردن از هنرمندان تئاتر صرفا در اجرای اثرشان نیست و باید ساماندهی مناسبی برای حمایتهای مالی از شاغلان حرفهای این عرصه صورت گیرد؛ چراکه بسیاری از هنرمندان ارتزاقشان بهصورت کامل از تئاتر است. او میگوید: «شهرداری مشهد از گروههایی که اجرا داشتهاند، حمایتهایی کرده و در کنار آن به اجراهای خیابانی نیز توجه کرده است. حوزه هنری خراسانرضوی نیز حمایتهای کرونایی از هنرمندان داشته است و با طرحریزی اجرای آثار خیابانی با مضامین مربوط به کرونا سعی کرده هم نقش تولیدی و حمایتی از تئاتر داشته باشد و هم مباحث مربوط به این ویروس را در قالب تئاتر ارائه دهد.»
دیگر نهادهای متولی تئاتر چه میکنند؟
پرداختن به وضعیت دیگر نهادهای متولی تئاتر کشور در دوران کرونا نیازمند پروندههایی مجزا برای هرکدام است؛ چراکه به معنای واقعی اغلب این نهادها به دلایل مختلف از قبول بار مسئولیت خود در قبال هنرمندان تئاتر شانه خالی کردند و اگر هم فعالیت داشتند با نگاهی خیریهای کار خود را انجام دادهاند. در اینجا سعی میکنیم کوتاه به دو نهاد دیگر که انتظار از آنها بیش از این بود، بپردازیم.
حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی: یکی از مهمترین نهادهای متولی تئاتر است که متاسفانه طی تغییرات یکساله در راس مدیریت خود دچار سردرگمی نحوه فعالیت در عرصه تئاتر شده و به جز یکسری اقدامات مشارکتی با اتکا به ظرفیتهای شخصی مدیریت تئاتر فعلی آن، بهطور کامل حداقل در عرصه تئاتر اقدامی ملموس و موردتوجهی را صورت نداده است. حوزه هنری با داشتن سه سالن تخصصی در مرکز شهر تهران و سالنهای حرفهای تئاتر در سراسر شعب استانی خود، سعی کرد برای آشنایی بیشتر با هنر تئاتر خود را کنار بکشد و گزینه تعطیلی تئاتر حوزه هنری را در دوران کرونا انتخاب کند.
شهرداریها: به جز شهرداری تهران، بسیاری از استانها دارای سازمانهای فرهنگی- هنری شهرداری هستند که در سالهای متمادی اقدام به حمایت از تئاتر کردهاند، اما خب شهرداری تهران با چندین نهاد موازی فرهنگی- هنری زیرمجموعه خود طی 15 ماه گذشته بهصورت کامل عقبنشینی کرده است. در همین راستا شهرداری تهران یکی از مهمترین مجموعههای استاندارد و بزرگ تئاتر، یعنی پردیس تئاتر تهران را به جای آنکه با حمایت مالی مناسب از سوی خود، محلی امن برای هنرمندان و مخاطبان کند، تبدیل به مجموعهای استیجاری کرده و در اختیار گروههای تصویری و تلویزیونی قرار داده است.
شهرداری تهران در دوران کرونایی حمایت ویژهای از تئاتر نداشته، بهطوریکه حتی تلاشی برای ساخت، بازسازی و یا احیای سالنهای خود نیز انجام نداده است، بهعنوان مثال مجموعه نمایشهای آیینی صبا که نزدیک چندین سال می شود که آماده بهرهبرداری است، وضعیتش همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده، این مجموعه که دارای تنها سالن با ماشینری افقی و عمودی در ایران است، همچنان متروک مانده و معلوم نیست پس از این همه سال همچنان امیدی به بهرهبرداری از آن هست یا نه؟
لازم به توضیح است در میان شهرداریهای کشور، شهرداری مشهد و شهرداری اصفهان از هنرمندان حمایتهایی را صورت دادهاند و شهرداری کاشان نیز در اقدامی نمایشی با حمایت و برگزاری جشنواره مهر کاشان بهشکل سراسری سعی کرد حمایت محدود و انگیزشی خود از تئاتر را انجام دهد.
