محمدهادی راجی، دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی: مناظرات انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد اما متاسفانه سبک مناظرات به نحوی بود که خیلی از نامزدها نیز به انتقاد از آن پرداختند. عدم تبیین مواضع دقیق نامزدها و نظام مرکزی اندیشهای ایشان نسبت به مسائل، عدم ارائه سنجههای محکم به مخاطب برای تشخیص تفاوت بین نامزدها، عدم مطرح کردن برخی از پرسشهای جدی و طراحی سازوکاری برای گرفتن پاسخهای قابل سنجش و مبتنی بر پرسشها و... از جمله مشکلات و معایبی بودند که این سبک از مناظرات با آن مواجه بود. اصولا مناظرات باید بتواند هیجان و عقلانیتی را برای جامعه به بار آورد که رایدهندگان بتوانند نسبت به ایدهها و منطق نامزد موردنظر خود شناخت پیدا کنند و مبتنیبر این شناخت به هواداری از وی بپردازند. درواقع شناخت نامزد موردنظر (نظام مسائل وی، ایدهها، راهحلها، توانایی تصمیمگیری و مدیریت، اخلاق، سلامت روان و...) مقدم بر هواداری و ورود به کمپین است. این ترتیب اما متاسفانه در کشور ما به انحای مختلف مورد خدشه و آسیب قرار گرفته است. دلایل مختلفی را برای پدیدار شدن این مشکل میتوان مورد پردازش قرار داد. از آن جمله دو دلیل عمده محل بحث در این نوشتار است.
الف. اهمیت یافتن تصویر
در دوران معاصر، تصاویر جای واقعیت را گرفتهاند. درواقع بازنمایی از حقیقت از خود حقیقت اهمیت بیشتری پیدا کرده است. سوژهها توسط رسانه و در ذهن مخاطب بازسازی میشوند و کنش هیجانی و عقلانی مخاطب متاثر از این فرآیند ساخته میشود. شبکههای اجتماعی و شکلگیری جامعه شبکهای باعث شده است برساختهای مختلف توسط فناوریهای دیجیتالی در بافتارشناختی فردی و اجتماعی مخاطب ظهور و بروز پیدا کنند. درواقع دو نکته در این بخش نیازمند توجه است: یکی نقطه عزیمت و حقیقتگریزی در پستمدرنیسم که اصل رقابت را بهشدت متحول میکند و دوم شیوع ابزارهای ارتباطاتی تاثیرگذار بر مخاطب ازجمله رسانههای اجتماعی، ارزان شدن فناوری و عمومی شدن آن است. هر چقدر ذائقه افکارعمومی به جدل و مناقشه علاقهمند باشد، صحنه مناظرات نیز از این ذائقه بیشتر پیروی میکند و هرچقدر ذائقه افکارعمومی بهسمت سنجش دقیق و خردمحور پیش برود، ناگزیر صحنه مناظرات نیز به آن سوق پیدا خواهد کرد. درواقع مدل برگزاری مناظرات از مسیر ذائقه افکارعمومی ساخت یافته است.
ب. کوتاهمدت بودن جامعه ایرانی
سطح بعدی که میتوان به آن عنایت داشت، توجه به ذائقه جامعه ایرانی مبتنیبر تحولات تاریخی است. جامعه ایرانی جامعهای است که مبتنیبر تهدید و ناامنی و پدیده فساد زمامداری شکل گرفته است. درواقع حاکمیت در تاریخ ایران مبتنیبر روند زوال قانون، معنادار شده است. بیاعتمادی به حاکمان، تفوق میل حکام بر سرنوشت توده و نبود قانون مشخص درکنار بحرانهای کمآبی، ناامنی و مداخله بازیگران خارجی در فرآیند تاریخی و... ذهنیت جامعه ایرانی را تحتتاثیر قرار داده است. این مهم با پیدایش نفت و رانتی شدن وضعیت ایران باعث وخیمتر شدن اوضاع و جدایی بیشتر بین مردم و حاکمیت شد. انقلاب اسلامی اگرچه ساختارهای استبداد و استعمار را دگرگون و زایل کرد اما ذهنیت جامعه ایرانی و ساختارهای اجتماعی هنوز هم تحت تاثیر آن وضعیت قرار دارند. این مهم باعث کماهمیت پنداشتن تاثیر مردم و موضوع مشارکت و همچنین پراهمیت دیدن تاثیر بازیگر خارجی و ساختارهای تصلبیافته تاریخی و سیاسی بر سرنوشت اجتماعی ایران در دیدگاه مردم شده است.
ج. مناظرات معیوب
با ملحوظ داشتن این شرایط با اینکه توقع میرفت مناظرات بتواند در قالبی اجرایی شود که امکان درستی را در دست مخاطبان برای انتخاب آگاهانه قرار دهد اما متاسفانه این امکان بهنحو خوبی انجام نشد. سعی میشود در ادامه چند نکته مورد اشاره قرار بگیرد که در فرصت کوتاه منتهی به انتخابات بتواند موثر باشد.
1. میتوان سازوکاری طراحی کرد که در مناظرات عدهای از کارشناسان منصف و مشاوران مهم نامزدها نیز حضور فعالانه داشته باشند. مشاورها به ارائه نظریات و مدلها و همچنین کارشناسان به ارائه داوری مبادرت کنند.
2. مناظره با این حجم از نامزدها، شدنی نیست. درواقع مناظرههای دونفرهای نیاز است که اولا وحدت موضوعی داشته باشد و ثانیا مخاطب بتواند تفاوت نامزدها را احساس کند و بفهمد.
3. پرسشها باید مشترک باشند تا تفاوت نامزدها مشخص باشد. لذا قرعهکشی در انتخاب پرسش، مطلوب نیست. در ابتدای سخن پیشنهاد میشود هر نامزد در حدود 10دقیقه نظام مسائل و ایدههای خود را مبتنیبر موضوع مناظره و بهصورت مشخص ارائه کند.
4. حضور کارشناسان ارزیاب روان برای سنجش برخی ابعاد شخصیتی نامزدها ازجمله صداقت، مشورتپذیری، میزان عجول و لجوج بودن، توانایی تحمل رقیب و... از اهمیت برخوردار است. درواقع طراحی موقعیتهای شبیهساز تصمیم و بحران، برای نامزدهایی که خواهان اداره جامعهای با این عظمت هستند از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
5. زمان انجام مناظرات باید در زمانهای بهتری باشد تا مخاطب بیشتری را جلب خود کند و همچنین زمان پاسخگویی به پرسشها استاندارد نیست. درواقع در این مجال کم چنددقیقهای ارائه بحث منطقی و علمی و ایدهها ممکن نیست و این مهم فضا را برای کنش سلبی و انتقادی بدون ارائه منطقی راهحل و برنامه فراهم میکند.