هاشمی‌مقدم در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: برای پیروزی ایمان و اعتقاد می‌خواهیم نه امید
اصلا بازی آسانی در پیش نداریم اما همان‌طور که گفتم گذشته نمی‌تواند تضمین‌کننده اتفاقات آینده باشد. اگر مقابل عراق آن ترکیبی که باید چیده شود و بازیکنانی که مدنظر هستند به‌میدان بروند، مشکلی نخواهیم داشت.
  • ۱۴۰۰-۰۳-۲۵ - ۰۲:۲۴
  • 00
هاشمی‌مقدم در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: برای پیروزی ایمان و اعتقاد می‌خواهیم نه امید
با ارنج مناسب، عراق را راحت‌تر از بحرین می‌بریم
با ارنج مناسب، عراق را راحت‌تر از بحرین می‌بریم
محمدرضا حاجی‌عبدالرزاقخبرنگار

محمدرضا حاجی‌عبدالرزاق، روزنامه‌نگار: تیم ملی فوتبال ایران امشب در یک دیدار تاریخی و مهم به مصاف عراق خواهد رفت و این درحالی است که این دیدار از چند حیث برای فوتبال ایران بسیار اهمیت دارد، ابتدا اینکه باید انتقام شکست دور رفت را، مثل بحرین از عراق هم بگیریم تا نشان بدهیم همچنان قدرت برتر فوتبال آسیا هستیم و فقط یک سوءتفاهم باعث شد کار به اینجا برسد. از سوی دیگر باید یک‌بار دیگر بتوانیم برای قدرت‌های قاره برتر در آستانه صعود به مرحله بعدی رقابت‌ها خط‌ونشان کشیده و در مرحله بعدی نیز مثل دو دوره قبل با قدرت هرچه تمام برای سومین صعود پیاپی به جام‌جهانی تلاش کنیم. این درحالی است که اگر در دیدار مقابل عراق نتیجه لازم به‌دست نیاید تمام رویاهای فوتبال ایران برای پنج‌سال آینده نقش بر آب شده و دوباره به خانه اول‌مان باز خواهیم گشت‌. پیشکسوت فوتبال کشورمان که در اروپا فعالیت می‌کند، معتقد است می‌توانیم به‌راحتی عراق را شکست دهیم، به این شرط که تغییراتی در روش بازی تیم ملی ایجاد شود. گفت‌وگوی «فرهیختگان» با امیر هاشمی‌مقدم را در ادامه می‌خوانید.

سه‌دیدار تیم ملی و نتایج به‌دست آمده در این رقابت‌ها تا اینجای کار برای شما قابل انتظار بود یا دور از انتظار؟

صددرصد بازی‌های تیم ملی و نتایجی که به‌دست آمد قابل انتظار بود و در این موضوع شکی نیست. یک زمانی ما بحرین را بزرگ می‌کردیم اما در واقعیت بحرین مقابل تیم ملی فوتبال ایران یک حریف ساده محسوب می‌شود اما به‌خاطر گذشته و اتفاقاتی که بین فوتبال دو کشور افتاده و نتیجه‌ای که هیچ‌وقت در بحرین گرفته نمی‌شد، باعث شده بود تا هیجانات و حواشی نسبت به این دیدار زیاد شود. اما یک مساله را فراموش نکنید؛ هیچ‌زمان موفقیت‌های گذشته گارانتی برای موفقیت‌های بعدی نیست و شکست‌ها و ناکامی‌های گذشته نیز نمی‌تواند تضمین‌کننده ناکامی‌های بعدی باشد، بنابراین ما باید به تیم خودمان نگاه کنیم، چون اگر کیفیت‌ها را کنار هم بگذارید، دو تیم اصلا قابل مقایسه با هم نیستند و این درحالی است که هیچ‌کدام از تیم‌های آسیایی کیفیت و ارزشی را ندارند که تیم ملی فوتبال ایران دارد.

