محمدرضا حاجیعبدالرزاق، روزنامهنگار: تیمملی فوتبال ایران با برتری مقابل عراق بهعنوان صدرنشین گروه خود راهی مرحله نهایی مقدماتی جامجهانی شد تا ضمن گرفتن انتقام نتایج دور رفت یکبار دیگر برای فوتبال آسیا بهعنوان یکی از مدعیان جدی این قاره خط و نشان بکشد. این درحالی است که تیمملی کشورمان با وجود کسب نتایج مناسب و گرفتن ۱۲امتیاز از ۴بازی از لحاظ فنی خیلی باثبات نشان نداد و ناهماهنگیها تا دیدار پایانی مقابل عراق ادامه پیدا کرد، با این حال همان چیزی که انتظار داشتیم محقق شد و تیمملی یکبار دیگر به مرحله نهایی مقدماتی جامجهانی در منطقه آسیا رسید تا تازه رقابت خود را برای رسیدن به جمع ۳۲تیم برتر جهان از این مرحله آغاز کند. درخصوص دیدار مقابل عراق و همچنین شرایط تیمملی از لحاظ فنی در دیدارهای دور برگشت و ادامه همکاری با اسکوچیچ یا یک مربی دیگر و برخی مسائل مرتبط با تیمملی با یکی از کارشناسهای فوتبال کشورمان به صحبت پرداختیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با محمد تقوی را در ادامه میخوانید.
صحبتمان را از بازی ایران و عراق شروع کنیم. از لحاظ فنی مسابقه چطور بود؟
در بازیهای اینچنینی کیفیت بازی خیلی مهم نیست و ممکن است خیلیها از کیفیت بازی راضی نباشند بهخصوص اینکه در نیمه دوم در بیشتر مواقع آنطور که باید انتظارات برآورده نشد اما کلا در شرایط اینچنینی خیلی مهم است که شما نتیجه لازم را بگیرید. درحال حاضر در بازیهای بینالمللی به این شکل روال شده است که دیگر به کیفیت بازیها بهخصوص بازیهای به این شکل که شما وقت لازم برای آمادهسازی را ندارید، توجه نمیشود و این برخلاف تورنمنتهایی مثل جامجهانی یا جامملتها بهشمار میرود که از قبل یک اردوی چندروزه را برگزار کرده و با برنامهریزی وارد این رقابتها میشوید و بازیکنان بیشتر درکنار هم هستند. البته که کیفیت در چنین تورنمنتهایی مهم است اما در جایی که نتیجه مهم بود تیمملی فوتبال ایران خیلی خوب نتیجه گرفت و آن گلی هم که مقابل عراق به ثمر رسید باید از همان راه به ثمر میرسید که همین اتفاق هم افتاد. از فضای پشت خطدفاعی عراق استفاده شد و ملیپوشان خیلی خوب این کار را انجام دادند. اگر بخواهیم به تیمملی نمره بدهیم میتوانم بگویم نتیجهگیری بسیار عالی بود اما درخصوص ساختار تاکتیکی و موارد اینچنینی فکر میکنم باید یک مقدار به بازیکنان و کادرفنی تیمملی زمان بدهیم تا ببینیم در آینده چه کار میکنند.
زمان زیادی باقینمانده و از ۱۱شهریور دور بعدی رقابتها آغاز میشود. الان دیگر باید این سوال را بپرسیم که آیا باید برای ادامه رقابتها با اسکوچیچ کارمان را ادامه بدهیم یا خیر؟
من اگر احساس کنم حرفم اشتباه بوده و اشتباه کرده باشم، مطمئن باشید از بابت اظهارنظرم عذرخواهی کرده و میگویم اشتباه کردم اما در ارتباط با این موضوع که آیا باید با اسکوچیچ ادامه بدهیم یا خیر با احترام زیادی که برای وی قائل هستم با اینکه او میتواند فردی تاثیرگذار باشد اما اگر من جای مسئولان فدراسیون فوتبال ایران باشم از همین امشب بهدنبال یک سرمربی دیگر برای تیمملی فوتبال ایران میگشتم. از لحاظ فنی نیز اسکوچیچ را مربی توانایی میبینم و حتی زمانی که او مربی تیمهای لیگ برتری بود نیز کارش را دنبال میکردم و اعتقاد دارم که او مربی توانمندی است اما بهلحاظ نظر شخصی و یکسری مسائل فنی اعتقاد دارم که مسئولان فدراسیون فوتبال باید از همین امشب بهدنبال یک مربی دیگر باشند.
