سومین مناظره انتخابات1400 با تغییراتی اندک نسبت به دو مناظره قبل انجام گرفت. انتقادهای فراوان به فرم و محتوای مناظره، طراحان مناظره را وادار کرد تا در این وقت اندک، تغییراتی را در ساختار مناظره اعمال کنند. در مقایسه سه مناظره، مناظره اول کمتحرک، مناظره دوم خنثی و مناظره سوم چالشی بود. طرح یک محور واحد برای اظهارنظر نامزدها و اختصاص وقتی بیشتر برای هر نامزد، عملا مناظره سوم را برای نامزدها و مردم مفیدتر کرد. با این حال، مناظره برای تبدیلشدن به ابزاری موثر برای تحقق اهداف نظام در انتخابات پرشور و انتخاب درست، راه درازی در پیش دارد، مسالهای که باید در زمان و محملی دیگر بدان پرداخت.
تفاوت دیگر مناظره سوم با مناظرات قبلی، نقشآفرینی زمینههای فرامناظرهای بود؛ رویدادسازیهای برخی کاندیداها در فاصله مناظره دوم تا سوم، دیدارهای برخی نامزدها با چهرههای مطرح، ارزیابی صورتگرفته از واکنش سران قبایل، اقوام و اقلیتها و بازخوردهای مناظره دوم در رسانهها و فضای مجازی، بر کلیت مناظره سوم سایه افکند و عملکرد هریک از نامزدها را دستخوش بیم و امید کرد.
همچنین، تجربه انتخاباتهای گذشته نشان داده است آخرین مناظره مهمترین تاثیر را بر نتایج انتخابات خواهد داشت. از اینرو همه نامزدها تلاش داشتند راهبردی را بهکار گیرند که منافع آنها را بیشتر تامین کند. از اینرو رئیسی بهعنوان نامزد پیشتاز در پی صیانت از پایگاه رأی خود بود و همتی بهعنوان مهمترین رقیب او در جریان سیاسی رقیب، برای ریزش آرای رئیسی و فعالکردن پایگاه رأی خاموش خود وارد مناظره شد.
آرایش نامزدها در مناظره سوم
آرایش اصلی نامزدها در مناظره سوم، تغییر نداشت. اما چند اتفاق مهم در این مناظره بر آرایش نهایی موثر خواهد بود. نخست، ناکامی همتی در ایجاد یک دوقطبی کامل با رئیسی، عملا شانس او را برای رقابت با رئیسی از میان برد. زمزمههای سکوت انتخاباتی اصلاحطلبان در روزهای گذشته نشان میداد آنها از همتی ناامیدند و با پایان این مناظره احتمالا بر چنین تصمیمی اجماع خواهند کرد. درباره دلایل این تصمیم در جای دیگری باید سخن گفت، اما اجمالا آنها تمایلی ندارند هزینههای شکست در یک انتخابات را بیجهت به حساب خود بنویسند. دومین اتفاق مهم ناظر بر آرایش انتخابات، فاصلهگذاری سعید جلیلی با ابراهیم رئیسی بود؛ امری که خروجی آن احتمالا ماندن سعید جلیلی تا پایان انتخابات در صحنه است. سومین عامل موثر در آرایش نهایی نامزدها، عملکرد محسن رضایی در این مناظره است که تلاش کرد از نزاع اصلی مناظره بیرون بماند؛ امری که ممکن است او را از یک ضلع اصلی انتخابات خارج سازد.
فصل مشترک 3 مناظره؛ دستبرد به منافع ملی برای پر کردن سبد آرا
یکی از الزامات مهم یک رئیسجمهور، درک و فهم درست او از منافع ملی و توان و ظرفیت او برای تامین و تقویت آن ضمن برنامهها و ایدههای خود برای اداره کشور است. با این حال، یکی از قربانیان مهم مناظرهها در سالهای اخیر، منافع ملی است. برخی نامزدها برای خروج خود از بنبست، هدف گرفتن آرای سیاه و فاصلهگذاری با حاکمیت، بهجای تبیین توانایی و برنامههای خود یا نقد و از کار انداختن راهبرد رقیب، از آن سوءاستفاده میکنند. حتی برخی از آنها برای رسیدن به سکان هدایت این کشتی، حاضرند آن را غرق سازند. سه مناظره اخیر نیز از این امر مستثنی نبود. ادعای مهندسی انتخابات، حمایت از یک جاسوس فراری و آوردن نام او در مناظره اول، سیاهنمایی گذشته انقلاب و نظام بهبهانه نقد دولت یا دولتهای قبل، پرداختن به گسلهای قومی و اقلیتهای مذهبی و استفاده از واژگان و اصطلاحاتی چون «رأیبیرأی»، «50سال گرانی، بیکاری و رشد اقتصادی معیوب»، «مردم بین نان و جان ماندهاند» و پردهبرداری از فسادهای این و آن، بخشهایی از این خطای راهبردیاند. با این همه میان نامزدها، فهم و التزام سعید جلیلی و سیدابراهیم رئیسی نسبت به منافع ملی درستتر و بیشتر از سایرین بود.