ارزیابی‌تان از نتایج به‌دست آمده تا الان چیست؟

اگر بخواهم تک‌تک بازی‌های قبلی را بررسی کنم، ابتدا درخصوص بازی با هنگ‌کنگ معتقدم که ما وظیفه داشتیم که این تیم را حتما با سه، چهار گل اختلاف ببریم، یعنی نتیجه‌ای که به‌دست آمد چیز عجیبی نبود و ما باید به وظیفه‌مان عمل می‌کردیم که در هر صورت بازی را برده‌ایم. در این دیدار نیمه اول خوبی نداشتیم اما نیمه دوم بهتر شدیم، در مقابل بحرین نیز به همین شکل نیمه اول خوبی نداشتیم، هرچند بحرین چیزی برای گفتن نداشت اما در نیمه دوم با چند ضدحمله‌ای که زدیم توانستیم به گل برسیم. بحرین را مثل خودش بردیم، چون آنها معمولا در ضدحملات قوی هستند اما این‌بار قضیه برعکس شد و ما در ضدحملاتی که زدیم توانستیم به سه گل خوب برسیم و به‌نظر من نتیجه مطلوبی به‌دست آمد. درنهایت با کامبوج بازی کردیم که به‌نظر من این بازی بیشتر یک بازی تدارکاتی بود، چون کامبوج با تمام احترامی که برای این کشور قائل هستم، حریفی نیست که بخواهیم به چشم یک حریف واقعی به این کشور نگاه کنیم و این درحالی است که نتیجه این دیدار اصلا به‌حساب نمی‌آمد. بنابراین ما یک بازی دوستانه را مقابل کامبوج برگزار کردیم اما مهم برایمان در این دیدار مسائل دیگری بود و بر همین اساس من برای بچه‌های تیم ملی در این دیدار احترام زیادی قائل هستم، چون برای حریف احترام قائل شده و به هیچ‌وجه آنها را دست‌کم نگرفتند و با تعصب و با کیفیت خوب در این دیدار حاضر شدند، از سوی دیگر کامبوجی‌ها با اینکه می‌دانستند احتمال دارد با تفاضل گل زیادی ببازند اما واقعا فوتبال بازی کردند و نه خشونتی را انجام دادند و نه رو به ضدفوتبال آوردند. با این‌حال اگر بخواهیم به این شکل ادامه بدهیم شاید یک مقدار مقابل عراق با مشکل مواجه شویم، چون به‌نظر من در مقوله بازی‌سازی به‌خصوص از عقب زمین در بین دو مدافع میانی که جلوی بحرین و هنگ‌کنگ بازی کردند، مشکل خواهیم داشت، چون درواقع دو مدافع وسط ما یعنی خلیل‌زاده و کنعانی‌زادگان مدافعان بازی‌ساز نیستند و به‌اصطلاح مارکر به‌شمار می‌روند. این درحالی است که با توجه به کیفیت هافبک‌ها و فاز هجومی تیم ملی، ما احتیاج داریم تا دو دفاع وسط که بازی‌ساز خوبی هم هستند، مقابل عراق به‌میدان بروند.

در تیم فعلی این دو مدافع را داریم؟

بله، از دیدگاه من باید مرتضی پورعلی‌گنجی و مجید حسینی مقابل عراق بازی کنند، چون آنها هم تجربه جام‌جهانی دارند و از سوی دیگر در تیم ملی بیشتر بازی کردند. ما مقابل عراق باید بازی‌ای را انجام بدهیم که صددرصد از یک تیم کامل متبلور می‌شود، ما برای این دیدار جنگندگی، فیزیک، برنامه، گل زدن و گل نخوردن نیاز داریم. بنابراین از دیدگاه من باید برای این دیدار روی تک‌تک خطوط فکر شود و تمام تجربه و قدرت خودمان را جلوی عراق بگذاریم تا بتوانیم نتیجه بگیریم. هرچند معتقدم که صددرصد نتیجه خواهیم گرفت، این درحالی است که متاسفم که در این چند روز بسیاری از رسانه‌ها مردم و فوتبال‌دوستان مدام درحال حساب‌وکتاب هستند که سرنوشت سایر گروه‌ها و تیم‌های دوم آنها چه می‌شود و امروز کارمان به‌جایی رسیده که امید و آرزویمان این است که تیم‌های دوم سایر گروه‌ها از حریفان‌شان شکست بخورند و این درحالی است که تمام فکر و ذکر و قدرت و انرژی‌مان را باید روی این موضوع بگذاریم که خودمان مقابل عراق چند گل بزنیم تا بازی را ببریم. من مطمئنم اگر تیم ملی درست چیده شود و آن ترکیب و‌ انگیزه لازم را داشته باشیم مقابل عراق اصلا مشکل نخواهیم داشت.