اگرچه به نتیجهگیری خوب تیمملی در این دوره از رقابتها اشاره کردید اما از لحاظ فنی تیمملی در این چهار دیدار چطور بود؟
بازهم تاکید میکنم که این بازیها فقط به نتیجهگیری مربوط میشود اما با این صحبتی که میخواهم بکنم شاید خیلیها من را متهم به طرفداری از کیروش کنند درحالی که من طرفدار هیچکس نیستم و از هر مربی وقتی میبینم که کار درستی را انجام میدهد لذت میبرم و سعی میکنم تا جایی که میشود از کار او یاد بگیرم، اما چیزی که در زمان کیروش و در این چند سال در فوتبال ما خیلی مهم شده بود این بود که ما یک ساختار داشتیم اگرچه خیلیها میگفتند این ساختار دفاعی است هرچند دیگر دفاع و حمله در فوتبال معنایی ندارد اما در هر صورت ما یک ساختار خاصی در تیمملی داشتیم که این ساختار را درحال حاضر از دست دادهایم و به این شکل شده است که اگر بازیکنانمان خوب باشند نتیجه میگیریم و اگر خوب نباشند نتیجه نمیگیریم. نباید به این شکل باشد و باید ساختار داشته باشیم. ما در زمان کیروش با وجود این ساختار با هر بازیکنی که در ترکیب قرار میگرفت نتیجه میگرفتیم چون هر بازیکن جدیدی که میآمد وارد ساختار تیمملی میشد و با وجود اینکه حتی یک نسل در زمان کیروش در تیمملی فوتبال ایران تغییر کرد اما ما کمترین تغییر در فوتبالمان به وجود آمد.
بهنظر شما تیمملی جامجهانی برزیل با تیمملی جامجهانی روسیه چقدر تفاوت داشت؟
چیزی حدود ۸۰درصد ترکیب تیمملی تغییر کرد اما ما دیدیم که هیچ تغییری در نوع بازی تیمملی به وجود نیامد اما اگر همین الان در یک مقطعی بازیکنان خوب نباشند شاید نتیجه لازم را نگیریم. این درحالی است که شاید خیلی از کارشناسان و فوتبالدوستان فکر میکردند تیمملی در جامجهانی روسیه نتواند نتیجه لازم را بگیرد و این بازیکنان جواب نمیدهند اما از آنجایی که بازیکنان توجیه شده بودند که در آن ساختار تاکتیکی چه کاری انجام بدهند کارشان درست پیش رفت و تیم نتیجه میگرفت اما درحال حاضر من این ساختار را در تیمملی نمیبینم و با توجه به اینکه از اسکوچیچ شناخت دارم مطمئنم که توانمندی لازم را برای به وجود آمدن آن ساختار در تیمملی ندارد.
یعنی اعتقاد دارید تیمملی زمان کیروش ساختارمحور بود و درحال حاضر بازیکنمحور شده است؟
دقیقا همینطور است.