نگاهی به عملکرد نامزدها در مناظره سوم
تعیین موفقیت یا عدم موفقیت نامزدها در مناظره سوم، مبتنیبر اهداف آنها قابل تخمین است. بر این اساس، صرف کمشدن یا زیادشدن آرا بهتنهایی نمیتواند به موفقیت یا عدم موفقیت نامزدی منتج شود.
سیدابراهیم رئیسی: رئیسی احتمالا موفقترین نامزد مناظره سوم است. رئیسی هوشمندانه آغاز کرد و نسبتا خوب هم پایان داد. رئیسی در این مناظره مانند دو مناظره قبل، توانست بهخوبی از سبد آرای خود بهعنوان نامزد پیشتاز صیانت کرده و موفقتر از آن دو، به سبد آرای خود بیفزاید. او با اشراف به نقطهقوت خود در اقبال عمومی و پیشتازی در نظرسنجیها، تحدی کرده و رقیب را به رفتن میان مردم دعوت کرد. او در بیان نقاطقوت خود بهخوبی از سوابقش در آستان قدس و قوهقضائیه بهره گرفت. رئیسی در عرصه سیاست خارجی بهعنوان یکی از نقاط آسیبپذیر خود، هوشمندانه عمل کرد و به تصدیق بسیاری از تحلیلگران سیاسی مهمترین عبارت این انتخابات را در همین بخش خطاب به همتی بیان کرد: «شما برجام را نمیتوانید اجرا کنید، اجرای برجام دولت مقتدر میخواهد؛ البته اقتدار خارجی امتداد اقتدار داخلی است.» او در برابر حملات همتی نیز بهتر از مناظره نخست عمل کرد و هجمههای متعدد او را با طمأنینه پاسخ داد «دوقطبی با شما ایجاد نمیشود»، ضربهای مهلک به همتی بود. با این حال، موضع او در برابر اسامی بدهکاران بانکی که همتی به او داد، افکارعمومی را حین مناظره قانع نکرد. ورود رئیسی به موضوع آبان98 تا حد زیادی برای مخالفان او غیرمنتظره بود. آرامش و تسلط رئیسی در این مناظره به او فرصت داد علیه رقیب حملات خوبی سامان دهد. او در نقطهای، مستقیما علیه روحانی موضع گرفت؛ ابتدا در پاسخ به انتقاد مهرعلیزاده از سفر به خوزستان و سپس در بحث آبان98. او عدم تبعیت روحانی از نظر کارشناسان بهداشتی در نوروز99 و 1400 را سببساز هزینههای بسیاری به کشور دانست و در بحث آبان98، صریحا روحانی را مقصر اجرای بد قانون بد و حوادث پس از آن دانست. رئیسی در این مناظره بیشتر، بهتر و بهنگامتر از لبخند بهره گرفت و از این طریق با مخاطب ارتباط بهتری برقرار ساخت.