چند نهاد دیگر هم چون انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، بنیاد شهید و... نیز در عرصه تئاتر پیش از این فعالیتهایی را انجام میدادند که در دوران کرونا صرفا به اقدامات محدود و دورهمی پرداختند که البته انتظار خاصی از این نهادها در حالت عادی هم نبود.
رضا بهرامی، که این روزها بههمراه کهبد تاراج نمایش «سگک» با موضوع شهید شاهرخ ضرغام را روی صحنه دارد، از استقبال تماشاگران در شرایط کرونایی اعلام رضایت میکند، اما معتقد است با چنین ظرفیتی نمیتوان هزینههای تولید یک اثر را تامین کرد؛ او تاکید میکند: «در این وضعیت کرونایی چند تجربه را انجام دادیم که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت، امیدواریم مسئولان کمی در روند مدیریتی خودشان تفکر بهتر و راهکارهای جدید را اعمال کنند؛ چراکه کرونا وجود دارد و ما نباید همهچیز را تعطیل و ساقط کنیم؛ هنر تئاتر شغل بنده و اعضای گروهمان است و ما نمیتوانیم کنارش بگذاریم و مخارج زندگی را به هر شکل از راه هنر تئاتر کسب میکنیم.»
بهرامی امیدوار است که وزارت ارشاد به وعده خود مبنیبر حمایت مالی پرداخت صندلیهای خالی تئاتر عمل کند تا بتواند بخشی از هزینههای کار را تامین کند. این کارگردان جوان تئاتر میگوید: «به غیر از مدیر مرکز هنرهای نمایشی، نهادهای دیگر هم میتوانند نقش بسزایی داشته باشند و بودجهای را که در اختیار دارند، در قالب حمایت از گروههای تئاتری هزینه کنند. شاید این اتفاقات حداقل امیدی کوچک به جامعه بدهد. امروز یک بخش مالی و یک بخش فرهنگی و معنوی داریم که تمامقد منتظر هستیم مسئولان در تمام شرایط حمایتهای مادی و معنوی خود را از گروههایی که در این شرایط کار کردهاند، داشته باشند.»
آینده چه میشود؟
آنچه از برآیند وضعیت فعلی تئاتر در سراسر کشور برای ما نمایان است، وضعیت سخت و عمارتی فروریخته برای مدیران دولت بعدی است؛ چراکه در گذر از تدبیر و امیدی که طی هشت سال گذشته برای تئاتر رقم خورده و با این پایانبندی دردناک کرونایی شرایط سختی را در آینده شاهد خواهیم بود. با توجه به روند کاهشی محدودیتهای کرونایی و واکسیناسیون سراسری، شرایط اجرای آثار نمایشی هموارتر خواهد شد و گروههای تئاتری که طی دو سال گذشته از هرگونه حمایت مناسبی محروم بودهاند، انتظار دارند نهادهای متولی تئاتر بهویژه مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ادارات کل ارشاد استانها برنامه حمایتی خود را سریع اجرا کنند.
در طول چند سال گذشته رسیدگی به وضعیت تئاتر صرفا یک شوی تبلیغاتی بوده است و قادر آشنا که در سال 92 مرکز هنرهای نمایشی را تحویل دولت تدبیر و امید و مرحوم علی مرادخانی داده بود، حالا نیز خود سکاندار مجموعهای است که نهتنها وضعیت 8 سال پیش را ندارد، بلکه با مجموعهای از نارضایتیها و عدم تحقق بودجههای رویایی روبهرو است که بدونشک هر بهسازی و بازآفرینی اولیه آن نیز زمان زیادی را میطلبد.