برخی کارشناسان اذعان دارند یکی از فاکتورها برای شناخت یک مربی خوب و ادامه همکاری با او کسب نتیجه لازم است و این درحالی است که اسکوچیچ با تیمملی در ۷بازی تدارکاتی و رسمی به ۷پیروزی رسید. این موضوع نمیتواند تناقضی با اظهارات شما ایجاد کند؟
من هم عقیده دارم سخت است از تیمی که نتیجه میگیرد انتقاد کنید. من هم انتقاد نمیکنم و نظرم را میگویم و همان اوایل هم میگفتم. این درحالی است که شاید هر مربی دیگری هم جای اسکوچیچ باشد بتواند این تیمملی را به جامجهانی ببرد اما این اتفاقی که برای تیمملی در مقدماتی جامجهانی به وجود آمد و این نوسان و اما و اگرهایی که چندین سال در فوتبالمان نداشتیم، نباید رخ دهد. آیا شما حاضرید دوباره به دورانی برگردید که این نوسان باشد و کار به اما و اگر بکشد و دوباره تن و بدنمان بلرزد که نمیتوانیم بحرین را ببریم یا آن تیم فلان گروه ببرد و آن یکی ببازد؟ من معتقدم این نوسان نباید در فوتبالمان دوباره به وجود بیاید چیزی که در ژاپن، کرهجنوبی و استرالیا هم حل شده هرچند شاید نگاه به این موضوع کمی خوشبینانه باشد اما وقتی یک نفر به فوتبال ایران آمد و شما نتیجهاش را دیدید باید دوباره همان راه و روش و سبک را ادامه بدهید نه اینکه دوباره به دورانی برگردیم که فوتبالمان با نوسان دنبال شود. شما فکر میکنید اگر بهجای اسکوچیچ مثلا جواد نکونام بود ما نمیتوانستیم این ۴ بازی را ببریم؟
در بازیهای رفت مقدماتی جامجهانی کار بهجایی رسید که بهقول شما در ادامه به این نوسان رسیدیم.
مگر ویلموتس کمتر از اسکوچیچ بود؟ اما چرا در زمان ویلموتس در دور رفت رقابتها نتیجه لازم را نگرفتیم برای اینکه آن ساختار را بههم زدیم و بازیکنان در آن مقطع در آن ساختار نبودند و بازیکنان هرکدام برای خود یک سازی میزدند و درنهایت موجب آن شد که به بحرین و عراق ببازیم اما وقتی که بازیکنان نهیب خوردند که مبادا جامجهانی را از دست بدهیم درنهایت توانستیم با درخشش آنها در دور برگشت موفق شویم البته این صحبتها بدان معنا نیست که ارزش مربی را کم کنم و قصدم کمکردن ارزش اسکوچیچ نیست اما بهنظر من او نمیتواند ساختار لازم را درست کرده و آن مطالبهگری که باید در فوتبال ما باشد ، نیست. حالا شما بگویید ۷بازی را برده اصلا ۷۰بازی را ببرد.
در هر صورت ما هم طرفدار کیروش یا فرد خاصی در تیمملی نیستیم فقط موفقیت تیمملی را میخواهیم اما معتقدیم کیروش هم دیگر بیشتر از هشتسال نمیتوانست در تیمملی فوتبال ایران جواب بدهد.
دقیقا درست است و من هم نمیگویم که کیروش را نگه میداشتیم بلکه منظور من این است آدمی را بیاوریم که به فوتبال ما مثل کیروش ساختار بدهد و ما بتوانیم ساختار قبلی را حفظ کرده و یک چیزی به آن بیفزاییم نه اینکه بهدنبال نتیجه باشیم و چون بحرین و عراق و ۷بازی را بردهایم با همین ترکیب به جامجهانی برویم یعنی اینطور نباشد که فکر کنیم حالا نتیجه گرفتیم پس ساختار به چه درد من میخورد و در ادامه هم دوباره میرسیم به آن چیزی که همیشه در فوتبالمان بوده، وقتی ساختار نباشد همان اتفاقی میافتد که همیشه رخ داده و تن و بدنمان باید برای صعود دوباره بلرزد!
شاید رئیس فدراسیون قبلی هم با این امید که ویلموتس میتواند ساختار را حفظ کند او را به خدمت گرفت اما بعدا مشخص شد که شاید اهداف دیگری در میان بوده است!