سعید جلیلی: جلیلی مناظره سوم را بد آغاز کرد اما خوب پایان داد. او هفت دقیقه آغازین خود را به بدترین نحو مصرف کرد و فرصت طلایی برای تبیین مزیت خود برای مخاطب را هدر داد. او نیز مانند رئیسی سعی کرد از دایره دین و تقوا خارج نشود. جلیلی در این مناظره بهواسطه حملات همتی، فرصت بیشتری برای ورود به مباحث سیاست خارجی بهعنوان حوزه تخصصی خود یافت. او در موضوع برجام و FATFصریح تر از هر زمان موضع گرفت و در مقابل نقدها و بعضا اتهامات همتی محکم ایستاد. جلیلی حتی در این مساله، به فاصلهگذاری با رئیسی پرداخت. این رفتار جلیلی ممکن است برخاسته از تصمیم او برای ماندن در انتخابات باشد؛ اما احتمال دیگری هم هست؛ جلیلی با ابراز این تمایز (بهصورت خواسته یا ناخواسته) عملا هزینه تقابل با مشی کنونی دستگاه دیپلماسی را تقبل کرد و از این طریق راه را برای سرازیر شدن آرای خاکستری بهسمت رئیسی و برداشت از بخشی از سبد رأی رئیسی بهنفع خودش هموار کرد. او در میانههای بحث به برنامههای یکشبه و سفارش به اندیشکدهها برای تدوین برنامه انتقاد کرد و گفت رئیسجمهور خود باید مسائل را وجدان کرده و تصمیمگیر باشد. نقدی که بیشتر از هر نامزد متوجه سیدابراهیم رئیسی بود. جلیلی در این مناظره نیز مانند دو مناظره قبل، خود را در قالب فرم مرسوم تبلیغات تلویزیونی قرار نداد و با حاشیه کمتری به تبیین برنامه و دیدگاه خود پرداخت. بخش مهم تلاش جلیلی در مناظره سوم بازهم به تبیین جایگاه و اختصاصات رئیسجمهور اختصاص داشت و با تکیه به تلاش هشتسالهاش در دولت سایه، برتری خود را بر سایر نامزدها گوشزد کرد. سخن پایانی جلیلی بیانی کوتاه از مبنا و اصول او در سیاستورزی تکلیفمدارانه داشت. درمجموع جلیلی موفقیت چندانی در جلب آرای بیشتر از این مناظره نیز کسب نکرد، اما در تحکیم جایگاه و تصویر خود بهعنوان یک سیاستمدار موثر در آینده سیاسی ایران، کاملا موفق بود.
عبدالناصر همتی: همتی در گذر از دو مناظره قبل دریافته بود حمایت اصلاحطلبان از او منوط و مشروط به کیفیت نقشآفرینی جدی او در انتخابات است. ناکامی او در دو مناظره و دو مستند انتخاباتیاش در قرار گرفتن در نقطه امید اصلاحطلبان، زمزمههای عدم حمایت آنها از همتی را در روزهای اخیر جدیتر کرد. از اینرو محور اصلی تلاشهای همتی در این مناظره ایجاد یک کمپین سلبی علیه رئیسی بود؛ کمپینی که دستکم انتخابات را دومرحلهای کند. او به نیکی دریافت برای تحقق یک کمپین وسیع و پرقدرت «نه به رئیسی»، نخستین الزام ایجاد یک دوقطبی قوی با اوست. با این حال، همتی که در دو مناظره قبلی مکرر تاکید میکرد رقیب من رئیسی است و توجه چندانی به سایر نامزدها نمیکرد، در این مناظره ناگاه اسیر یک خطای ناخواسته شد. او در بحث مهم سیاست خارجی، همزمان معترض جلیلی و رئیسی شد؛ امری که شاید برای جلیلی هزینهزا بود، اما سود آن به حساب رئیسی واریز شد؛ فاصلهگذاری مشخص جلیلی از رئیسی در مساله سیاست خارجی عملا بهجای رئیسی، جلیلی را در قطب مقابل همتی قرار داد و مبنای تلاش او در مناظره سوم را درهم شکست. تعبیر رئیسی خطاب به او مبنیبر اینکه «دوقطبی با شما ایجاد نمیشود»، میخ آخر بر تابوت این دوقطبیسازی بود. با این حال، او در این مناظره از سه استراتژی کمپین مهم بهره برد: رقیبهراسی بهعنوان محور اصلی، فاصلهگذاری از دولت و فعال کردن آرای سیاه و ناامید از طریق اتخاذ مواضع رادیکال. همتی ابتدا با مطرح ساختن تحریم بهعنوان مانع اساسی برای هر اقدام اصلاحی در معیشت و اقتصاد، رئیسی و جلیلی را به بیتوجهی به تحریمها متهم کرد. همتی با واژگان خاص «کاسبان تحریم»، «کرهشمالی» و «ترامپ» رقبای خود را به همدستی با ترامپ و تلاش برای تبدیل ایران به کرهشمالی متهم ساخت. او در بخش دیگر سخنان خود رقیب را به محدودسازی آزادیهای اجتماعی و فضای مجازی متهم ساخت. او با اتصال رئیسی و جلیلی بههم، بدون نام بردن از سعید قاسمی او را مشاور رئیسی و نزدیک به جلیلی معرفی کرد و از این طریق، آنها را متهم به تندروی کرد. بخش دیگر رقیبهراسی همتی به منفیسازی از سابقه قضایی رئیسی با استفاده از گزارههایی مثل «ممانعت از ترفیع قضات زن» یا «اقتصاد دادگاه و زندان نیست» پرداخت. همتی در این مناظره ابتکاری نیز به خرج داد و با ارائه اسامی بدهکاران بانکی در یک پاکت به رئیسی از او خواست نام آنها را افشا کند.