در هر صورت روی کاغذ خیلی از عراقی‌ها سر‌تر هستیم اما هم به‌خاطر سابقه دیدارهای دو کشور و هم به‌خاطر بازی رفت به‌نظر می‌رسد کار تا حد زیادی سخت و نگران‌کننده باشد.

صددرصد من هم به همین موضوع معتقدم و اصلا بازی آسانی در پیش نداریم اما همان‌طور که گفتم گذشته نمی‌تواند تضمین‌کننده اتفاقات آینده باشد. اگر مقابل عراق آن ترکیبی که باید چیده شود و بازیکنانی که مدنظر هستند به‌میدان بروند، مشکلی نخواهیم داشت. در درجه اول به‌نظر من تیم در این مسابقه باید هجومی بازی کند، همچنین بهترین دفاع مقابل عراق یک حمله خوب است و دفاع ما مقابل این کشور باید از همان جلو شروع شود و ما در خط جلوی زمین بازیکنان ارزشمندی را داریم که بتوانند به نحو احسن این وظیفه را انجام دهند و در جلوی زمین مدافعان خوبی باشند. به عقیده من نباید در این دیدار به مدافعان یا هافبک دفاعی‌ها برای دفاع کردن امیدوار باشیم، بلکه باید از همان جلو و با برنامه و یک دست این کار را انجام دهیم. به نظر من باید از دقیقه یک تا ۹۰ بدون توپ یا با توپ روی عراق فشار بگذاریم و هیچ‌شکی نداشته باشیم که ما برنده بازی می‌شویم. من به این بازی امیدوارم، هرچند امید چیز خوبی نیست، چون برای تیم‌هایی به‌شمار می‌رود که در موضع ضعف هستند. من می‌دانم بازی را می‌بریم و نباید امید داشته باشیم بلکه باید انجام بدهیم، معمولا آنهایی امیدوارند که صددرصد نمی‌دانند می‌خواهند ببرند یا خیر، ما به امید نیاز نداریم، ایمان و اعتقاد لازم داریم و اگر به پیروزی اعتقاد داشته باشیم صددرصد برنده مسابقه خواهیم شد.

نسبت به دیدارهای دور قبل که ویلموتس سرمربی تیم ملی بود، الان در ترکیب تیم ملی و نتایج به‌دست آمده از لحاظ فنی چه تفاوت‌ها و تغییراتی را می‌بینید؟

تغییرات زیادی را نمی‌بینیم، اما برای مثال ویلموتس در آن زمان دو، سه بازیکن بزرگ تیم ملی ایران را به اردو دعوت نکرد، آن هم برای دو دیدار حساس مقابل بحرین و عراق اما این تعداد از بازیکنان برای این دوره دعوت شده‌اند و بازی می‌کنند. این یک تغییر بسیار بزرگ و تفاوتی اساسی محسوب می‌شود اما مهم‌ترین مساله این است که در ترکیب تیم ملی یک مقدار بالانس بیشتر به‌وجود آمده، چون بالانس بیشتر می‌تواند موجب کنترل بیشتر شود، هرچند بالانس و کنترل تیم ما باید خیلی بالاتر از این حرف‌ها باشد. کنترل کردن با توپ و زمانی که حریف توپ را در اختیار دارد، بسیار مهم است و این درحالی است که ما تمام این امکانات و ابزار برای انجام این کار را داریم و می‌توانیم موفق باشیم.

درمجموع فکر می‌کنید تیم ملی بتواند به مرحله بعدی رقابت‌ها راه پیدا کند؟ هرچند تازه‌ کار اصلی‌اش از مرحله بعدی آغاز می‌شود.

مسلما همین‌طور است، یک پازل را درنظر بگیرید که باید کامل شود و تکمیل شدن آن برمی‌گردد به چیدن درسته تکه‌های پازل درکنار یکدیگر و اگر تکه‌ها را درکنار هم درست بچینیم، من شک ندارم که حتی راحت‌تر از هنگ‌کنگ و بحرین می‌توانیم عراق را هم شکست بدهیم.