من همان زمان هم گفتم که ویلموتس به درد تیمملی نمیخورد. بهنظر من نباید بهدنبال اسمها باشیم بلکه باید بهدنبال کسانی باشیم که به فوتبال ایران ساختار بدهند این کار خیلی ساده است. اگر قرار باشد بهصورت مقطعی با این موضوعات پیش برویم چرا این اعتبار را به مربیان درجه ۲ و ۳ بدهیم؟ چه کاری است! یک سرمربی ایرانی انتخاب کنید. اما اگر کسی میتواند به تیمملی ساختار بدهد این موضوع خیلی خوب است و او را باید بیاوریم تا یک ساختار درست ایجاد کند تا بازیکنان تیمملی در این ساختار کار بکنند که اگر بهطور مثال به هر دلیلی یک ستاره تیمملی نبود ما دست و پایمان نلرزد چون تیمملی ساختارمحور کار خواهد کرد نه بازیکنمحور، البته این نظر من است و شاید خیلیها با نظر من موافق نباشند.
در این بازیها به دو ملیپوش یک مقدار جفا شد از یک جهت به سامان قدوس که خیلی بازی به او نرسید و از یک جهت هم به احسان حاجصفی کاپیتان تیمملی در فضای مجازی اهانتهایی صورت گرفت.
من هم معتقدم به احسان حاجصفی اجحاف شد چراکه او یکی از بازیکنان خوب و باکیفیت فوتبال ماست و شکی در این موضوع نیست و اتفاقی که افتاد بیحرمتی به کاپیتان تیمملی بود. درحالی میگویند حاجصفی مقابل بحرین بد بازی کرد که در آن نیمه تمام تیمملی بد کار کرد با این حال در نیمه دوم خوب کار کردیم که احسان هم جزء خوبها بود و مقابل عراق هم فوقالعاده بود و نمیدانم چرا تعویض شد. اگر بحث رنگیبودن را کنار بگذاریم حاجصفی هم مثل هر انسانی حق دارد که رای خود را به هر کسی بدهد و اینکه چون به ایکس یا ایگرگ رای داده و بخواهیم اینچنین به او حمله کنیم بهنظر من اصلا درست نیست. بالاخره حاجصفی کاپیتان تیمملی است و یکی از بازیکنان بیهمتای فوتبال ایران که اگر اینبار هم به جامجهانی برود بههمراه مسعود شجاعی دومین بازیکنی خواهد شد که سه جامجهانی را تجربه کرده و برای همین فکر میکنم نسبت به این بازیکن جفا شد هرچند او هم با بازی خوب و پاسگل پاسخ محکمی به منتقدان و آنهایی که به این بازیکن توهین کرده بودند، داد. درباره سامانقدوس هم فکر میکنم شاید میتوانست اتفاقات دیگری درخصوص این بازیکن بیفتد البته بهنظر اسکوچیچ احترام میگذارم و زمانی که تیم میبرد خیلی نمیتوان به شرایط و وضعیت انتقاد کرد و ایراد گرفت و این یک موضوع طبیعی است اما فکر میکنم برای بازیهای پرفشار مرحله بعدی مطمئنا تجربه و کیفیت بازیکنانی مثل قدوس بیشتر به کمک تیمملی میآید و بهنظرم در آن مقطع این بازیکنان بیشتر در ترکیب تیمملی بازی کنند. این درحالی است که خود من علاقه ویژهای به بازی علی قلیزاده دارم و او در هر چهار بازی تیمملی بهصورت ثابت به میدان رفت و این موضوع برمیگردد به اینکه هر مربی یک سلیقهای دارد اما فکر میکنم ما برای بازیهای بزرگ نیاز به بازیکنانی داریم که تجربه بازی در شرایط پرفشار را داشته باشند و اعتقاد دارم شاید در مرحله بعدی با این شکل از لحاظ فنی مشکل پیدا کنیم چون در این مرحله یک مقدار کار احساسی و حساس دنبال شد. با این حال فکر میکنم درمجموع در مرحله بعدی کار راحتتری داریم چون با تیمهایی بازی میکنیم که فوتبال بازی میکنند و ما باید هوشیار باشیم و باید از بازیکنانی استفاده کنیم که در این شرایط بیشتر میتوانند کمکمان کنند.