همتی در این مناظره تلاش بیشتری برای فاصلهگذاری از دولت کرد. او ابتدا به اختلافنظر خود با وزیر اقتصاد در مساله بورس پرداخت و سپس با تقبیح خندیدن روحانی در روزهای خشم مردم در پاییز 98، تندتر از هر زمان به روحانی تاخت. با این حال، او روحانی را در تعامل موفق و در جنگ اقتصادی ناموفق دانست و تلاش کرد راه را برای بازگشت خود باز بگذارد. فراز پایانی سخنان همتی آخرین تلاش او برای فعالکردن پایگاه رای اصلاحطلبان در میان آرای سیاه و بخشهای ناامید آرای خاکستری بود. او در فرصتی سه دقیقهای با استفاده سریع از واژگان و اسامی خاص، تلاش کرد تا این بخشهای جامعه را نسبت به خود فعال کند. آذریجهرمی، فردوسیپور، تاجزاده، کرباسچی، یار دبستانی، از رای من کو تا رای بیرای و 28خرداد را 28مرداد نکنیم، بخشهایی از متن پایانی همتیاند. او در مناظره سوم، فعالانهتر از مناظره دوم ظاهر شد، اما کمتر از همیشه سخن ایجابی و برنامه مشخص ارائه کرد. همتی در این مناظره نیز خشمگین و معترض بود، امری که تکرار آن در سه مناظره از کارکرد آن کاسته بود. افشای نامه او برای افزایش قیمت بنزین به 5 هزار تومان از سوی زاکانی که از سوی او بدون پاسخ ماند، تلاشهای او برای برانگیختن آرای خاکستری و بخشهای محروم و فرودست جامعه را کماثر خواهد ساخت. درمجموع همتی نتوانست به هدف خود در این مناظره یعنی تکمیل یک دوقطبی کامل با رئیسی دست یابد. شاید ازروخوانی، لکنت در قرائت، عدماشراف کامل به متن و تاخیر زبان بدن از گفتار، قسمت نمایشی ماجرا را پررنگ کرد و مخاطب را با اظهارات و عباراتی نمادین و ساختگی مواجه ساخت. اگر همتی میتوانست با کارگذاری بسیاری از این عبارات و کلمات و ادبیات در درون شخصیت اصلی (و نه عاریتی) خود نقش ایفا کند، امروز در جایگاه دیگری قرار داشت. این مهمترین تفاوت روحانی 92 و همتی 1400 است که باخت او را میتواند کلید بزند. این شکست احتمالا با عدمحمایت رسمی اصلاحطلبان از او کامل خواهد شد.