شاید الان وقت مطرح کردن این سوال نباشد اما ادامه همکاری اسکوچیچ با تیم ملی را چطور می‌بینید؟ در ۶ بازی با تیم ملی همه را با پیروزی پشت سر گذاشته و کارنامه بسیار مطلوبی داشته و طبعا مهم‌ترین تجربه‌اش امشب خواهد بود.

ماندن یا رفتن یک مربی بستگی به جزئیات دارد اما معمولا می‌گویند نگه‌داشتن یک مربی یا برکناری او بستگی به نتایجی دارد که به‌دست می‌آورد. یک مثال ساده را می‌گویم ما یک زمان یک مربی در هلند داشتیم که یک زمانی تیم رودا جی‌سی را نایب‌قهرمان کرد و این یک امر تاریخی بود که این تیم با وجود تیم‌هایی مثل فاینورد، آیندهوون، آژاکس و آلکمار در رده دوم قرار گرفت اما او را در پایان فصل اخراج کردند؛ چراکه همه بازی‌ها را یک‌-هیچ یا با اختلاف یک گل می‌برد و مسئولان گفتند نمی‌شود به این ترتیب با این مربی برای فصل بعد ادامه داد، چون یک گل برتری تضمین‌کننده موفقیت نبوده و شاید فصل بعد حریفان دست‌مان را بخوانند و به این ترتیب ناکامی به بار بیاید. اما در فوتبال و به‌خصوص برای مربیان چند فاکتور مهم است و می‌تواند تعیین‌کننده باشد که یکی از فاکتورهای تعداد پیروزی‌هایی است که به‌دست می‌آید. مساله بعدی سبک فوتبال و سبک بازی است که این موضوع در کشورهای اروپایی بسیار مهم است و موضوع بعدی مدیریت جزئی است. ما پیروزی‌های اسکوچیچ را می‌بینیم و حرفی در این موضوع نیست اما من در عمق ماجرا و نزدیک به تیم ملی نیستم که ببینم مدیریت او به چه شکل است و از سوی دیگر فرصت نداشته است تا سبک بازی‌ای را که باید نشان بدهد در تیم ملی پیاده کند، هرچند بسیاری دیگر از تیم‌های ملی نیز به‌خاطر شیوع کرونا این فرصت را نداشتند، چون بازی‌ها تعطیل و کمتر دیدارهای تدارکاتی برگزار شده و این درحالی است که برای اینکه یک مربی بتواند سبک بازی خود را ارائه بدهد، حداقل به شش، هفت‌ماه به‌صورت اکتیو زمان نیاز دارد اما در بسیاری از کشورهای دنیا حتی سه‌ماه هم وقت نبود و به‌همین دلیل سبک بازی تیم ملی را هم با حضور اسکوچیچ الان نمی‌توان تشخیص داد. الان مهم این است که این مربی می‌تواند با تیم ملی نتیجه بگیرد و می‌تواند تیم را جمع‌وجور و حواشی را دور کند یا خیر یا مسائل جنبی را که باعث می‌شود تیم ملی ضربه بخورد، می‌تواند با تیم فاصله بیندازد یا خیر. بنابراین برای من و خیلی‌های دیگر سخت است که بتوانیم از فاصله دور این مسائل را تشخیص داده و درمورد آن اظهارنظر کنیم اما به قول شما عراق می‌تواند یک سنگ محک باشد تا کیفیت‌های فنی و تاکتیکی و مدیریتی اسکوچیچ را هرچه بیشتر مورد ارزیابی قرار بگیرد.