امیر قلعهنویی در مصاحبهای نسبت به نتایج تیمملی اینطور واکنش نشان داد که باید تاسف خورد بهحال کسانی که برد تیمملی مقابل بحرین را معجزه دانستند. در این خصوص چه صحبتی دارید؟
بهنظر من هر حریفی قابل احترام است و نباید شخصیت حریف را زیرسوال برد، ازسوی دیگر نباید سطح توقعمان را پایین بیاوریم. بعضی مواقع جاهطلبی در فوتبال بسیار مهم و لازم است که شما جاهطلب باشید آن هم برای ما که یک زمانی نگرانیمان صعود بهعنوان تیم اول به جامجهانی بود. اگر بهطور مثال امروز کیروش سرمربی تیمملی بود شاید برخی اینطور میگفتند که دیگر عراق و بحرین چه تیمهایی هستند که آنها را هم نبریم و این چه اهمیتی دارد و کار خیلی شاقی نکردیم البته با توجه به اتفاقات بازی رفت این موضوع یک مقدار پررنگ شد اما نباید سطح توقعمان را پایین بیاوریم چون همیشه گفتم با توجه به کیفیتی که داریم تیمملی ایران همینطوری روی کاغذ دو بر صفر از بحرین و عراق جلو است اما واقعیت این است که اگر بحرین و عراق را ببریم و انتظار داشته باشیم که با همین شرایط و ترکیب به مرحله بعد برویم شاید اتفاقات دیگری بیفتد. بهنظر من برخی مواقع بعضی بردها به تیمها ضربه میزند چون نقاط ضعف فراموش میشود و امیدوارم این بردها باعث نشود تا نقاط ضعفمان را فراموش کنیم و بهنظر من نقطه ضعف بزرگ ما ساختار تیمی است و معتقدم ساختار تیمی نداریم.
برای بازیهای مرحله بعد چقدر امیدوار هستید و فکر میکنید چه تغییراتی باید ایجاد شود؟
بالاخره تیم ایران قدرت اول آسیا است و همیشه باید امیدوار باشیم. در این سالها بهعنوان یک مدعی از قاره آسیا به جامجهانی صعود کردیم اما بدون اسکوچیچ یا با اسکوچیچ یا هر مربی دیگر شانس اول صعود به جامجهانی هستیم اما بازهم تاکید میکنم باید طوری به جامجهانی برویم که این اتفاق برای ما یک امر طبیعی و راحت باشد، اتفاقی که برای ژاپن یا کرهجنوبی و استرالیا رخ میدهد. آنها دیگر دغدغه حضور در جامجهانی را ندارند بلکه دغدغه آنها این است که در جامجهانی چه نتیجهای بگیرند و چطور حاضر شوند و ما هم باید بهدنبال این موضوع باشیم و تا جایی که میتوانیم باید ساختار برای فوتبالمان درست کنیم و باید بدانیم تیمملی کشورمان چطور بازی میکند و حداقل این موضوع را در باشگاهها و آکادمیهای فوتبالمان جا بیندازیم چراکه اعتقاد دارم از رقیبانمان از این لحاظ وحشتناک عقب هستیم و با این شرایط ممکن است یک روز ببریم و یک روز ببازیم یا یک دوره به جامجهانی برویم و یک دوره نرویم و این نوسان و نتایج پرفراز و نشیب و نگرانیها دوباره تکرار شود؛ اگر اینطور دوست داریم که همین روش را ادامه بدهیم.