محسن رضایی: محسن رضایی در این مناظره کمفروغتر از مناظرات قبل ظاهر شد. تلاش رضایی در مناظره سوم، القای نقشی عاقل، مجرب، کارآزموده و بدون ارتباط به یک سلیقه سیاسی خاص بود. اشاره به تجربیاتش در مجمع، فراجناحی بودن و برنامهمند بودن از سالهای دور، دلالتهایی بر این تصویر داشت. این تلاش اما با ادراکی متفاوت از سوی مخاطب مواجه شد. علت اصلی این عدمانطباق، خروج رضایی از محور اصلی مناظره، دورشدن از نقش او در مناظرههای قبلی و شاید نامزدیهای مکرر او در سالهای گذشته بود. رضایی خود را تعمدا از نزاع بیرون برد، اما انتظارش از این تلاش برآورده نشد. او تلاش کرد تا با نشان دادن ریشه اصلی مشکلات کشور در ورای نزاعهای سیاسی زرد، زمینه را برای پذیرش جراحی اقتصادی موردنظر خود در مخاطب فراهم کند. با این حال، ورود خود رضایی به همین نزاعها در روزهای گذشته، عملا این ادعای او را باورپذیر نمیساخت. در این مناظره، خبری از واژگان تند و خاصی که در مناظرات قبلی علیه دولت بهکار میبست، هم نبود. با این همه، ادبیات رضایی در نقد سالهای گذشته باز هم بهسمت سیاهنمایی میل میکرد. او مشکلات کشور را در بازه 50ساله ارزیابی میکرد و از جنگ زرگری میان مسئولان، مافیا، دزدی، آقازادهها و رانت سخن گفته و خود را بهعنوان «ناجی» معرفی میکرد. رضایی همچنان برای جلب اقوام، اقلیتها و زنان تلاش میکرد و در مساله برجام نیز موضعی نزدیک به رئیسی گرفت. رضایی عملا و عمدا با دور نگه داشتن خود از جاده اصلی مناظره، در فکر کسب سهم بیشتر و اضافهشدن سبد رای بود که این مهم با توجه به وجود جبهه اصلی رقابت در موضعی دیگر، عملا بینتیجه ماند. بازارگرمی رضایی هم در جریان دوقطبی ناقص شکلگرفته بین رئیسی و همتی، رهاورد جدیدی برای رضایی نداشت. نقطه مثبت رضایی در این مناظره آن بود که هوشمندانه به وحدت جبهه انقلاب پایبند ماند و انتظارات رقیب را برای وحدتشکنی ناکام گذارد. امری که آینده سیاسی او را در جبهه انقلاب روشن نگاه خواهد داشت. سبد آرای رضایی در پایان این مناظره احتمالا با یک کاهش مختصر مواجه خواهد شد. امری که شاید مسیر اجباری را برای کنارهگیری او قبل از روز انتخابات هم فراهم سازد.
علیرضا زاکانی: زاکانی در این مناظره بیشتر از هر زمان بهعنوان یار پوششی عمل کرد. زاکانی در کنار سایر نامزدهای جریان انقلاب بهدرستی مخاطب خود را دولت روحانی و نوک پیکان حملات خود را همتی قرار داد. او با ارائه اسناد مختلف توانست با پاسخگویی صریح از نقدهای مشکلدار و تا حدی غیرصادقانه همتی و مهرعلیزاده نسبت به رئیسی اعتبارزدایی کرده و بار رئیسی برای پاسخگویی به سوالات را بکاهد. هرچند لحن و واژگان و مجموع رفتار او در تخریب همتی و دولت، عملا او را از قامت یک رئیسجمهور دور ساخت. ادبیات تند او علیه روحانی و همتی، سطح یقهگیری را بالا برد، اما بهتبع سطح مناظره را تحتتاثیر قرار داد. با این حال، عدمپاسخگویی همتی به او، مانع تندشدن مجموع مناظره شد. او دربرابر اتهام پلیس بد، منفعلانه عمل کرد و نتوانست از زیر این اتهام بگریزد. با این همه، انگاره منفی رفتارهای زاکانی تا حدی تداعیکننده احمدینژاد 88 بود. امری که آثار مثبت تلاش او نظیر شجاعت، صراحت و ضدفساد بودن او را تا حدی مخدوش میسازد. زاکانی از نزاع اصلی مناظره خارج بود، اما در فرصتهای صحبتش، از نامزدهای همجبهه، حمایت میکرد. در نیمهدوم مناظره او ضعیفتر هم ظاهر شد و سخن پایانی او نیز چندان گیرا و اثرگذار نبود. زاکانی احتمالا در روزهای باقیمانده بهسود رئیسی کنار خواهد رفت.
سیدامیرحسین قاضیزادههاشمی: قاضیزادههاشمی پس از درخشش در مناظره دوم، بار دیگر در این مناظره به حاشیه رفت. او نخستین نامزدی بود که در سه بخش نخست نوبت به او رسید و از این رو، تمرکز پایینتری در ارائه بحثها داشت. نشاندادن سریع و بیهدف نمودارهای متعدد در ابتدای سخن او، نمونهای از همین آسیب است. قاضیزاده بیشتر در حاشیه بحث حرکت کرد و به نزاع اصلی مناظره راهی نیافت. او در فرازهای متعددی از سخنش، دولت روحانی را هدف گرفت و از تغییر نسل سیاستمداران گفت، اما این بحثها جایی در میان محورهای اصلی مناظره پیدا نکردند. متن پایانی او نیز خلاصهای از کمپین انتخاباتیاش بود. قاضیزاده که در مناظره اول و دوم توفیق خوبی یافته بود اینبار اما درمجموع، در افزایش سبد رای خود ناموفق بود و احتمالا بخشی از رشد آرای خود پس از مناظره دوم را نیز از دست خواهد داد.