انگیزه بازیکنان برای این مسابقات را در چه سطحی دیدید؟

وقتی می‌بینم مهدی قایدی با چه طراوت و شادابی به زمین آمده و فوتبال بازی می‌کند، لذت می‌برم یا مثلا بازیکنی مثل کاوه‌رضایی به همین شکل. یک بازیکن شما مثل علیرضا جهانبخش از لیگ برتر انگلیس آمده اما چطور با تعصب بازی کرده و برای دوئل‌ها تلاش می‌کند و می‌جنگد یا بازیکنی مثل طارمی و حتی امیر عابدزاده چنان جلوی تیمی مثل کامبوج درون دروازه با تعصب و غیرت قرار گرفت که چهره او را می‌دیدید، لذت می‌بردید. درحالی‌که تیم ۹ بر صفر پیش بود اما هنوز آن تعصب را می‌دیدید که چطور از دروازه تیم ملی مراقبت می‌کند تا گل نخوریم‌. اینها خیلی مهم است اگر بتوانیم چنین ‌انگیزه و مسائلی را جلوی عراق حفظ کنیم و از لحاظ فنی و چیدمان درست باشیم، شکی ندارم که می‌توانیم نتیجه بگیریم، با این‌حال این دیدار می‌تواند یک محک بزرگ برای سرمربی تیم ملی باشد.

زمانی با ویه‌را به جام‌جهانی ۹۸ فرانسه صعود کردیم اما این فرصت را به او ندادیم تا در جام‌جهانی سرمربی تیم ملی باشد. این موضوع با دوران فعلی و ویه‌را با اسکوچیچ قابل‌قیاس هستند؟

قابل‌قیاس نیست، چون زمان دیگر آن زمان نیست. آن امکانات، شرایط و وضعیت با امروز قابل مقایسه نیستند، از سوی دیگر این حرف شما درست است که هرچه زمان به یک مربی داده شود، او می‌تواند کیفیت‌ها یا ضعف‌های خود را نشان بدهد. ما الان در سه بازی دور برگشت مقدماتی جام‌جهانی ۱۶ گل زده‌ایم و وقتی که این تعداد گل در سه مسابقه به‌ثمر می‌رسد این موضوع یعنی آن‌طور که باید تیم ملی محک نخورده و سخت است بخواهید کیفیت اصلی را بفهمید، چون در روزهای خوب همه می‌خندند و همه قوی هستند. باید ببینیم در روزهای سخت و بد چه کسانی قوی هستند و این موضوع خیلی مهم است، البته روزهای بد واژه خوبی نیست و باید برای تیم ملی همیشه روزهای خوب باشد، منظور من این است که همیشه جشن و موفقیت در کار نیست و روزهای دشوار هم وجود دارد.

کمی هم درباره کیفیت علیرضا جهانبخش در این دیدار‌ها صحبت کنیم. به‌نظر می‌رسید به‌عنوان کاپیتان تیم ملی بیشتر از این بازیکن بهره گرفته شود.

این موضوع بستگی دارد که ببینید کادر فنی از بازیکنان چه می‌خواهد؛ یک موقع است که یک بازیکن وقتی به زمین می‌آید همه بلند می‌شوند و سر پا برایش سوت می‌زنند و او را تشویق می‌کنند اما یک موقع است که این اتفاق نمی‌افتد. علیرضا مقابل هنگ‌کنگ بازی خوبی را انجام داد اما مقابل کامبوج خیلی خوب بود و در این دیدار هم گل زد و هم پاس گل داد و در تمام دوئل‌ها و جنگ‌ها موفق بود و تیم را به‌خوبی هدایت کرد. در هر صورت این بازیکن یک وزنه سنگین برای فوتبال ایران به‌شمار می‌رود. دلیل ندارد یک فوتبالیست همیشه بخواهد در دید باشد یا شعبده‌بازی کند یا فوتبال فانتزی را به‌نمایش بگذارد، بلکه این اهمیت وجود دارد که یک فوتبالیست چه افکتی دارد. اگر به طارمی نگاه کنید، اگر در حالت عادی این بازیکن گل نزند شاید او را در زمین نبینید اما این بازیکن افکت بسیار بالایی دارد و این موضوع برای یک تیم مهم است که می‌دانید بالاخره در زمین تاثیر‌گذار واقع می‌شود و عملکرد مثبتی دارد و گل هم بالاخره می‌زند و همین مساله برای سردارآزمون هم صدق می‌کند. درواقع اینها بازیکنانی هستند که در هر صورت عملکردشان درون زمین مهم است و آن هیجانی که می‌توانند به بازی بدهند، اهمیت دارد‌.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