محسن مهرعلیزاده: مهرعلیزاده مانند مناظرات قبل وارد مناظره سوم شد. او در اتحادی استراتژیک و اصولی با همتی قرار داشت و برای موفقیت همتی نقش خود را که همانا حملات متعدد و سنگین علیه رئیسی بود، بهخوبی ایفا کرد. مهمترین بخش حملات او علیه رئیسی در مناظره سوم، نقد او به سفر خوزستان و عدمرعایت پروتکلهای بهداشتی بود. «سید محرومان»، «دیوارنوردی» و «اشکنه خوردن و لنگ پوشیدن» واژگان و اصطلاحات خاص او در این مناظره بودند که همگی علیه رئیسی بهکار گرفته شد. مهرعلیزاده که مانند همتی بهدنبال فعال ساختن بخشهای ناامید و آرای سیاه بهسود خود بود، به صداوسیما بهعنوان نماد حاکمیت حمله کرد. مهرعلیزاده در این مناظره بار دیگر به متنخوانی روی آورد. احتمالا مشاوران او از تغییر شیوه در مناظره دوم راضی نبودهاند. مهرعلیزاده در یک کلام، همان همیشگی بود؛ بدون تغییر و بدون تلاشی برای تغییر. مهرعلیزاده درصورت ماندن در انتخابات، بخشهایی از آرای قومیتی و حزبی اصلاحطلبان را به خود اختصاص خواهد داد. درمجموع، احراز صلاحیت مهرعلیزاده یک علامت سوال و چند علامت تعجب را در ذهن مخاطب نسبت به شورای نگهبان ایجاد کرده بود و هر چه مناظرهها پیش رفت تعداد علامتهای تعجب بیشتر شد!
جمعبندی
آخرین مناظره نامزدهای انتخابات 1400، بدون تغییر چندانی در درصد آرای نامزدها خاتمه یافت. بهنظر میرسد علیرغم همه کاستیها، مناظره سوم بیش از دو مناظره قبل در افزایش مشارکت موثر بوده باشد. چالشهای جدی میان نامزدها، وجود بحثهای نزدیکتر به سوالات مردم و صفبندی واقعیتر نامزدها، همگی در این امر موثرند. احتمال باقیماندن همه نامزدها در صحنه همچنان هست، با این همه، انصراف برخی نامزدها بهسود دیگری، از احتمال بیشتری برخوردار است. مهمترین امر درباره مناظره آخر آن بود که این مناظره برخلاف آخرین مناظره سال 96، از ریل مناظرات قبلی خارج نشد و چینش نامزدها در نظرسنجی را با تغییر مهمی مواجه نخواهد کرد. درمجموع، رئیسی بهعنوان پیشتاز نظرسنجیها مناظره سوم را بهسود خود پایان داد. همتی علیرغم همه تلاشها و افزایش احتمالیای که در آرای خود داد در هدف اصلیاش که ریزش آرای رئیسی و جلب حمایت اصلاحطلبان و دور دومی شدن انتخابات بود، احتمالا موفقیتی کسب نخواهد کرد. امری که در روزهای آتی شاید منجر به رادیکالیزه شدن بیشتر فضای انتخابات توسط ستاد همتی و در پشت آن اصلاحطلبان شود. بیانیههای لاریجانی و میرحسین از طلیعه این ماجرا خبر میدهد، ولی فضای انتخابات فعلا طوری است که این هیزمها توان شعلهافشانی سنگین در دل خود ندارد. ضمن اینکه کمپین همتی نیاز به یک موج (مثلا یک اجتماع استادیومی) هم دارد که بهنظر میرسد مجموع ظرفیت فراهمشده (تاکنون)، آتش تهیه مناسبی برای برپایی این موج را فراهم نساخته است. شاید بهعنوان راه آخر، چارهای نباشد که ستاد همتی برای این موضوع دست به ریسک سنگینی بزند، امری که شاید بیشتر از دستاورد، برایش نقطه پایانی زودتر از روز انتخابات را رقم بزند.